موضوع حدیث : حضرت عباس (ع)
إنَّ لِلعَبّاسِ عِندَاللهِ لَمَنزِلَهٌ یَغبِطُهُ بِها جَمیعُ الشُّهَداءِ یَومَ القیِامَهِ
عباس را نزد خدا منزلتی است که روز قیامت همه شهیدان بر آن رشک می برند.
الخصال، ج 1، ص 68
-----------------------------------------
موضوع حدیث : نگاه به برادر مومن
.
نَظَرُ المُؤمِنِ فی وَجهِ أخیهِ المُؤمِنِ لِلمَوَدَّهِ وَ المَحَبَّهِ لَهُ عِبادهُ
نگاه مومن به چهره برادر مومن خود از روی دوستی و محبت به او، عبادت ا ست.
تحف العقول، ص 282
----------------------------------------
موضوع حدیث : مزایای سکوت
المًؤمنُ یَصمُتُ لِیَسلَمَ وَ یَنطِقُ لِیَغنَمَ
مومن سکوت می کند تا سالم ماند و سخن می گوید تا سود برد.
الکافی، ج 2، ص 231
---------------------------------------
موضوع حدیث : قیام قائم
إذا قامَ قائِمُنا أذهَبَ اللهُ عَن شیعَتِنا العاهَهَ و جعلَ قُلوبَهُم کَزُبَرِ الحَدیدِ
آن گاه که قائم ما قیام کند، خداوند آفت را از شیعیان ما بزداید و دل هایشان را چون پاره های آهن
گرداند.
الخصال. ص 541
-----------------------------
موضوع حدیث : امام حسن مجتبی (ع)
إنَّ الحَسَنَ بنَ علیٍّ (ع) کانَ أعبَدَ النّاسِ فی زَمانِهِ و أزهَدَهُم و أفضَلَهُم
امام حسن (ع) در زمان خود عابدترین، زاهدترین و برترین مردم بود.
امالی صدوق، ص 150
-------------------------------------
موضوع حدیث : منفورترین مردم
ألا و إنَّ أبغَضَ النّاسِ إلی اللهِ مَن یَقتَدی بِسُنَّهِ إمامٍ و لا یَقتَدی بأَعمالِهِ
هشدار که منفورترین مردم نزد خداوندکسی است که سیره امامی را برگزیند، ولی از کارهای او پیروی
نکند.
الکافی، ج 8، ص 234
----------------------------------
موضوع حدیث : سه خصلت و راحتی در قیامت
ثَلاثٌ مَنْ کُنَّ فیهِ مِنَ الْمُؤمِنینَ کانَ فی کَنَفِ اللّهِ، وَأظَلَّهُ اللّهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ فی ظِلِّ عَرْشِهِ، وَآمَنَهُ مِنْ فَزَعِ الْیَوْمِ الاْکْبَرِ: مَنْ أَعْطى النّاسَ مِنْ نَفْسِهِ ما هُوَ سائِلهُم لِنَفْسِهِ، ورَجُلٌ لَمْ یَقْدِمْ یَداً وَرِجْلاً حَتّى یَعْلَمَ أَنَّهُ فى طاعَةِ اللّهِ قَدِمَها أَوْ فى مَعْصِیَتِهِ، وَرَجُلٌ لَمْ یَعِبْ أخاهُ بِعَیْب حَتّى یَتْرُکَ ذلکَ الْعِیْبَ مِنْ نَفْسِهِ.
سه حالت و خصلت در هر یک از مؤمنین باشد در پناه خداوند خواهد بود و روز قیامت در سایه رحمت عرش الهى مى باشد و از سختى ها و شداید صحراى محشر در امان است: اوّل آن که در کارگشائى و کمک به نیازمندان و درخواست کنندگان دریغ ننماید. دوّم آن که قبل از هر نوع حرکتى بیندیشد که کارى را که مى خواهد انجام دهد یا هر سخنى را که مى خواهد بگوید آیا رضایت و خوشنودى خداوند در آن است یا مورد غضب و سخط او مى باشد. سوّم قبل از عیب جوئى و بازگوئى عیب دیگران، سعى کند عیب هاى خود را برطرف نماید.
تحف العقول: ص204، بحارالأنوار: ج 75، ص 141، ح 3.
------------------------------------------
موضوع حدیث : نجات انسان درگروسه خصلت
قالَ(علیه السلام):
ثَلاثٌ مُنْجِیاتٌ لِلْمُؤْمِن: کَفُّ لِسانِهِ عَنِ النّاسِ وَ اغْتِیابِهِمْ، وَ إشْغالُهُ نَفْسَهُ بِما یَنْفَعُهُ لاِخِرَتِهِ وَ دُنْیاهُ، وَ طُولُ الْبُکاءِ عَلى خَطیئَتِهِ.
فرمود: سه چیز موجب نجات انسان خواهد بود: بازداشت زبان از بدگوئى و غیبت مردم، خود را مشغول به کارهائى کردن که براى آخرت و دنیایش مفید باشد. و همیشه بر خطاها و اشتباهات خود گریان و ناراحت باشد.
تحف العقول: ص 204، بحارالأنوار: ج 75، ص 140، ح 3.
-------------------------------------
موضوع حدیث : چهار خصلت و خشنودی خدا
قالَ(علیه السلام):
أرْبَعٌ مَنْ کُنَّ فیهِ کَمُلَ إسْلامُهُ، وَ مَحَصَتْ ذُنُوبُهُ، وَ لَقِیَ رَبَّهُ وَ هُوَ عَنْهُ راض: وِقاءٌ لِلّهِ بِما یَجْعَلُ عَلى نَفْسِهِ لِلنّاس، وَ صِدْقُ لِسانِه مَعَ النّاسِ، وَ الاْسْتحْیاء مِنْ کُلِّ قَبِیح عِنْدَ اللّهِ وَ عِنْدَ النّاسِ، وَ حُسْنُ خُلْقِهِ مَعَ أهْلِهِ.
فرمود: هرکس داراى چهار خصلت باشد، ایمانش کامل، گناهانش بخشوده خواهد بود، و در حالتى خداوند را ملاقات مى کند که از او راضى و خوشنود است: 1 ـ خصلت خودنگهدارى و تقواى الهى به طورى که بتواند بدون توقّع و چشم داشتى، نسبت به مردم خدمت نماید. 2 ـ راست گوئى و صداقت نسبت به مردم در تمام موارد زندگى. 3 ـ حیا و پاکدامنى نسبت به تمام زشتى هاى شرعى و عرفى. 4 ـ خوش اخلاقى و خوش برخوردى با اهل و عیال خود.
مشکاة الأنوار: ص 172، بحارالأنوار: ج 66، ص 385، ح 48.
-----------------------------------
موضوع حدیث : درسعادت بودن
قالَ(علیه السلام):
یَا ابْنَ آدَم، إنَّکَ لا تَزالُ بَخَیْر ما دامَ لَکَ واعِظٌ مِنْ نَفْسِکَ، وَما کانَتِ الْمُحاسَبَةُ مِنْ هَمِّکَ، وَما کانَ الْخَوْفُ لَکَ شِعاراً.
فرمود: اى فرزند آدم، تا آن زمانى که در درون خود واعظ و نصیحت کننده اى دلسوز داشته باشى، و در تمام امور بررسى و محاسبه کارهایت را اهمیّت دهى، و در تمام حالات ـ از عذاب الهى ـ ترس و خوف داشته باشى; در خیر و سعادت خواهى بود.
مشکاة الأنوار: ص 246، بحارالأنوار: ج 67، ص 64، ح 5.
---------------------------------------------
موضوع حدیث : منتظران ظهور
امام سجّاد(سلام الله علیه):
اَلمُنتَظِرونَ لِظُهورِهِ أفضَلُ أهلِ کُلِّ زَمانٍ.
منتظران ظهور امام مهدى(ع) برترینِ اهل هر زمان اند.
بحارالأنوار، ج52 - ص 122
------------------------------------------------
موضوع حدیث : منتظران ظهور
امام سجاد (ع) :
بهترین مردم هر زمان کسانی هستند که منتظر ظهور حضرت مهدی (عج) هستند.
بحارالانوار جلد 52 صفحه 122
-----------------------------------------------
موضوع حدیث : عواقب نداشتن رهنما
امام سجّاد (سلام الله علیه) :
هَلَکَ مَن لَیسَ لَهُ حَکیمٌ یُرشِدُهُ.
هلاک شد آن که راهنماى حکیمى ندارد تا ارشادش کند.
بحارالأنوار - ج 78 - ص 159. میزان الحکمة ج4 ص259 – ح6733
-----------------------------------------------------------------------
موضوع حدیث : نسبت دادن به دیگری
امام سجّاد (سلام الله علیه) :
مَن رَمَى النّاسَ بِما فیهِم، رَمَوهُ بِما لَیسَ فیهِ.
هر که به مردم نسبتى دهد که در آنها هست، نسبتى به او دهند که در او نیست.
بحارالأنوار - ج 75 - ص 261 . میزان الحکمة ج 9 ص60 - ح15816
-------------------------------------------------------------------
-----------------------------------------------------------------
موضوع حدیث : امام حسین علیه السلام
امام سجاد علیه السلام :
إنَّ الحَسَنَ بنَ عَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ علیهماالسلام کانَ أعبَدَ النّاسِ فی زَمانِهِ و أزهَدَهُم و أفضَلَهُم، وکانَ إذا حَجَّ حَجَّ ماشِیًا و رُبَّما مَشى حافِیًا، وکانَ إذا ذَکَرَ المَوتَ بَکى، وإذا ذَکَرَ القَبرَ بَکى، وإذا ذَکَرَ البَعثَ والنُّشورَ بَکى، وإذا ذَکَرَ المَمَرَّ عَلَى الصِّراطِ بَکى، وإذا ذَکَرَ العَرضَ عَلَى اللّه ِ تَعالى ذِکرُهُ شَهَقَ شَهقَةً یُغشى عَلَیهِ مِنها، وکانَ إذا قامَ فی صَلاتِهِ تَرتَعِدُ فَرائِصُهُ بَینَ یَدَی رَبِّهِ عَزَّوجَلَّ، وکانَ إذا ذَکَرَ الجَنَّةَ والنّارَ اضطَرَبَ اضطِرابَ السَّلیمِ، و یَسأَلُ اللّه َ الجَنَّةَ و یَعوذُ بِهِ مِنَ النّارِ، وکانَ علیه السلام لا یَقرَأُ مِن کِتابِ اللّه ِ عَزَّوجَلَّ: «یا أیُّهَا الَّذینَ آمَنوا» إلاّ قالَ: لَبَّیکَ اللّهُمَّ لَبَّیکَ. و لَم یُرَ فی شَیءٍ مِن أحوالِهِ إلاّ ذاکِرًا للّه ِِ سُبحانَهُ؛
حسن بن على بن ابى طالب علیهما السلام در زمان خود، از همه عابدتر، زاهدتر و با فضلیت تر بود؛
و هرگاه حج مى رفت، پیاده و چه بسا پابرهنه مى رفت؛
و هرگاه مرگ و گور را به خاطر مى آورْد مى گریست؛
و هرگاه رستاخیز و زنده شدن را از نظر مى گذراند، اشک از دیده مى ریخت؛
و هرگاه گذر از صراط را در اندیشه مى آورد گریان مى شد؛
و هرگاه عرضه [اعمال] را به خداى متعال به یاد مى آورد، فریادى مى کشید که از آن، بى هوش مى شد؛
و هرگاه به نماز برمى خاست، گوشت تنش در برابر خداوند عزّوجل، به لرزه مى افتاد؛
و هرگاه بهشت و دوزخ را به یاد مى آورْد چونان مار گزیده، بى تابى مى کرد و از خداوند، بهشت را طلب مى کرد و از آتش دوزخ، به او پناه مى بُرد.
او، هرگاه عبارت «یا اَیُّها الّذینَ آمَنُوا» را از قرآن مى خوانْد مى گفت: لبّیک اللّهم لبّیک؛
و در هیچ حالى دیده نشد، مگر آن که خداوند سبحان را ذکر مى گفت.
فلاح السائل ، ص268