خطبه اول
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین نحمده و نستعینه و نستغفره و نستهدیه و نعوذ به تبارک و تعالی من شرور انفسنا و سیئات اعمالنا و نشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له و ان محمدا عبده و رسوله صلی الله علیه و آله و سلم، اوصیکم بتقوی الله و الورع عن محارم الله. قال الله العظیم «وعد الله الذین آمنوا منکم و عملوا الصالحات و یستخلفنهم فی الارض کما استخلف الذین من قبلهم و لیمکنن لهم دینهم الذی ارتدی لهم و لیبدلنهم من بعد خوفهم امنا یعبدوننی لا یشرکون بی شیئا و من کفر بعد ذلک فاولئک هم الفاسقون »، سوره مبارکه نور آیه کریمه 54. اللهم کن لولیک الحجة بن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساعة و فی کل ساعة ولیا و حافظا و قائدا و ناصرا و دلیلا و عینا حتی تسکنه ارضک طوعا و تمتعه فیها طویلا.
بحثم در خطبه اول پیرامون معاد بود مباحث فراوانی در معاد تقدیم داشتم مباحث دیگری باقی مانده اما بحثم را فعلا در انتظار فرج می برم، احادیث انتظار فرج از جمیع علمای اسلام و محققان اسلام سنی و شیعی همه نقل شده احادیث هم خیلی است بنده این اخبار را از نظر مفاد به چند دسته تقسیم کردم حالا اگر توفیق یافتم ان شاء الله در هر خطبه ای یک دسته از این احادیث را مطرح می کنم اولین بحثی که به نظرم آمد در دسته بندی روایات و تنظیم احادیث مطرح کنم درباره انتظار فرج رابطه انتظار فرج با معرفت است در احادیث ما وقتی درباره منتظران فرج و امام عصر ارواحنا فداه صحبت می شود بحث معرفت و شناخت و دعا درباره معرفت آن حضرت مطرح است البته این احادیث را عرض کردم متعدد است بنده به عنوان نمونه به یک بخشی از یک حدیث اشاره می کنم و آن این است «عن زرارة بن اعین فقال: سمعت ابا عبد الله علیه السلام یقول: ان للقائم غیبة قبل ان یقوم قلت لم قال یخاف » زراره می گوید از امام صادق علیه السلام شنیده ام فرمود مهدی آخر الزمان غیبت خواهد داشت قبل از قیامش حالا فلسفه غیبت خود بحث دیگری است بنده بحثم در انتظار است بعد فرمود یا زراره و هو المنتظر منتظر اوست و در اصل غیبت مردم دچار اختلاف می شوند و عقائد سست می گردد زراره می گوید اگر من درک کردم این زمان را چه کنم امام صادق فرمود این دعا را بخوان و صبح و شب بخوان صباحا و مسائا عرض کن: «اللهم عرفنی نفسک فانک ان لم تعرفنی نفسک لم اعرف نبیک، خدایا خودت را به من بشناسان اگر خودت را به من نشناسانی پیغمبرت را نشناختم. اللهم عرفنی رسولک فانک ان لم تعرفنی رسولک لم اعرف حجتک خدایا پیامبرت را به من بشناسان اگر مرا نشناسانی پیامبرت را ولیت را نشناختم. اللهم عرفنی حجتک فانک ان لم تعرفنی حجتک ضللت عن دینی حجتت را به من بشناسان اگر من نشناختم گمراه شدم اگر راه نشناختم هم در نبوت لغزیدم هم در توحید سردرگم ماندم بنابراین اساس این است که حجتت را بشناسانی در این احادیث که عرض کردم متعدد از طرف اهل سنت و شیعه فراوان درباره انتظار، یک حدیثش این است که در اینجا اصرار به این که انسان دعا کند و عرض کند خدایا حجتت را به من بشناسان ناخت حجت خدا و شناخت ولی خدا و امام زمان ارواحنا فداه مانند سائر ابعاد مختلف اعتقادی از راه های مختلفی است بهترین ابزار برای شناخت دل است البته عقل به حس هم هست ولی بحث شناخت فعلا بنده ندارم و این که دل از ابزار شناخت است همه فلاسفه اسلام مخصوصا عرفا اصرار دارند و حتی از فلسفه غرب هم بسیاری از آنها که بنده یک مروری کردم به این که دل یکی از راههای شناخته معتقدند از راز قلب دو امتیاز دارد یک امتیاز این است که از راه دل وقتی آدم می خواهد ولی خدا را بشناسد از درون شناخته و از فطرت نه از بیرون و استدلالات دیگر و به قول علامه طباطبائی رضوان الله علیه در تفسیر المیزان می گوید «و ینادی من مکان بعید» آنجا از استدلال از بیرون آدم اقامه می کند از راه دور ندا شنیده است غیر از این که آدم از درون آدم بشنود. نکته دوم این است که از درون وقتی آدم وارد شد به شناخت علمش حضوری است ولی استدلال از طریق عدل و سیر در آفاق علمش وصولی است در هر آن این که از راه فطرت آدم بشناسد و از راه دل آدم بشناسد این مهم است حالا بیاییم ببینیم ما به دل خودمان برگردیم و ببینیم که ما امام عصر می شناسیم و چه جور می شناسیم و به چه نحو می شناسیم اگر به قلوب خودمان برگردیم و ببینیم ما دنیا می شناسیم غذا را می شناسیم لباس می شناسیم انواع شهوات می شناسیم اگر چنین بود شناختمان در بعد معنا ضعیف آفریده هر چه شناخت و حرکت دل و نمی توانم بگویم دل بلکه حرکت انسان چون دو حرکت است یک دفعه دل حرکت می کند نفس انسانی حرکت می کند این به سوی حق حرکت می کند یک دفعه بشر حرکت می کند ولی سیرش به سوی باطل است و لذاست که باید به این توجه کرد که کی آدم بتواند بشناسد وقتی خودش را از غذاهای حرام دور کند از پول حرام دور کند زبانش را از تهمت به دروغ مسدود کند گوشش را از کلمات باطل محفوظ نگه دارد اگر انسان خودش را حفظ کرد تقوی داشت ورع داشت آنجاست که قرآن کریم می فرماید قد افلح من زکاها و لذا فلاسفه اسلام و عرفا همگان بر آنند که از راه دل معرفت حاصل می شود ولی باید دل تزکیه گردد باید قلب صفا پیدا کند اگر صفایی داشت انسان آن وقت است که بتواند حقایق را ببیند مشکل همه اینجاست خوب است این حقیقت را از زبان مقدس امیر المؤمنین علیه السلام بشنویم در نهج البلاغه خطبه 144: « این العقول المستصبحة بالمصابیح الهدی و الابصار اللائحة الی منار التقوی » امیر المؤمنین می فرماید کجا هستند دلهایی که با هدایت پیش می روند عقلهایی که با چراغ هدایت حرکت می کند کجایند انسانهایی که چشمانشان با منار تقوی و پرچمهای تقوی می چرخد و می گردد و سیر می کند این القلوب التی وهبت لله و توعدت علی طاعة الله کجا این دلهایی که خودشان به خدا بخشیدن و در راه خدا حرکت می کنند کجا این دلها بعد برمی گردد به سراغ فاسقان و فاجران و گنهکاران می فرماید آن عده ای که چنین است ازدحموا علی الحطام بر حطام دنیا و مقامها و کرسی ها و میز و صندلیها و پولهای هر چی و از هر کجا تکیه کردن اینها هجوم آوردن به این دنیا و تشاحوا علی الحرام اینها به حرام تبادل جستن و رفع علم الجنة و النار انصرفوا علی النجة وجوههم و حولوا الی النار باعمالهم به وجوههم و اقبلوا الی النار باعمالهم اینها دلهایشان از پرچم و علم بهشت روگردان شد رها کردند و دلها را متوجه پرچم دیگری کردن که آن پرچم پرچم جهنم بود. حالا ما که در طریق امام عصر می خواهیم حرکت کنیم و انتظار او را داشته باشیم انتظار یعنی همه ارزشها چون انتظار امری است ایجابی نه سلبی انتظار همه اش دارای برکت و خیر است این خود یک بحث دیگری در جای دیگری و خطبه دیگری باید عرض کنم منتظر و به انتظار منتظر بودن یعنی به انتظار جامعه حق و عدل و تقوی بسر بردن این شناخت آن پرچم و آن صاحب لازم پرچم لازم است که آدم آن راه را حرکت کند اگر ما به دنبال امام عصر رفتیم اگر تزکیه نفس کردیم اگر صفا دادیم به قلبمان آن وقت است که می توانیم مرتبط بشویم چون با دل مرتبط شدن غیر از عقل و برهان است با دل مرتبط شدن باید دلی هم سنخ با آن حضرت بشود باید قلب نزدیک با آن حضرت بشود یعنی نزدیک شود با انسانی که چهره خداست مظهر اسماء الحسنی است نزدیک شدن با او با دل یعنی هماهنگی شدن با او خوب ما وقتی در زیارت آل یاسین عرض می کنیم «السلام علیک یا داعی الله و ربانی آیات » سلام بر تو ای کسی که به خدا دعوت می کنید، سلام بر تو ای تالی کتاب الله و ترجمانه سلام بر تو که تو مجسمه کتاب خدایی السلام علیک حین تقوم و تقعد سلام بر قیام تو سلام بر قعود تو سلام بر رکوع تو یعنی امام زمان من هم اهل قعودم اهل قیامم اهل رکوعم اهل سجودم سلام بر تو در وقتی که در طلوع صبح نماز می خوانیم و قنوت نماز خوب اگر گفتم سلام بر تو وقتی قنوت نماز می خوانیم ولی خودم خواب بودم این مرتبط است وقتی عرض کردم سلام بر تو وقتی که تقنط و تشهد وقتی که شهادت می دهید تو امام عصر چه جور قنوت می خوانی تو چه جور با خدا راز و نیاز می کنی من به تو سلام می کنم اگر قرائت ما در وقتی بود که اصلا در دنیاییم رکوع و سجود ما وقتی بود که ما در دنیائیم آنوقت امام زمان تنهاست او تنها قنوت می خواند او تنها سجده می کند ما اگر با او می خواهیم رکوع می کنیم ببینید رکوع خیلی و السلام علیک فی آناء لیلک و نهارک سلام بر تمام لحظات روز و شبت امام عصر روز و شب تو چه جوری سپری می شود من سلام می کنم به همین ساعت و دقیقه وقت تو حالا اگر آن ساعت من در گناه بودم اگر آن ساعت شکم من از مال حرام سیر شده بود این چه سلامی است این چه ارتباطی است آن وقتی که این سلامها را دیدیم عرض می کنیم امام زمان فاشهد علی ما اشهدتک علیه انا ولی لک و بری ء من عدوک من ولی توام من از دشمنان تو بیزارم یا بن الحسن من تولی دارم و من تبری دارم این راه و این سیر و این خط حرکت خطی است خیلی زنده خط نور خط معنویت و خط دل که با تقوی باید حرکت کرد. بنده فکر می کنم مرحوم علامه اقبال لاهوری نه در این زمینه بحث کرده بلکه اصلا از راه دل که شعر گفته شعرهای خوبی است که: زنده ای یا مرده ای یا جان به لب از سه شاهد کن شهادت را طلب شاهد اول ز نور خویشتن خویش را دیدن به نور خویشتن شاهد ثانی ز نور دیگری است که بنده فکر می کنم این همان سیر از حق به سوی خلق را می خواهد بگوید. شاهد ثانی به سوی دیگری است خویشتن را دیدن به نور دیگری است شاهد ثالث شعور ذات حق خویش را دیدن به نور ذات حق این همین است که انسان از راه دل بخدا برسد از راه فطرت به خدا می رسد انتظار فرج انتظار ظهور آن حضرت یک وظیفه ای است برای ما و دعایی برای این که معرفت به آن حضرت پیدا بکنیم که بنده امروز این دو به عنوان طلیعه بحثم عرض کردم و ان شاء الله در هر خطبه ای توفیق پیدا کنم یک بخشی از روایات انتظار فرج را عرض می کنم در پایان خطبه ام یک حمد و سپاس و وصیت به تقوایی هم از زبان مبارک امیر المؤمنین علیه السلام بشنویم الحمد لله الذی لا مقنوط من رحمته حمد خدا را که هیچ کس از رحمت او مایوس نیست و نحمده کما حمده نفسه و نستغفره و نستهدیه و سپس عرض می کند خدایا ما از تو می خواهیم کمک کنی ما را به مغفرت و هدایت و نشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له و نشهد ان محمدا عبده و رسوله در پایان هم می فرماید اوصیکم بتقوی الله و ان المزمار الیوم و السباق غدا تقوی وصیت می کنم شما را امور روز مسابقه است ولی نتیجه مسابقه در دنیا نیست نتیجه مسابقه در آخرت است تمام دوندگی ها اینجا نتیجه اش نیست این نتیجه گیری ها و فاکتوربندی ها به قول معروف در دنیا و چشم ماست ولی به آن عالم رفتیم نتیجه مسابقه آنجا پیداست. اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و العصر ان الانسان لفی خسر الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر.
خطبه دوم
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین و الصلاة والسلام علی سید الانبیاء و المرسلین ابی القاسم محمد و علی وصیه و خلیفته امیر المؤمنین و علی قرة عین الرسول الزهراء البتول و علی الحسن و الحسین و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و الحسن بن علی و الحجة القائم العسکری حججک علی عبادک و امنائک فی بلادک.
در خطبه دوم مناسبتها خیلی است ولی بنده سعی می کنم در وقت فشرده ای آنچه که فکر کردم به حول و قوه خداوند متعال عرض کنم، مجلس خبرگان در این هفته بود و خبرگان که خبرگان رهبری است مسئله ولایت و زعامت در شیعه این یک بحث مهمی است که وظیفه خبرگان تنها تعیین رهبر نیست نظارت نیست بلکه تمام آنچه مربوط است به اسلام و این که ولی امر باید این محور را رویش بایستد و تکیه کند مجلس خبرگان حامی هستند در همین جهت ما هر چه زمان می گذرد این اصل و اساس ضرورتش را بیشتر احساس می کنیم نظام اسلامی با چه خون هایی بوجود آمد که 17 شهریور و نظیر 17 شهریور که یاد همه شهدای عزیز ما گرامی و رضوان خدا بر همه آنها باد آنها وسیله ای شد با رهبری امام بزرگوار ما که خدای متعال این انقلاب را پیروز کرد و کشور ما عزت پیدا کرد اسلام عزیز شد و از آن ذلتی که شاه تحمیل بر این کشور کرده بود و ما را می گفتند اینها نوکر اسرائیل هستند ما را نجات داد از آن وضع ولی ما می بینیم به نام آزادی قلم و بیان چه خبر شده است در مملکت چه مقالاتی فرستاده می شود از خارج و داخل و چه جور اینها را چاپ می کند خوب نسلی که فداکاری کرد گروهی رفته اند گروهی سالخورده اند نسل جدید هم بی اطلاع است اما نکته ای هست که باید ببینیم که این چه عواملی است که دارد پیش می آید و چه دارند این کار را می کند این کارها برای نسل گذشته نیست برای سالخوردگان نیست برای مردان و زنان که در انقلاب اینجور فداکاری کردند نیست این فقط برای نسل نو و دانش آموزان عزیز و دانشجویان عزیز ما و جوانان ماست. بطور کلی این برنامه و مغالطه ها از یک طرف مقاله قصاص بحث خشونت از یک طرف مقاله کوی دانشگاه و مقایسه ای با زمان طاغوت و حمله به انقلاب فرهنگی که به قول امام رضوان الله