بسم الله الرحمن الرحیم
برادران وخواهران عزیز! خیلی خوش آمدید. امیدوارم امسال هم خداوند متعال باران توفیق و هدایت و فضل خود را بر شما و بر همه ی حجاج بیت الله الحرام فرو بریزد و آنچه که محصول تلاش و مجاهدت شما خواهد شد، ان شاءالله برای اسلام و مسلمین نافع باشد.
جنبه ی شخصی و عبادی عمل شما، مثل خود حج، یک جنبه ی اصلی است از آن نباید غفلت کرد این با جنبه ی کاری و تشکیلاتی و اجتماعی آن منافاتی هم ندارد کما این که حج مظهر ظهور و تلاش سیاستهای بین المللی و جهانی اسلام است در عین حال با این که مجموعه این معنا را می دهد، اما میان هر فردی با خدای خود و با باطن خود، باید ارتباط مستحکمی وجود داشته باشد اگر این نباشد، آن هم به صورت کامل نخواهد بود. اگر ظواهر سیاسی و اعلام برائت و حضور بین المللی مسلمانان، بر معنویاتی که در درون هر فردی هست، بر قصد قربت، بر حضور و حال و توجه و تضرع و استغاثه ی هر فردی میان خودش و خدا متکی نباشد، آن بنای با عظمت هم بی رونق و بی تاثیر خواهد شد. همه چیز از باطن ما می جوشد کار شما هم همین طور است یک کار مهم حکومتی است،جزو وظایف همیشگی حکومتهای اسلامی است. راه بردن توده های عظیم حاجی در مراسم پرمعنا و پربرکت حج، یک وظیفه است چه روحانی کاروان، چه مدیر کاروان، چه دست اندرکاران و معاونان و خدمتگزاران، چه مسئولان فرهنگی، چه مسئولان تشکیلاتی و اداری، چه نمایندگی رهبری، همه و همه سرگرم تحقق بخشیدن به یک وظیفه ی بزرگ حکومت اسلامی هستند. اگر بخواهیم این کار به بهترین وجهی صورت بگیرد، باید از باطن هر یک از افرادی که دست اندرکار این کار عظیم هستند، رشته ی پیوندی با حضرت حق، با باطن این عالم و با حقیقت خود حج برقرار بشود. قصد اخلاص در کار، توجه به خدا، استمداد و هدایت خواستن از او، گذاشتن هر کاری به حساب او، تحمل هر رنجی برای او، بیرون آمدن از هر شائبه یی جز ادای تکلیف او، شرایط کار است. اگر این طور شد، آنگاه محصول کار نورانی خواهد شد.
همه چیز ممکن است نورانی باشد. گاهی انسان عملی را انجام می دهد این عمل نورانی است، گاهی هم ظلمانی است « و قوتی نورالعمل » . گاهی انسان نیت می کند آن نیت نورانی است، گاهی هم ظلمانی است. بنای حکومت اسلامی این است که مردم را از ظلمات به نور ببرد. ظلمات در درون خود ما زمینه دارد در عالم طبیعت هم مایه های ظلمانی فراوان است در کشاکش مسائل جهان و میان مردم هم ظلمتهای فراوانی سرراه قرار می گیرد. اراده ی دین است که انسان را از ظلمات خودخواهی، خودپرستی، شهوت، محصور بودن در مسائل شخصی و بی تقوایی در برخورد با هر کس، با هر چیز و با پدیده های عالم، خارج کند و به نور ببرد نور اخلاص، نور صفا، نور تقوا، نور معنویت، نور هدایت و نور همت بلند برای خدا. اگر این طور شد، جامعه نورانی خواهد شد.
اعتقاد راسخ بنده این است که یکی از علل بسیار مهم و اساسی اقامه ی بنای جمهوری اسلامی و دوام آن در مقابل مزاحمتها و اذیتها و خباثتهای دایمی صاحبان زر و زور و نوکرها و دست نشانده های آنها، نورانیتی است که در باطن جمهوری اسلامی وجود دارد هم در باطن مردم، هم در مقررات، هم در باطن مجریان با اخلاص و مومنی که بحمدلله هستند و در هر گوشه یی حضور دارند. آن وقتی این موفقیتها کامل خواهد شد که این نورانیت تعمیم پیدا کند مجریان، همه نورانی بشوند کارگزاران دستگاه در هر یک از قوای سه گانه، همه نورانی بشوند ما معممان، همه نورانی بشویم دست اندرکاران کارهای مادی و معنوی این جامعه در دل خود نورانیت به وجود بیاورند آنگاه این دستگاه و این بنا و این حرکت عظیم، در همه ی ابعاد موفق خواهد شد.
حج، فرصت خوبی است. عده یی از آن طرف می خواهند جوانب سیاسی حج، جوانب سیاسی دین و احکام دین را بکلی انکار کنند این هم یکی از آن شیطنتها و بازیهای بسیار رسوای دشمنان دین است که می گویند دین در امور سیاسی نباید دخالت کند! اگر دین در امور سیاسی نباید دخالت کند، چرا پیغمبر حکومت تشکیل داد؟ چرا بعد از پیغمبر خلفای صدر اول به نام دین بر مردم حکومت کردند؟ چرا امیرالمومنین با آن همه تلاش، به استحکام و استقرار حکومت تن درداد؟دین برای اداره ی زندگی انسان است. زندگی انسان، فقط زندگی در پستوی خانه ها نیست. آن کسانی که می خواهند صحنه ی اقتصاد و سیاست و فرهنگ و فعالیت اجتماعی را محل تاخت و تاز هوا و شهوات و خباثتهای خودشان قرار بدهند و بندگان خدا را بندگان خود کنند، معارضی که می بینند، دین است. واقعا وقتی دین در هر میدانی حضور داشته باشد، هیچ قدرتی در مقابل آن تاب مقاومت ندارد. آن جایی که شما می بینید اهل دین شکست خوردند، به این خاطر بود که دین را به میدان نیاوردند و لخت از مفاهیم دینی و عمل دینی و اخلاص دینی وارد میدان شدند. هرجایی که اهل دین با دین به میدان آمدند، بدون تردید پیروزی متعلق به آنهاست این سنت الهی است ( ولوقاتلکم الذین کفروا لولوا الادبار ثم لایجدون ولیا و لانصیرا )
بعد می فرماید :
( سنة الله التی قد خلت من قبل و لن تجد لسنة الله تبدیلا )
عده یی برای این که ملت ایران را از پیروزیهایش، از سرافرازیهایش، از الگو شدنش در مقابل ملتهای مسلمان، از عزتش در دنیا، از ممانعتش از ورود غارتگران بین المللی به این کشور، و سایر میدانهای افتخارآمیز دور کنند، چاره یی ندارند جز این که این ملت را از دینش جدا کنند.
دین در اقتصاد جامعه، در فرهنگ جامعه، در روابط سیاسی جامعه، در تعامل مسئولان با مردم- همه جا آن جایی که عرصه، عرصه ی دین است - حضور دارد. برای این که دین را از همه ی این عرصه ها بیرون کنند، جنجال می کنند که دین را سیاسی نکنید دین اهل سیاست نیست برای حفظ آبروی دین، باید دین را از سیاست دور کرد آبروی دین در این است که بروند در معابد و در کنج خانه ها و در گوشه ی صندوقخانه ها اسم خدا را بیاورند! این است آبروی دین؟! پس این که می فرماید: ( لیظهره علی الدین کله ) یعنی چه؟ خدای متعال اسلام را آورده است تا بر جهان بشریت خیمه بزند و مثل خورشیدی بر تمام ذرات کائنات بتابد و آنها را زنده کند جمهوری اسلامی رسالتش این است و امام بزرگوار هنرش این بود. هنر بزرگ امام بزرگوار این بود که از قلب حوزه های علمیه و از مرکز فقاهت و دین، با صلاحیت کافی بیرون آمد این را در دنیا فریاد کرد و دل ملتها را تکان داد چون فهمیدند که حقیقت دین این جاست.
آن روزی که دین با این چهره ی روشن و درخشان و پرحماسه و افتخارآمیز در این جا ظهور کرد، آن هنگامی بود که هرجا قالب افسرده یی به خاطر دوری از دین راه خود را از دست داده بود، به جان آمد. در منطقه ی فلسطین و لبنان، آن جایی که مردم سالها بود طعم ذلت را به وسیله ی دشمن در کام خودشان حس کرده بودند، کسانی بودند که در عمر خودشان هیچ آشنایی با دین نداشتند اما گفتند ما اسلام را قبول کرده ایم و در مقابل اسلام خاضع شده ایم و در برابر دشمن ایستادگی می کنیم. اسلام، آن اسلامی است که رهبر عظیم الشان بی نظیر جمهوری اسلامی- امام بزرگوار- آن را بر سر دست گرفت و به دنیا معرفی کرد لذا فلسطین دوباره احیا شد.
امروز هم قضیه همین طور است. شما در حج هویت اسلامی را نشان بدهید.
اسلام، هم معنویت است، هم سیاست است، هم نورانیت دل است، هم نورانیت عمل است، هم عزت باطنی انسان است به خاطر ایمان، هم عزت و شکوه ظاهری است به خاطر عظمت اجتماع اسلامی و بنای اسلامی و حکومت اسلامی.
شما بدانید، امروز مردم مسلمان در هر کدام از این کشورهای اسلامی یی که زندگی می کنند، آنهایی که احساسات اسلامی و ایمان اسلامی دارند، آن وقتی که چشمشان از دور به بنای جمهوری اسلامی می افتد و این بنای مستحکم و فاخر را مشاهده می کنند، در دل خودشان احساس غرور و عزت می کنند ( ولله العزة و لرسوله و للمومنین ) عزت متعلق به مومنین است.
امروز شما به دنیای اسلام عزت داده اید. ملت ایران با برافراشتن پرچم اسلام، به یکایک مسلمانان در دنیا عزت داده است لذا مسلمانان کشورهای دیگر هم می خواهند دنبال این الگو حرکت کنند. استکبار چاره یی ندارد جز این که این پرچم را از دست شما بگیرد جز این که شما را وادار کند بگویید ما پرچم اسلام و عزت اسلام و حرکت اسلامی را نمی خواهیم همین حرفی که امروز بعضیها دانسته و ندانسته، نابخردانه و ابلهانه در گوشه و کنار می زنند و از آنچه که مایه ی عزت اسلام شده است، اظهار پشیمانی می کنند. در حج نگذارید این پرچم از دست شما بیفتد. در مذاکرات خصوصی و در اجتماعات عمومی نشان بدهید که ملت ایران به برکت اسلام، عزیز و سرافراز شده است و این عزت را تا آخرین نفس از دست نخواهد داد.
امیدواریم خداوند متعال به برکت الطاف و فیوضات خود و با ادعیه ی زاکیه ی حضرت بقیة الله الاعظم (ارواحنافداه)- که علی القاعده ایشان هم در موسم مشرف هستند و در طواف و در وقوف و در بسیاری از جاها نور وجود مبارک آن بزرگوار یقینا پرتوافکن خواهد شد- دلهای ما و شما را نورانی کند و این حج و این برائت و این حرکت عظیم را مایه ی عزت مسلمانان، بخصوص عزت ملت عزیز ایران قرار بدهد.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته