به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، احد فرامرز قراملکی، استاد دانشگاه تهران، امروز 17 اسفند، با موضوع «نقش اخلاق در مطالعات میانرشتهای قرآنی» در نوبت صبح دومین روز همایش بینالمللی مطالعات میان رشتهای قرآن کریم، سخنرانی کرد.
قراملکی در آغاز سخنانش گفت: من در ماه گذشته در خصوص توسعه مطالعات میانرشتهای قرآن کریم سخنانی گفته بودم. در آن بحث من با مدل SWOT با نظر به فرصتها، زمینهها و موانع به مطالعات میانرشتهای قرآن پرداختم. یکی از موانع ادراکی توسعه بینرشتهای قرآن را امروز با تمرکز بیشتری بیان خواهم کرد که عدم توجه به آن از موانع رفتاری در توسعه اینگونه مطالعات است.
این استاد دانشگاه افزود: در واقع سوال من این است که مطالعات بینرشتهای قرآن برای توسعه خود با چه موانعی مواجه هستند؟ یکی از این موانع مسائل رفتاری است. مطالعات میانرشتهای یکی از گسترههای جدید معرفتی بشر است. این مطالعات در عرصههایی مانند مدیریت، دارو، الهیات و سایر حوزهها به کار برده میشوند.
وی تصریح کرد: اگر بخواهیم یک رویکرد اثربخش داشته باشیم باید بپرسیم در حوزه قرآنی چگونه وضعیتی داریم. مایلم در این خصوص دو مقام «آنگونه که باید» و «آنگونه که هست» را از هم جدا کنم، مقام اول هنجاری و مقام دوم توصیفی است. اگر این دو را با هم مقایسه کنم و بپرسم آیا ما آن گونه که باید باشیم هستیم؟ سه جواب خواهیم داشت. جواب اول ما این است که ما در وضعیت کنونی مطابق با وضعیت آرمانی هستیم، پاسخ دوم این است که ما فاصله داریم و پاسخ سوم این است که بین این دو مقام ناسازگاری داریم.
قراملکی ادامه داد: گزینه اول مقداری چاپلوسی است اما گزینه دوم منصفانه است. وقتی برای پاسخ به این سوال که چرا مطالعات میانرشتهای قرآنی نتوانسته است به آنجایی که باید باشد برسد، ما باید مدلی داشته باشیم و مدل من واحد سازهآفرین مطالعات بینرشتهای است. ما در همه سطوح نیاز به ارتباط بین شخصی داریم، بین محققان، موضوع، مخاطبان و ...، اما در مطالعات میانرشتهای قرآنی، این ارتباط ارتباط بین صاحبنظران علوم مختلف است و همین میتواند مانعی برای مطالعات میانرشتهای قرآنی باشد.
وی با بیان اینکه میتوان سه ارتباط میتوان بین صاحبنظران علوم متصور شد، گفت: ارتباط میتواند به مثابه یک فرایند یکطرفه، دوسویه و تراکنشی ملاحظه شود. در حالت اول ارتباط تنها حالت خطابه دارد. در حالت دوم پرسش و پاسخ و در حالت سوم حالت مشارکت دستهجمعی و پیوسته و گفتوگوی اثر بخش مدنظر است.
این استاد دانشگاه افزود: اگر بپرسم چطور میتوان مطالعات میانرشتهای قرآنی اثربخشی داشت یک پاسخ افزایش ارتباط تعاملی و تراکشنی است اما اگر بخواهیم ارتباط تعاملی و تراکنشی بین دانشها ایجاد شود، راهش توسعه اخلاق پژوهش است؛ مادامی که اخلاق پژوهش توسعه نیابد، ما در هیچ گسترهای رشد نخواهد کرد.
قراملکی با بیان اینکه اخلاق در پژوهش یعنی سبک رفتار ارتباطی که پایبند به حقوق همه عناصر در ارتباط تعاملی در محیط 360 درجه باشیم، گفت: بر این مبنا سه حوزه اخلاق باور، اخلاق پژوهش بینرشتهای و اخلاق تفسیر مد نظر خواهد بود.
وی افزود: در مورد اخلاق باور از زمان کلیفوردر ذیل این که اخلاق ناظر به عالم ذهن، فرایند فکر و عالم معرفت است، میدانیم که باید به مبانی مستلزم باشیم و باید بدانیم که چه چیزهایی را به ذهن راه بدهیم و چه چیزهایی را راه ندهیم.
این استاد دانشگاه ادامه داد: یک نکته بر اساس آیه 36 اسرا، بحث احتیاط در پژوهش است. این آیه با دلیل آن آمده است و بر اساس آن ما نباید از چیزی که به آن دانش نداریم، پیروی کنیم. از این آیه همچنین چند اصل در اخلاق باور نتیجه گرفته میشود. بر این اساس سادهلوحی ممنوع است و مجاهده برای مبارزه با سادهلوحی وظیفه عالم است. بسیاری از باورهای ما معللاند و نه مدلل و مجاهدهای لازم است که ما با سادهلوحی مبارزه کنیم.
قراملکی تصریح کرد: وقتی من دیدگاهم را کاملا درست بپندارم، نمیتوانم گفتوگو کنم. ما میبینیم در برخیها هوس نظریهپردازی به جای فرضیهپردازی جا خوش کرده است. آغاز کردن از نظریه غیراخلاقی است و میتواند به دگماتیسم منجر شود.
وی افزود: مجاهده برای تقرب به حقیقت نیازمند احتیاط است و محتاط خود را نیازمند به دیگران میبیند و دوست دارد از دیدگاه دیگران هم به مسئله نگاه کند و اخلاق باور زمینه را برای توسعه و حل مشکل باز میکند.
قراملکی با بیان اینکه در اخلاق پژوهش ما در خصوص در اخلاق گردآوری اطلاعات، اخلاق پردازش اخلاق تعامل با پژوهشگران، اخلاق ارائه، اخلاق نقد و نقدپذیری و اخلاق داوری علمی میپردازیم، گفت: در این زمینه به یک فراز قرآنی که سه بار آمده است قابل توجه است؛ بر این اساس من نباید هر چه خود یافتهایم عالی بدانیم و هر چه دیگری یافته است را پست بشماریم. این فراز اصل مهمی را به دست میدهد و آن اصل احترامی به یافتههای دیگران است.
این استاد دانشگاه ادامه داد: در اخلاق تفسیر و ذیل مواجه با متن میتوان به آیه 79 سوره واقعه اشاره کنیم، قرآن با هر کتاب دیگری متفاوت است. در تفسیر قرآن نهتنها یک سری اصل منطقی وجود دارد که اصول اخلاقی هم وجود دارد. از این آیه میتوان برداشت کرد که همه نمیتوانند با قرآن مواجه شوند و در این آیه مسئله تنها طهارت ظاهری نیست.
وی در پایان گفت: نمونه دوم اخلاق تفسیر وفاداری به متن است. وفاداری به متن اصل مهمی است. اگر من وفادار به متن نباشم قرآن را نمیفهمم و چیز دیگری میفهمم؛ شخص مفسر هویت واسطهای بین متن، تفسیر و دیگران است دارد و باید به متن وفادار بود. با در نظر داشتن این مباحث میتوان به شکلگیری یک مطالعات میانرشتهای قرآنی امیدوار بود.