آنان را «انصاریه » و «علویه » نیز گویند و منسوب به ابن نصیر نامی هستند که در قرن پنجم از شیعه امامیه منشعب شدند و در شمال غربی سوریه جای گرفتند.
تعالیم نصیریه عبارت است از التقاط عناصر شیعه و مسیحیت و معتقدات ایران پیش از اسلام.
به عقیده ایشان خدا، ذات یگانه ای است مرکب از سه اصل لا یتجزی بنامهای:
«معنی »، «اسم »، «باب »، این تثلیث به نوبت در وجود انبیاء مجسم و متجلی گشته است و آخرین تجسم با ظهور اسلام مصادف شد و آن ذات یگانه در تثلیث لا یتجزایی در وجود علی(ع) و محمد(ص) و سلمان فارسی تجسم یافت، بدین سبب تثلیث مزبور را با حروف عمس (ع - م - س) معرفی می نمودند که اشاره به حروف اول سه اسم علی(ع) و محمد(ص) و سلمان است.
«نصیریه » معتقد به تناسخند و مانند دروز به دو دسته روحانی تقسیم می شوند یکی «عامه » و دیگری «خاصه ».
طبقه خاصه از خود کتب مقدسی دارند و مضمون آنها را تاویل می کنند ولی برای عامه مکشوف نمی سازند.
مراسم مذهبی را روحانیان ایشان بر بلندیها در بقاعی که (قبه) نامیده می شود برگذار می کنند.
قبه ها معمولا بر مقابر اولیای آن طایفه قرار دارد.
«نصیریه » در بزرگداشت عیسی(ع) افراط می کنند و حواریون و عده ای از شهدای مسیحی را محترم می شمرند و به تعمید و اعیاد مسیح نیز توجه دارند.
برخی از دانشمندان فرق «علی اللهی » و «نصیریه » را یکی دانسته اند و این نظر صحیح نیست زیرا تنها چیزی که اهل حق و نصیریه را متحد می سازد همان الوهیت علی(ع) است که اختصاص به همه فرقه های غلاة شیعه دارد ولی در دیگر عقاید و تشریفات مذهبی به هیچ وجه با یکدیگر یکسان نیستند.
طایفه «نصیریه » امروزه، در جند الاردن در شام و بخصوص در شهر طبریه مسکن دارند. شهرستانی گوید: «نصیریه » در الوهیت علی(ع) چنین استدلال کنند که ظهور روحانی در جسد جسمانی امری است که هیچ خردمندی منکر آن نیست.
اما در جانب خیر در ظهور روحانی در جسم مانند ظهور جبرئیل در بعضی اشخاص است گاه جبرئیل به صورت اعرابی یا بشر دیگر بر پیغمبر ظاهر می شد اما از جانب شرع ظهور شیطان به صورت انسان جایز است حتی جن به صورت بشر ظاهر می گردد و به زبان آدمی سخن می گوید و چون جایزست که خداوند به صورت اشخاص ظاهر شود بالاتر از علی(ع) کی است که به صورت او ظاهر نگردد؟ و بعد از او در جسم فرزندان او نیاید که بهترین مردم بودند و به زبان ایشان سخن نگوید. علی(ع) اهل باطن و اسرار بود پیغمبر(ص) فرمود: انا احکم بالظاهر و الله یتولی السرائر از این جهت پیغمبر(ص) چون به ظاهر حکم می کرد جنگ با مشرکین بر او واجب شد و چون علی(ع) بر سرایر و بواطن مردم علم داشت مامور قتال منافقان شد.
پیغمبر(ص)، علی(ع) را به عیسی(ع) تشبیه کرد و گفت: ای علی(ع) اگر مردم آنچه را که درباره عیسی(ع) بن مریم گفته اند درباره تو نمی گفتند هر آینه من درباره تو سخنها و گفتارهایی را می راندم، از این جهت علی(ع) را در رسالت تشریک نبوت حضرت محمد(ص) دانستند.
پیغمبر(ص) گفت: در میان شما کسی است که برای تاویل قرآن جنگ می کند در حالی که من برای تنزیل می جنگیدم.
این که علی(ع) توانست با منافقان بجنگد و با مار سخن گوید و در خیبر را بکند به قوت جسدانی نبود بلکه به نیروی الهی و قوه ربانی بود، زیرا خداوند به صورت او مجسم گشت و به دست او جهان را آفرید و بزبان وی سخن گفت و علی(ع) پیش از خلق آسمانها و زمین موجود بود.
شهرستانی بین «نصریه » و «اسحاقیه » که هر دو فرقه به الوهیت علی(ع) معتقد بودند یک نوع امتیاز قایل شده و گفته: نصیریه تمایل بیشتری به قرار دادن جزء الهی در علی(ع) دارند و حال آن که «اسحاقیه » مایلند که علی را در نبوت با پیغمبر شریک بدانند.
«نصیریه » سبب وجه تسمیه خود را نسبت آن قوم به غلام حضرت علی(ع) (نصیر) می دانند. از اعیاد مهم نصیریه می توان این عیدها را نام برد:
1 - عید غدیر در هجدهم ذی الحجه.
2 - عید فطر.
3 - عید قربان یا اضحی.
4 - عید فراش یعنی شبی که پیغمبر(ص) از مکه به مدینه هجرت کرد و علی(ع) در فراش او خفت.
5 - عید غدیر دوم که آن را یوم الکسا گویند که حدیث مذکور در آن روز نازل شد و پنج تن یعنی محمد(ص) و علی(ع) و فاطمه(س) و حسن(ع) و حسین(ع) در زیر کساء قرار گرفتند.
6 - عید ایرانی نوروز و مهرگان.
کتاب کوچکی به عنوان کتاب «التعلیم الدیانة النصریة » که مخطوط است و در کتابخانه ملی پاریس تحت عنوان شماره 6182 مضبوط می باشد در عقاید آن فرقه تالیف یافته است و در آن صد و یک سؤال و جواب مطرح شده است، چنان که می پرسد کیست که ما را آفریده؟ علی بن ابیطالب.
از کجا بدانیم که علی(ع) خداوند است؟ از آنجایی که خود بر سر منبر گفت:
انا سر الاسرار انا شجرة الانوار انا دلیل السماوات، الخ کیست که ما را به شناختن پروردگارمان خوانده است؟
او محمد(ص) که در خطبه فرمود: «علی ربی و ربکم ».
سپس گویند که: محمد(ص) حجاب علی(ع) است یعنی علی(ع) خداوند است و در محمد(ص) پنهان شده است.
«نصیریه » در کتاب «المجموع »، علی(ع) را به نام احد و صمد و لم یلد و لم یولد و قدیم لم یزل توصیف کرده اند و شهادت مذهب ایشان چنین است:
اشهد ان لا اله الا علی بن ابیطالب و علی هو الذی خلق محمدا و سماه الاسم و محمد هو حجاب علی و مسکنه و محمد خلق سلمان الفارسی من نور نوره و جعله الباب و المکلف بنشر دعوته و محمد خلق الایتام الخمسة.
یتیمان پنجگانه عبارت بودند از: مقداد و ابوذر غفاری و عبد الله بن رواحه و عثمان بن مظعون و قنبر بن کدان دوسی.
نصیریه به چهار طایفه تقسیم می شوند:
1 - حیدریه منسوب به حیدر که لقب حضرت علی(ع) است.
2 - شمالیه که گویند علی(ع) آسمان است و در آفتاب جای دارد و شمس همان محمد(ص) است از این جهت ایشان را «شمسیه » نامیدند.
3 - کلازیه یا قمریه که معتقد بودند علی(ع) در ماه ساکن است و هرگاه آدمی شرابی صاف بنوشد به ماه نزدیک می شود و پیشوای این طایفه محمد بن کلازی بود.
4 - غیبیه گفتند: خداوند تجلی کرد و سپس پنهان شد و اکنون زمان غیبت است و آن غایب علی(ع) است و ایشان مانند اسماعیلیه خداوند را مجرد از صفات دانند: علویه.
ملل و نحل، شهرستانی، ص 154 - 169.
مذاهب الاسلامیین، ج 2، ص 62 - 425 - 459 - 460 - 474 - 495.
اسلام در ایران، ص 321 - 326.
سوسن السلیمان، ص 231 - 246.