علیه می فرمودند در همان سال 58 می فرمودند دانشگاه مرکز ستاد جنگ شده در دانشگاههای کشور ستادهای جنگ تشکیل دادند بر همان اساس شورای انقلاب تشکیل شد بر همان اساس دانشگاهها تعطیل شد آنوقت زیر سئوال بردن امام کارهای امام آن حرکتهای ملت ما همه را در کنار هم قرار دادن این وضعی است که در این روزنامه ها با کمال تاسف که ادعا هم می کنند که مسلمانند و چنین و چنان هم هستند این مقاله ها را درج می کنند از یک طرف مقاله قیام امام حسین شهادت امام حسین خشونت خشونت می آورد جنگ بدر عاشورا را بوجود آورد این وضعی است که در کشور بوجود آورد حالا چه باید کرد آن چه مهم است این است که البته آنچه مربوط به دستگاه قضایی است آن را دنبال می کنند ریاست محترم قوه قضائیه برادر بسیار بزرگوارمان حضرت آیت الله هاشمی شاهرودی آن مسائل را دنبال می کنند آن بحثی است خود مستقل ولی آن چیزی که مهم است حضور نسل جوان است من این را می خواهم عرض کنم انتظار فرجی که در خطبه اول عرض کردم یعنی ارتباط با امام عصر بیاییم دبیرستانیها دانشگاهیها شما خیلی مرتبط هستید خیلی شما عزیزان در ارتباط با آن بزرگوار هستید ولی بیشتر باشید آنهائی که نیستید بیایید باشید دشمن به شما چشم امید دوخته به قول رهبر بزرگوار انقلاب دام ظله چه نکته ای خوبی فرمودند دانشجویان فرزندان ما هستند به شما چه مربوط است بله فرزندان ما هستند و به نور چشمان ما آنها طمع دوخته اند بیاییم ببینیم واقعا چی می گویند چه خبر است چه خبر شده است همه چیز را آدم بر هم بریزد بله حمله به اسلام است حمله به همه ابعاد اسلام است سید الشهداء علیه السلام شهید شد یزید لعنة الله علیه اشعار ابن الزبعرا را خواند ابن الزبعرا کسی بود که اصلا ملحد بود دشمن پیغمبر اکرم بود از دشمنان معروف پیغمبر بود پیغمبر اکرم دستور تعقیبش داده بود او گفته بود پیغمبر اکرم را و گفت: لعبت هاشم بالملک فلا خبر جاء و لا وحی نزل
یزید تلفیق کرد اشعارش با اشعار ابن الزبعرا و گفت: لیت اشیاخی به بدر شهدوا وضعت الخزرج وضع الاسل کاش پدران من همه بودند و حاضر بودند و می دیدند و به من می گفتند لاهلوا و استهلوا فرحا ثم قالوا یا یزید لا تشل می گفتند دستت درد نکند که دارید چوب به لب و دندان حسین می زنید برای این که پدران ما را آنها در جنگ بدر کشتند این حرف این مطلب یک کافری که تحت تعقیب بوده یک جنایت کاری مثل یزید که چنین کرده اینها این اشعار را گفتتد حالا بحث خشونت خشونت می آورد امام حسین چه شد که اینجور به پیغمبر اکرم حمله ور شده به امام حسین حمله ور شده آنها که این مقاله ها را می نویسند دین ندارند ولی تو که در روزنامه می نویسی تو که دین داری برو به مادرت بگو از مادرت بپرس می گوید آن وقتی که من به تو حامله بودم پای روضه امام حسین بودم گریه می کردم به تو دعا می کردم که تو طفل در شکم من بودی و مجالس امام حسین به سر تا پای اسلام این وضعی است این را البته بحثها در نماز جمعه اشاره اش خوب است و لازم است ولی اینها بحثهایی است علمی باید مطرح بشود نسل جوان ما دانشجویان ما دانش آموزان ما اینها الان دشمن در صدد شکار شما عزیزان است باید معلوم بشود چه می گوید اسلام چه می گوید تشیع چی است قصه اصلا و دست رد به سینه آنها بزنید که می زنیم.
به بیانات امام بزرگوار ما، دیشب گوش دادید شما عزیزان که درباره مرحوم آیت الله طالقانی که امروز سالگرد رحلت ایشان است اولین امام جمعه رضوان الله علیه و به قول شهید مطهری رحمة الله علیه وقتی می گفتند که اولین کسی که پل شد بین حوزه و دانشگاه طالقانی بود و اول مکانی که پل شد بین فیضیه و دانشگاه مسجد هدایت بود. بله آیت الله طالقانی خیلی خدمت کرد رضوان الله علیه.
امام بزرگوار ما چه نکته هایی گفتند دیشب فرمودند شما کجا می روید ای قطره ها به دریای بی انتها متصل شوید به دریای الوهیت دریای نبوت دریای معنویت دریای نامحدود امام عصر روحی فداه متصل شوید مردم توجه نمی کنند به شما، به فرمایش ایشان عرض خود ببرید می دانید ملت ما در مهد اسلام بزرگ شدند این دانشجویانی که شما طمع به خودشان بستید این دانش آموزان ما پدران و مادرانشان با تربت سید الشهدا کامشان را گرفتته اند شهادتین رفتته اند مادرشان این بچه ها توی دامن آن روحانی مسجد گذاشته بود شهادتین به گوش راست و چپ این دختر و پسر گفته اینها اینجور بزرگ شده اند بی خود شما طمع می کنید جامعه را آلوده می کنید اسمش را آزادی می گذارید! بیاییم همه نیروهایی که به ارزشهای انقلاب معتقدیم نیروهایی که به اسلام معتقدیم بیاییم همه وحدت پیدا کنیم وحدت ملی را نشکنید وحدت دینی را نشکنید در این شرایطی که دولت باید به مشکلات کشور برسد از یک طرف مشکلات سیاسی دور تا دور ما از طرفی مشکلات اقتصادی کمرشکن دولت باید در آرامش به این کارها برسد با آن وحدتمان دولت را کمک کنیم با آن انسجاممان آرامش بدهیم به کشور آن وقت است که ما مورد توجه امام عصر قرار می گیریم و دشمن قطع امید از ما می کند
من عرضم را اینجا دیگر طول ندهم و باز یاد مرحوم آیت الله شهید محراب مدنی را گرامی می داریم که ایشان هم در همین راه اسلام به شهادت رسیدند. و باز یک جمله از امام بزرگوار عرض کنم که دیشب می فرمودند که اینها می خواهند سرنوشت کشور را بدهند بدست آمریکا مطلب همین است و بس. عزیزان ما! نور چشمان ما! نور چشمان رهبر معظم انقلاب و فرزندان مسئولین کشور! فرزندان رئیس جمهور! فرزندان همه مسئولین! عزیزان اینها می خواهند مملکت را بدهند به دست اسرائیل بدهند به دست آمریکا با این حرفها واقف شدند شما بحمد الله هوشیارید بیدارید جوانید خوشفکرید خوش ذوقید و حتما دست رد بر سینه همه این نوشته ها و این مقاله ها می زنید ولی من آنهائی را که در روزنامه هایشان درج می کنند نصیحت می کنم عرض می کنم امیر المؤمنین فرمود و ان المزمار الیوم و الثبات غدا، امروز روز نوشتن ها روز گفتن ها من چنین گفتم چنین آبرو بردم چنین حرکت کردم ولی وقتی ما را بردند در قبر همه در کنار ما خواهند بود کاری نکنید که چشممان به قول امیر المؤمنین می فرمود نصیحت می کند می فرمود کاری نکنید که دو چشمانتان بگرید یک چشم بر دنیایتان و یک چشم بر آخرتتان کاری نکنید که هم در دنیایمان فردا بگرییم با اعمالمان و هم در آخرتمان .
ایام فاطمیه است در این هفته من یک قطعه تاریخ نقل می کنم گر چه یک کمی هم دیر شده ولی ایام زهراست و دولت هم تعطیل اعلام کرده خیلی اهتمام کنیم به ایام عزاداری فاطمه من یک متنی از روی طبقات ابن سعد نقل می کنم طبقات ابن سعد واقدی که از علمایی است که از مورخین اهل سنت است و معتزلی است و متوفای 230 هجرت است و در عصر امام جواد و امام هادی و امام عسکری علیهم السلام در آن عصرها زندگی می کرده و این کتاب را نوشته در کلمه فاطمه که می نویسد از ابی رافع نقل می کند و او از پدرش که نقل می کند از خادمه حضرت قالت مرضت فاطمه بنت رسول الله صلی الله علیه و آله می گوید: فاطمه بیمار شد فلما کان الیوم الذی توفیت فیه آن روزی که روز وفات فاطمه بود خرج علی علی از خانه که بیرون رفت فاطمه خانه را تنها دید فرمود که اسکبی لی غسلا من می خواهم غسل کنم آب غسل برایم بیاور فاغتسلت کاحسن مما کانت تغتسل خیلی سعی کرد زهرا خیلی غسل کاملی انجام داد ثم قالت ائتینی بثیابی فرمود لباسهای من را بیاور آن لباسهایی که آماده کرده بود فاتیتها فلبستها ثم قالت اجعلی فراشی وسط البیت فرمود این بستر برو وسط اتاق وسط بیت قرار بده می گوید من هم وسط بیت قرار داده ام فاضطجعت علیه حضرت خوابید و استقبلت القبلة ثم قالت لی یا ام بعد همین که خوابید مادرم تعبیر می کرد مادر انی مقبوضة الساعه من همین حالا از دنیا خواهم رفت و قد اغتسلت فلا یکشفن احد لی کتفا هیچ کس کتف من را باز نکند از آن کتف من لباس من عقب نزند حالا احدی، کی این کار را می کرده بچه ها که نمی کردند امام حسن و امام حسین زینب و ام کلثوم اینها بچه ها 8 ساله و 6 ساله و 7 ساله و 5 ساله به نظرم مقصودش امیر المؤمنین بود ولی نمی خواست بگوید علی این کار را نکند قالت فماتت فاطمه از دنیا رفت فجاء علی، علی آمد فاخبرته من به او خبر دادم و متوجه هم بود که چرا زهرا این را فرموده این را مصر بود به امیر المؤمنین بگوید گفت فاطمه اصرار داشته کتفش پیدا نباشد لباسش را باز نکند کسی احدی باز نکند امیر المؤمنین فرمود لا و الله لا یکشف قسم به خدا احدی باز نمی کند. بعد عایشه نقل می کند وقتی که شب شد دخل علی و العباس فی غرفتها علی و عباس بن عبد المطلب عموی پیغمبر عموی فاطمه وارد شدن در قبر و فاطمه را به خاک سپردند. اللهم یا حمید بحق محمد و یا عالی بحق علی و یا فاطر بحق فاطمه و یا محسن بحق الحسن و قدیم الاحسان بحق الحسین صلواتت را بر محمد و آل محمد فرو بفرست. فرج امام زمان را برسان. قلب مبارکش از ما راضی و خشنود بفرما. دعاهای خیرش را شامل حال ما بفرما. اسلام و پرچم اسلام را در سایه آقایمان معزز بدار. رهبر عزیز انقلاب را در سایه مولا و آقایمان مصون بدار معزز و مکرم بدار. کشور ما را در سایه آقایمان از همه خطرات محفوظ بفرما. مشکلات نظام اسلامی را حل بفرما. مسئولان کشور را در خدمت به این مردم کمک بفرما. امام راحل و شهدا را مقامشان والاتر بگردان رضوانت را بر آنها ببار. بیمارانمان خاصه منظورین لباس عافیت بپوشان. ما را به آن که رضای توست توفیق مرحمت بفرما تقوا مرحمت بفرما قلم عفو بر جرائم اعمال ما بکش پدران و مادران و ذوی الحقوق را همه را ببخش و بیامرز. بسم الله الرحمن الرحیم انا اعطیناک الکوثر فصل لربک و انحر ان شانئک هو الابتر و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته