ماهان شبکه ایرانیان

رضاع (۱)

انبیا و ائمه اطهار«علیهم السلام »، قانون گذاران،مجتهدان و مصلحان جامعه در جهت دفع ستم و استقرار عدالت در جامعه تلاش بسیارکرده اند که در این راستا التزام عملی به قوانین الهی، راهگشای یک زندگی سالم برای بشر است.

- قسمت اول -

انبیا و ائمه اطهار«علیهم السلام »، قانون گذاران،مجتهدان و مصلحان جامعه در جهت دفع ستم و استقرار عدالت در جامعه تلاش بسیارکرده اند که در این راستا التزام عملی به قوانین الهی، راهگشای یک زندگی سالم برای بشر است.

خانواده نیز که سلول اولیه هر جامعه است از دیدگاه اسلام - به عنوان یک کانون مقدس و بنیادی - مانند هر خاستگاه دیگراجتماعی و فردی، تابع قوانین و مقرراتی است که مکتب اسلام آن را تشریع و تبیین می کند. یکی ازوانین مربوط به خانواده همانا بحث محارم و غیر محارم در این نهادکوچک است که در شریعت مقدس اسلام به آن پرداخته شده است و یکی از مسائل مهم در این بحث محرمیت و علل و اسباب آن است که عبارتند از اسباب نسبی و سببی; دربحث از اسباب سببی محرمیت نیز یکی ازمهمترین مسائلی که در فقه اسلامی موردتتبع قرار می گیرد، بحث رضاع است که مااجمالا" در این مقاله به بررسی آن پرداخته ایم.

رضاع در لغت به معنای شیر خوردن کودک از پستان مادر، شیر دادن زن باردار به کودک و بچه شیر خوار را به دایه دادن آمده است. (2) شیر دادن به کودک یا از سوی خود مادرصورت می گیرد و یا دایه ای برای فرزنددر نظر گرفته می شود. در صورت فرض دوم، بنابر شرایطی کودک شیرخوار، فرزندرضاعی دایه خود می گردد که در این صورت مساله محرمیت رضاعی پیش خواهد آمد که هر یک به ترتیب بیان خواهدشد.

احکام شیر دادن به طفل شیرخوار:

الف) بر مادر واجب است که «لباء» را برطفل عرضه نماید.

کلمه «لباء» به کسر لام عبارت است ازاولین شیری که از تولد طفل و نتاج، در سینه مادر ایجاد می شود. «جوهری » اینطور معنی نموده است:

«دلیلی که مقدار واجب «لباء» راتعیین کند در دست نیست. برخی ازفقها، وجوب را مقید به سه روزکرده اند ولی ظاهر کلام اهل لغت آن است که «لباء» تنها یک بار دوشیدن وآن هم دوشیدن اول است.»

ناگفته نماند که با وجود اینکه ارضاع طفل با این شیر بر مادر واجب است، لازم نیست تبرعا شیر بدهد;بلکه می تواند اجرت آن را بگیرد. مادرمی تواند اگر فرزند مالی دارد از مال فرزند، اجرت را بر دارد و اگر فرزندچیزی ندارد، از پدر او مطالبه کند. (3)

ب) بر مادر مستحب است که طفل را در طول مدتی که برای شیر دادن اعتبار و لحاظ شده است، شیر دهد. مدت معتبر عبارت است از دو سال کامل برای شخصی که بخواهد شیردادن را تماما به انجام رساند و اگرقصدش اکتفا براقل باشد 21 ماه است و کمتر از این جایز نیست ; ولی بیش ازدو سال به مقدار یک یا دو ماه مشروع است. ناگفته نماند که شیر دهنده درمقابل مدت اضافه، حق اخذ اجرت ندارد. (4)

ماده 1176 قانون مدنی بیان می دارد که: «مادر مجبور نیست به طفل خود شیر بدهد مگر در صورتی که تغذیه طفل بغیر شیر مادر ممکن نباشد.» (5) یعنی در صورتی که تغذیه طفل با شیر دیگری و یا شیر خشک، یاشیر گاو و یا غذا موجب ناراحتی وبیماری کودک گردد، مادر نمی تواند ازشیر دادن به فرزند خود استنکاف نماید و ملزم به آن می گردد، زیرا دراین صورت حفظ نفس منوط به آن است. (6)

پس در صورتی که مادر برای شیردادن خود اجرت مطالبه کند، اجرت اواز مال کودک - چنانچه دارایی داشته باشد - پرداخت می گردد و هرگاه کودک دارایی نداشته باشد، پدر ازباب نفقه اقارب خواهد پرداخت و هرگاه پدر دارایی نداشته باشد ، مادر ازباب نفقه اقارب ملزم به دادن شیر به کودک به صورت مجانی خواهد بود ویا باید کودک را به دیگری بدهد تا شیردهد و اجرت او را بپردازد. (7)

مستحب است که برای شیر دادن طفل در مقام استرضاع ،زن شیرده عاقل، عفیف، مسلمان، و جمیل ازحیث صورت اختیار نمایند; چرا که رضاع در طباع ، اخلاق، صورت وهیات ظاهری شیر خوار بسیار مؤثراست.

پیامبر اکرم «صلی الله علیه وآله » می فرمایند:«من فصیح ترین عرب هستم; زیرا ازطایفه قریش بوده و در قبیله بنی سعدرشد و نمو کرده ام و از عشیره بنی زهرشیر خورده ام و این قبایل ازفصیح ترین قبایل عرب هستند.» (8)

رضاع از دیدگاه قرآن:

الف - آیه 233 سوره بقره:«والوالدات یرضعن اولادهن حولین کاملین لمن اراد ان یتم الرضاعة و علی المولود له رزقهن و کسوتهن بالمعروف،لا تکلف نفس الا وسعها لا تضار والدة بولدها و لا مولود له بولده و علی الوارث مثل ذلک فان ارادا فصالا"عن تراض منهما و تشاور فلا جناح علیهما و ان اردتم ان تسترضعوااولادکم فلا جناح علیکم اذا سلمتم ماآتیتم بالمعروف و اتقوا الله و اعلموا ان الله بما تعملون بصیر.» (9)

از این آیه هفت دستور برداشت می شود:

حق شیردادن در دو سال شیرخوارگی مخصوص مادر است واو است که می تواند در این مدت فرزند خود را شیر دهد و از اونگاهداری کند. با این که «ولایت » براطفال صغیر بر عهده پدر گذارده شده است اما از آن جا که تغذیه جسم وجان نوزاد در این مدت با شیر وعواطف مادر پیوند ناگسستنی دارد،حق نگاهداری و سرپرستی را بر عهده او گذارده است و از طرفی، عواطف مادری نیز باید رعایت شود; زیرا مادرنمی تواند آغوش خود را در چنین لحظات حساسی از کودکش خالی ببیند و در برابر وضع او بی تفاوت بماند. بنابر این اختصاص حق «حضانت » و نگاهداری و شیر دادن،به مادر، یک نوع حق دو جانبه است که هم برای رعایت حال فرزند و هم مادر می باشد. (10)

«و الوالدت یرضعن اولادهن حولین کاملین لمن اراد ان یتم الرضاعة...»; مدت شیر دادن طفل حتما لازم نیست دو سال باشد، دوسال برای کسی است که بخواهددوران شیر خوارگی را بطور کامل تمام کند. ولی مادران حق دارند با توجه به وضع نوزاد و رعایت سلامت او، این مدت را تقلیل دهند.

در روایاتی که از اهل بیت «علیهم السلام »به ما رسیده، دوران کامل شیرخوارگی دو سال و دوران غیر کامل 21 ماه معرفی شده است و بعید نیست که این معنی از ضمیمه کردن آیه فوق باآیه 15 سوره احقاف به دست آمده باشد که «حمله و فصاله ثلاثون شهرا"»(بارداری و از شیر گرفتن او 30 ماه است) و می دانیم که معمولا" دوران بارداری 9 ماه است بنابراین بقیه آن که 21 ماه است، مدت معمولی شیر دادن خواهد بود. و از آن جا که در آیه سوره احقاف نیز مساله لزوم و وجوب نیست، مادران حق دارند با در نظرگرفتن سلامت نوزاد، مدت شیرخوارگی را از 21 ماه نیز کمترکنند. (11)

سماعة بن مهران از ابی عبدالله ،امام جعفر صادق «علیه السلام »، نقل کرده است: «مدت زمانی که لازم است نوزاد را با شیر پرورش داد، 21 ماه است; هر چه از این مدت کم شود، درحق کودک ستم شده است.» (12)

منظور از کلمه «مولود له » پدرطفل است و منظور از رزق و کسوه،خرجی و لباس است و خدای عزوجل این خرجی و لباس را مقید به «معروف » کرده است; یعنی متعارف ازحال چنین شوهر و چنین همسر وآنگاه مطلب را چنین تقلیل کرده که خدا هیچ کس را به بیش از طاقتش تکلیف نمی کند. (13)

هیچ یک از پدر و مادر نبایدسرنوشت کودک خود را مال المصالحه اختلافات خویش قرار دهندو بدین وسیله ضربه های جبران ناپذیری به روح و روان نوزادان واردسازند.

مردان باید مواظب باشند که حق «حضانت » و نگاهداری مادران را باگرفتن کودکان در دوران شیر خوارگی از آنها پایمال نکنند و مادران هم که این حق به آنها داده شده، نباید از آن سوءاستفاده کنند و به بهانه های مختلف وموهوم از شیر دادن خود داری کرده ویا مرد را از دیدار فرزندش محروم سازند. (14)

«و علی الوارث مثل ذلک » یعنی اگر پدر بمیرد، وظیفه وارث این است که نفقه و کسوه مادر را با همان شرایطی که ذیل کلمه «معروف » ذکرشد، تامین کند. گفته شده که منظور ازوارث، وارث کودک است یعنی اگرکودک بمیرد، وارث او می شود. در این خصوص اختلاف وجود دارد. ابن ابی لیلی، مطلق وارث را معتقد است،ابوحنفه وارث را که محرم و قرابت رحمی دارد، ملاک می داند، شافعی قائل به این است که در صورت ولادت، نفقه تعلق خواهد گرفت.برخی هم گفته اند که وارث از خانواده و کسان فامیل باید باشد; مانند جد،برادر، برادر زاده، عمو و عمو زاده.عقیده بعضی نیز بر این است که منظور، وارث پدر است که عبارت ازخود فرزند باشد; یعنی اگر پدر مرد وکودک وارث شد، واجب است که اجرت رضاع کودک از مال کودک پرداخت شود - البته اگر مالی داشته باشد - و چنانچه مالی نداشته باشد،در این صورت مادر باید شیر دهد. (15)

«فان ارادا فصالا" عن تراض منهما و تشاور، فلا جناح علیهما...»

کلمه «فصال » به معنای از شیر جداکردن کودک و کلمه «تشاور» به معنای اجتماع کردن در مجلس مشاوره است و این جمله به خاطر حرف فاء که درآغاز دارد، تفریع بر حقی است که قبلا" برای زوجه تشریح شده وبوسیله آن حرج از بین برداشته شده است; پس حضانت و رضاع بر زن واجب و غیر قابل تغییر نیست، بلکه حقی است که می تواند از آن استفاده کند و می تواند ترکش کند. ممکن است نتیجه مشورتشان این باشد که هر دوراضی شده باشند بچه را از شیربگیرند بدون این که یکی از دو طرف ناراضی و یا مجبور باشد و همچنین ممکن است نتیجه این باشد که پدر،فرزند خود را به زنی دیگر بسپارد تاشیرش بدهد و همسر خودش راضی به شیر دادن نشود و یا فرضا شیرش خراب باشد یا اصلا" شیر نداشته باشد. البته همه اینها در صورتی است که مرد به خوبی و خوشی آنچه را که زن استحقاق دارد به او بدهد و در همه موارد مزاحمتی با حق زن نداشته باشد. (16)

هرگز نمی توان از حق شیر دادن و حضانت مادر جلوگیری کرد، مگراینکه مادر خود امتناع ورزد و یابراستی مانعی برای او پیش آید، دراین صورت می فرماید: «لا جناح علیکم ان تسترضعوا اولادکم اذاسلمتم ما اتیتم بالمعروف.»

معنی جمله «اذا سلمتم ما آتیتم بالمعروف » این است که انتخاب زن دیگر به جای مادر برای شیر دادن کودک پس از تراضی طرفین ومشورت، بی مانع است مشروط براینکه این امر سبب نشود که حقوق مادر نسبت به گذشته و آنچه شیر داده است، پایمال گردد. بلکه باید حق اونسبت به مدتی که شیر داده است،طبق عرف و عادت پرداخت شود. (17)

از آن جا که برخوردها وکشمکش های میان زن و مرد، گاهی روح انتقامجویی را در آنها زنده می کند و سرنوشت آنها یا کودکان بیچاره را به خطر می اندازند، لذا درپایان این احکام می فرماید: «ازخدا بترسید و پرهیزگاری پیشه کنید.» (18)

ب - آیه ششم سوره طلاق:

«اسکنوهن من حیث سکنتم من وجدکم و لا تضاروهن لتضیقوا علیهن و ان کن اولات حمل فانفقوا علیهن حتی یضعن حملهن فان ارضعن لکم فآتوهن اجورهن و ائتمروا بینکم بمعروف و ان تعاسرتم فسترضع له اخری.» (19)

این آیه در چهارمین حکم در موردحقوق زنان شیرده می فرماید: «اگرحاضر شدند بعد از جدایی، فرزندان را شیر دهند، اجر و پاداش آنها رابپردازید.» اجرتی متناسب با مقدار وزمان شیر دادن ، بر حسب عرف وعادت و از آن جا که بسیار می شودنوزادان و کودکان مال المصالحه دوهمسر بعد از جدایی واقع شوند درپنجمین حکم، یک دستور قاطع دراین زمینه صادر کرده، می فرماید:«درباره سرنوشت فرزندان با مشاوره یکدیگر و به طور شایسته تصمیم بگیرید.» (20)

پس بر اساس این آیه، قرآن تاکیدمی کند که اگر زنان، نوزادان را برایتان شیر دادند، مزدشان را بپردازید;منظور این است که اجرت شیر دادن به عهده شماست و این مزد همان نفقه فرزند است که بر عهده پدر می باشد. (21)

این دلیل بر آن است که شیر اگر چه به خاطر وجود طفل پدید می آید مع ذلک متعلق به زن و مال و ملک اوست; چه در غیر این صورت نمی توانست در برابر شیر دادن اجر ومزد دریافت کند. (22)

مرحوم علامه طباطبایی (ره) درکتاب المیزان «ائتمار» را در این آیه به معنای مشاوره بین یک گروه درباره یک موضوعی معنی کرده اند به گونه ای که طی این مشاوره برخی بر بعض دیگر امر نکنند. «خطاب "ائتمروا"متوجه مرد و زن است و معنی این جمله این است که در کار فرزند،مشاوره کنید و در نیکی کردن به توافق برسید تا نه مرد با پرداخت مزد، بیش از حد لازم زیان کند و نه زن با دریافت مزد کم ضرر ببیند و نه فرزند با کسرمدت زمان شیردهی آسیب پذیرد.» (23)

سپس می فرماید: «و ان تعاسرتم فسترضع له اخری » یعنی این که اگر به یکدیگر سخت گرفتید و به توافق نرسیدید زن دیگری می تواند شیردادن آن بچه را به عهده بگیرد تاکشمکشها ادامه نیابد. (24) پس این طورنیست که اگر مادر از شیر دادن امساک کرد، نتوان دایه دیگری را جایگزین نمود. (25)

ج - آیه 23، سوره نساء:

«حرمت علیکم امهاتکم و بناتکم واخواتکم و عماتکم و خالاتکم و بنات الاخ و بنات الاخت و امهاتکم اللاتی ارضعنکم و اخواتکم من الرضاعة وامهات نسائکم و ربائبکم اللاتی فی حجورکم من نساءکم اللاتی دخلتم بهن فان لم تکونوا دخلتم بهن فلا جناح علیکم و حلائل ابنائکم الذین من اصلابکم و ان تجمعوا بین الاختین الاما قد سلف ان الله کان غفورا رحیما".» (26)

در این آیه به محارم یعنی زنانی که ازدواج با آنها ممنوع است اشاره شده است و بر اساس آن محرمیت از سه راه است:

1) ولادت که از آن تعبیر به «ارتباطنسبی » می شود.

2) از طریق ازدواج که به آن «ارتباط سببی می گویند.

3) از طریق شیرخوارگی که به آن «ارتباط رضاعی » می گویند.

در این آیه پس از محارم نسبی به محارم رضاعی اشاره کرده ومی فرماید: «و امهاتکم اللاتی ارضعنکم و اخواتکم من الرضاعة »;مادرانی که شما را شیر می دهند وخواهران رضاعی شما بر شما حرامند.

گرچه قرآن در این قسمت از آیه تنها به دو دسته یعنی خواهران ومادران رضاعی اشاره کرده ولی طبق روایات فراوانی که در دست است،محارم رضاعی منحصر به اینهانیستند، بلکه طبق حدیث معروف که از پیغمبراکرم «صلی الله علیه وآله » نقل شده «یحرم من الرضاع ما یحرم من النسب » تمام کسانی که از نظر ارتباط نسبی حرامنداز نظر شیر خوارگی نیز حرام می شوند. (27)

پی نوشتها:

36) خلاصه ای از تحقیق کلاسی گروهی از دانشجویان معارف اسلامی (گرایش فقه و اصول)، ورودی 73

37) فرهنگ فارسی عمید

38) شهید ثانی: الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة، قم، مکتبة الداوری، 1388، جلد 19،ص 378

39) همان منبع، ج 19، ص 383

40) قربانی - فرج الله: مجموعه کامل قوانین ومقررات اساسی - مدنی، تهران، دانشور، 1373،ص 292

41) کاتوزیان - ناصر: حقوق مدنی، تهران، بهمن برنا، 1371، ج 5، ص 190

42) همان منبع، ص 188

43) شهید ثانی: همان منبع، ج 17، ص 367

44) مادران ، فرزندان خود را دو سال تمام شیرمی دهند. این برای کسی است که بخواهد دوران شیرخوارگی را تکمیل کند و برای آن کسی که فرزند برای او متولد شده است (پدر) لازم است که خوراک و پوشاک مادر را به طور شایسته درمدت شیردادن بپردازد حتی اگر طلاق گرفته باشد. هیچ کس موظف به بیش از مقدار توانایی خود نیست. نه مادر حق ضرر زدن به کودک رادارد و نه پدر، و بر وارث او نیز لازم است این کاررا انجام دهد و اگر این دو، با رضایت یکدیگر ومشورت بخواهند کودک را زودتر از شیربازگیرند، گناهی بر آنان نیست و اگر خواستیددایه ای برای فرزندان خود بگیرید گناهی بر شمانیست به شرطی که حق گذشته مادر را بطورشایسته بپردازید و از خدا بترسید و بپرهیزید وبدانید که خدا به آنچه می کنید، بیناست.

45) تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیة، ج 2،ص 132-133

46) همان منبع، ص 133; ر.ک : علامه طباطبایی- سید محمد حسین: ترجمه موسوی - محمدباقر، ج 4، ص 41; محقق حلی: شرایع الاسلام،ترجمه احمد یزدی - ابوالقاسم، ج 2;مختصرالنافع ، ج 2

47) القمی - محمد: من لا یحضره الفقیه، علقه الغفاری ، علی اکبر، تهران، صدوق، 1369، ج 5،ص 580

48) تفسیر المیزان، ج 4، ص 41

49) تفسیر نمونه، ج 2، ص 134; ر.ک: الطبرسی:تفسیر مجمع البیان ، ترجمه رسولی محلاتی -هاشم، ج 3، ص 33 ; رازی - ابوالفتوح: تفسیرروح الجنان و روح الجنان، تهران، 1398، ج 2،ص 247

50) الزمخشری - محمود: تفسیر الکشاف،آفتاب، ج 1، ص 371

51) المیزان، ج 4، ص 43

52) تفسیر نمونه، ج 2، ص 135; ر.ک : تفسیرشریف لاهیجی، تصحیح حسینی ارموی - جلال الدین، تهران ، 1363، ج 1، ص 225

53) تفسیر نمونه، ج 2، ص 135

54) آنها (زنان مطلقه) را در هر جا خودتان سکونت دارید و در توانایی شماست، سکونت دهید و به آنها زیان نرسانید تا کار را بر آنها تنگ کنید (و مجبور به ترک منزل شوند) و هرگاه باردارباشند، نفقه آنها را بپردازید تا وضع حمل کنند واگر برای شما فرزند را شیر دهند، پاداش آنها رابپردازید و درباره فرزندان کار را با مشاوره شایسته ای انجام دهید و اگر به توافق نرسیدید،زن دیگری شیر دادن آن بچه را به عهده می گیرد.

55) همان منبع، ج 24، ص 242

56) المیزان، ج 19، ص 368

57) فخر رازی: تفسیر کبیر، ج 30، ص 37

58) المیزان، ج 19، ص 368

59) مجمع البیان، ج 25، ص 111

60) تفسیر کشاف، ج 4، ص 133

61) حرام شده است بر شما مادرانتان ودختران و خواهران و عمه ها و خاله ها و دختران برادر و دختران شما و مادرانی که شما را شیردادند و خواهران رضاعی شما و مادران همسر ودختران همسرتان که در دامان شما پرورش یافته اند از همسرانی که با آنها آمیزش جنسی داشته اید و چنانچه آمیزش جنسی با آنهانداشته اید، دختران برای شما مانعی ندارند و(همچنین) همسرهای پسرانتان را که از نسل شماهستند (نه پسر خوانده ها) و (نیز حرام است برشما) این که جمع میان دو خواهر کنید مگر آنچه در گذشته واقع شده، خداوند آمرزنده و مهربان است.»

62) تفسیر نمونه، ج 3، ص 328

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان