در گنجینه دستنوشته
[1]
های
کتابخانه آستان قدس رضوی نسخه ای به شماره 4100 (فهرست نسخه های خطی کتابخانه آستان قدس رضوی: ج 3، ص 82، و الذریعه: 5/150 شماره 644) وجود دارد به نام «جنّات ثمانیه = بهشتهای هشت گانه» که در آن، نویسنده آن به توصیف هشت بقعه از بقاع متبرّکه اسلامی؛ یعنی مکه، مدینه، بیت المقدس، نجف، کربلا، کاظمین، سامراء و مشهد پرداخته است. او نخست درباره پیشینه تاریخی هر یک از این مزارات، که از یک یک آنها با نام حرم اول، حرم دوم... یاد می کند، به تفصیل سخن می راند و آنگاه روایاتی را در فضیلت وارزش دینی آن مقام یا مسجد و مقدار پاداش و ثوابی که خداوند برای زیارت کنندگان آن جایگاه قرار داده است می آورد.
نویسنده این کتاب سید محمد باقر حسینی، ملقب به فخرالواعظین خلخالی است. او ساکن شهرستان خلخال بوده و ظاهرا به امور دینی مردم آن سامان رسیدگی می کرده است. او از سالها پیش فکر تدوین این مجموعه را در سر می پرورانده، لیکن موانع و کمبود منابع در مسقط رأس او؛ یعنی شهر خلخال مانع تحقق آرزوی او می گردد، تا این که عاقبت در سال 1327 ه . توفیق مجاورت مشهد مقدس به او دست می دهد و با استفاده از کتابهای کتابخانه آستان قدس رضوی، مجموعه خود را تکمیل و نسخه دستوشته اش را به گنجینه خطی آن کتابخانه اهدا می کند. خود مؤلف در این باره، در صفحه 246، در بخش «حرم چهارم از کتاب جنات ثمانیه» این چنین می گوید:
«و بعد چنین گوید بنده کمترین، تراب اقدام واعظین، الراجی الی فضل ربّه العفوّالغافر، محمد باقر بن سید مرتضی الحسینی الخلخالی عفی اللّه عن جرائمهما که قریب به پنج شش سال بود که در خواطر خلجان می کرد و مدام طالب و راغب این مرام بودم که تألیفی در شرح قبور و تذکره مزارات ترتیب داده شود و در عرض این مدت مختصری به عنوان فهرست ترتیب داده آنچه به مرور ایّام از وقایع و احوال به دست می آمد به طور اشاره و اجمال ثبت می شد و پیوسته منتظر فرصت و مترصد قدرت بودم که تتفصیل را توصیف دهم ولی در محال خلخال؛ وطن این شکسته بال که مالامال محنت و ملال بود، کثرت مشاغل و موانع و قلت بضاعت و کتبی که در این صناعت از هر قبیل ضرور و لازم است مانع بود تا در این ایام خیر انجام که تاریخ هجرت در سال هزار و سیصد و بیست و هفت سفر ارض اقدس و مشهد مقدس نموده و مدتی در آستانه مبارکه حضرت ثامن الائمه علی بن موسی الرضا علیه الآف التحیة و الثناء رحل اقامت انداخته ... »
مؤلف نوشتن این کتاب را در سال 1327 ه . آغاز و در سال 1331 ه . در 403 ورق به پایان برده است. آگاهیهای ما درباره سال تولد، وفات، وضعیت تحصیلی، سفرهایش به کشورها، موقعیت علمی و اجتماعی و دیگر مسائل مربوط به زندگانی خصوصی او بسیار اندک و از حد نوشته های مؤلف در کتابش فراتر نمی رود. وی واعظی کم آوازه و در شهرستان کوچک خود به وعظ و ارشاد مشغول بوده است، اما انگیزه نگارش کتاب در او بیشتر به منظور ثبت برخی از مشاهدات خود از این بقاع بوده است. گو این که او هرگز در کتابش یادی از سفرهای خود نمی کند لیکن بررسی نوشته هایش در حرم اول (مکه) و حرم دوم (مدینه) نمایانگر سفر او به این دو شهر است و اطلاعات خود را غالبا از روی مشاهدات مستقیم و نه مسموعات (البته در برخی موارد به کتابهای تاریخی و گفته های دیگران استناد می کند) در اختیار خواننده قرار می دهد. تنها اشاره ای که به اعتقادات نویسنده می توان کرد آن است که او هنگام برشمردن مدفونین در قبرستان بقیع، از شیخ احمد احسایی (متوفای 1243 ه .) یاد می کند آنگاه برخلاف شیوه خود در معرفی اجمالی مدفونین، به تفصیل درباره احسائی پرداخته و با تمجید و تعریف فراوان از او، فقیهانی اصولی که او را به افراط و غلوّ متهم کرده اند نکوهش نموده و آنان را ظاهربینانی توصیف می کند که نتوانسته اند به کنه حقایق گفتارهای او پی ببرند؛ از این رو باتوجه به این گفتار بعید به نظر نمی رسد که وی شیخی مسلک یا حداقل متمایل یا هوادار برخی از عقاید آنان بوده؛ بویژه آن که در آن دوران در بخشهایی از منطقه آذربایجان شیخیه از موقعیتی برخوردار بوده و پیروانی داشته است.