ماهان شبکه ایرانیان

وبلاگ مشرق

به‌نام وفاق، زن و شوهر قاتل را آزاد کنید!/ کار کارستان "جلال آل احمد" برای ایران و ایرانی

تمنّای برخی اصلاح‌طلبان برای مذاکره با آمریکا به جایی رسیده که باید از آنها خواست حتی اگر قصد دارند به هر قیمتی توافق کنند اما اقلا دروغ نگویند و حقایق کشور را کتمان نکنند!

سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

طرح عجیب عمادالدین باقی

به‌نام وفاق، زن و شوهر قاتل را آزاد کنید!

به‌نام وفاق، زن و شوهر قاتل را آزاد کنید!/ کار کارستان "جلال آل احمد" برای ایران و ایرانی

عمادالدین باقی، فعال چپ و از چهره‌های نزدیک به مرحوم منتظری به تازگی در بخشی از یک مصاحبه با سایت جماران و در پاسخ به این سؤال که "اگر شما بخواهید سه پیشنهاد عملی برای بهبود وفاق ملی در شرایط کنونی ایران ارائه دهید، چه اقداماتی را اولویت می‌دهید؟" گفته است:

" به نظر من، اگر قرار باشد واقعاً گامی عملی برای وفاق برداشته شود، اولین گام و نشانه آن این است که تعدادی از زندانیان سیاسی و عقیدتی مانند مصطفی تاج‌زاده، سعید مدنی، ضیاء نبوی، ابوالفضل قدیانی، محمد نجفی، عبدالرضا حائری، محمد نوری‌زاد، نخعی، حمید قره‌حسنلو و همسرش فرزانه قره‌حسنلو، خانم سپهری، بهاره هدایت، و چند نفر دیگر آزاد شوند."[1]

*از بین کسانی که باقی نام برده و خواستار آزادی آنان به نام وفاق شده؛ "حمید قره‌حسنلو و فرزانه قره‌حسنلو" همان زن و شوهری هستند که در ایام فتنه 1401 در قتل خیابانی بسیجی شهید روح‌ا... عجمیان دست داشتند.

و اکنون عمادالدین باقی خواستار آزادی این دو نفر شده است!

ما قضاوت در این زمینه را بر عهده مخاطبان محترم وامی‌گذاریم.

***

توافق بکنید اما دروغ نگویید!

به‌نام وفاق، زن و شوهر قاتل را آزاد کنید!/ کار کارستان "جلال آل احمد" برای ایران و ایرانی

علی صوفی، از وزرای دولت اصلاحات در مصاحبه با خبرگزاری ایلنا با اشاره به صحبت‌های رییس‌جمهورپزشکیان با شبکه NBC آمریکا و اعلام آمادگی دولت برای مذاکره شرافتمندانه گفته است: مردم دیگر طاقتشان طاق شده است!

او می‌افزاید: اوضاع اقتصادی هم اساسا به بن بست رسیده است. ما در همه زمینه‌ها از جمله سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بحران و ابر بحران داریم. چطور می‌توان این‌ها را برطرف کرد؟ با ادامه تخاصم و با وجود تحریم‌ها و انواع و اقسام مضایقی که برای ما به وجود آورده‌اند، نمی‌توانیم نفت صادر کنیم اگر هم صادر کنیم به ثمن بخس از ما می‌خرند چرا ما باید این همه‌ عدم‌النفع را شاهد باشیم؟

صوفی گفته است:‌ ما هر چه جلوتر می‌رویم وضعمان که بهتر نمی‌شود. ما هر چه جلوتر می‌رویم وضعمان بدتر می‌شود اما وضع مذاکره‌کنندگان ما بهتر می‌شود یعنی ما در شرایط بد مذاکره‌ای قرار می‌گیریم و آن‌ها در شرایط خوب مذاکره قرار می‌گیرند و آن‌ها دست بالا را پیدا می‌کنند.[2]

*ما و مردم به خوبی می‌دانیم که اغلب چپ‌های ستادی به دنبال مذاکره هستند و بر خلاف توصیه رهبر انقلاب برای توجه به داخل کشور و حل مشکلات از طریق توانمندی ملی و رفع سوء مدیریت‌ها؛ به دنبال مذاکره با آمریکا هستند.

از این بگذریم که انگیزه آنها برای مذاکره چیست؟

لکن سخن آنجاست که اگر هم عزم و علاقه‌ای برای مذاکره دارند و فکر می‌کنند دولت وقت هم به تمام منویات آنها گوش فرا می‌دهد؛ اقلا اهل "توافق به هر قیمتی" نباشند و برای تسهیل هدف خود هر حرف مزخرفی را بلغور نکنند.

آیا اقتصاد ایران هم‌اکنون به بحران رسیده؟ اگر به بحران رسیده چرا با قحطی نان و بی‌سوختی و تعطیلی بانک‌ها مواجه نیستیم؟

آیا طاقت مردم طاق شده؟ پس همدلی ملی برای درخواست رئیس‌جمهور و تشییع جنازه میلیونی شهید سلیمانی و افزایش کمک‌های مالی به مراکز خیریه حکومتی و رعایت قوانین کشور اثر چیست؟

آیا واقعا "هر چه جلوتر می‌رویم وضعمان بدتر می‌شود؟" یعنی الان تحریم‌ها به قوت همان روزهای دولت مرحوم هاشمی هستند که آغاز شدند؟ آیا ایران نتوانسته از اثر تحریم‌ها بکاهد؟

صوفی و امثال او آیا واقعا منکر این هستند که عمده مشکلات اقتصادی ایران اولا یکسری مشکلات روزمره هستند که در تمام کشورهای جهان نیز وجود دارند و ثانیا همین مشکلات روزمره هم اثر سوء مدیریت و ضعف برخی دولت‌ها هستند نه اینکه منشأ خارجی داشته باشند. اکنون چرا برای این مشکلات روزمره و عادی شاهد هستیم که آقایان عجیب‌ترین سخنان را بر زبان می‌رانند و سخنانی می‌گویند که هیچ انطباقی با حقیقت و واقعیت ندارد؟

پاسخ این سؤالات را البته باید در همان انگیزه اینان برای مذاکره جستجو و البته درخواست کرد که اگر هم به دنبال توافق به هر قیمتی هستند اقلا دروغ نگویند و حقایق کشور را کتمان نکنند!

***

کار کارستان "جلال آل احمد" برای ایران و ایرانی

به‌نام وفاق، زن و شوهر قاتل را آزاد کنید!/ کار کارستان "جلال آل احمد" برای ایران و ایرانی

محمدحسین دانایی، خواهرزاده "جلال آل احمد" روشنفکر متعهد ایرانی که مشغول ساماندهی به مواریث جلال و همسرش سیمین است؛ به تازگی در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) گفته است: رسالت نهایی و غایی و حتی آرمانی مرحوم جلال آل‌احمد، اندیشیدن و نوشتن راجع به مردم، با مردم و برای مردم بود. لازم به توضیح است که در آن زمان، یعنی در دهه‌های 1330 و 1340 که دوره اوج فعالیت هنرمندانی چون جلال آل‌احمد است، دو گرایش یا جریان قوی در حوزه ادبیات و فرهنگ و هنر کشور وجود داشت: جریان اول معتقد بود که هنر به طور مطلق و فی‌نفسه شریف، مفید و محترم است و هنرمند باید بدون ورود به امری غیر از امر هنری، تنها به تولید محصول هنری خویش بپردازد تا باعث ارتقای سطح هنری جامعه بشود. اما جریان دوم معتقد بود که شرافت و اهمیت هنر وابسته به کارآیی عملی و تأثیر واقعی آن در سطح جامعه، یا به اصطلاح در کف خیابان است. بنابراین، گروه دوم شعارهایی همچون «هنر ناب» و «هنر برای هنر» را مردود می‌دانست و معتقد بود که هنرمند واقعی کسی است که غمِ مردم داشته باشد، در قبال مردم احساس تعهد و مسئولیت و کاری کند که محصول هنری‌اش دردی از دردهای جامعه را تسکین بخشد.

او می‌افزاید: مرحوم جلال آل‌احمد هم که نمونه روشنفکر آزاده، شجاع، صریح‌اللهجه، صادق و صمیمی و از چهره‌های هویت‌ساز دوران معاصر است، به همین گروه دوم تعلق دارد، یعنی طرفدار هنر مسئول و هنرمند متعهد است.

دانایی گفته است: به این جهت –جلال- معتقد بود که هنرمند باید با مردم حرف بزند، درد مردم را بگوید و برای درمان یا دست‌کم برای تسکین دردها و مشکلات مردم اقدام کند. برای تحقق این امر هم هنرمند باید در درجه اول به خودش احترام بگذارد و خودش را شایسته والاترین چیزها بداند و در مرحله بعد، آرمانگرا باشد، صریح و شجاع و با شهامت. تا بتواند حقیقت را جست‌وجو کند و از تکرار روزمرگی‌های شکست‌خورده دست بردارد. بدون تردید، اتخاذ چنین رویکردی نشانه زنده‌بودن فرهنگ است، فرهنگی که سربلند است و با همه داشته‌ها و نداشته‌هایش وارد میدان می‌شود و میل به تسلیم ندارد.

این چهره نزدیک به خانواده آل احمد تصریح می‌کند: درخشنده‌ترین متنی هم که مرحوم آل‌احمد درین زمینه نوشته، مقاله‌ای است تحت عنوان "رساله پولوس رسول به کاتبان". آل‌احمد در این مقاله می‌گوید: "کلام تو ای کاتب همچون گُل باشد که چون شکفت، بوید و دل جوید، و سپس که پژمرد، صد دانه از آن بمانَد و بپراکنَد، نه همچون خار که در پای مردمان خَلَد." بعد ادامه می‌دهد: "ای کاتب، بشارت دِه به زیبایی و نیکی و برادری و سلامت. در کلامِ خود عزاداران را تسلا باش و ضُعفا را پشتوانه، ظالمان را تیغ در رو! بی‌چیزان را فرشته ثروت در کنار و ثروتمندان را دیو قحط و غلا بر دَر!" و سرانجام: "سال‌ها چنین باد! قرن‌ها چنین باد! آمین!"[3]

*"تعهد" واژه مهجور هنر و روشنفکری ایرانیست.

شاید برای مخاطبان محترم و بویژه جوانان عزیز جالب باشد که مسئله تعهد در اوایل انقلاب حتی در بیان "استاد خامنه‌ای" نیز مورد تأکید فراوانی قرار گرفت و ایشان در آن دوران و در مباحث داغ مربوط به روشنفکری صراحتا تأکید داشتند که آنچه مورد احترام قرار دارد؛ "روشنفکری متعهد" است.

باید اذعان کرد که مرحوم جلال آل احمد در این زمینه یکی از پیشقراولان است و در زمانه‌ای که روشنفکری ایرانی عملا بصورت افلیج به دنیا آمده بود و تا هم‌اکنون نیز از این درد نالان است؛ اما آل احمد و تنی دیگر از روشنفکران و روحانیون؛ در یک کار کارستان به وادی تعهد گام گذاشتند.

این شجاعان عصر خفقان؛ خدا، ایران و مردم را در یک جانب رصد کردند و به سمت این هر سه‌تای واحد گام برداشتند. و لجنه‌ها و محافلی را شکل دادند که اندکی بعدتر به موتور الهام‌بخش ایدئولوژی انقلاب اسلامی و حمایت از اسلام ناب خمینی تبدیل شد.

در اینجا بایستی البته به ثمرات این روشنفکری متعهدانه نیز اشاره کرد.

بارزترین ثمره این حرکت تاریخی "انقلاب اسلامی" بود. انقلابی که البته روشنفکران متعهدی همچون سیدعلی خامنه‌ای، جلال آل احمد، مصطفی چمران، مرتضی مطهری، سیدمحمد حسینی بهشتی، غلامعلی حداد عادل، حسن حسن‌زاده آملی، علی‌اکبر ولایتی و... را نیز به همراه خود داشت و توانست مرزهای پیشرفت را یکی پس از دیگری طی کند، به هژمونی برسد و در آستانه تشکیل تمدن اسلامی قرار گیرد.

مقام معظم رهبری در بیان وصفی از مرحوم جلال آل احمد می‌فرمایند:

"جریان روشنفکری ایران که حدوداً صد سال عمر دارد با برخورداری از فضل آل‌احمد توانست خود را از خطای کج‌فهمی، عصیان، جلافت و کوته‌بینی برهاند و توبه کند: هم از بدفهمی‌ها و تشخیص‌های غلطش و هم از بددلی‌ها و بدرفتاری‌هایش... آل‌احمد به راستی نعمت بزرگی بود. حداقل، یک نسل را او آگاهی داده است. و این برای یک انقلاب، کم نیست."[4]

***

1_ https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1655108

2_ https://www.ilna.ir/fa/tiny/news-1584363

3_ ibna.ir/x6vy8

4_ https://khl.ink/f/8018

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان
تبلیغات متنی