شیخ طوسی، ابوجعفر محمد بن حسن در سال 385 هجری قمری در جوار امام هشتم(ع) در طوس چشم بدنیا گشود. طوس در آن وقت مرکز علوم اهلبیت و دانشگاه بزرگ معارف اسلامی بحساب می آمد، چرا که این شهر مقدس منزل و بارگاه امام رضا(ع) است و جاذبه آدم ربایش دلهای عشاق را از دور و نزدیک بسوی خویش می کشاند. شیخ طوسی الگوی علوم اسلامی و مفسر بزرگ قرآن در 20 سالگی با کوله باری سنگین از علوم و فنون مختلف بطرف بغداد مهاجرت کرد در این هجرت مورخین سخنی به میان نیاورده اند. ولی از آنجا که در هجرت همواره تکامل انسان مطرح است به ویژه اگر انسان هجرت را با اختیار خود برگزیند، این رو می توان اولین هجرت شیخ را از طوس به بغداد برای رسیدن به حدی از تکامل فقهی و فرا گرفتن فقه و دیگر علوم اسلامی نزد استاد فقه و اصول و اقیانوس علم و ادب و فضیلت و زهد و تقوی پیشوا و رهبر بزرگ شیعیان در آن زمان شیخ مفید رضوان الله علیه دانست.
این شاگرد در محضر استاد بزرگوارش پنج سال بماند و از برکت وجودش استفاده شایان برد و از او هیچ وقت جدا نشد تا اینکه وعده حق فرارسید و در سال 413 شیخ مفید آن وعده را لبیک گفته به جوار حق تعالی شتافت.
پس از شیخ مفید رهبری دین و پیشوائی مذهب به درخشنده ترین چهره های علمی و بارزترین شاگردان شیخ مفید سید مرتضی (علم الهدی) انتقال یافت. شیخ طوسی این فرصت را نیز غنیمت شمرده و ملازمت این استاد را بر خود لازم دانسته از محضر مقدس این دریای بیکران بیشترین بهره را گرفت و استاد نیز به او عنایتی شایان داشت و او را مقدم بردیگر شاگردانش می دانست. این ملازمت بیست و سه سال بطول انجامید تا اینکه این استاد عالیقدر نیز وفاتی یافت.
آن روز دیگر در آسمان علم و فضیلت درخشنده تر و نورانی تر از شیخ طوسی وجود نداشت، لذا پرچم رهبری مسلمین را این بزرگوار بدست گرفت، منزلش در منطقه کرخ بغداد ماوای و پناهگاه امت شد که گاه بیگاه بسوی او شتافته و مشکلات و مسائل دشوار خود را در مجلسش مطرح کرده و از او راه حل مشکلات و کشف اسرار علوم و رازهای پیچیده احکام فقهیه را می خواستند. و چه شباهتی داشت محضر درسش با درس مؤسس مذهب امام صادق(ع) زیرا علمای شیعه و سنی برای فرا گرفتن علوم اهل بیت در مقابلش زانو می زدند و در سخنان متینش متون پیچیده علمی را جستجو می کردند در کتاب الکنی و الالقاب مرحوم شیخ عباس قمی شمارش شاگردان حضرت را بیش از 300 مجتهد شیعی و بی شماری از علمای اهل تسنن ذکر کرده است.
هجرت دوم شیخ طوسی تا سال 408 هجری در بغداد بود و همواره در تربیت و تعلیم علما و مجتهدین می کوشید.تا اینکه دستهای پلید منافقین و دشمنان دین از این وحدت بزرگ مسلمانان رنج برده و شروع به تفرقه افکنی کردند. شیخ با حکمت و متانت این آشوبها و فتنه ها را تا حدودی خاموش نمود. ولی آنها که نمی توانستند وحدت مسلمانان را ببینند و این رهبری همگانی را صدمه ای بزرگ و مرگی جبران ناپذیر برای زندگی ننگین میکروب وار خود می پندارند و متاسفانه هیچ نصیحتی نمی تواند در قلبهای تاریک و سیاهشان کمترین تاثیر بگذارد. این میکروبها خطرناک در هر دوره و زمانی بوده و هستند و مسلما دوره شیخ طوسی مستثنی نیست.
رفته رفته برنامه های وحدت برانداز منافقین فتنه انگیز افزایش یافت و آتش فتنه که روزانه افروخته تر می گشت ناگهان بزرگترین کتابخانه شیعیان را فراگرفته و سوزانید. این کتابخانه آنقدر اهمیت داشت که او را دارالعلم می نامیدند. استاد محمد کردعلی در جزء ششم کتاب خطط الشام نقل کرده که:
این مرکز بزرگ علمی دارای بیش از ده هزار از معتبرترین کمیاب ترن کتابها و آثار علمی بوده است.
یاقوت حموی در کتاب معجم البلدان چنین نوشته است:
این کتابخانه که ابونصر شاپور فرزند اردشیر کتابهایش را وقف عموم کرده دارای بهترین و معتبرترین کتابهای خطی بود.
این آتش سوزی منحصر به کتابخانه ابونصر نبود بلکه آتش به منطقه کرخ رسیده و آشوب آنچنان توسعه یافت که حتی به علامه دوران شیخ طوسی هم احترام نگذاشته و کتابخانه اش را آتش زدند گویا این منافقین از خدا بی خبر همیشه با علم و عالمان مخالف و دشمن بوده اند.
ابن اثیر (مورخ بزرگ) در کتاب الکامل می نویسد:
در سال 449 هجری منزل ابوجعفر طوسی فقیه شیعیان در کرخ را غارت کردند و آنچه در او بود به یغما بردند.
شیخ طوسی که اوضاع را هر روز آشفته تر می دید و امکان هیچگونه مصالحه ای برای او نبود به ناچار هجرت کرده و به جوار حضرت امیرالمؤمنین سلام الله علیه پناهنده شد. اگر شیخ طوسی با منافقین سازش کرده بود قطعا می توانست در آنجا با کمال عزت و احترام بماند و به ادامه تدریس بپردازد ولی از آنجا که مردان خدا اشداء علی الکفار هستند و با دشمنان هیچ وقت سر سازش ندارند و از آنجا که شیخ علم را برای خود علم نمی خواست بلکه علم را برای خدا و در راه خدمت به امت اسلامی می خواست لذا بغداد را ترک گفته و به نجف اشرف مهاجرت کرد که در آنجا اولین حوزه علمیه و دانشگاه اسلامی را تشکیل دهد و افتخار تاسیس این مرکز بزرگ فقهی که در طول سالها و قرون خدمات بی شماری به اسلام و مسلمین داشته، به خود اختصاص داد.
شخصیت علمی
پس از گذشت بیش از هزار سال از ولادت شیخ طوسی می بینیم اسم مبارکش بر سر زبانها و لابلای کتابها همچنان زنده و جاوید مانده است و تا قیامت این اسم با جلال و عظمت برده خواهد شد. آیا پس از سپری شدن ده قرن و گذشت نسل های مختلف، چگونه می توان چنین حکمی قاطع درباره یک فرد بیان داشت؟ اینجاست که ارزش زحمات شبانه روزی این شخصیت کم نظیر تاریخ برای ما معلوم می گردد بیائیم سری به باقیات صالحات و آثار ارزنده علمی او بزنیم تا شاید به مقداری از عظمت او پی ببریم. متاسفانه بعضی از فرصت طلبان فکر می کنند که زیاد نوشتن می تواند آنها را در صف مفاخر علمی ما قرار دهد، غافل از اینکه تهی بودن آنان از محتوای علمی برای دانشمندان و علماء بسیار روشن است.
امام صادق علیه السلام به یکی از اصحابش فرمود اکتبوا فانکم لا تحفظن حتی تکتبوا بنویسید، چه با نوشتن محفوظ خواهید ماند. و در روایت دیگر به مفضل بن عمر می فرماید: اکتب و بث علمک فی اخوانک فان مت فاورث کتبک بنیک فانه یاتی علی الناس زمان هرج لایانسون فیه الا بکتبهم بنویس و علومت را به رادرانت بسپار که پس از مرگت میراث فرزندانت این کتابها باشد. همانا که زمانی سخت و پرآشوب بر مردم خواهد رسید که تنها به کتابهایشان مانوس خواهند بود.
اگر تاریخ تاریک را ورق بزنیم خواهیم یافت که چه دورانهای دشوار و پرآشوبی بر یاران اهلبیت و علمای دین رسید، که بدون شک تنها آثار علمی آنها است که شخصیت و حیثیت آنان را حفظ کرده و تا ابد حفظ خواهد کرد.
یکی از برجسته ترین شخصیتها، شیخ طوسی رحمة الله علیه است. مهمترین و مفیدترین آثار باقیه او دو کتاب تهذیب و استبصار است که دو کتاب از کتب اربعه شیعه بشمار می آید. شیعه را چهار کتاب است که مدارک اصلی فقه و حدیث می باشد که عبارتند از کافی و من لا یحضره الفقیه و تهذیب و استبصار و این بزرگوار دو کتا اساسی را از خود به یادگار گذاشته است.
یکی از ممیزات تالیفات شیخ طوسی اصالت آنها است. یعنی این کتابها منابع اساسی و اصیل ما بحساب می آید. کتابخانه سید مرتضی که بیش از هشتاد هزار کتاب داشت پس از او زیر نظر شیخ طوسی قرار گرفت و شیخ هم بیشترین استفاده را از آنها کرد و در همان زمان دو کتاب تهذیب و استبصار را به رشته تحریر درآورد. او به این دو کتاب اکتفا نکرد بلکه در بسیاری از علوم و فنون از قبیل: فقه اصول، تفسیر، کلام، رجال، ادعیه و حدیث کتابهایی تالیف کرده که مورد اعتماد و اقتباس و استفاده علما و عموم مردم در طول قرون و ادوار بوده است.
شیخ آقا بزرگ طهرانی رحمة الله علیه در کتاب حیاة الشیخ طوسی 50 کتاب از کتابهای شیخ طوسی را ذکر کرده است.
وفات شیخ طوسی
پس از گذشت 12 سال از عمر پربرکت شیخ طوسی در نجف اشرف، بالاخره عمر ظاهریش (75 سال) در این دنیای فانی تمام شد و در شب 22 محرم الحرام سال 460 هجری زندگی جاویدان خود را در دارآخرت و منزلگاه ابدی آغازید. بنابر وصیتش او را در منزل خود دفن کردند و منزلش نیز پس از وفاتش طبق وصیتش مسجدی شد که هم اکنون به مسجد طوسی معروف است.