خطبه اول
بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله الذی لایبلغ مدحته القائلون و لا یحصی نعماؤه العادون و لا یؤدی حقه المجتهدون و الصلاه و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین حبیب اله العالمین العبد المؤید الرسول المسدد المصطفی الامجد ابی القاسم محمد و علی اهل بیته الطیبین الطاهرین المعصومین سیما بقیه الله فی الارضین روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفدا.
بحث ما در خطبه اول دیدگاه اسلام و قرآن درباره اسلام یکی از دیدگاههای اسلام و همه ی مکاتب انبیاء در مورد انسان این است که انسان یک موجودی ابدی و جاودانی موجودی نیست که فانی بشود و از بین برود بر خلاف مکتبهای مادی که انسان را موجودی است فانی می دانند و با مرگ حیات انسان را خاتمه یافته می بینند این فرق بین مکتبهای مادی و مکتبهای الهی است که از دید مکتبهای الهی انسان یک موجودی جاودانی و ابدی است ، قرآن این مطلب را که مکتبهای مادی انسان را فانی و غیر ابدی می دانند در ضمن چند آیه بیان فرموده است می فرماید در سوره ی مومنون «ان هی الا حیاتنا الدنیا نموت و نحیا و ما نحن بمبعوثین » هر چی هست همین حیات دنیاست ما زنده می شویم و می میریم و تمام می شود، در آیه دیگر «وقالوا ماهی الا حیاتنا الدنیا نموت و نحیا و ما یخلفنا الا الدهر و ما لهم بذلک من علم ان هم الا یظنون » اینها اینطور می گویند که آنچه که هست همین زندگی دنیاست که ما زنده می شویم و می میریم و چیزی دیگری نیست بعثی نیست رستاخیزی نیست بعد اینجا یک نکته ی قرآن بیان می فرماید و آن نکته این است که می فرماید «وما لهم بذلک من علم » اینها به این مطلبی که می گویند علم ندارند یعنی علم به این که زندگی منحصر در دنیاست و بعدا مرگ خبری نیست به این مطلب علم ندارند و هرچه هست گمان است ظن است ان هم الا یظنون بقیه مسائل مادیها هم از همین قبیل است یعنی اگر مادیها می گویند عالم منحصر در ماده است روحی نیست ملکی نیست خدایی نیست در این مطلب علم بر قرآن ندارد یا اگر می گویند بعد از مرگ عالمی نیست رستاخیزی نیست بعثی نیست بر این مطلب علم ندارند ادعایی و ظن و گمانی پیش نیست چون هیچ راه هیچ مادی نمی تواند قران اقامه کند که بعد از مرگ هیچ خبری نیست هیچ دلیل و برهانی نمی تواند اقامه کند که وراء ماده هیچ چیزی دیگری نیست موجود دیگری نیست حیات دیگری نیست روحی نیست در این مطلب هرگز ادعای این مطلب هم نکردن یعنی نیامدن بگویند که ما دلیل داریم بر اینکه خدا نیست ما دلیل داریم بر اینکه ملکی نیست ما دلیل داریم قرآن داریم بر این که عالم پس از مرگ خبری نیست در این مطلب ادعای در این مطلب نکردن بله نفی می کنند انکار می کنند اما مدعی دلیل نیستند و نمی توانند هم مدعی باشند و آیاتی در این زمینه هست که قرآن دیدگاه مادیها را بیان می کند که اینها می گویند خلاصه هرچی هست همین عالم است و با مرگ انسان فانی می شود خب اساس این بحث آن مطلبی است که در جمعه قبل مورد بحث قرار گرفت اگر ما گفتیم که واقعیت انسان و حقیقت انسان همین جسم است و ماده است و آثار ماده است آنچنان که مادیها می گویند درست است انسان جاودانه و عوضی نیست این جسم ازبین می رود این ماده ازبین می رود انسان هم ازبین می رود ولی اگر ما گفتیم که حقیقت انسان وراء این جسم است حقیقت انسان چیزی دیگر نفس انسان است روح انسان است و این جسم یک ابزاری است و وسیله ایست و مرکبی است برای روح وبرای نفس و مرگ مرگ جسم است نه مرگ انسان این جسم است که می میرد این جسم است که پا نمی شود این ماده است که ازبین می رود اما انسان غیر از این جسم و ماده است انسان ازبین می رود جسم فانی می شود جسم ازبین می رود اما انسان ازبین نمی رود انسان غیر از جسم است بنابراین این بحث با آن بحث قبلی بستگی دارد و بر همین اساس است که قرآن و اسلام مرگ را و مردن را فنا و نیستی نمی داند بلکه انتقال از یک نشئی به نشئی دیگر از جهانی به جهان دیگر از عالمی به عالم دیگر مرگ این است مرگ نیستی نابودی فنا نیست از نظر قرآن و از نظر اسلام در روایات ما تشبیه شده است این جهان و این دنیا و زندگی دنیا به رحم مادر و زندگی در رحم مادر این تشبیه البته از جهات زیادی است که نمی خواهم حالا در تمام ابعاد این تشبیه بحث کنم یک بعدش همین است و همانطوری که انسان از رحم مادر وقتی به این دنیا می آید و متولد می شود این در واقع پایان زندگی در رحم مادر است و آغاز یک زندگی دیگر است مرگ هم پایان زندگی انسان است در این جهان و با این بدن و آغاز یک زندگی دیگر و زندگی همیشگی و ابدی است این تشبیهی است که در روایات شده است باز یک جهت دیگر هم هست که از نظر این تشبیه که همانطوری که بچه در رحم مادر ابزار زندگی در این دنیا را تامین می کند یعنی در آن مدتی که در رحم مادر است این اعضا و جوارحش ساخته می شود قلب ، دستگاه تنفس و بقیه اعضای و جوارح در حالی که آنها هیچ کدام برای آن زندگی بکار نمی آید یعنی در رحم مادر دستگاه تنفسش اصلا بکار نمی افتد در رحم مادر احتیاج به دست و پا ندارد در رحم مادر احتیاج به هیچ یک از این اعضای جوارح ندارد اما آنجا این اعضا و جوارح در واقع درست می شود برای زندگی در آن عالم در این جهان هم ما باید با اعمالمان با رفتارمان ملکاتی را در نفس خود تعلیه کنیم و این ملکات بمنزله ی آن اعضا و جوارحی که از نظر جسم در رحم مادر برای ما درست می شود در این عالم ما باید ملکات نفسانی تعلیه کنیم که این ملکات در آن عالم بدرد ما خواهد خورد عینا مانند بچه در رحم مادر که اعضای و جوارحش درست می شود برای این عالم خب همینطوری که در رحم مادر وقتی که متولد می شود یک تولدی است و مرگی است مرگ نسبت به زندگی در رحم و تولدی است نسبت به زندگی در این عالم بنابراین مرگ فنا و نیستی نیست از نشئی به نشئی دیگر انتقال یافتن و تغییر جهت دادن و به همین اساس ما می بینیم که ترس انسان از مگر مردم از مرگ می ترسن ترس از مرگ مولود این فکر است که آدم فکر می کند انسان فکر می کند که با مردن فانی می شود و از طرفی میلی به حیات میل به زندگی میل به جاودانگی و ابدی بودن این جزء امیال طبیعی آدم است از یک طرف میل به ابدیت و زندگی دارد از یک طرف فکر می کند مرگ مساوی با نیستی لذا از مرگ می ترسد اما آن انسانهایی که مومن هستن ایمان دارند باور کردن عالم پس از مرگ را هرگز از مرگ نمی ترسند فرق بین انسانهایی که مومنند و باور کردن عالم پس از مرگ را با انسانهای عادی در همین است انسان های مومن مرگ را نیستی نمی بینند نابودی نمی بینند بنابراین نمی گویند اگر مردم برای من دیگر خبری نیست و تمام می شود لذا از مرگ حراس ندارد از مرگ وحشت ندارد اما انسانهایی که یا ایمان ندارند یا ایمانشان در آن حدی یا غفلت دارند توجه ندارند این است که از مرگ می ترسند، اینجاست که ما وقتی به کلمات مولا امیرالمومنین علیه افضل صلوات المصلین «صلوات نمازگزاران » برخورد می کنیم می بینیم مرگ در دیدگاه امیرالمومنین غیر از دیدگاه انسانهای دیگر مثلا فرض کنیم در یک جمله ای در نهج البلاغه می فرماید «وان احب ما انا لاق الی عنه » محبوبترین چیزی که من با او ملاقات کنم مرگ است خوب این کسی که این سخن می گوید کسی است که می گوید «لو کشف لی الغطاء لما ازدت یقینا» اگر پرده ها از جلوی چشم من پرده های طبیعت و این عالم ماده از جلوی چشم من کنار برود بر یقین من افزوده نمی شود من الان همان یقینی دارم که پس از مرگ خواهم داشت من الان همان یقینی را دارم که اگر پرده ها از جلو چشمم کنار برود همان یقینی دارم کسی که با عالم آخرت یقین دارد کسی که به جهان ابدی یقین دارد قهرا نسبت به مرگ چنین قضاوتی خواهد داشت یا در جمله دیگر می فرماید به این که «والله لابن ابی طالب آنس بالموت من الطفل لثدی امه » اینها شوخی نیست امیرالمومنین می کند شعار نیست از واقعیتی دارد خبر می دهد امیرالمومنین می گوید قسم به خدا قسم یاد می کند والله پسر ابی طالب انسش به مرگ از طفل به پستان مادر بیشتر است چرا چون امیرالمومنین دیدگاهش درباره مرگ دیدگاهش دیدگاهی غیر از دیدگاه بشر عادی و دیدگاه مومنین امید این است حیات ابدی و جاودانی را آن عالم دیگر نمی بیند لذا می گوید انس من به مرگ از انس طفل به بستان مادر بیشتر است در روزهائی که در بستر شهادت هم افتاده بود باز جمله ای دارد می فرماید به این که «والله مافجعنی من الموت وارد کرهته و لا طالع انکرته و ماکنت الا کقارب ورد الا قارب ورد و طالب وجد» قسم به خدا من فکر نکنید که از مرگی که با من روبرو شده است کراهت دارم ناراحت هستم مثل یک چشمه ای که در شب تاریک و ظلمانی دنبال آب می گردد و ناگهان آب را بیابد مرگ را من اینچنین می یابم این بر اساس همان دیدگاهی است که اسلام و تعالیم اسلام به پیروانش می دهد که مرگ فنا نیست نیستی نیست از بین رفتن نیست حالا تعابیر قرآن را درباره ی مرگ باید و همچنین روایات را یک مقداری بررسی کنیم من امروز خیلی طول نمی دهم این خطبه بعد انشاءالله بقیه اش بعد عرض کنم یکی از تعابیری که در روایات هست و در خطب ائمه هست این است که مرگ را به عنوان جسر به عنوان پل تعبیر می کنند در خطبه ای که امام حسین صلوات الله و سلامه علیه روز عاشورا در برابر لشکر در برابر یاران و اصحابش ایراد فرمود صبح عاشورا در برابر یارانش ایستاد فرمود «صبرا بنی الکرام » ای فرزندان کریم صبر کنید «فما الموت الا قنطره تقبل منکم من البوس و الضراء الی الجنان الواسعه و النعم الدائمه » ای بزرگان صبر کنید موت جز یک پل بیشتر نیست یک پلی است از این پل عبور کنید از این زندگی پر رحمت پر ماجرای پر دردسر زندگی که همه اش ناراحتی است واقعا هم همینجور است از این پل عبور می کنید و به نعمتهای دائمی خدا می رسید به نعمتهای دائمی خدا نائل بشوید بنابراین صبر کنید که اینجا تعبیر امام حسین از مرگ به قنطره است بعد حدیثی است از رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم می فرماید به این که «ان ابی حدثنی عن رسول الله ان الدنیا سجن المومن و جنه الکافر و الموت جسر هولاء الی جنانهم و جسر هولاء الی جحیهم » دنیا زندان است برای مومن و باغ و بهشت است برای کافر و مرگ پلی است برای این دسته که اینها از این پل عبور می کنند و به جنت نائل بشوند و برای آنها هم پلی است که از این پل عبور می کنند و به جحیم و جهنم نائل بشوند این تعابیر در روایات ما هست که نشان می دهد و بیان کننده این واقعیت است که مرگ نیستی نیست در قرآن هم تعبیر می کند از مرگ در سوره تبارک «الذی خلق الموت و الحیاه لیبلغکم ایکم احسن عملا» خداوند آفرید موت و حیات را اگر مرگ نیستی فناء و نابودی باشد آفرینش معنی ندارد در مورد او تعبیر کرد در خلف آفرینش در مورد وجود است در مورد هستی است در مورد نیستی و نابودی و فناء مرگ خلق اصلا جا ندارد قرآن مخصوصا این تعبیر می کند که فکر نکنید که موت و مرگ فنا و نیستی خلق الموت و الحیاه موت و زندگی را خلق کرده است آفریده است این راهی است که از این راه باید برویم از این نشئه باید به یک نشئه دیگری ارتحال پیدا کنیم و لیبلوکم ایکم احسن عملا بحث من در زمینه ی این خطبه تمام و حالا آن احتیاط را هم تکرار می کنم.
بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و الصلاه و السلام علی سیدنا و نبینا محمد و آله اجمعین اوصیکم عبادالله بتقوی الله وصیت می کنم مجددا خودم و همه شما را به تقوای الهی.
بسم الله الرحمن الرحیم قل هوالله احد × الله الصمد × لم یلد ولم یولد و لم یکن له کفوااحد.
خطبه دوم
بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله الذی جعل الحمد مفتاحا لذکره و سببا للمزید من فضله و دلیلا علی آلائه و عظمته و الصلاه و السلام علی رسول الله و علی اهل بیته الطاهرین و صل علی امیرالمومنین و علی الصدیقه الطاهره و علی الحسن و الحسین سیدی شباب اهل الجنه و علی علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و الحسن بن علی و الحجه القائم المهدی صلواتک علیهم اجمعین.
اوصیکم و نفسی بتقوی الله و اتباع امره هم خودم و همه شما را به تقوی و متابعت امر خدا دعوت می کنم که سعادت انسان به تقوی و پرهیز از گناه است اگر ما از گناه پرهیز کردیم اگر امر و فرمان خدا را اطاعت کردیم سعادتمند خواهیم شد و بسیاری از مشکلات مادی و معنوی ما حل خواهد شد خوب در این خطبه که معمولا مناسبتها ذکر می شود. × در اوائل این هفته یکی از علمای بزرگ ، فیلسوف و متفکر وافر مرحوم آیت الله حاج شیخ مهدی حائری یزدی فرزند آیت الله العظمای حائری موسس حوزه علمیه قم دار فانی را وداع گفت این مصیبت را به حوزه های علمیه ،مراجع تقلید ، مقام معظم رهبری ، و به بیت معظمش تسلیت عرض می کنم. × مطلب دیگر مساله ی حادثه ی کوی دانشگاه ، حمله ی به کوی دانشگاه و این حادثه که در اوائل این هفته اتفاق افتاد بسیار دردناک و اسفناک و با هیچ عقل و منطقی قابل توجیه نیست و همینطوری که مقام معظم رهبری ، ریاست محترم جمهوری و همه ارکان نظام بلکه همه ی ملت این حادثه را محکوم کردن و تقبیح کردن و آنچه که ما خواستار آن هستیم این است که از دولت می خواهیم که این حادثه را جدا پیگیری کند عوامل پنهان و آشکار این حادثه را واقعا بدست بیاورند این حادثه گران برای ما تمام شد باید عوامل این حادثه کاملا بررسی بشود و پیگیری بشود و به ملت اعلام بشود «تکبیر نمازگزاران » مساله مهم این بود که بعد از این حادثه یک عده فرصت طلب یک عده وابستگان و پست ماندگان گروهکها و یک عده ایادی دشمنان خارجی ما به راه افتادند و در مملکت آشوب می خواستن به پا کنند در تهران مخصوصا اینها تدارک یک فتنه ای را دیده بودن و امنیت مملکت را می خواستن به خطر بیاندازند و کارهایی انجام دادن که از نظر همه ی مردم روشن است حمله به مسجد دانشگاه حمله به مساجد دیگر آتیش زدن آشوب کردن زدن و اموال مردم را ازبین بردن آسیب رساندن این یک مساله ای بود که اتفاق افتاد منتهی و هتک حرمت مقدسات ما مقدسات نظام ما مقدسات انقلاب ما اینها در این حرکتهای ضد انقلابی این گروهها که از جاههای دیگر آب می خورد اینها هتک کردن و به حریم مقدسات ما در واقع تجاوز کردن که من شرمم می آید نامی از آن هتکها ببرم و خود شما شاید بهتر می دانید البته اینجا من از دانشجویان عزیز تشکر می کنم که دانشجویان عزیز بعد از پیام دلنشین و جذاب مقام معظم رهبری دانشجویان عزیز و این حرکت عجیبی که اینها انجام دادن دانشجویان عزیز حسابشان از اینها جدا کردن اعلامیه دادن و تبری جستن و اینها نشان دادن که نه اینها وفادار به انقلابند و حالا خواسته هایی دارند حرفهایی دارند نه این که این نوع حرکت را تایید کنند خوب حالا من به دنبال این در واقع دو حادثه یک نتایجی را می خواهم حضورتان عرضه بدارم به عنوان نتایج و پیامدهای این حوادث که در واقع درسهایی است که ما از این حوادث و از این پیشامدها باید بیاموزیم یک این که برادرها ما ثمرات تلخ انقلاب اختلاف را ثمرات تلخ دوری از هم را و جدا بودن از هم را توی این چند روز چشیدیم من خطابم به کسانی که طرفدار انقلابند آنهائی که ضد انقلابند آنهائی که با انقلاب سر و کار ندارند آنهائی که با اسلام سر و کار ندارند با آنها کاری ندارم آنها حسابشان جداست اما گروههای سیاسی که توی این مملکت هستن اینها همه یک خانواده اند خانواده ی انقلاب اختلاف در یک خانواده اختلاف نظر مساله نیست اختلاف سیاسی اگر حریمها شکسته نشود اگر به این حد نرسد شاید مکمل انقلاب و نظرات سیاسی هم باشد اما بالاخره یک حدی دارد یک حسابی دارد ثمره ی تلخ اختلاف را چشیدیم و دیدیم من در اینجا دو سه تا نکته را می خواهم عرض کنم یکی از بزرگان کشور از بزرگان جناحهای سیاسی از همه می خواهم این خواسته ی مشروعی است فکر کنم متواضعانه از همه می خواهم که آقایان بنشینید یک خط قرمزی برای انقلاب ترسیم کنید این اختلاف تا کجا صحیح است «تکبیر نمازگزاران » ما که مثل بعضی از کشورها و بعضی از جاهی دیگر نیستیم که بگویم خوب می خواهیم به هدف برسیم حالا هرچی شد شد حریف را ازبین ببریم به هر کجا کشید کشید ما که اینجور نیستیم و نباید باشیم ما یک حدی مشخص کنیم این نزاعهای سیاسی یک خط قرمزی باید داشته باشد تا اینجا نزاع کنیم حرف بزنیم مخالفت کنیم اما یک جایی باید توقف کنیم چرا ؟ چون اصل انقلاب در خطر می افتد ما که اصل انقلاب قبول داریم ما که همه ولایت فقیه را قبول داریم ما که رهبری را قبول داریم ما باید یک جایی خلاصه مرزی قرار بدهیم که آنجا که برسیم توقف کنیم نه این که همینجور می رویم مثل خیلی از عرض کنم که نزاعهای سیاسی کشورهای دیگر این است من خواهش می کنم بنشینید باهم دیگر تفاهم کنید یک جایی مشخص کنید حریمها شکسته نشود به مقدسات توهین نشود اصل انقلاب زیر سئوال نرود دشمن شاد نباشید دشمن را شاد نکنیم یک مقداری هم واقعا تحمل کنیم همدیگر را گروههای سیاسی جناحهای سیاسی همدیگر را تحمل کنند یک مقداری بعضی از مطبوعات متاسفانه به این اختلافات دامن می زنند شایعه پراکنی می کنند من نظرم الان به هیچ روزنامه و مجله خاصی نیست اما کلی دارم می گویم شایعه پراکنی می کنند هی تحت عنوانی گفته می شود شنیده می شود و شایعه پراکنی می کنند جواب خدا چه می دهیم جواب پیغمبر را چی می دهیم جواب امام زمان چی می دهیم جواب امام چی می دهیم این انقلاب این همه خون داده این همه شهید داده این همه جانباز داده ما همینطور برای مقاصد سیاسی پیش برویم هر چیز بنویسیم هر شایعه بگوییم هر تحلیلی بگوییم هر نسبتی را بدهیم خوب باید ما مسلمانیم ما ایمان داریم ما یک مسلمان و یک جمعیت انقلابی هستیم باید در برابر خدا در روز قیامت شب اول قبر جواب دارد هر یکمان برای این حرفها یک قدری تحمل کنیم قدری هم کارهای خودسرانه نکنیم آخر این مملکت رهبر دارد این مملکت رئیس جمهور دارد این مملکت دولت دارد کارهای خودسرانه کردن به اینجاها می کشد هر کسی برای خودش بخواهد کار کند هر گروهی برای خودش بخواهد کار بکند این درست نیست این تبعات دارد پیآمد دارد تصمیمات عجولانه نگیریم یک قدری اطراف و جوانبش را ملاحظه کنیم پیامدهایش را ملاحظه کنیم و حساب کنیم که این تصمیمی که می گیریم به کجا می کشد و چی می شود خوب این یک مطلب است که من به عنوان یک درسی از این حادثه دارم عرض می کنم که ثمرات تلخ اختلاف را ما در این چند روز یافتیم باید فکر کنیم و یک مقداری بهوش باشیم و توجه داشته باشیم من همه را دعوت می کنم برادرها، دانشجویان عزیز ، علما، طلاب ، مجلس ، دولت من همه را دعوت می کنم شما به خدا بایید و باین فرموده امام که کرارا می فرمود حفظ این انقلاب از اوجب واجبات است «تکبیر نمازگزاران » ما این انقلاب را باید حفظ کنیم کاری نکنیم که خدای ناخواسته که دشمن به فکر بیافتد و تصور کند که می تواند به انقلاب ما ضربه می زند. × و اما مطلب دوم که باز درس در این حوادث و آن این است که دشمنان خارجی در این چند روز دیدید که چه کردند دیدید که چقدر آشوبگرها و آن عناصری که می خواستن توی این مملکت فتنه ای بوجود بیاورند چقدر اینها را تحریک کردند من حالا دو سه جمله را اینجا یادداشت کردم گرچه شاید شما هم شنیده باشید اما تذکرش به نظر من لازم است مثلا ببینید وزیر خارجه آمریکا تظاهرات این آشوبگرها را اینها ماشین آتیش می زدند اینها که مسجد حمله می کردن اینها که به اموال مردم آسیب می زدند اینها که اگر جلوی اینها گرفته نمی شد اگر بسیج و نیروی انتظامی جلو نمی آمدند اگر مردم حرکت نمی کردن معلوم نبود به کجا کشیده می شود اینها در صحبتهایشان در حرفهایشان اینها تظاهرات مسالمت آمیز می نامند و از دولت ایران می خواهند که تظاهرات مسالمت آمیز تظاهرات صلح آمیز مردم را حمایت کند خیلی عجیب است «مرگ بر آمریکا نمازگزاران » یا مثلا می گوید ناآرامیهای اخیر نشانه ی نبرد برای آینده ایران است یعنی چه یا تعبیری که بعضی از کشورها کردند این تظاهرات را واکنش طبیعی به یک رژیم ستم پیشه ایران را حکومت ایران را دولت ایران را رژیم ستم پیشه می نامند من تعجب می کنم اینها چه جور رویشان می شود که در آینده می خواهند رابطه شان در ایران هی مستحکمتر بشود و نظائر این تعابیر اینها تصورشان این بود با چهارتا آشوب و چهارتا ماشین آتیش زدن و چهارتا شکستن و آهن شکستن خاتمه پیدا می کند لذا این حرفها را می زدند بمحض این که روز چهارشنبه حرکت توفنده ی ملت و قیام مردم ایران لحن عوض شد برگشت گفتن ما دخالت در اوضاع داخلی ایران نمی کنیم آیا اینها دخالت نیست تحریک دخالت نیست این تعبیرهای حرکتهای صلح آمیز و مسالمت آمیز و تحریک کردن مردم اینها دخالت نیست و من امیدوارم که نیروهای امنیتی ما ریشه های این جریان را بدست بیاورند تا معلوم بشود «تکبیر نمازگزاران » و مساله روشن هم هست دشمنند دشمن بیش از این توقع نیست ببینید اولا آمریکا نمی خواست یک حکومت اسلامی پا برجا و با ثبات توی دنیا باشد از این حراس دارد می ترسد این حکومت اسلامی این حکومت مردمی اسلامی این حکومت بر اساس مساله ی ولایت و رهبری این الگو بشود برای کل مسلمانهای دنیا لذا سعیش بر این است که این هر طور هست علیه این حکومت قیام کند این یک دومین این است باز مساله روشن است آمریکا می خواهد به کشورهای اروپا به کشورهای خاورمیانه به همسایگان ما بفهماند که بابا این کشور ثبات ندارد این کشور هرج و مرج دراش هست اینقدر ارتباط پیدا نکنید اینقدر ارتباط اقتصادی پیدا نکنید اینقدر دل به این کشور نبندید می خواهد این مطلب را برای دنیا جا بیاندازد این کشور ثبات ندارد هرج و مرج هست لذا شدیدا این حرکت آشوبگرانه عناصر وابسته به خارج تایید می کند تحریک می کند این مساله روشنی است دیگر اینجاست که ما باید بهوش باشیم ملت باید بهوش باشند گروهها و جناحهای سیاسی باید بهوش باشند جوانها باید بهوش باشند دانشجویان باید بهوش باشند بابا مساله مساله انقلاب است نه مساله من و تو نه مساله این حزب و آن حزب نه مساله این جناح و آن جناح اصل انقلاب را اینها نشان کردن «مرگ بر ضد ولایت فقیه نمازگزاران » در سوم سومی که از این حوادث ما باید بگیریم و آن این است که نقش ولایت فقیه و رهبری را توی این حادثه و حوادث لمس کردیم و فهمیدیم که در این بحرانها در مقاطع حساس آنی که می تواند گره گشا باشد آن که می تواند ملت را به حرکت درآورد آن مساله ی رهبری است لذا پیام رهبر عظیم الشان انقلاب ما آنچنان ملت را به حرکت درآورد با این که در یک فرصت کوتاهی خیلی فرصت نبود که تبلیغ کنند اما یک حرکت توفنده ی مردمی با این گفته بودن در مقابل دانشگاه در همین تهران اجتماع کنند همه تصورشان این بود اما این اجتماع در مقابل دانشگاه مبدل شد به یک راهپیمایی عظیمی که همه شما شاید مشاهده کردید یا در رسانه ها دیدید این نشان می دهد که ملت ما عشق به انقلاب دارد این ملت عشق به اسلام دارد این ملت عشق به رهبر دارد عشق به روحانیت دارد اسلام را می خواهد انقلاب و اسلام در اعماق جان این ملت است و دشمن متوجه شده لذا فورا لحنش برگشت این هم درسی است که باز ما از این حوادث باید بگیریم و توجه داشته باشیم نقش رهبری و نقش ولایت فقیه و متوجه باشیم که هر نوع ما در برابر این مساله گروههای ما روزنامه های ما افراد بخواهند در برابر این مساله موضع نادرست بگیرند ضربه به انقلاب است ضربه به اسلام است ضربه به ایران است ضربه به این مملکت است و ما باید از این ملت تشکر کنیم از این مردم خوبمان از این مردم انقلابیمان از این مردم شهیدپرورمان ما باید جدا تشکر کنیم که در مواضع حساس به پا می خیزند این حرکت توفنده ی روز چهارشنبه کل ایران با این که عرض کردم تبلیغی رویش نشده بود این اصلا اعجاب دنیا برانگیخته و از نیروهای بسیج نیروهای انتظامی خوب حالا فرض کنید اشتباهی هم اگر همانطوری که رهبر عظیم الشانمان فرمود اگر کسانی باشند خطا کردند اشتباه کردن که حالا این البته باید بررسی بشود اما نیروی انتظامی در سراسر این مملکت دارد خدمت می کند باید خدمت می کند و ما نباید خدمات دیگر نیروی انتظامی را نادیده می گیریم و همچنین بسیج ما بسیج مردمی بسیج یعنی مردم بسیج نیروی مردمی است همین مردمند همین مردم انقلابی هستند ما باید از مردم بخواهیم که همیشه در صحنه باشند از بسیج بخواهیم که همیشه در صحنه باشد این فتنه همیشه هست تمام نشده دشمن در کمین است دشمن نخوابیده دشمن در کمین است مترصد است که باز یک مساله پیش بیاید باز ضربه می زند ما از بسیج می خواهیم از نیروهای انتظامی می خواهیم از مردم می خواهیم که حضور در صحنه باشند با درایت با بینش با توجه « ما همه سرباز تو ای خامنه ای گوش به فرمان تو ای خامنه ای شعار نمازگزاران » من عذر می خواهم که یک مقداری امروز طول کشید ولی خوب مسائلی بود به ذهنم می آمد لازم است تذکر بدهم. × امیدوارم خداوند دلهای همه ما را بهم مهربان کند. × خدایا روح اتفاق و اتحاد و همبستگی در بین ما ایجاد بفرما. × بار پروردگارا قلب مقدس ولی عصر را از ما راضی و خشنود بگردان. × مقام معظم رهبری مؤید و موفق بدار. × خدایا همه ی نیروهایی که به این مملکت خدمت می کنند مجلس ما دولت ما بسیج ما نیروهای نظامی ما انتظامی ما سپاه ما خدایا همه را در راه خدمت به اسلام موفق بدار. اللهم اغفر للمؤمنین و المؤمنات و المسلمین و المسلمات الاحیاء منهم و الاموات تابع اللهم بیننا و بینهم بالخیرات.
بسم الله الرحمن الرحیم والعصر × ان الانسان لفی خسر الا الذین آمنوا و عملواالصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر.