ماهان شبکه ایرانیان

نماز جمعه تهران به امامت آیت الله یزدی۲۵ / ۸ / ۱۳۸۰

الحمد لله رب العالمین باری الخلائق اجمعین الذی بعد فلا یری و قرب فشهد النجوی تبارک و تعالی و الصلاه و السلام علی اشرف الانبیا و افضل السفرا و خاتم الرسل محمد و آله الطاهرین. اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

خطبه اول

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمین باری الخلائق اجمعین الذی بعد فلا یری و قرب فشهد النجوی تبارک و تعالی و الصلاه و السلام علی اشرف الانبیا و افضل السفرا و خاتم الرسل محمد و آله الطاهرین.
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

 بسم الله الرحمن الرحیم
یا ایها الذین آمنوا کتب علیکم الصیام کما کتب علی الذین من قبلکم لعلکم تتقون.

اوصیکم عبادالله و نفسی بتقوی الله فان خیر الزاد التقوی خود و شما برادران و خواهران نمازگزار را توصیه و سفارش می کنم به رعایت تقوی و مراقبت حدود الهی.
همان طور که می دانید ما در خطبه ی اول بحثی داشتیم درباره ی حکومت اسلامی از دید قانون اساسی ولی به مناسبت فرارسیدن شهر مبارک رمضان مناسب هست که آن بحث را قطع کنیم و مقداری درباره ی وظائف این ماه فضائل این ماه مختصری صحبت بشود.
همانطور که ترجمه ی خطبه ی حضرت را فی الجمله شنیده اید من هم این یکی دو آیه شریفه را ترجمه می کنم و بخشی از خطبه ی حضرت را از زبان امام باقر سلام الله علیه عرض می کنم.
در این آیه مبارک می فرماید روزه بر شما نوشته شد آنچنان که بر گذشتگان هم نوشته شده است یعنی تکلیف شد روزه از تکالیف الهی است و از جمله احکامی است که در شرایع گذشته هم بوده است آنطور که می دانید حدود 5 چیز هست که از شریعت حضرت ابراهیم تا اسلام و کلیاتش در این شرایع آسمانی و الهی بوده است مثل نماز, روزه, حج و مسئله ی زکات و بعضی چیزهای دیگر این آیه می فرماید که همانطور که بر گذشتگان نوشتیم بر شما هم نوشتیم شاید متقی بشوید یا به تقوی برسید.
معلوم است که منظور درجات عالیه ی تقواست که روزه انسان را به تدریج بازمی دارد از بسیار چیزهایی که حتی مباح هم هست در قطعه ای از زمان و کم کم به خودداری کردن و خود را ساختن عادت می کند و فضیلت تقوی در او رشد می کند.
ایام معدودات این روزه, روزهای مضبوطی هست, آیه بعدش می فرماید که ( شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن هدی للناس و بینات من الهدی و الفرقان) , ماه رمضان ماهی است که قرآن در او نازل شده که هادی و راهنمای انسانهاست و بینه و دلیل و برهان برای مسائل و حقایق هست .
فارق شدن یعنی فرق گذاشتن بین حق و باطل که ملاک و مقیاس شناخت حق و باطل عرضه ی بر قرآن کریم هست حتی در فرمایشات ائمه سلام الله علیهم اگر تعارضی پیش میآید, مضامینی پیش میآید, یکی از ملاکها عرضه ی بر قرآن کریم هست.
قرآن فرقان است یعنی حق و باطل را او مشخص می کند آن که قرآن گفته حق است و هر چه که خلاف او هست باطل است با ذیلش که ( فمن شهد منکم الشهر فالیصمه) هر کس که این ماه را حضور دارد و در وطنش هست پس باید روزه بگیرد فالیصمه حتما باید این ماه را باید برای کسانی که حاضر هستند روزه بگیرند, البته در فقه مفصلا شرایط وجوب روزه گفته شده که یکی همین مسئله ی حاضر بودن هست, ( و من کان مریضا او علی سفر فعده من ایام اخر) اگر کسی بیمار هست یا مسافر هست خوب در روزهای دیگری قضای این روزه را خواهد گرفت یعنی مسافرت موجب می شود که وجوب برداشته می شود .
اینجا فرمودند که حتی سفر اختیاری چون تکلیف روی عنوان است, ( من شهد منکم الشهر فالیصمه و من کان مریضا او علی سفر فعده من ایام اخر) هر کس که قادر است روزه بگیرد و هر کس بیمار است یا مسافر است روزهای دیگر, حالا کسی حاضر است خودش را اختیارا جز عنوان مسافر قرار بدهد یعنی اختیارا سفر بکند اشکالی ندارد تا حاضر است روزه برایش واجب است وقتی مسافر شد آن وجوب برداشته می شود و قضایش را باید بگیرد و احکامی که مفصلا در فقه فرمودند.
خطبه ای که از پیامبر اکرم در جمعه ی آخر شعبان نقل شده خوب همینطور که شما الان ترجمه اش را شنیده اید بعضیها جمع کردند از تعابیر مختلف قسمتهای مختلف را, من این بخش را از کتاب من لایحضر الفقیه از زبان حضرت باقر ابی جعفر علیه السلام نقل می کنم, حضرت فرمودند: " قال خطب رسول الله صلی الله علیه و آله الناس فی آخر جمعه من شعبان فحمد الله و اثنی علیه" در یک جمعه ی آخر ماه شعبان حضرت خطبه ای را فرمودند حمد و ثنای الهی را ادا کردند " ثم قال ایها الناس انه قد اضلکم شهر فیه لیله خیر من الف شهر" مردم یک ماهی بر شما سایه انداخته است یعنی دارد میآید و نزدیک هست که در این ماه شبی هست که این شب بهتر از هزار ماه است , این اشاره به همان لیله قدر هست که در سوره ی مبارکه قدر می خوانیم " انا انزلناه فی لیله القدر" و الان در این آیه گفتیم که " شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن " ماه رمضان ماهی است که قرآن در آن نازل شده است.
این دوتا آیه را کنار هم که می گذارند نتیجه قطعی این است که شب قدر در ماه رمضان هست " انزلناه فی لیله القدر شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن" پس لیله القدر در ماه رمضان هست چون شبیه است چگونه است دیگر روایات به کمک میآید سئوالات و پاسخهایی که از ائمه شده است و جواب فرمودند مطلب را روشن می کند.
البته گاهی یک بحث نسبتا طولانی هست که من اجمالا اشاره می کنم خوب همه ی ما می دانیم که قرآن در طول 23 سال به تدریج نازل شده و سوره ی قدر می فرماید که انا انزلناه فی لیله القدر یعنی ما قرآن را در شب قدر نازل کردیم معنایش این است که همه ی قرآن در یک شب نازل شده و در این آیه هم می گوید که شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن یعنی قرآن در ماه رمضان نازل شده او را در یک شب در ماه رمضان نازل شده خوب چگونه است که قرآنی که ما می دانیم در طول 23 سال به تدریج و به تناسب و به زمانهای مختلف و مکانهای مختلف نازل شده قرآن خود صریحا می فرماید که در یک شب و آن شب هم در ماه رمضان نازل شده؟.
مفسرین توجیه مفصلی دادند و بیان کردند معنای انزلناه را با نزلناه فرق گذاشتند بهرحال این طور معنی شده است که انزلناه معنایش این است که ما این کتاب شریف را یک جا و در یک مرحله فرستادیم اما در نزلناه که حالت تدریجی می تواند داشته باشد در طول 23 سال هست و در نتیجه باید گفت که دو مرحله ی نزول بوده یعنی قرآن کریم از مبدا علم اعلی و از علم مطلق که صادر شده و خواسته است فرود بیاورد در حدی که در دسترس انسانها قرار بگیرد و انسانها بتواند از آن استفاده کنند ناچار باید در قالب الفاظ ریخته بشود آنچه که در عمق ذات باری و کتاب مکنون که لایمسه الا المطهرون هست و این کتاب می خواهد فرود بیاید پایین بیاید که مردم بتوانند از آن بهره بگیرند باید در الفاظ قرار بگیرد در کلماتی قرار بگیرد ولذا می گوییم این الفاظ این کلمات این حروف حتی یک "واو" و یک "فا" همه اش از خدای عزوجل هست و هیچ کس نمی تواند و نتوانسته است یک نکته ای آن را کم و زیاد بکند و کم و زیاد بشود .
ذات باری مبدا نزول حق نه فقط محتوی و مطالب و حقایق ومعارف و احکام و قصص بلکه قرآن که این کلمات و این آیات و این معانی با مجموعه ی محتویاتی که دارد نازل شده و فرود آمده خداوند این کلمات را هم نازل فرموده و در شب قدر نزول دفعی و جمعی بوده.
یعنی مجموعه ی قرآن کریم بر قلب مقدس پیامبر اکرم در آن شب که اسمش شب قدر است و وصفش قدر است و آن شب شب اندازه گیریهاست, شب تقدیر هست, شب برنامه ریزی هست, شب حساب و کتاب هست و منظم کردن نظام هستی هست به وسیله فرستگان مامور انجام وظائفی که در نظام آفرینش جنود الهی هستند وخداوند به وسیله ی این جنود ولشکریانش کارهایی را با واسطه باید انجام بگیرد انجام می دهد, نازل شده بر قلب مقدس پیامبر اکرم و بعد هم به ایشان گفته شده که لاتعجل بالقرآن , اینطور نیست که حالا همه قرآن که ما یک بار فرستادیم شما هر وقت خودت مایل بودید بخواهید بیان بکنید نه بگذار ما وقتی لازم شد آنموقع به تو می گوییم که اینجا این بخشش اینجا این آیه اش اینجا این سوره اش و طبعا در طول 23 سال مرحله ی دوم بوده.
پس این حقیقت که قرآن در طول 23 نازل شده با این آیه مبارکه و این دعا که عرض شد باهم هیچ تناقصی ندارد بلکه نشان می دهد که این فرودآمدن و در دست انسانها قرار گرفتن دو مرحله داشته یک مرحله از عمق علم مطلق ذات باری که مجمع همه ی کمالات و علم حیات و قدرت و اراده و همه ی صفات و سلکویه یک واحده از آن راه صادر شده و با همین قالب که قابل دسترسی بشود به قلب پیامبر اکرم فرود آمده و بعد در مناسبتها در طول انجام وظیفه ی 23 سال پیامبر نزول مرحله ی بعدی است.
پس هر دو مطلب درست است هم انزلناه فی لیله القدر و شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن و هم واقعیتی که در طول 23 سال نازل شده بهرحال حضرت فرمود: " ایها الناس انه قد اضلکم شهر فی لیله خیر من الف شهر" آن شب از هزار شب از هزار ماه بهتر است یک شب از هزار ماه یعنی با همجنس خودش مقایسه کرده زمان را با زمان مقایسه کرده قطعه ای از زمان را با قطعه ای دیگری از زمان مقایسه کرده حالا شما بفرمایید که خیر من الف شهر لم یکن فیه لیله القدر این دیگر یک بحث جدایی است.
مقصود این است که آن شب دارای این خصوصیت هست که قدر است و بقیه ی سوره ی مبارکه قدر توصیف کرده که چه شبی است فرشته ها در آن نازل می شوند غیر از این که بهتر از هزار ماه است از نظر ارزش و اعتبار که طبعا هر زمانی اگر بخواهد ارزش و اعتباری داشته باشد به خاطر حوادثی است که در آن قطعه ی زمانی رخ می دهد شما وقتی یک زمانی را احترام برایش قائل می شوید به دلیل مثلا میلاد پیامبر اکرم است بعثت پیامبر است تولد امیرالموئمنین سلام الله علیه است, مبدا پیروزی انقلاب جمهوری اسلامی ایران است, نقاطی که حوادثی در آن نقطه ی زمانی رخ داده که این حوادث دارای ارزش واعتبار و اهمیت بالایی است, اینها مورد نظر قرار می دهند قدر شب قدر نقطه ایست و قطعه ایست از زمان که این زمان به دلیل آنچه که در او انجام می گیرد یعنی همین تقدیر همین نزول فرشتگان تنزل الملائکه و الروح فیها در این شب فرشتگان با رئیسشان نازل می شوند پایین میآیند و من کل امر همه ی فرشتگان بخشهای گوناگون مسئولان امور نظام آفرینش و تنظیم جهان هستی همه میآیند و خیر و صلاح در آن هست تا مطلع الفجر حالا من تفسیر سوره قدر نمی خواهم عرض کنم می خواهم بگویم که سوره ی قدر می گوید قرآن یک بار و یک دفعه و در قطعه ی از زمان نازل شده به نام شب قدر و این آیه هم می گوید در ماه رمضان نازل شده که شب قدر در ماه رمضان است ما هم می دانیم که قرآن به تدریج در 23 سال نازل شده.
مطلب از این قرار است که یک دفعه به طور جمعی و دفعی از یک مرحله ی اعلای اطلاق, اطلاق حتی از قید اطلاق آمده است تا الفاظ و کلمات و عبارات به قلب مقدس پیامبر اکرم و مرحله ی دوم این کلمات از زبان مبارک پیامبر به مسلمانها اعلام شده و کتاب وحی آنچه از حضرت شنیده اند نوشتند و بعد همان است که امروز دست من و شماست و تعبیر می کنیم از آن بین الدفتین یعنی آنچه که در میان جلد قرآن قرار دارد این مجموعه همه اش کلمات خداوند هست و دو مرحله نازل شده در این ماه شبی هست که بهتر از هزار شب است و این ماه " شهر رمضان فرض الله صیامه وجعل قیام لیله فیه کمن تبرع به ثلاث سبعین لیله" خداوند در این ماه صیام را واجب کرده و قیام یک شب در این ماه مثل کسی است که تبرع به ثلاث سبین لیله یعنی هفتاد شب نماز مستحبی بخواند یک شب نماز مستحبی در ماه رمضان برابر با هفتاد شب در ماههای دیگر است که " من تبرع به ثلاث سبعین لیله بماسواه من الشهور و جعل لمن تبرع فیه بخصله من خصال الخیر و البر کاجر من ادی فریضه من فرائض الله عزوجل".
خداوند چنین قرار داده که هر که از در این ماه یکی از کارهای خوب را خیر و بر را نیکی را و خوبی را انجام بدهد مثل کسی است که ادی فریضه من فرائض الله یعنی یکی از واجبات را انجام می دهد یک کار مستحب اجر واجب داده می شود در این ماه آن کار مستحب هرچه می خواهد باشد تبرع به خصله من خصال الخیر و البر هر خصلت خیری و هر بر و نیکی که باشد در این ماه وقتی انجام بگیرد ثوابش ثواب کارهای واجب خواهد بود و من ادی فریضه من فرائض الله کمن ادی سبعین فریضه فیماسواه من الشهور و آن چه که شما می گویید مستحب, ثواب واجب به آن داده می شود طبعا واجب اگر انجام بگیرد به منزله ی ثواب 70 برابر انجام این واجب در ماههای دیگر هست.
"وهو شهر الصبر" ماه رمضان ماه صبر است ماه بردباری است ماه تحمل است خوب حالا من و شما خیلی راحت می گوییم مقصود تحمل از گرسنگی است تحمل از تشنگی است تحمل از خودداری از مبطلات روزه است بله هست اما این کلی ومطلق است در این ماه خصلت بردباری و تحمل در انسان باید تقویت بشود " و ان الصبر ثوابه الجنه" و از این جمله بعد می شود استفاده کرد که صبر بر عبادت هم هست نه صبر بر ترک معصیت مطلق صبر است بالاخره انسان می خواهد عبادت مستحبی هم انجام بدهد یک مقدار باید تحمل بکند یک مقدار باید از خود گذشتگی نشان بدهد, یک مقدار خواسته های نفسانیش را کم بکند خود به خود این صبر نیاز به صبر هست این صبر شامل این قبیل بردباری و تحمل هم می شود نه تنها صبر گرسنگی و تشنگی صبر تشنگی و گرسنگی, خوب همیشه هم که ماه رمضان در تابستان قرار ندارد.
بهرحال خودداری کردن تحمل کردن در برابر یک چیزی که نفس او را می خواهد انسان به نفس ندهد و بهرحال بگوید این در ماه رمضان ممنوع است یا نباید انجام بدهد یا ممنوع هم نیست بهتر این کار را نکنیم دیگر غیبت نکنیم تهمت نزنیم حرف بیخودی نزنیم حرفی که مبنای درستی ندارد نزنیم یک مقداری منظم تر باشیم زبانمان را کنترل بکنیم چشممان را کنترل بکنیم بهرحال روزه به تعبیر آنچه که در برخی روایات دیگر آمده همه ی بدن انسان روزه بشود, چشمش ,گوشش, زبانش, دستش, پایش نه تنها از محرمات از خیلی از چیزهایی که مکروه است حتی مباح است ولی بهتر است ترک بکند خوب است در این ماه تحمل بکند " وهو شهر الصبر و ان الصبر ثوابه الجنه وهو شهر المواسات" ماه رمضان شهر مواسات است در این ماه مردم باید اهل مواسات باشند مواسات یعنی مساوات برخی همینجور معنی کردند گفتند به معنای مساوات است ولی بسیاری فرمودند نه خیر از مساوات کمی برتر است نه این که فقط شما دیگران را مثل خودتان به حساب بیاورید اگر خودتان نیازی دارید در صدد برمیآیید آن نیاز خودتان برطرف بکنید او را هم مثل خودتان حساب می کنید, اگر از چیزی خوشتان میآید بدانید که او هم دوست دارد, اگر بدتان میآید بدانید که او هم دوست ندارد, نه برتر حتی حساب کنید که مواسات یک مقدار ترجیح دادن دیگران بر خود هست در این ماه حالا یا مواسات را مساوات معنا بکنید و یا برتری دادن به طرف و در حقیقت ترجیح دادن او.
" و هو شهر یزید الله فیه رزق الموئمن" این ماه ماهی است که خداوند روزی موئمن در آن زیادتر می کند, "و من فطر فیه موئمنا صائما کان له بذلک عند الله عتق رقبه و مغفره لذنوبه فیمامضی" کسی که در این ماه یک کسی را افطار بدهد یک روزه داری را افطار بدهد چنان است که بنده ای را آزاد کرده و خداوند گناهان گذشته اش را میآمرزد.
" فقیل له یارسول الله لیس کلنا نقدر علی ان نفطر صائما" ما همه مان نمی توانیم یک افطاری بدهیم به کسی که روزه دار است افطار بدهیم, " فقال ان الله تبارک و تعالی کریم یعطی هذا الثواب منکم لمن لایقدر الا علی مضغه من لبن یفطر بها صائما او شربه من ما عذب او تمیرات لایقدر علی اکثر من ذلک".
حاصلش این است که حالا شما که توان دارید که کسانی را افطاری بدهید نگویید که در روایات آمده است انسان در ماه رمضان با یک خرما هم افطاری بدهد با یک شربت افطاری بدهد کافی است نه برای کسی که لمن لایقدر الا علی این مقدار آدمی که توانایی این که بخواهند افطار بدهند غذا بدهند به کسی که روزه دار هست اکتفا بکنند به آنچه که می توانند این که می توانند یک لیوان شربت است یک لیوان شیر هست مثلا حالا مضغه من لبن شیر خالص است یا شیر با آب مخلوط می کنند, دیگر حالا ما وقت شما را زیاد نگیرم حاصل این می شود آن که توانمند هست در حد توانش افطاری می دهد شما نان و پنیر فقط افطار می دهید با این که یک مقدار غذای بهتری که به اصطلاح مناسب هست نه تشریفات گرفتن بهرحال این کار را بکند این ثواب را حضرت فرمودند خداوند همان ثواب را به چنین کسی هم می دهد.
اینجا من یک جمله اشاره می کنیم که بهرحال در ماه رمضان افطاری دادن خیلی ثواب دارد ولی همه اش قاضیها را دعوت نکنید همه اش مسئولان را دعوت نکنید همه اش سفره های اعیانی واشرافی برای متمکنین و دوستان و پولدارها نگیرید, بله بگیرید دوستانتان را دعوت کنید نمی گویم از پولدارها و ثروتمندان دعوت نکنید آن هم مسلم است و موئمن است و روزه دار است ولی حداقل کنار سفره تان پنج تا آدمهای فقیر هم باشند چندتا آدمهای نیازمند هم باشند چندتا از رحمتان و بستگانتان و فامیلتان هم باشند در ایام ماه مبارک رمضان کاری بکنید که به هر حال صله ی رحم هم شده باشد به فقرا هم کمک و توجه شده باشد پس این که گفته شده است به شربه من ما و تمیرات این برای کسی که لایقدر علی اکثر من ذلک و من خفف فیه عن مملوکه خفف الله عزوجل علیه عتابه.
در ماه رمضان به کارمندانتان به کارکنانتان کسانی که باشما کار می کنند کسانی که زیردستتان هستند زیرمجموعه تان هستند یک مقداری تخفیف قائل بشوید حالا ظاهرا در بعضی جاها ساعات کار را کم می کنند یعنی در ماه رمضان یک ساعت دو ساعت, ساعت رسمی کار را کم می کنند, من اینجا وارد این بحث حقوقی نمی شوم که آیا این حق را دارند یا ندارد جناب رئیس می تواند مثلا بخش مقرر اداری را دو ساعتش را در ماه رمضان اجازه بدهد که کارمند نیاید و کار حکومت دو ساعت کمتر انجام بگیرد چون فرمودند که من خفف به اصطلاح کسانی که زیردستشانند خداوند در حساب او تخفیف خواهد داد این کار را می تواند بکند این کار نمی تواند بکند این مال عموم است این وقت عموم است وقت عموم که نمی شود به طور خصوصی به یک فرد داد آیا اختیارات رئیس در این حد است که بتواند در اموال عمومی دخالت بکند یا نه؟.
در هر حال شما کسانی که کار می کنید در ماه رمضان سبکتر حالا حداقل من می توانم بگویم همیشه بد اخلاقی می کنید داد و فریاد می کنید سر طرف یک مقداری ماه رمضان داد و فریاد کمتر بکنید به او محبت کنید دوستی بکنید اگر این کار را کردید " خفف الله عزوجل علیه حسابه و هو شهر اوله رحمه وسطه مغفره آخره اجابه و العتق من النار".
تا اینجا این حدیث از زبان حضرت ابی جعفر سلام الله علیه پایان می یابد ماهی است که مرحله ی اولش رحمت الهی است در میانش مغفرت است خداوند از گناهان افراد می گذرد و در آخرش اجابه دعاهاست و العتق من النار رهایی از آتش.
امیدواریم انشاالله که خداوند واقعا توفیق بدهد بتوانیم از این برکات ماه مبارک رمضان استفاده بکنیم و از عذاب آتش نجات پیدا کنیم و خداوند مسلمین را هم از این گرفتاریها نجات بدهد انشاالله.

بسم الله الرحمن الرحیم

قل هو الله احد الله الصمد لم یلد و لم یولد ولم یکن له کفوا احد.


خطبه دوم

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله علی آلائه و الشکر علی نعمائه و الصلاه و السلام علی محمد و آله و نصل و نسلم علی وصیه علی امیرالموئمنین و علی الصدیقه الطاهره فاطمه الزهرا سیده نسا العالمین و علی سبطی الرحمه الحسن والحسین و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و الحسن بن علی و الخلف القائم المهدی صلوات الله علیهم اجمعین.
خیلی فشرده در این خطبه چندتا موضوع را اشاره می کنم اول سفر مقام معظم رهبری بود به اصفهان که در طول این سفر مطالب بسیار مهمی ایراد فرمودند در دیدارهای مختلف با اقشار گوناگون که همه ی ما و شما در جریان این مطالب قرار گرفتیم و به خصوص نسبت به مسائل حاد سیاست خارجی که موضع کشور را خیلی صریح و روشن اعلام فرمودند و راه را مشخص کردند که بقیه مسئولان هم بدانند چه کار باید بکنند با بخش آخرش که از رزمایش علویون که 110 هزار بسیجی در یک برنامه ای که همینطور که می دانید هم 110 و هم علویون رمز بود دیگر, 110 شماره ایست که مربوط به نام مبارک حضرت امیر سلام الله علیه است.
این رزمایش را هم علویون گذاشتند به همین دلیل و در حضور مقام معظم رهبری این کار انجام گرفت و آنجا هم بیاناتی داشتند و دستوراتی از جمله این تعبیر بود که مهمترین وظیفه ی بسیج ترویج فضائل اخلاقی و معنویت در میان نسل جوان هست یعنی بیشتر گرفتاریها و فسادها و مشکلات به خاطر ضعف فضائل اخلاقی و ضعف معنویت هست اگر ما جوانهای خودمان با فضیلتها آشنا بکنیم و اخلاق را در آنها تقویت کنیم, معنویت را در آنها تقویت کنیم, گرفتار شیطانهای گوناگون را گرفتار برخی از جوسازیها و برخی از صحنه ها و بعد هم برخی از فرصت طلبان که در مواردی میآیند به خاطر اظهار خرسندی و خوشحالی گاهی خرابکاری و فساد و زدن و شکستن و بستن و کارهایی که انجام می دهند که دشمن هم از آن استفاده بکند و مدتها سوژه برایش باشد که دنبال چه چیزهایی مثلا حرکت می کند.
وظیفه مهم ترویج فضائل اخلاقی و معنویت هست من می خواهم عرض می کنم در ماه مبارک رمضان شاید وظیفه ی همه ی ما و شما به هر مقداری که بتوانیم رشد معنویت و رشد فضیلت است در جامعه مطلقا نه نسل جوان تنها نسل جوان تقدم دارد به دلیل این که بهرحال کششهای دیگری هم در او وجود دارد جوان هم هست غرائز خاصی دارد و شرایط خاص خودش را دارد می بایست به گونه ای باشد که با شرایط او هم تصدیق بکند ولی فضیلت را در او باید رشد داد می تواند از فضیلت استفاده بکند.
سفر رئیس جمهور محترم را هم داشتیم که در اجلاس بین المللی شرکت کرده بودند وملاحظه فرمودید که بعداز مراجعت در محضر مقام معظم رهبری آن که طبعا مواضع را حالا هم خوانده بودند هم شنیده بودند بهرحال مورد تایید قرار گرفت ما امیدوار هستیم که این سفرها و این موضع گیریها در جمع به نفع اسلام و مسلمین و کشورهای اسلامی باشد.
مسئله بعد دیروز به نام روز کتاب و کتابخوانی نامیده شده خوب بارها همه مقامات توصیه فرمودند همینطور که می دانیم بله یکی از مقیاسهایی که یک جمعیتی را می خواهند سطح رشدش را به دست بیاورند رقم کتابهایی که نوشته می شود ترجمه هایی که نوشته می شود کتابهایی که فروخته می شود و خوانده می شود هست ودر حقیقت باید گفت که کتاب یکی از غذاهای روحی انسان است یکی از بهترین رفقای انسان است همه جا همراه انسان می تواند بیاید در راه, در کوچه, در بازار, در خیابان حتی تا کنار بستر استراحت هم کتاب همراه انسان میآید.
ولی اگر شما به دید یک غذای روحی و معنوی به آن نگاه می کنید طبعا این نکته را باید به آن توجه کرد که اگر این غذا فاسد شده باشد اگر این غذا مسموم و آلوده باشد چه مشکلاتی را ایجاد می کند یعنی کتاب غذای روح است ولی کتاب بد مهلک انسان است و کتاب خوب غذای سالم انسان است همانطور که غذای سالم برای سلامت انسان مفید است و لازم است و غذای مسموم آلوده زیان دارد کتاب مسموم و آلوده هم زیان دارد کجا باید این مسئله بررسی بشود خوب معمولا همه می گویند که وزارت ارشاد باید به این مسئله برسد حالا وزارت ارشاد چقدر می تواند چه کار می کند چقدر اجازه می دهد اجازه نمی دهد در چه مراحلی می گذرد و گاهی هم کتابهایی دیده می شودبه شکل رمان به شکل داستان به شکل تاریخ به شکل حتی تحقیر یک مسئله, من نمی گویم سراسر فساد ولی گاهی نتایج نامطلوبی هم از آن گرفته بشود لابد باید مراقبت بیشتری کرد لابد باید دقت بیشتری کرد.
بهرحال این غذایی که وقتی در بازار آمد هر کسی می گیرد و از آن استفاده می کند در کتابخانه ها وقتی پخش شد دیگر برای جمع کردنش خیلی مفید نیست نه تنها مفید نیست گاهی جمع کردنش موجب تشویق دیگران می شود که بروند پیدا کنند با قیمت گرانتر بخرند چنان که برخی نمونه ها اینطوری بوده وقتی تذکر دادند به مسئولین که آقا این کتاب چیست؟ آخر این حرفها چیست که نوشته شده؟ از هر سم مهلک بدتر است می گویند بله ما هم متوجه شدیم ولی حالا گذشته جمعآوری کردیم همان که خبر جمعآوری شنیده شده می بینید که فروشش بالا رفته قیمتش هم بالا رفته می روند پیدا می کنند.
بهرحال کتاب لازم است باید از کتاب استفاده کرد و مخصوصا حتی کسانی که بهرحال سواد خواندن و نوشتن دارند عادت باید بکنند به این که در هر 24 ساعت مقدار زمان را برای خواندن کتاب بگذارند حالا کتاب, روزنامه, مقاله ولی به شکل غذای سالم مواظب باید رویش که غذای آلوده ای پیش نیاید خوب معمولا کتابهایی که کنترل می شود بیشتر کتابهایی مثلا مرحوم مطهری را مکرر گفتند که اینها به دلیل آن تعبیری که حضرت امام فرمودند که همه ی نوشته های ایشان نوشته های مفید است که یک بار در اینجا هم خدمتتان عرض کردم که اگر نوشته های دیگر در ده صفحه دوتا مطلب به انسان می دهند ایشان در دو صفحه ده تا مطلب به انسان می دهد با عین مراقبت و مواظبت از زبان مناسب با خواننده از ساده ترین کتابهایشان گرفته تا فلسفه ترین کتابها که مثلا مثل روش رئالیسم باشد. بهرحال این وضعیت کتاب هست که باید خیلی استفاده کرد و عادت بکنیم هم خودمان هم بچه هایمان برای انس با کتاب.
من اینجا از این فرصت استفاده کنم و بگویم که به مناسبت رحلت خطیب بزرگ مرحوم حجه الاسلام و المسلمین آقای فلسفی که کتابهای ایشان هم حالا بخصوص این کتابهایی که در زمان حیات خودشان پخش و نشر پیدا کرد بالاخص کتاب کودک و جوانشان کتاب بسیار خوبی است برای عامه کاملا مفید است غالبا مطالب مستند دارد روایت و احادیث هست ضمن این که مطالب علمی و مستند تحقیقی هم کم ندارد از این کتاب باید خیلی استفاده کرد.
مرحوم فلسفی شاید کسی نباشد که از کتابهای ایشان استفاده نکرده باشد یک عمر این مرد بزرگ در این کشور در خدمت خاندان عصمت و طهارت صلوات الله علیهم اجمعین بود و در فراز و نشیبهای گوناگونی که در تاریخ زندگی یک کسی پیش میآید در مسائل سیاسی در مسائل اجتماعی و حوادث مختلف کاملا مراقب بود و از مرز تجاوز نکرد و همواره در کنار مراجع بزرگ حضرات آیات علمای عظیم الشان و در جریان انقلاب هم سهم بسزایی داشت در کنار امام راحل رضوان الله تعالی علیه بود و تااین اواخر با آن کهولت گاهی همینجا از این تریبون از ایشان استفاده می کردیم و همینطور بعضی از جاهای دیگر که خوب ملاحظه فرمودید بهرحال روحش شاد انشاالله درجاتش عالی است خداوند متعالی بکند خدمات شایانی داشته نوشته های ایشان هم حتی آنهایی که پس از رحلت ایشان جمعآوری و پخش شده نوشته های مفید هست.
یک مطلب جزئی دیگر اشاره می کنم یک نمایشگاهی به نام نمایشگاه 13 آبان ترتیب یافته بود شاید بسیاری از شماها رفته بودید نمایشگاه دیده بودید من توفیق پیدا نکردم بروم از نزدیک ببینیم چون کم توفیق هستم برای این قبیل برنامه ها ولی برشورهای مربوط خواندم دیدم و با کسانی که رفتند شرکت کردند در این نمایشگاه کار مهمی که انجام شده بوده این بوده که وقتی جنایات آمریکا را کنار هم ردیف بکنید و بگونه ایست که در تصویر و در نوشته و در خط و در تابلو به گونه ای منعکس می کنید که یک جوانی که تاریخ را ندیده و دقیقا این حوادث را نمی دانسته یک مروری که می کند روی اینها متوجه می شود این که مردم اینقدر علیه آمریکا شعار می دهند این که امام اینقدر موضعگیری سختی برابر آمریکا کردند این که امام تسخیر لانه جاسوسی انقلاب دوم خواندند این که مقام رهبری با این مقاومت بهرحال آمریکا را هنوز به شکل عجیبی با آن مقاومت می کنند به خاطر این جنایاتش پس حالا آن جوان ما چقدراش خوانده است چقدر است شنیده است ولی وقتی میآید می بیند که بمباران, بمبارانهای شیمیایی مثلا شهرهای ژاپن و هیروشیما و شهرهای دیگراش وتا این اواخر که مثلا هواپیمای مسافربری ما را روی دریا زدند و با 290 مسافر روی آب ریختن و سائر جنایاتی که مرتکب شده در طول تاریخ نه تنها در ایران در کشورهای دیگر هم مرتکب شده اینها را وقتی کنار هم می چینند آن جوان واقعا یک تکان می خورد و متوجه می شود که جریان از چه قرار است و به دلیل پس هست که از آمریکا این اندازه تنفر هست همینطوری که الان هم شنیده اید واقعا تنفر به خاطر عملکرد دولتمردان است والا مردم آمریکا خوب مرد مردم آمریکا هستند در زندگیشان اما عملکرد حکومتها این وضعیت را دارد.
مسئله ی دیگری که من لازم می دانم گرچه وقتم دارد می گذرد یک توضیح مختصری بدهم خوب همینطوری که می دانید یکی از وظائف قانونی شورای نگهبان نظارت بر انتخابات هست در تمام مراحل از مرحله اول تا مرحله ی آخر او وظیفه ی نظارت دارد و در قانون هم تمام وظائفش مشخص شده خوب می دانستید که یک حادثه پیش آمد تعدادی از نمایندگان محترم استان گلستان در یک سانحه ی هوایی هم از دنیا رفتند خداوند همه اشان را رحمت کند بعد قانون بالاخره می گوید وقتی زمان بیشتری باقی مانده است یعنی بیش از نیمی باقی مانده از زمان مجلس باید انتخابات میان دوره ای انجام بگیرد وزارت کشور با شورای نگهبان هماهنگ کردند و مقدمات فراهم کردند و قرار شده که این کار انجام بگیرد.
این کار شروع شد مرحله ی قانونی خودش را طی می کرد و طی کرد یک مرحله در فرمانداریها هست و بعد در مرکز استان هست و بعد میآید مرکز نظارت شورای نگهبان و در مرحله نهایی میآید خود به خود انجام بشود و الان هم انجام شده در طول این 23 سال همیشه این همه انتخابات داشتیم انجام گرفته در این نوبت پس از مدت کوتاهی برخیها شروع کردند جو سازی کردند و افکار عمومی آلوده کردند وبالاخره اینطور و آنطرف یک سری حرفها زدند حالا من اشاره می کنم هرچه گفتیم این حرفها چیست که می زنید؟ چرا به روزنامه ها می کشید؟ چرا ذهن مردم را آلوده می کنید؟ چرا نمی گذارید کار به شکل قانونی خودش انجام می گیرد؟ چه می خواهید خیلی خوب مجلس محترم من به شخص رئیس محترم مجلس عرض کردم ایشان بعد از این که مطلبشان فرمودند البته تلفنی خدمتشان عرض کردم شما پیشنهادتتان چیست؟ گفت من پیشنهاد خاصی ندارم گفتم من پیشنهاد خاصی دارم پیشنهاد این است که شما دو سه نفر هر کسی که قبول دارید بفرستید بیایند در شورا از نزدیکتر اینها را ببینند پرونده ها ببینند اگر شورا جایی خلاف قانون کرده خیلی خوب بگویید اینجا خلاف قانون است حل بشود, اگر خلاف قانون نکرده چیست که هر کسی قلم دستش است هرچه دلش می خواهد می نویسد خوب نیست این حرفها, یا هر نماینده هر چه دلش می خواهد پشت تریبون می گوید چرا یک مقدار تنظیم نمی شوید؟.
ایشان فرمودند پیشنهاد خیلی خوبی است هیئتی آمدند بحث کردند من از زبان یکی از اعضای این هیئت شاید نخواست اسمش را من اینجا بگویم این هیئت سه نفره آمدند شورای نگهبان نشستند از نزدیک مطالب را مفصل گفتند این آقایی که عضو این هیئت بوده در روزنامه های جناحی خودشان هم این مطلب را مطرح کرده من از آن روزنامه نقل می کنم ایشان می گوید که از 179 کاندیدهای ثبت نام شده 107 نفر تایید شدند 99 در صد کسانی که تایید شدند جز جناح دوم خرداد هستند یک درصد مربوط به جناح راست هست دوستان ما قانع شدند که مسائل جناحی نبوده اینها تنها مدافع پنج شش نفر هستند این هم منطقی نیست که شوری باید از کل داوطلبان حمایت کند این حرفی است که عضو آن هیئت می گوید.
واقعا این انصاف است دیگر همانطوری که ایشان فرمودند واقعا این منطقی نیست که شما بگویید هر کس ثبت نام کرده است باید تایید بشود خوب هر کس ثبت نام کرده است که باید ببینیم آیا شرایط اثباتی را دارد یا ندارد آیا موانع را دارد یا ندارد در موانع می شود با اصل برائت و بعضی اصول قضایا را حل کرد ولی در شرایط باید با به اصطلاح احراز باید بشود.
در هر جایی دیگری که امور مثبت باید احراز بشود خوشبختانه سخنگوی رسمی شورای محترم نگهبان در یک مصاحبه ی تلویزیونی مطالب را فرمودند اما باز می بینیم که یک روحانی در استان روحانی محترم که ما به ایشان علاقه داریم در استان در یک شهر از شهرهای استان در اداره آموزش و پرورش در جوار بچه ها که من نمی دانم چند در صدر با مسائل آشنا هستند ایشان می گوید بله من اعتراض کردم و دفاع کردم یک آقایی که نماینده مجلس هست می گوید که شورای نگهبان جناحی عمل کرده جناحی می کند نمی دانم این تعبیرات چیست؟.
واقعا من اگر در دستگاه قضایی بودم حتما شکایت ایشان را خودم می کردم و حتما پرونده را به دادگاه می کشیدم که ایشان می گوید که آیا شورای نگهبان می تواند قسم بخورد که تصمیماتش جناحی نیست حالا جملات قبلیش به جای خود که بله پرونده ممکن است دیگران جناحی ترتیب بدهند من نمی دهم ممکن است در فرمانداری هم جناحی ترتیب می دهند من رد نمی کنم در یک فرمانداری در یک استانداری اگر قرار است جناحی ترتیب می دهند شاید آنجاها بیشتر جناحی ترتیب می دهند ولی شما دارید شورای نگهبان را متهم می کنید من نمی دانم فردای قیامت جواب خدا را چه خواهند داد.
برخی این چیزها اتهام است افترا اتهام و افترا از جرائم مجازات دارد و بعضی تعابیر بدتری که بله این کار مثلا آن آقا که در وزارت کشور هیچ کاره است یک روزی کاره ای بوده و الان هیچ کاره است مصاحبه می کند روزنامه ها هم تیتر درشت می زنند اذهان مردم را آلوده می کنند این چه رفتاری است این چه روشی است که انجام می دهیم چرا این کار می کنیم منظورمان چیست؟ واقعا شما شورای نگهبان قبول ندارید می گوید این آدمهایی خدای ناکرده ناعادلند اینها غرض دارند اینها دنبال چه هستند دنبال زندگیشان هستند دنبال جناح و گروه هستند.
بارها من اینجا عرض کردم الان هم به عنوان یک عضو عرض می کنم در شورای نگهبان جز قانون و جز حق هیچ چیز دیگری مطرح نیست به هیچ وجه طرفداری از این و از آن نشده می خواهد مال اینطرف باشد می خواهد مال آنطرف باشد در همه ی مراحل وقتی بررسی می کنید هم از این طرفیها هم از آن طرفیها هم از بی طرفها هم آنهایی که شرایط داشتند تایید شدند آنهایی که نداشتند خوب رد شدند بعد خوشبختانه در این مرحله برای کسانی که شکایت داشتند اجازه داده شد آمدند نشستند صحبت کردند برخیشان تشکر کردند که واقعا خوب شد که مطالب به ما گفتید و بعضیشان هم رسما نوشته شد که آقا مطالب این است شما می خواهید ما پشت تریبون می گوییم که شما این گرفتاریها دارید خوب بعضیها مشروع نیست واقعا نمی شود گفت ولی در پرونده هست, نگویید این پرونده را کی ساخته است این پرونده وزارت اطلاعات نوشته است خوب من چه کار کنم من هم یک آدمی هستم در بین 12 نفر می خواهم رای بدهم وزارت اطلاعات در کشور ملاک نیست حرفش دادستانی کل نوشته است دادستانی کل حرفش ملاک نیست خود قانون می گوید به دادستانی کل و به وزارت اطلاعات باید احترام گذاشت و حرفش قابل تایید است خوب وقتی من می خواهم رای بدهم فردای قیامت هم که دارم به خاطر فردای قیامتم حاضر نیستیم که به خاطر این که یک کسی خوشش بیاید یکی بدش بیاید, من می خواهم وظیفه خودم انجام بدهم مگر این که نگهبان نگهبان نباشد هر نگهبانی اینطور است یکی می گوید وارد نشو به یکی هم می گوید وارد بشو نگهبانی معنایش همین است یعنی کنترل می کند نمی گذارد هر کسی سر چیزی از این در وارد می شود خوب شورای نگهبان نگهبان است این آقای می بینید که عرض کردم همان روحانی محترم همان نماینده مجلس همان آقای در وزارت کشور این حرفها را زده و می زند و در روزنامه ها هم تیتر کردند به هر سه تایشان می گویم من نصیحتشان می کنم به عنوان یک طلبه از این تریبون مقدس نصیحت می کنم بگذارید کشورتان مطابق اصول الهی اسلامی قانونی حرکت خودش را درست انجام بدهد.
اگر هم مطلبی دارد بروید از نزدیک بامدرک با سند وقتی به همان آقا می گفتند که آقا حالا این مسائل مسائل کلی که شما می گویید مصیبت زده هستند و کاندیده هایشان در سانحه از بین رفته و سیل آمد خوب اینها درست ولی اینها چه ربطی دارد به این که یک کسی که صلاحیت قانونی ندارد ما اجازه بدهیم که بیاید چون مصیبت زده هستند این چه حرفی آخر شما می زنید به ایشان گفته شده خوب شما مورد را بفرمایید گفتند نه ما الان موردی نداریم خوب اگر موردی نداریم پس چرا مصاحبه می کنید چرا همینطوری حرف می زنید ذهن مردم را آلوده می کنید.
امیدوار هستیم که من دیگر رفع تصدیع می کنم امیدواریم که وضعیت افغانستان با شرایطی که امروز دارد حداقل این جنگ داخلی ده ساله یا پیش از ده ساله نقطه پایانیش رسیده باشد دیگر دعوا نکنند دیگر جنگ نکنند کافی است دیگر و انشاالله بهرحال یک حکومت فراگیر که همه ی قشرها و همه ی گروهها در این حکومت سهم داشته باشند علی القاعده هم باید زیر نظر سازمان ملل این کار انجام بگیرد و انشاالله انجام بگیرد واین کشور را کمک کنند نجاتش بدهند از این وضعیت کمکش کنند بتواند بازسازیش شروع بکند از این گرفتاریها خلاص بشود.
و مرحله آخر جنایاتی است که اسرائیل همواره از این فرصت استفاده کرده وسو استفاده کرده و الان هم استفاده می کند ولی باید گفت همه اش مربوط به پشتیبانیهای اصلی اسرائیل یعنی آمریکا هست در حقیقت و منبع فتنه او خواهد بود مادر اصلی در حقیقت او هست واگر او رها کند که این وضعیت پیش نمیآید دیگر آدم چه طور ببیند بشنود که همینطور میآیند خانه ی مردم را روی سرشان خراب کنند زن بچه کودک پیرزن پیرمرد یا جوان, حالا ترور رسمی که اعلام می کنند فهرست می دهند دستور ترور می دهند به اسم ترور دستور می دهند هیچ کس سخن از مبارزه با این ترور دولتی نمی کند ولی می گویند ما می خواهیم با تروریسم مبارزه بکنیم حتما فلان جمعیت را باید نابود کرد بله این بازتاب رفتار و روش همینطور که رئیس جمهور فرمودند رفتار و روش بهرحال باید در دنیای امروز با مرد زندگی کرد با حقایق آشنا شد با زور و تجاوز و تعدی نمی شود جلو رفت و نمی شود کاری را انجام داد بالاخره فلسطین مال فلسطینیان وباید به خانه هایشان برگردند و اسرائیل مشروعیتش زیر سئوال است همینطور که بارها گفته شده است.

بسم الله الرحمن الرحیم

انا اعطیناک الکوثر فصل لربک وانحر ان شانئک هو الابتر.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان