اول تیرماه سالروز تولد مرد بزرگ و بینظیر سینمای ایران است و چهارده تیر سالمرگ وی. امسال اولین باری است که این چهارده روز را بدون خود کیارستمی میگذرانیم. اینکه اساساً کیارستمی شخصیتی ساکتی بود وزندگی بهدوراز حاشیهای داشت، باعث نمیشود این فقدان بزرگ و این خلأ پرنشدنی کمتر به چشم بیاید؛ اما کیارستمی، بهعنوان یک هنرمند بیبدیل و یک سینماگر جهانی، آنقدر برایمان لحظههای خاطرهانگیزی آفریده است که هرروز میتواند بهانهای باشد برای تقدیر از وی، برای تجلیل از تلاشهایش و برای آنکه هنر ناب ایرانی را نهتنها به جهانیان که به خود ما هم آموخت.
عباس کیارستمی مهمترین و اصلیترین مهره نسل دوم موج نوی سینمای ایران است. موجی که با فعالیتهای سهراب شهید ثالث و پرویز کیمیاوی و امثالهم آغاز شد و با سینمای کیارستمی به اوج رسید و در آثار محسن مخملباف، جعفر پناهی و بهمن قبادی ادامه یافت. کارنامه حرفهای عباس کیارستمی پر است از جوایز و افتخاراتی که نامش را برای همیشه در میان سینماگران و سینما دوستان جاودانه خواهد کرد؛ جایزه روبرتو روسلینی در سال 1990، جایزه پیر پائولو پازولینی برای مجموعه آثار در سال 1995، نشان شوالیه هنر و ادب فرانسه لژیون دونور در سال 1996، نشان افتخار پلنگ طلایی جشنواره فیلم لوکارنو در سال 2005، جایزه افتخاری فیلمساز جشنواره فیلم ونیز 2008 و دکترای افتخاری دانشگاه پاریس فقط تعدادی از جوایز بینالمللی در کلکسیون پربار کیارستمی است.
حالآنکه این فیلمساز شهیر ایرانی علیرغم اینکه هیچگاه فردی سیاسی نبود و به هیچ حزب و دسته سیاسی وابستگی نداشت، همیشه در وطنش مورد بیتوجهی و بیمهری قرار گرفت. ابراهیم حاتمی کیا در «آژانس شیشهای» یکی از بهترین آثار بعد از انقلاب، به عینک همیشگی کیارستمی کنایه میزند و فیلمهای کیارستمی بیش از آنکه در ایران دیده شوند در خارج از مرزهای این کشور به نمایش درمیآیند و تحسین میشوند. کیارستمی جز افرادی بود که بعد از انقلاب اسلامی تصمیم به ماندن گرفت و دراینباره گفت:
اگر درختی را که ریشه در خاک دارد از جایی بهجای دیگر ببرید، آن درخت دیگر میوه نمیدهد و اگر بدهد آن میوه دیگر بهخوبی میوهای که در سرزمین مادریش میتواند بدهد نیست. اینیک قانون طبیعت است. فکر میکنم اگر سرزمینم را رها کرده بودم درست مانند این درخت شده بودم.
جالب آنکه درحالیکه کشورهای خارجی مراسم بزرگداشت و تجلیل از کیارستمی برگزار میکنند، عدهای که لابد دلواپس موضوعی خاص هستند، تنها شش روز بعد از درگذشت وی، سنگقبرش را تخریب میکنند تا پیامی بدهند که هنوز و بعد از یک سال مفهوم نیست.
باری، یک سال میگذرد که دوست به خانه رسیده است، اما ما فراموشش نخواهیم کرد. به گواه همه فیلمها و عکسها و کتابهایی که برایمان بهجا گذاشته است، به گواه همه استعدادهایی که به سینمای ایران معرفی کرد و به گواه همه شخصیتهای ماندگاری که آفرید، کیارستمی فراموش نخواهد شد. گرچه چهاردهم تیرماه سال 95 از کیارستمی خداحافظی کردیم ولی به گواه تکتک لحظات فراموشنشدنی که آفرید فراموشش نخواهیم کرد، با ما همراه باشید تا 14 لحظه مهم کارنامه کاری عباس کیارستمی را از میان همه روزهای مهمی که رقمزده است مرور کنیم:
1- شروع همکاری با کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
شروع فعالیت حرفهای عباس کیارستمی به سال 1349 برمیگردد. درحالیکه فیلمهایی چون «آقای هالو»، «گاو»، «قیصر» و «آرامش در حضور دیگران» نویددهنده فصل جدیدی در سینمای ایران بودند عباس کیارستمی با پیوستن به کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، از بانیان بخش فیلمسازی این سازمان بود. کیارستمی در همین زمان اولین فیلم کوتاه خود به نام «نان و کوچه» را میسازد. آغاز فیلمسازی در کانون پرورش فکری کودک و نوجوان از مهمترین اقدامات سینمایی انجامشده تاریخ سینمای ایران است. تا سالها این سازمان یکقطب اصلی فیلمسازی برای فیلمسازان جوان و مستعد بود و فیلمهای درخشانی چون «باشو، غریبه کوچک»، «دونده» و «تفنگهای چوبی» از محصولات این سازمان هستند.
2- گزارش؛ اولین فیلم بلند
اولین فیلم بلند کیارستمی «گزارش» نام داشت. بعد از ساخت «تجربه» که فیلمنامهاش کاری مشترک از وی و امیر نادری بود و چند فیلم نیمه بلند ازجمله «مسافر» (بر اساس نوشتهای از حسن رفیعی) و «لباسی برای مسافر» با فیلمنامهای مشترک با پرویز دوایی، در سال 1356، کیارستمی اولین فیلم بلند خود به نام «گزارش» را به تهیهکنندگی بهمن فرمان آرا میسازد.
3- خانه دوست کجاست و سهگانه کوکر
عباس کیارستمی در سال 1365 با ساخت فیلم «خانه دوست کجاست؟» و روایت تلاشهای پسرکی ساده و روستایی برای رساندن دفتر مشق همکلاسیاش خود را بهعنوان یک فیلمساز جهانی مطرح کرد. کیارستمی برای ساخت این فیلم جوایز بینالمللی زیادی ازجمله پلنگ برنزی جشنواره لوکارنو، جایزه کنفدراسیون بینالمللی هنر سینما و جایزه فیلم منتخب انجمن منتقدان فیلم جشنواره فیلم لوکارنو را همراه آورد. «خانه دوست کجاست» بیش از سایر کارهای پیشین کیارستمی سبک خاص و نگاه ویژه این هنرمند را درواقع گرایی و سینمای شاعرانه به اثبات میرساند. «خانه دوست کجاست» اولین قسمت از سهگانه کوکر یا زلزله است. «زندگی و دیگر هیچ» محصول سال 1370 و «زیر درختان زیتون» محصول سال 1373 به همراه «خانه دوست کجاست» هر سه در روستایی به نام کوکر در شمال ایران میگذرند و بهنوعی واکنش کیارستمی به زلزله مخرب و ویرانگر رودبار و منجیل است. هر سه فیلم دارای نمادهای مرگ وزندگی هستند و از طریق نمادهای هندسی به هم مرتبط می¬شوند.
4- کلوزآپ؛ تداوم درخشش جهانی
«کلوزآپ» محصول سال 1368، روایتی نیمه مستند دارد و داستان مردی است که خود را محسن مخملباف جا زده است. از نکات حائز اهمیت «کلوزآپ»، حضور بازیگران در نقش خودشان است. درواقع این فیلم با روایتی مستند گونه یک سیر داستانی را طی میکند و همین موضع این اثر را در کارنامه کیارستمی بهعنوان یکی از مهمترین نشانههای شاخص کاریاش بارز میکند. «کلوزآپ» بار دیگر نام کیارستمی را در سینمای جهان مطرح میکند و اثبات میکند که موفقیت «خانه دوست کجاست» اتفاقی نبوده است.
5- همکاری با جعفر پناهی
جعفر پناهی بعد از سالها دستیاری کیارستمی، در سال 1373«بادکنک سفید» را به قلم عباس کیارستمی میسازد. همکاری طولانی این دو تن که در فیلم ستوده شده «بادکنک سفید» به ظهور میرسد یکی از درخشانترین همکاریهای سینمایی ایران است. جعفر پناهی بهعنوان یک سینماگر نئورئالیست توانست حتی بدون کیارستمی هم فیلمهای تأثیرگذار و مهمی در سینمای ایران بسازد.
6- طعم گیلاس
فیلمی مینی مالیستی که جایزه نخل طلای سال 1997 را برای کیارستمی به ارمغان آورد. این دستاورد اولین جایزه مهم و یکی از مهمترین جوایز تاریخ سینمای ایران است. «طعم گیلاس» تحسین منتقدان داخلی و خارجی را برانگیخت و در سال 2004 از سوی مجله تایمز بهعنوان یکی از ده فیلم برتر حاضرشده در جشنواره کن انتخاب شد.
7- نقاشی، عکاسی، گرافیک، معماری و ادبیات
قدرت بصری قابهای سینمایی کیارستمی مرهون دانش گرافیکی وی است. کیارستمی که در دوران تحصیل با آیدین آغداشلو همکلاسی بود در دانشگاه نقاشی خواند و گرافیک تمرین کرد. عکسهای وی نیز از دید قوی وی در هنر نقاشی نشاءت میگیرد. تاکنون آثار عکاسی وی در ایتالیا، انگلیس، ژاپن، چین و موزه هنرهای معاصر تهران و گالری گلستان برپاشده است. همچنین وی در اواخر زندگی کتابهایی از ادبیات کلاسیک ایران به نامهای “حافظ به روایت عباس کیارستمی “، “سعدی از دست خویشتن فریاد “، “آتش در باد ” (جزئی از کلیات شمس)،” آب ” (نیما یوشیج به روایت عباس کیارستمی) و “شب ” (گزیده اشعار شاعران کلاسیک و معاصر ایران با موضوع شب) منتشر کرد. کیارستمی داور سومین دوره جایزه معماری میر میران نیز بود و به همراه چند تن از معماران ایرانی نمایشگاه آثار معماری هفتم را برگزار نمود.
آشنایی کیارستمی با هنر گرافیک به فیلمسازی و عکاسی محدود نشد. کیارستمی طراح پوستر یازدهمین جشن بزرگ سینمای ایران بود و قبلتر از آن طراحی پوستر و تیزر فیلمهایی چون «قیصر» و «رضا موتوری» را بر عهده داشت. همچنین «به همین سادگی» و «یک حبه قند» دو فیلم ساخته رضا میرکریمی بود که تیتراژ آن به خط عباس کیارستمی نوشته و پوستر آن را نیز او طراحی کرده است.
8- کارگاههای آموزشی
کیارستمی کارگاههای آموزشی متعددی را در شهرهای مختلف ایران و خارج از کشور برای هنرجویان برگزار کرد. او زمانی به فرانس پرس گفته بود:
هرسال در چهار یا پنج کارگاه که هرکدام ده روزی به طول میانجامد، شرکت میکنم و هر بار سعادت بزرگی برای من است. بسیار مشتاق و بیتاب برای این کار هستم؛ چون همیشه علاقهمندم از زمان خود استفادهای کنم.» او اضافه کرده بود: زمانی از خودم احساس رضایت دارم که به این جوانها بیاموزم و مطمئن هستم همان اندازه که به جوانان تدریس میکنم از آنها یاد میگیرم.
9- جایزه آکیرا کوروسوا برای یکعمر فعالیت هنری
علاوه بر همه جوایزی که کیارستمی در طی سالهای فعالیت هنری خود کسب کرد، در سال 2000 موفق شد جایزه آکیرا کوروسوا را از جشنواره فیلم سانفرانسیسکو دریافت کند. از دیگر برندگان این جایزه میتوان به استیون اسپیلبرگ، ساتیا جیت رای و میلوش فورمن اشاره کرد.
10- نامزدی در جشنواره کن
کیارستمی برای فیلمهای «زیر درختان زیتون»، «طعم گیلاس»، «ده»، «کپی برابر اصل» و «مثل یک عاشق» نامزد نخل طلای کن شده و توانسته است برای فیلم «طعم گیلاس» این جایزه را تصاحب کند. همچنین در سال 2003 برای نگارش فیلمنامه «طلای سرخ» به کارگردانی جعفر پناهی نیز برای دریافت جایزه کن نامزد شده بود. اساساً دنیای سینمایی کیارستمی چندان اسکاری نبود اما در میان فیلمسازان مطرح و حرفهای سینما وی را میتوان یک رکورددار در راهیابی به مهمترین و قابلاحترامترین جایزه بینالمللی سینمایی جهان یعنی کن دانست.
11- داوری در جشنواره کن
اعتبار و درخشش کیارستمی باعث شد تا وی در سالهای در سالهای 1993، 2002، 2005 و 2014 بهعنوان داور در جشنواره کن حضورداشته باشد و بار دیگر نامش را بهعنوان یک سینماگر صاحب سبک مطرح کند. همچنین وی در جشنواره فیلم ونیز در سال 1990 در جشنوارهفیلم لوکارنو در 1996 در جشنواره فیلم سن سباستین، در 2004 در جشنواره فیلم سائوپائولو، در 2007 در جشنواره فیلم کاپالبیو بهعنوان سرپرست داوران و در سال 2011 در جشنواره فیلم کاستندورف صربستان به داوری پرداخت. بیدلیل نیست که او را آبروی سینمای ایران میخوانند.
12- همکاریهای بینالمللی؛ لومیر و شرکا و بلیتها
عباس کیارستمی در چند تجربه بینالمللی مشترک در پروژههای جهانی بهعنوان فیلمساز حضور داشت که مهمترین آنها «لومیر و شرکا» و «بلیتها» است. «لومیر و شرکا» فیلمی متشکل از 41 فیلم کوتاه به کارگردانی 41 کارگردان بزرگ سینما مانند میشائل هانکه، کوستا گاوراس، تئو آنگلوپولوس، لیو اولمان، آرتور پن، اسپایک لی، کلود للوش و دیوید لینچ که به مناسبت صدسالگی سینما ساخته شد. در این فیلم هر یک از این کارگردانان با همان دوربین اولیه برادران لومیر به لوکیشنهای آنها رفتند و فیلمهای اولیه آنها را به سبک و سیاق امروزی ساختند. «بلیتها» نیز فیلمی سه اپیزودی است که کیارستمی در کنار کن لوچ و ارمانم اولمی آن را کارگردانی کرده است.
13- ساخت خارج؛ کپی برابر اصل و مثل یک عاشق
«کپی برابر اصل» با بازی ژولیت بینوش اولین ساخته کیارستمی بود که در خارج از ایران فیلمبرداری و ساخته شد. فیلم بعدی کیارستمی به نام «مثل یک عاشق» که در ژاپن فیلمبرداری شد مانند اثر قبلیاش بازخوردهای متفاوتی در برداشت. گرچه هر دو فیلم در سبک و سیاق خود درخشان بودند اما هیچکدام فروغ کارهای قبلی کیارستمی را نداشتند. گویی نگاه خود کیارستمی به فیلمسازی در خارج از ایران تعبیر شده بود.
14- مرگ- حکایت همچنان باقی است
14 تیر 1395-پاریس
…
Post Views:
1