دختر قیس بن ابی الصلت الغفاری هم از محدثات بود، و روایات زیادی از رسول اکرم صلی الله علیه و اله نقل نموده و تعدادی از تابعین شاگردان او بودند که به وساطت این بانو، حدیث را از پیامبر نقل می کردند. «روی عنها جملة من التابعین » این بانو نسبت به مجاهدیت و رزمنده ها کمال شفقت را داشت «وکانت شفیقة علی المجاهدین » .
او در جنگها حضور داشت و برای مداوای مجروحین وتخلیه شهدا سهم مؤثر و به سزایی داشت «ودائما تحضر الوقایع و تداوی الجرحی وتدور بین القتلی » او علاوه بر این که محدثه بود و احادیث را خوب می فهمید و نقل می نمود، یک نیروی رزمی نیز بود.
اینها دقیقا همان کمالاتی است که دیگر صحابه به آن می بالیدند، مگر دیگر صحابه چه می کردند؟ اینچنین نبود که از دیگر صحابه، کتابها وتحقیقات عمیقی به یاد مانده باشد، بلکه از هر کدام چند حدیث و گاهی یک حدیث نقل شده است. زیرا در میان آنان گروه بسیار اندکی بودند که موفق شدند، نوع احادیث و بیانات رسول خدا صلی الله علیه و اله را جمع آوری نمایند.
به عنوان نمونه، در کتب رجالی و تراجم مانند اسد الغابه و الاصابه و غیره حدود دوازده هزار صحابی به رقم آمده که دقیقا اسم و هویت و تاریخ حیات و وفات ومدت صحبت و صحابتشان با رسول اکرم صلوات الله علیه روشن گردیده است. و گاهی دیده می شود که بعضی از آنان یک بار آن حضرت را ملاقات نموده و یا یک حدیث روایت نموده اند. این است که گرچه همه اصحاب افتخار صحابت رسول خدا صلی الله علیه و اله را داشتند، اما هرگز قابل مقایسه با حضرت علی بن ابی طالب صلوات الله وسلامه علیه نبودند و هیچ یک از آنان همانند او و به اندازه او، افتخار شاگردی وجود مقدس پیامبر صلی الله علیه و اله را نداشته و از او حدیث نقل نکرده اند.
بنابراین اگر ارزش مردان صحابه را بررسی کنیم، در می یابیم که در بین زنان صحابی هم، زنان ارزشمندی یافت می شوند، که از تمام ارزشها و کمالات روحی برخوردارند و روشن است که در مقایسه مقام زن و مرد، امیرالمؤمنین علیه السلام را معیار سنجش قرار دادن، خطایی بیش نیست ولی اگر معیار را سلمان و ابوذر قرار دهیم، در بین صحابه رسول خدا صلی الله علیه و اله زنانی هم طراز با اینها یافت می شوند تنها تفاوتی که وجود دارد این است که رسول خدا صلی الله علیه و اله برای جهاد به دنبال مردها می فرستاد، اما زنها داوطلبانه می رفتند. چون حضور در جبهه بر زن لازم نبود، اینان خود می آمدند استدعا می کردند که آنها را برای تدارک وسایل جبهه به همراه ببرند.
در هر صورت این بانو، گذشته از امور تدارکی جبهه از قبیل: تخلیه مجروحین، دفن شهدا و حضور گسترده ای که در این جهت در صحنه های نبرد داشت، از سوی دیگر عهده دار وظایف تبلیغاتی و ترغیب و ایجاد عشق و شور در رزمندگان، از راه ایراد خطابه و شعر و مانند آن بود «وکانت تحث الناس علی ذلک » . آن روز شعر در مجامع عرب، تاثیر بسزایی داشت. چنانکه امروزه هم گاهی می بینیم در برخی اجتماعات خاص، اثر شعر همانند اثر برهان است. یک سخنران اگر مسائل برهانی اقامه کند همان قدر اثر دارد که یک شاعر ماهر قصیده یا نثری ادبی ایراد کند. (1)
نقل کرده اند روزی عده ای از زنان بنی غفار همراه این بانو به حضور پیغمبر صلی الله علیه و اله رسیدند و او که سخنگوی این گروه بود، عرض کرد:
«انا نرید ان نخرج معک فی وجهک هذا فنداوی الجرحی و نعین المسلمین بما استطعنا» .
از حضرت رسول صلی الله علیه و اله درخواست کردند: اجازه فرمایید که ما در تخلیه مجروحین و دفن شهدا همکاری کنیم، این کارها از ما ساخته است. و حضرت رسول صلی الله علیه و اله نیز اجازه فرمودند و آنان در جریان خیبر حضور پیدا کردند و رهبرشان همین دختر قیس بن ابی الصلت غفاری بود. نقل شده است که «و هی تهدین لما یلزم لذلک حتی انتهی الحرب و رجع المسلمون منصورین »
او معلمه آن گروه بود و آنان را هدایت و راهنمایی می نمود تا آنگاه که جنگ پایان یافت و مسلمانان پیروزمندانه بازگشتند.
پی نوشت:
1. فرق قصیده با نشر آن است که در قصیده مطالب با هنر آمیخته می شود و عاطفه انسانی از آن نظر که هنر دوست است تحریک می گردد. شعر در جمع عده ای اثر بسزایی دارد، گرچه آنها که در حد اعلی می اندیشند کار به محتوا دارند نه به قالب و پیکر، شکل لفظ و قالب خواه نثر باشد، یا نظم برای آنها تفاوتی نمی کند البته نظم بودن برای آنها جاذبه ای دارد که ذوق انسان با عقل هماهنگ می شود.