عشق یک واژه عربی است و از یک گیاه خاصی که عشقه نام دارد، مشتق شده است. عَشَق در عربی همان گیاه پیچک است که ما در فارسی می گوییم. این گیاه وقتی به بدنه درختی چسبید راه نفس آن را می بندد تا این که کم کم آن درخت زرد می شود و برگ هایش می ریزد و سرانجام خشک می شود و در این هنگام می گویند: این درخت را عَشَقه گرفت. عاشق به یک چنین انسانی می گویند.31 استاد مطهری(ره) عشق را مافوق محبت می داند و آن را از ویژگی انسان می داند و می گوید: در حیوانات چنین حالتی مشاهده نشده است.32
در مورد ماهیت عشق نظریات مختلفی ارائه شده است. فروید می گوید: عشق به طور مطلق، ریشه و غایت جنسی دارد.روی همان خط غریزه جنسی حرکت می کند و ادامه می یابد و تا آخر هم، جنسی است.
بوعلی سینا، خواجه نصیرالدین طوسی و ملاصدرا قائل به دو نوع عشق هستند: عشق های جنسی و جسمانی و عشق های روحانی. ویل دورانت می گوید: عشق از نظر مبد، جنسی است ولی از نظر منتها و کیفیت، غیر جنسی است. عرفا اساساً به عشق مجازی معتقد نیستند. آن ها تمام عشق ها را حقیقی می دانند و می گویند: یک جمال بیشتر وجود ندارد و آن هم جمال حق است و همه جمال های دیگر پرتوی از آن جمال هستند. به عقیده آن ها اصلاً محال است که انسان غیر خدا را دوست داشته باشد.33
عشق ،حقیقی است مجازی مگیر
این دم شیر است به بازی مگیر
این اختلاف نظر نشان می دهد که اختلاف در زاویه دید قضاوت کنندگان وجود دارد. اگر منظور از عشق یک کشش و جاذبه نیرومند و خارق العاده میان دو انسان یا به طور کلی دو موجود در مسیر یک هدف عالی بوده باشد، امر مطلوبی است; اما اگر منظور از عشق، جاذبه و کشش نیرومندی باشد که دو انسان را به گناه سوق می دهد و ریشه در غریزه جنسی دارد یا عقل را از کار می اندازد، مذموم و ناپسند است. متأسفانه از این واژه سوءاستفاده های بسیاری می شود و با نام شاعرانه آن، جنایات و تبه کاری هایی اتفاق می افتد و توجیه می شود. این محبت افراطی که تفکری منطقی نیز به دنبال آن نیست، موجب ارتباط های نامشروع و مفاسد اجتماعی است و افراد بسیاری دیوانه وار برای رسیدن به معشوق خود به هر کار نامشروعی دست می زنند تا به کام خود برسند، حتی اگر منجر به رسوایی شود، پسران و دختران جوان باید مراقب این دام های خطرناک به نام دروغین عشق پاک باشند. دام هایی که غالباً رهایی از آن بسیار دشوار است. امام رضا(ع) می فرماید: از نقطه های مرتفعی که راه بالا رفتنش آسان و مسیر برگشتش سخت و ناهموار است، پرهیز کن.34
یکی از خطرات این نوع عشق ها عیب پوشی و پرده افکنی و انتقادناپذیری است. کسی که عاشق شد عیب های معشوق خود را خوب می بیند و پند و قضاوت مردم را معلول بی اطلاعی و عدم درک صحیح و ارزیابی غلط آنان می داند. در حقیقت، این حالت زمام فکر و اراده انسان را می گیرد و بر عقل و اراده او مسلط می شود.
اسلام به این عشق، جهت گیری مثبت می دهد و همگان را به عشق حقیقی که همان عشق به کمال و ذات حق است، متوجه می کند. پیامبر(ص) می فرماید: «افضل الناس من عشق العبادة فعانقها واحبّها بقلبه;35 بهترین مردم کسی است که عاشق عبادت شود، با عبادت دست به گردن شود و آن را از دل دوست بدارد».کسی که عشق و محبت خدا را در دلش قرار داد محبت غیر او را در قلب خود جای نمی دهد. امام سجاد(ع) عرض می کند: «الهی من ذا الذی ذاق حلاوة محبتک فرام منک بدلاً;36 ای خدا، آن کیست که شیرینی محبت تو را چشید و جز تو کسی را طلب کرد؟»