نماز جمعه تهران به امامت آیت الله امامی کاشانی ۱۶/۱۰/۱۳۷۹

الحمد لله رب العالمین نحمده و نستعینه و نشکره و نتوکل علیه و نعوذبه تبارک و تعالی من شرور انفسنا و سیئات اعمالنا و نشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له و ان محمدا عبده و رسوله صلی الله علیه و آله سیما بقیة الله فی ارضه.

خطبه اول

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمین نحمده و نستعینه و نشکره و نتوکل علیه و نعوذبه تبارک و تعالی من شرور انفسنا و سیئات اعمالنا و نشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له و ان محمدا عبده و رسوله صلی الله علیه و آله سیما بقیة الله فی ارضه.

قال الله العظیم: من المؤمنین رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه.

اللهم کن لولیک الحجة بن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساعة و فی کل ساعة ولیا و حافظا و قائدا و ناصرا و دلیلا و عیناحتی تسکنه ارضک طوعا و تمتعه فیها طویلا.

بحثم در خطبه ی اول پیرامون راستی و راستگویی بود در خطبه ی پیش عرض کردم راستی به صدق در کتب اخلاق پژوهشگران اخلاق محدثین اخلاق با بحث آیات و احادیث شریفه صدق را به پنج بخش تقسیم کردند بحثم در بخش اول بود صدق در سخن بخش اول صدق در نیت بخش دوم است صدق در عمل بخش سوم است صدق در استقامت در راه بخش چهارم است و صدق در متخلق بودن انسان به همه ی اخلاقهای پاک بخش پنجم است گرچه بعضی شش قسمت کردند که وقتی به بحث این جهت برسم عرض می کنم که می تواند بحث دوم و سوم و بخش دوم و سوم دستشان گردن همه باشد و به یک اصل باز گردند در هر حال بحث اول ما صدق در گفتار بود صدق در گفتار دو کمال است یعنی یک کمال این است که انسان مطابق با آنچه که هست بگوید حالا صدق یعنی چی؟ کذب یعنی چی؟ بحثی که در کتب منطق کردند این یک بحث مدرسه ای و حوزوی است وبحثی که سخنرانی و خطابه بیاید نیست اما آنچه مقصود از صدق است این است که انسان آنچه که حقیقت می بیند و آنچه که حقیقت می داند آن حقیقت را بگوید آنوقت این گفتن حقیقت دو نوع ست یک نوع کمالی است که آدم راست بگوید من آمده ام راست بگوید آمده من این جنس به این مبلغ خریدم راست بگوید و همچنین در تمام امور در خانه بازار مدرسه اداره محل کار و همه ی شئوون زندگی راست بگوید که این بحث را برمی گردم به یک توضیح عرض می کنم که تکمیل بحث خطبه ی قبلم است اما نوع دومش هم عرض کنم که آن کمال دوم است و آن این است که انسان الفاظی را که به زبان جاری می کند این الفاظ وقتی با خدا حرف می زند با خدا با توجه حرف بزند و درست بگوید مثلا آنجا که می گوید ایاک نعبد و ایاک نستعین یعنی خدایا من تو را عبادت می کنم و از تو کمک می گیرم حالا اگر انسان عبادت هواها کرد کرنش در برابر شهوات کرد اگر انسان از همه چیز کمک گرفته اید از خدا از اندیشه غلط کمک گرفت از آنچه بگوید و بنویسد برخلاف کمک گرفت از شیطان کمک گرفت از خدا نگرفت به زمین هی چشمش رادوخت به غیب بی توجه بود این خود کذب است نه آن کذبی که انسان بامردم مطلبی بگوید بر خلاف این یک راز و رمز با خداست که در مناجات آدم راست بگوید با خدا در لحظات سحر آدم راست بگوید با خدا خدایا من از تو کمک می جویم تو به من کمک کن این مرحله ی اول صدق است حالابرگردم به همان عرض اولم که راستگویی است در محیط اجتماع و در جامعه و نسبت به حقوق مردم زندگی خانواده مدرسه بازار و خیابان و شرایطی که دارد این صدق که در برابرش کذب است اولا یک اثر روانی دارد درانسان صدق کذب هم یک اثر روانی دارد در انسان این اولا ثانیا صدق یک اثر اجتماعی دارد نسبت به جامعه و کذب یک اثر اجتماعی دارد در جامعه سوم صدق یک اثر غیبی و باطنی دارد که در قیامت و برزخ باز می شود وکذب هم آن اثر را دارد که در قیامت و برزخ باز می شود به هر سه این مرحله آیات شریفه ی قرآن و احادیث مبارکه ی ما نه به این نظمی که بنده عرض کردم این نظم را به سلیقه ی خودم تنظیم کردم البته افرادی که درسلیقه ی بالایی هستند چه بسا از این آیات مبارکه نظم و نظام و انسجام خیلی زیباتری را بوجود بیاورند آنچه به عقلم و به ذهنم رسیده و اماآنچه که مربوط است به روان انسان در احادیث ماست از جمله این حدیث از امام مجتبی صلوات الله و سلامه علیه که می فرمایند آن حضرت «الصدق طمانینة و الکذب ریبة » البته از پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم هم این حدیث نقل شده ولی این مفاد به دو بیان این بیان که عرض کردم از رسول اکرم است «الصدق طمانینة و الکذب ریبة » یعنی کذب قلق است و اضطراب ریبه یعنی قلق النفس و اضطرابها دروغ آدم را مضطرب دارد راستگویی آدم آرام دارد اما متنی که از امام مجتبی علیه السلام است به این صورت است می فرمایند: سمعت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم(دع ما یریبک الی ما یریدک) چیزی که تو را مضطرب دارد رها کن برو به سراغ آنچیزی که تو را آرام می کند بعد می فرماید:

(فان الصدق طمانینة و الکذب ریبة) صدق آدم را آرام می کند کذب آدم را مضطرب می کند بنابراین اثر روانی صدق آرامش است برای این که می گویم من باز گفتم حق همین است گفتم می آیم می روم گفتم این مبلغ خریدم همین است اینقدر می فروشم همین است سود من هم همین اندازه است این آرام است آدم راستگو آرام است آدم دروغگو مضطرب یک بیان دیگری است در بخش دیگری است که بنده آن بخش را به این بخش وصلش کردم و ازآن قسمت می خواهم استمداد کنم برای توضیح این قسمت و آن بخش تحت عنوان آرامش انسان و سماحه النفس یعنی بزرگواری انسان در برابر نکدالنفس یعنی تصدیع انسان انسان بزرگوار نه انسان پست در او آدم راستگو یک بزرگواری دارد ببینید چقدر این بیان، بیان زیبایی است که نشان می دهد این حقیقت آرامش را و طمانینه را و بزرگواری را این حدیث را بخاری در صحیح بخاری از جابر بن عبد الله انصاری از رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نقل می کند که رسول اکرم فرمود و بحق رحم الله رجلا سمحا اذا باع سمحا اذا اشتری سمحا اذا قضی سمحا اذا اقتدی خدا رحمت کند آدمی را که در وقتی می فروشد جنسی را با سماحت است و با بزرگواری می فروشد وقتی می خردسمحا با بزرگواری می خرد وقتی قاضی علیه اش حکم می کند با بزرگواری حکم قاضی را تلقی می کند وقتی قاضی به نفعش حکم می کند با بزرگواری حکم قاضی را دریافت می کند بنابراین در تمام حالات از یک سماحت و مجد وعزت و طمانینه و آرامی برخوردار است این انسان چرا برای این که دغلی در کارش نبوده نیرنگ نزده وقتی انسان رفت سراغ نیرنگ روحش عوض می شود آنقوت است که جور دیگر حقایق را می بیند یعنی به طور کلی قلب می کند حقیقت را وقتی که رفت به سراغ این که بهم بریزد کار را و لذاآنجا که به سراغ بهم ریختن رفت به جای سکون نفس مضطرب می شود این اضطراب یک زایشی برای آن دارد و آن چیزی که می زاید توجیه است توجیهش هم این است که آنچه باطل است حق می بیند به عبارت دیگر راستی رانمی چشد تلخی دروغ را احساس نمی کند آدم دروغگو تلخی دروغ را و ناکامی دروغ را و فقد شخصیت دروغ را نه می کشد نه درک می کند نه دنبال می کنداین یک حقیقتی است و لذا می بینید که وقتی ملا چراغ الدین رومی همین مطلب را بیان می کند بر این اساس بیان می کند.

چون شود از رنج و از ذلت سلیم طعم صدق و کذب را باشد علیم وقتی بیماری کذب را ندارد وقتی بنابر فرد او راستگویی دارد سلیم است از بیماریهای کذب آنوقت است که شیرین صدق رامی چشدو تلخی کذب را احساس می کند ولی اگر اهل دروغ بود این رنجور است این بیمار است بیمارمزه ها را درست نمی فهمد بیمار آن دروغش را شیرین حساب می کند مشکل اینجاست روح اینجا سقوط می کند انسانیت اینجا له شده آنجایی که سماحه لگدکوب بشود بزرگواری زیر چکمه ی هوا و هوس انسان قرار بگیرد دراینجاست که انسان آنوقت می آیند سراغ آن حالات و آن روحیات در حجاب قرار می دهد حق را صدق و حقیقت را دورش را دیوار می کشد دیواری است ضخیم که هرچی هم وجدان فریاد کند این درست است نمی شنود اصلا درست نمی کند می گوید راه همین است که من می روم این صدق است پس بنابراین این اثر روحی و روانیش است در اجتماع آدم دروغگو بی شخصیت است اگرحالا هم درست بگوید در آن جلسه هم درست بگوید همه به اش بگویند آفرین بارک الله چنین و چنان هستید پس فردا نفرینش خواهند کرد چند سال دیگر لعنش خواهند کرد نمی شود آدم قلق باشد و دغل و در جامعه بزرگ باشد و بزرگوار قطعا نمی شود خدا پرده برمی دارد حالا یک سال برنداردولی بعد از مدتی پرده از روی انسان برمی دارد آدم می شود بی شخصیت دراجتماع و لذاست که صدق عظمت و عزت اجتماعی می دهد به انسان و کذب برخلافش است و اما این نکته در آخرت چه جور پیش می آید در آخرت همان کذب خودش را نشان می دهد آبرو می برد آن آبرویی که بخشش از دنیا رفته بودبخش اعظمش آنجا می رود و حدیثی که از صحیح بخاری خواندم و یک بخشش درباره ی صدق و کذب خواندم حالا بخش دیگریش را از لسان پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم عرض می کنم یاایهاالناس من عمل منکم لنا علی عمل فاکتمنا منه مخیطا ظاهرا مخیطا باشداینجور در صحیح بخاری فما فوقه فهو ضال یاتی به یوم القیامه اگرکسی کاری برای ما بکند و بعد یک نخ از این کار ببرد سود ببرد از ماکتمان کند فاکتمنا منه کتمان کند ما را از این چیز این در قیامت محشور می شود ضال یعنی صاحب ضل در قرآن کریم در سوره ی آل عمران آیه شریفه 351 می فرماید ومن یضلل یاتی به بما ضل یوم القیامه آنچه ضل می کند و دروغ می گوید و پنهان می کند و سود می برد با همان محشورخواهد شد این سوره ی مبارکه ی آل عمران عذر می خواهم عرض کردم آیه شریفه ی 161 و اما آن حدیثی که نقل کردم آن حدیث از صحیح بخاری بود واز سنن ابی داود بود سنن ابی داود حدیث 3581 در همینجا این حدیث است در توضیح این که پیغمبر اکرم می فرماید در قیامت افرادی می آیند شتری بر دوش گرفتند شتری بر گردنشان است سر شتر اینور پای شتر آنور با یک افتضاح وارد می شوند می آیند جلوی من می گویند یارسول الله اغثنی یارسول الله به فریادم برس که باری بر دوشم گذاشتم سنگین است مراناراحت کرده همه نگاهم می کنند آبرویم رفته رسول اکرم می فرماید لااغنی منک شیئا هیچ نمی توانم به تو کاری بکنم من انا بلغتک من به دنیاحرفم به تو زدم یکی دیگر می آید علی عاتقه فرس یک اسبی این اسب راگرفته یعنی پول برای کاری فرستاده برای کاری رفته کاری برای کسی انجام داده پولی گرفته و این پول را مخفی گرفته به قول شما پورسانت گرفته نه به قول شما نمازگزارها به قول بعضیها که می روند و عرض کنم حضور شما یک پولهایی می گیرند خلاصه این مرد اسب گرفته با آبروریزی وارد محشر می شود خدا او را، آبرویش را می برد در محشر قیامت عرض می کندیارسول الله می آید جلوی من می گوید یارسول الله اغثنی به فریادم برس می فرماید انی لااغنی عنک منک شیئا انی بلغتک من قبلا به تو گفته بودم باید آنوقت گوش بدهید خلاصه حالا ممکن است یک نفر که صحبت من رامی شنوند یا اقوالی را می شنود دیگر الان دیگر دیگر شتر نمی گیرند و اسب نمی گیرند الان در معامله می روند می خورند مثلا یک میلیون دلار می گویندیک و نیم کردیم دو میلیون می گویند سه میلیون یک پانصد هزار دلاری صدهزار دلار این دلار الان وقتش دیگر پیغمبر دیگر این دلار در قیامت می گوید آن خدا نشان می دهد آن دیگر آبرویش می رود پیغمبر اکرم می فرمایند و ان اخذ الصامت صامت در لغت می گویند الدرهم و الدینارصامت الذهب والفضه در لغت می گوید الصامت با صاد الذهب و الفضه طلااگر طلا گرفت اسکناس گرفت دلار گرفت همان بالای سرش است وارد قیامت که می شود این پولها بالای سرش است پولها بالای سرش است این روزگار است این روزگار است چقدر خیانت به بیت المال چقدر خیانت به اموال عمومی چه دروغها چه خلافها چه هزینه ها چه هتلها چه خرجهایی گردن این تشکیلات وآن تشکیلات عمومی گذاشتن خوردند و بردند و از طرف گرفتند و مسلمانی زدن و خود متدین خواندن به کربلا رفتن به نماز خواندن و روزه گرفتن اللهم لک صمت و علی رزقک افطرت علی رزق شیطان افطرت چه ادعاها باسمه تعالی نامه می نویسد باسمه تعالی ته اش می نویسد و من الله التوفیق ضمیر باسمه به خدا که برنمی گردد عزیزم به آنی که در دلت است برمی گردد مراجعه کن ببین چیه موضع این است که بیماری کذب را احساس نکرده انسان و لذا نمی فهمد که مریض است من الله التوفیق من الهوی والهوس توفیق من المکر توفیق من التزویر توفیق من الشیطان توفیق این چه مالهایی است این چه زندگی است بیایید زندگی درست بکنید بیاییم زندگی درست بکنیم لقمه مان درست باشد مقاممان درست باشد سخنی که می گوییم رایی که از مردم می گیریم من رای می گیرم که برای شما وقتی مثلا در مجلس رفتم چنین کنم در شورای شهر بودم چنان کنم در کجا چه کار کنم بعد یادش برود آدم، مردم یادش برود آدم، مردم اینها همه دروغ است اینها همه زندگی است که هم دنیای آدم را کوچک می کند انسان راساقط می کند آخرت انسان را ساقط می کند معنویت را از آدم می بردجامعه ی انسان را جامعه ی مضطرب می سازد این معنای این است که انسان صادق اگر باشد هم روحش آرام است هم جامعه اش آرام است فکرش آرام است زندگیش آرام است بنابراین ما با استمداد از خدا ما با استغفار باتوبه با توجه از خدا استمداد کنیم که واقعا صادق باشیم و درست عمل کنیم عرضم را کم کنم وارد ظهر شدیم خودم و به همه ی عزیزان پس از حمدخدا و درود به رسول گرامی اسلام و اهل بیت بزرگوارش خودم و همه ی شمارا به تقوی و ورع توصیه می کنم و برای خودم و شما از پیشگاه خدا پوزش می طلبم استغفر الله لی و لکم.

بسم الله الرحمن الرحیم

والعصر ان الانسان لفی خسر الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر.

خطبه دوم

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمین و الصلاة و السلام علی خیر خلقه ابی القاسم محمد و علی وصیه و خلیفته امیر المؤمنین و علی قرة عین الرسول الزهراء البتول و علی الحسن و الحسین و علی بن الحسین ومحمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و الحسن بن علی و الحجة القائم المنتظر حججک علی عبادک وامنائک فی بلادک.

خودم و همه ی عزیزان را به ورع و تقوی و خوف از خدا در همه ی شئوون زندگی دعوت می کنم.

بحثم عمدتا در این خطبه درباره ی اوضاع جهان امروز است و عرضم را ازاینجا شروع می کنم ما وارد سال 2001 مسیح ولادت مسیح علیه السلام شده ایم وارد هزاره ی سوم شدیم هزاره ی دوم را که پشت سر گذاشتیم دنیا در چه شرایطی بود و جهان اسلام چه بود در هزاره ی سوم راه چیست غرب به کجاحرکت می کند دنیای اسلام به چه سو می رود جمهوری اسلامی در کجا ایستاده است اینها خود هر کدام بحث طولانی و اساسی دارد اما بنده به گوشه هایی به حول و قوه ی خداوند متعال اشاره می کنم اما دنیای غرب دراواسط 2000 که از سال 14 قرن 14 میلادی بود دوره ی رنسانس که آن زایش نو و آن حرکت نو به قول خودشان بود آغاز شد و عصر صنعت و تکنیک وعلم شروع شد در همان وقتها اسلام و جهان اسلام و کشورهای اسلامی محتوای خودش را از دست داد و رو به انحطاط رفت دنیای غرب به قول خودش تاریکی را پشت سر گذاشت و کشورهای اسلامی هم تمدن اسلامی را پشت شرگذاشتند دنیای غرب با کنار گذاشتن دین به علم و صنعت و تکنیک رسید وبه رشد مادی رسید و دنیا را قبضه کرد از ایران هم برد طب را ازایران برد شیمی را از ایران برد فلسفه را از ایران به یونان برد ازکشورهای اسلامی برد هنوز هم بعضی اصطلاحاتی که دارند در ریاضی اصطلاحاتی است که در ایران وجود دارد مشتق از اصطلاحاتی است که درایران بوده با کنار گذاشتن دین روحانیت مسیحیت و کلیسا کنار گذاشتندو کشورهای اسلامی هم با کنار گذاشتن دین انحطاط را شروع کردند عجیب است آنجا دین را رها کردند رشد کردند کشورهای اسلامی دین را رهاکردند سقوط کردند علتش هم این بود کلیسای آنها مزاحم علم بود و مسجدو روحانیت مشوق علم بود آنها خود رشد کردند از کشورهای اسلامی گرفتندعوامل انحراف از اسلام را تزریق کردند به کشورهای اسلامی و نسل جوان دور شدند و انحطاطشان شروع شد و تمدن اسلام که در همه ی امور بود درتمام مسائل اخلاقی فرهنگی اقتصادی سیاسی هرچی بود از اسلام آنها هرچی به نفعشان بود همه را گرفتند و بردند ما به آن روز افتادیم تمدن رااز دست دادیم و آنها تمدنشان را یافتند خوب این نکته قابل توجه است که تمدن غرب دارای جهات مثبت و منفی است چون دارای جهات منفی هم هست نمی تواند تمدن غرب سعادت آور باشد بر خلاف تمدن اسلام که عرض می کنم تمدن غرب پیشرفت است در علم ، صنعت ، صنایع و کشاورزی بسیار جهات درنظم اجتماعی نظام اجتماعی روابطی که در چارچوبی که خودشان قبول دارند در این جهات پیشرفت می کند و انصافا هم جهات مثبتی است ولی جهت منفی دارند در تمدن غرب منفیش اینه در اخلاق به سوی فساد می رودخانواده بساطش هر روز پایه هایش بیشتر فرو می ریزد فساد اخلاق و اضطراب زندگی و یاس نسل جوان از آینده و شرایط زندگی این یک سلسه مسائل مهمی است که الان در جهان غرب کاملا خودش را نشان داده در حالات وحرکات و منشهای جوانهای غرب می بینیم و این یک حقیقتی است که همه ی متفکرین غرب را و دلسوزان غرب را وادار به فکر کرده و نگرانند که چه می خواهد بشود و این بزرگترین مشکلی است و حرکت منفی است که درتمدن غرب وجود دارد علاوه بر این که هتک در تمدن غرب وجود داردسیاستمداران غربند سیاستمداران غرب راهشان از مردم جداست مردم دودسته اند مثبت دارند و منفی سیاستمداران غرب سیاستمداران مردمی هستنداز مکر تزویر استثمار و استعمار و این دیگر احتیاج به بحث اصلا نداردیک نماینده ی غرب دارد از خودش معرفی کرده یک پیشانی غرب دارد ازخودش معرفی کرده و یک تابلو و آن عبارت است از صهیونیست و اسرائیل غاصب این نماینده ی غرب است این تمام تابلو تمدن غرب است این را آوردگذاشتنش در کشورهای اسلامی این تحفه را آورد این تحفه ای که نشان می دهد که جنایتی که کردند سیاستمداران مغرب زمین که هر قطره ای امروزاز خون این جوان و کودک فلسطینی از خون این بچه ی بی گناه و این جوان و پیر و مرد و زن بیگناه به زمین می کشد آبرویی است از سر و کله سیاستمداران غربی به زمین می ریزد و این تحفه ایست که سیاستمداران مغرب زمین در این هزاره ی دوم بوجودآوردند اواخر هزاره ی دوم و این نشان می دهد که چه خبر ست سیاست درمغرب زمین و چه می کنند اینها و چه رسوایی و افتضاحی سیاستمداران غرب و یادگار برای خودشان گذاشتند مخصوصا کلینتون چه کردند واقعا و چه می کنند الان این سند و گواه و شاهد صادق در برابر تمام بشریت امروزاین صهیونیست و این اسرائیل این بوق و کرنای همه ی شماست این نماینده ی همه ی شماست این مورد مایت شماست این است که شما ازش داریدحمایت می کنید اینجا هم این عرض را بکنم وقتی وارد سال 2001 شدیم ازتلویزیون ایران شما گوش دادید چه خبر بود چه رقصهایی چه کفهایی کلیساها همه جا آتشی ریختند چه می کردند نورباران می کردند همان وقت آتش گشوده بودند به مردم فلسطین همان وقت این هم مبارک باد ما و این هم تبریک سال نو ما و این هم وضع دنیا تا انسانها درست نشوند الفاظ هیچ کاری نمی تواند بکند این نکته ای بود خواستم عرض کنم در راجع به 2000داریم به اشاره 3000 مولدش را عرض می کنم در سال 3000 آن چیزی که دنیا دارد جلو می رود به سوی آن علم است علم و سرعت کامپیوتر سایت هااینترنت ها این شرایطی که در دنیاست و دارد پیش می رود و البته درفساد اخلاق هم پیش می رود سیاستمدارانشان در همان بعدش هم بیش می روندولذا باید گفت غرب اگر این که سه هزاره ی سوم اگر ده تا هزاره هم بیاید با این هویتی که دارد غرب سعادت برای بشر نمی تواند بیاوردبرای این که در اخلاق ننگ است در مسائل معنوی صفر و زیر صفر است علت اساسیش هم همین است و اما جهان اسلام ، جهان اسلام و جمهوری اسلامی این تمدنی که اسلام در کشورهای اسلامی بوجود آورد و عزتی که به مسلمین دادو از دست دادن مسلمانها این تمدن را خدا دارد یواش یواش به دست این ملت می دهد این ملت اگر این تمدن را حفظ بکند اگر پویا کند اگر تعمق ببخشد اگر پرمحتواترش کند اگر اشکالاتش را بزداید اگر به آن اصول به آن معنویت به آن اخلاق به آن فرهنگ به آن تقوی به آن معنویت امیرالمؤمنین معنویت فاطمه ی زهرا سلام الله علیها آن معنویت زیر چتروجود اقدس امام عصر ارواحنا له الفداء اگربرود جلو این تمدن را بدست می آورد در کشورهای دیگر اثر می گذارد درکشورهای غرب اثر می گذارد حرفش را کم کم به دنیا می گوید زیبائیهای غرب را می گیرد زشتیهایش را ول می کند وقتی تمدن اسلام به غرب رفت آنهاهم عوض می کند اگر این راه را بروند کی باید این راه برود ملت ماباید بروند عزیزان کودکان نونهالان نوجوانان جوانان شما پیرمردها وسالخوردگان و زنان همه و همه ما از آن روزی که چشمشان را باز کردیم و کتاب خواندیم و به کتاب آشنا شدیم صفحه ی اول کتاب این شعر فردوسی را خواندیم.

توانا بود هر که دانا بود ز دانش دل پیر برنا بود

واقعا هر چقدر زمان می گذرد این درخشنده تر می شوداین حرف فردوسی توانا بود هرکه دانا بود برویم سراغ دانایی اولا دانایی اجتماعی عزیزان نوجوانها جوانهای عزیز فرزندان این مرز و بوم ببینید چه خبر بود در زمان پهلوی چه خبر بود قبل از پهلوی چه جور منابع ما را می بردند چه بر سر ما آوردند و چه به دست ما آمد چه فداکاریها شد همین 19 دی قیام مردم محکم و سلحشور و مؤمن و معتقدقم و حوزه ی علمیه عمیق و اصیل جهان اسلام در قم این حوزه ی علمیه طلاب اساتید مراجع چون اهانت شد به امام بزرگوار قبل از خطبه ی بنده برایتان توضیح دادند که چه خبر بود و چه کردند این وضعی که بوجودآمد در جامعه ی ما اهانت به امام شد آن حرکت شد پس از آن تمام کشورما اهانت به امام یعنی اهانت به امام عصر تلقی شد اهانت به پیغمبراکرم تلقی شد اهانت به اسلام تلقی شد این اساس محکم نگه بداریم امام یک فرد بود جریانی که به اش اهانت شد مردم با آن جریان برخواستندگیرم قهرمان آن جریان شخص امام بود آن شخص پیغمبر و اسلام و قرآن است آن الان هست حفظش کنیم آن اصالت را حفظ کنیم آنوقت خون شهدا را حفظکردیم سالگرد آنان را بهادادیم و ارج داشتیم اگر چنین حرکت بکنیم این و اگر نرویم که این حرف من به گوش بعضی نمی گذرد ولی به گوش خیلیها ما جوانهای خوب خیلی داریم ولی بعضیها گوششان نمی گیرد هرچی بگویی بابا کشور است وحدت می خواهد جامعه وضعش بد است اقتصاد مردم بد است جوانهای ما ازدواجشان کارشان کاسبیشان زندگیشان به اشان بایدرسید فکر آن کرد عزیز من پشت میز نشسته ای حقوق می گیری فکر کن چه جوراداره می شود این مملکت چه باید کرد این فکر سیاسی راه سیاسی ازاینجا چه کار کنیم از آنجا چه کار کنیم آنجا چه جور برویم اینجا چه جور برگردیم این وضع این تاسف است واقعا اگر بنا بشود ما راه درست حرکت کنیم همانطوری که قرآن کریم فرموده است ان تنصروا الله ینصرکم ولی اگر بخواهیم راه را رها کنیم خدا با کسی خویش و قومی ندارد و ان تتولوا یستبدل قوما غیرکم ثم لایکونوا امثالکم خداوند ما را برمی داردو دیگران به جای ما می گذارد کشور ایران الان جمهوری اسلامی ببینید تا20 سال دیگر چه کار می کند نه هزار ساله بیست سال دیگر تا 1400 چه خواهد کرد چه باید بکنیم مشکلات را چه جور باید حل کنید حل شدنی است و راحت هم اگر نباشد مشکل هم خیلی نیست امیدوارم که انشاءالله خداوند به تمام دستگاههای نظام ما دستگاه قوه ی مجریه ما مقننه ی ما وقضائیه ما و همه و همه این توفیق را عنایت بکند البته خیلی هم تلاش می کنند افرادی زیادی هم هستند کوشش می کنند واقعا حسن نیت هم دارندولی خوب آدم گاهی غصه می خورد برای بعضی خرابیهای بعضی خداوند همه راتوفیق بدهد برای این که بتوانند واقعا وظیفه را ما بتوانیم در برابراین انقلاب و این همه شهدا انجام بدهیم و این تمدن که تمدن اسلامی است و امروز هم عصر گفتگوی تمدنهاست که امیدوارم اقلا یک اثر این گفتگوداشته باشد که خفه کنند این صهیونیست را در فلسطین اقلا این خفه کرده بشود این یک اثر داشته باشد که امیدواریم انشاءالله این تمدن واساسی که تمدن اسلام است ما بتوانیم عمیقترش کنیم بتوانیم با عمل باعلم به آن عوامل انحطاط عوامل رشد با علم آشنایی درس خواندن اهتمام به درس اهتمام به تکنیک اهتمام به فن آوری اهتمام به آموزش عالی جوانهای ما بتوانند این تمدن را از نظر علمی و اخلاقی و فرهنگی به دنیا عرضه کند که آنوقت است که ضامن سعادت بشر می شود و انشاءالله به حکومت عصر ولی عصر ارواحنا له الفدا وصل می گردد.

در پایان عرضم هم یادی از آن مرد بزرگ تاریخ شیعه آیت الله العظمی آقای بروجردی بکنم که چهلمین سالگرد ارتحال اوست و چه خوب شده است که مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی هم به فکر افتادند کنگره بزرگداشت برای ایشان و شلتوت رئیس جامعه ی الازهر مصر که خاطراتی بین مرحوم آیت الله بروجردی ومرحوم شلتوت هست این بسیار بزرگداشت هم کار به جایی است برای امام بزرگوارمان و همه ی گذشتگانمان از پیشگاه خداوند متعال اوج مغفرت ورحمت را طلب می کنیم.

بسم الله الرحمن الرحیم

انا اعطیناک الکوثر فصل لربک و انحر ان شانئک هو الابتر

اللهم صل علی محمد وآل محمد امن یجیب المضطر اذا دعاه ویکشف السوء، امن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السوء، امن یجیب المضطراذا دعاه و یکشف السوء.

خدایا گناهان ما را بریز.

فرج امام عصر را مرحمت بفرما.

قلب مبارکش از ما خشنود بفرما.

نظام ما به نظام آن بزرگوار متصل فرما.

رهبر عزیزمان را در سایه آن بزرگوار معززتر و مکرمتر بدار، به سلامت بدار.

خدمتگذاران این کشور را مدد فرما.

ملت ما و کشور ما را در سایه امام عصر ارواحنا له الفدا معززتر وپای برجاتر بفرما.

دستهایی که علیه نظام ما و انقلاب ماست قطع بفرما.

ما را به آنچه که رضای توست توفیق مرحمت بفرما.

امام وشهدا مقامشان را متعالی بفرما.

گذشتگانمان را غریق رحمت بفرما.

بیمارمان لباس عافیت مرحمت کن.

به ما تقوی مرحمت کن.

ما را پاسدار اسلام و تمدن اسلام قرار بده.

- ( والسلام علیکم و رحمة الله )

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان