تحقیق در حوزه و چالش ها

عالمان دینی در روایات به برج و بارو، حصار شهر (1) ، مرزبانان و... تشبیه شده اند و عقیده و اخلاق دین داران به مثابه شهری معرفی شده که ضرورتا می بایست از دستبرد دزدان و غارت گران مصون بماند. چنان که از ناآگاهان به آموزه های دینی به مستضعفان (2) و یتیمانی (3) یاد شده که سزاوار مهر و نوازش اند. همان گونه که درایت ورزی در برابر نقل گرایی و تعمق و تدبر و ژرف اندیشی در متون وحیانی قرآن و سنت، مورد تشویق و ترغیب قرار گرفته است. (4)
از نگریستن در این سه امر می توان نتیجه گرفت که سه وظیفه سنگین بر عهده حوزه و حوزیان است: 1. تعمیق و نوگستری مطالعات دینی; 2. دفاع از مرزهای عقیدتی و اخلاقی و پاسخ به شبهات; 3. نشر و ترویج فرهنگ دینی.
این سه مسئولیت خطیر در دو عنصر تحقیق و تبلیغ خلاصه می گردد. تفاوت جوهری این دو عنصر در آن است که تبلیغ، عصری و روزآمد است و با توجه به تکیه بیشتر آن به خطابه، جدل، شعر و ... از برهان و پژوهش کمتر بهره می گیرد. هر چند از آن جدا نیست.
اما در مقابل، تحقیق پا را از حصار عصر و زمان فراتر گذاشته و ممکن است با گذر سده های متمادی تا پگاه قیامت با مخاطبان خود ارتباط برقرار کند. و با توجه به آن که طبیعتا به منظور تعمیق و نوگستری در مطالعات دینی و پاسخ به شبهات انجام می گیرد، بر برهان، مسلمات، اولیات و... تکیه دارد.
نگاهی فراگیر به مجموعه عظیم تحقیقات دینی - اسلامی که در طول چهارده سده گذشته انجام یافته، نشان آن است که این تحقیقات یا ناظر به حوزه درون دینی، آموزه های گذشته و ابتدایی را ژرفا بخشیده و در کنار آن به گشودن افقهای جدید پرداخته است، یا با نگاه به حوزه برون دینی، تهاجم عقیدتی و اخلاقی ملحدان و مخالفان را که با طرح شبهات انجام می گرفته، دفع کرده اند.
کتاب های بزرگان همچون شیخ مفید، سید مرتضی و شیخ طوسی عموما ناظر به بخش نخست است; چنان که آثار گران سنگی هم چون الغدیر، عبقات الانوار از نوع دوم می باشد.
پیشینیان ما به رغم همه مشکلات، تنهایی ها، بی مهری ها و فقدان دستمایه های اولیه، خالصانه و صادقانه تمام سرمایه های اندیشه ای خود را به کار گرفته و میراثی این چنین غنی و پربار را در اختیار ما گذارده اند.
به رغم آن که نه کتاب خانه ای بزرگ و مجهز امروزین در اختیار همه بوده و نه از امکانات جدید و پیشرفته امروزین هم چون رایانه و اینترنت برخوردار بودند، و نه پژوهشکده، وزارت خانه یا دانشگاهی از تلاش بی شائبه و مستمر آنان حمایت مادی و معنوی به عمل می آورد، نه برای بزرگداشت و نکوداشت آنان همایش و کنگره ای برگزار می شد، و نه از کتاب های ماندگارشان به عنوان کتاب سال تقدیر به عمل می آمد.
عشق و شیدایی در خدمت به دین و دفاع از مرزهای عقیدتی و اخلاقی دین داران چنان سرزمین پاک دل هایشان را تسخیر کرده بود که نه گرمای سوزان تابستان خللی در کارشان پدید می آورد و نه سرمای شکننده زمستان چین وشکنی در عزم استوارشان ایجاد می کرد. شب های دیجور و نور کم فروغ ماه و شمع های عشق آموز انیس همه عمر آنان بود و بسیار می شد که تنها بانگ اذان مؤذن پایان یافتن شبی و آغاز روزی دیگر را به آنان خبر می داد.
چگونه تاریخ می تواند مسافرت های پی درپی و تنها و بی زاد و توشه و ساختن با گرسنگی در پشت درهای بسته کتاب خانه، مردان بزرگ و سخت کوشی هم چون علامه امینی را از یاد ببرد؟!
چگونه ممکن است تن خسته و فرسوده و چشم های بیمار و بی فروغ علامه میرحامد حسین را که همچنان به امید به پایان رساندن کتاب «عبقات الانوار» کتاب و دفتر بر سینه زخم آگین خود می سود، از دفتر روزگار محو گردد؟
آیا می توان از یاد برد که افتخار فقاهت شیعه مرحوم شیخ محمد حسن در روزگار سی ساله تالیف «جواهرالکلام » به خاطر مسؤلیت شناسی در انجام این مهم مجال نیافت تا بر بالین فرزند بیمار و پس از آن در کنار جسد بی جانش برای ادای نماز حاضر گردد؟
آیا چشم های نگران و خسته مرحوم شیخ عباس قمی از یاد رفتنی است که هر گاه در بستر بیماری چشم می گشود از فرزندان و دوستان دفتر و کاغذ می طلبید تا کار «سفینة البحار» را به انجام رساند؟
آیا می توان برای همت والای عالمی خستگی ناپذیر هم چون علامه سید محسن جبل عاملی بهایی گذارد که در درنگ چند روزه خود در قم برای تکمیل کار بزرگ و تالیف «اعیان الشیعه »، انجام رسالت خود را بر دیدار با بزرگان و شنیدن شماتت ها ترجیح داد.
باری، این ها و هزاران نمونه دیگر برگ های زرینی است که تاریخ فرازمند تحقیق و پژوهش در حوزه تشیع از خود به یادگار گذاشته و درس های آموختنی زیادی برای ما که میراث بر آنانیم، بر جای گذاشته است. به یمن همین کوشش مداوم هزار ساله ما امروز به وجود کتاب های گسترده و عمیق در زمینه های مختلف اسلامی به خود می بالیم و احساس غنا و سربلندی می کنیم. هنوز نگاشته های پیشینیان در زمینه های: تفسیر، قرآن پژوهی، دانش های حدیثی، کلام و فلسفه، تاریخ اسلام و سیره، فقه و اصول، رجال و... بهترین دستمایه های ما در تحقیق و پژوهش است. شاخصه های تحقیق در پیشینه حوزه 1. نظام فردی تحقیق
تا آن جا که به یاد داریم تحقیقات انجام یافته در حوزه و تالیفات حاصله در سایه آن عمدتا یا همگی نتیجه تلاش فردی عالم دینی بوده است. این امر اختصاص به فقه و اصول ندارد، بلکه همه شاخه های علوم اسلامی را شامل می شود. از این رو کمتر کتابی از گذشتگان است که بر جلد آن نام دو یا چند مؤلف حک شده باشد.
تنها در پاره ای از کتاب های حدیثی متاخران به نمودی از کار جمعی بر می خوریم، چنان که معروف است مرحوم علامه مجلسی برای تدوین بحارالانوار از عده ای از فضلای حوزه به منظور استخراج احادیث در کتاب ها و تنظیم آن ها کمک گرفته و محدث نوری برای تدوین «مستدرک الوسائل » از چنین روشی بهره جسته است. (5) 2. فقدان سازماندهی
محققان به سبب بعد مسافت و عدم امکان ارتباطدهی مناسب کمتر از یکدیگر اطلاع می یافتند، از این رو بسیار کم اتفاق می افتاد که از تحقیقات دیگری و موضوع مقاله یا کتاب یا دائرة المعارف او مطلع باشد. نتیجه چنین پدیده ای انجام کارهای موازی هم زمان و نیز عدم امکان بهره برداری از تجربه دیگران می باشد. به عنوان مثال مرحوم علامه طبرسی در خراسان و زمخشری در مکه و شیخ ابوالفتوح رازی در ری همزمان به نگارش تفسیر پرداختند بی آن که از کار یکدیگر کمترین اطلاعی داشته باشند. (6) بعد از آن که علامه طبرسی مجمع البیان را نگاشت به کتاب «کشاف » زمخشری برخورد و چون آن را کتابی وزین و گرانسنگ یافت به درخواست فرزندش، خلاصه کتاب خود و کشاف زمخشری را در قالب کتاب «جوامع الجامع » فراهم آورد. (7) پیداست اگر زمخشری نیز کتاب «مجمع البیان » طبرسی را می دید به نگارش تفسیری نو اقدام می نمود. این ها همه حکایت از فقدان سازماندهی مطلوب در نظام پژوهشی آن دوره دارد. 3. فقدان حمایت های مالی معنوی
هر مؤلفی برای تدوین کتاب جامع نیاز به منابع فراوان و گاه سفرهای مختلف و ملاقات های گوناگون دارد که همه این ها سرمایه کلانی می طلبد. تازه پس از سالیان دراز نوشتن شبانه روزی و تکمیل نگارش نیاز به حمایت مالی مناسب جهت چاپ و نشر آن دارد. سر آخر برای معرفی کتاب و تلاش مؤلف گام هایی از طرف افراد یا سازمان ها -غیر از مؤلف لازم است. این ها و ده ها مصداق حمایت مالی و معنوی دیگر اموری است که امروز در دانشگاه های دنیا رایج است. اما تاریخ حوزه به ما می گوید چنین حمایت هایی برای مؤلفان بزرگ یا وجود نداشته یا بسیار اندک و اتفاقی بوده است، زیرا عالمان دینی به خاطر سرگرمی به علم از توان مالی برخوردار نبوده و غالبا با فقر زندگی می کردند.
باری اگر کتابی توسط حکمرانی پیشنهاد می شد ممکن بود که از چنین حمایت هایی برخوردار باشد که این مسئله بیشتر درباره کتاب های عامه اتفاق افتاد تا آثار خاصه، زیرا به خاطر مخالفت های آشکار و پنهان حکومت ها با اندیشمندان شیعی در طول تاریخ جز دوره هایی بس اندک چنین حمایت هایی برای ایشان میسر نبوده است.
چنان که مالک کتاب «موطا» را بنابه درخواست منصور عباسی نگاشت (8) و ابن اسحق کتاب سیره خود را براساس چنین درخواستی به رشته تحریر درآورد. (9) در مقابل تنها کمکی که فقط در مرحله چاپ برای برخی از مؤلفان بزرگ شیعه احیانا وجود داشته حمایت مالی برخی متمولان متعهد و دینی بوده که از راه وقف و به نیت کمک به نشر معارف دینی هزینه چاپ کتاب ها را بر عهده می گرفتند.
در این جا مناسب است از کتاب «الغدیر» علامه امینی به عنوان نمونه یاد کنیم. این مرد بزرگ و پرچمدار حمایت از ولایت امیرالمؤمنین(ع) در سده های اخیر، به راستی همه سرمایه های خود را وقف دفاع از حریم مولای مؤمنان علی(ع) نموده است.
چنان که می دانیم او کتاب خود را در رد ادعای سخیف و سست برخی از تعبیر نادانان تغییر کند عامه نگاشته که مدعی بودند حدیث غدیر اصل و اساس تاریخی ندارد.
علامه امینی برای تدوین این کتاب تقریبا ده هزار کتاب را تورق نمود و به تمام کتاب خانه های اسلامی در ایران، عراق، شام، حجاز، هندوستان و... مسافرت نمود; گاه چهار شبانه روز در پشت درهای بسته کتاب خانه با اکتفا نمودن به نان جوینی به خاطر نداشتن مجال بیشتر برای درنگ، شب را تا به صبح گذراند. (10) به راستی کسی یا سازمانی در حوزه علمیه آن روز هزینه سفر علامه امینی را پرداخت کرده است؟ آیا فرد یا افرادی به عنوان کمک در پژوهش با علامه امینی در این مسافرت های شاق و دشوار همراه بوده اند؟ آیا این مرد بزرگ به خاطر تدوین کتاب الغدیر پولی دریافت نموده است؟ آیا هیچ موسسه یا سازمانی هزینه چاپ کتاب الغدیر را همان زمان بر عهده گرفته است؟
جالب این است که بدانیم علامه امینی پس از چنین تلاش خستگی ناپذیر و پس از تدوین کتاب برای چاپ کتاب خود به خاطر نبود حمایت های مالی متحمل دشواری های زیاد شده و با سختی کتاب خود را به چاپ رسانده است. این ها همه از اخلاص بی پایان، خداباوری، همت داشتن، تعهدی افزون داشتن و غیرت دینی داشتن این عالمان حکایت می کند. پیدایش دو پدیده نوین در عصر پژوهش های دینی الف. ظهور انقلاب اسلامی
تحقیق و پژوهش در عرصه علوم اسلامی در طول تاریخ خود هماره با فراز و نشیب های زیادی همراه بوده است.با توجه به هم آوایی دستگاه های حکومتی با مذاهب اهل سنت در کشورهای اسلامی،اندیشه وران شیعی در راه تحقیق خود با دشواری ها و مصائب زیادی روبه رو بوده اند. ماجرای تهاجم و به آتش کشیدن کتاب خانه شیخ طوسی در محله کرخ بغداد و هجرت اجباری ایشان به نجف که از سوی عامه با پشتوانه حکومت انجام گرفت، یکی از نمونه های تلخ تاریخ پژوهش در حوزه شیعه است. در این میان تنها در دوران حکومت شیعی آل بویه، و نیز در برخی از دوران حکومت ترکان در ایران و به ویژه در دوران حکومت صفویه و قاجاریه، میدان و مجال مناسبی برای عالمان شیعی پیدا شد تا بتوانند به آمال علمی خود جامه عمل بپوشانند.
اما پیدایش انقلاب اسلامی و تشکیل حکومت شیعی اسلامی در ایران را می بایست استثنایی ترین و در عین حال طلایی ترین دوران در طول تاریخ حیات علمی - تحقیقی اندیشه وران شیعی برشمرد. چرا که در طول تاریخ تشیع پس از حکومت حضرت امیر(ع) و دوران کوتاه زعامت امام مجتبی(ع) سراغ نداریم که عالمی برخاسته از میان حوزه تشیع با تشکیل حکومت اسلامی زمام کار را به دست گیرد. نتیجه مبارک این پدیده آن است که مجموعه تحقیقات و پژوهش های عالمان دینی نه تنها با ممانعت و یا بی مهری دستگاه حاکم روبه رو نخواهد بود، بلکه تمام امکاناتش مادی و معنوی به صورت مستقیم و غیرمستقیم به حمایت از آن خواهد پرداخت.
واقعیت های مشاهد و آمار موجود به خوبی نشان می دهد که رشد و بالندگی کمی و کیفی تحقیق و مراکز پژوهشی پس از انقلاب در مقایسه با پیش از نهضت اسلامی تا چه اندازه است.به گفته یکی از بزرگان دست اندرکار حوزه پیش از انقلاب تنها هفت یا هشت مرکز پژوهشی در قم وجود داشته که این رقم اینک به بیش از 160 (11) مرکز رسیده است. گذشته از مراکز و واحدهای کوچک تحقیقاتی بنیان مراکز بزرگ و گسترده ای هم چون دفتر تبلیغات اسلامی که به نوبه خود دربرگیرنده مراکز پژوهشی متعددی همچون پژوهشکده فقه و حقوق، فلسفه و کلام، اندیشه سیاسی، تاریخ و سیره و مرکز فرهنگ و معارف قرآن است، مؤسسه پژوهشی آموزشی امام خمینی، دائرة المعارف فقه اهل بیت(ع)، مؤسسه امام صادق(ع) و... از نمونه های بارز برکات نهضت اسلامی است. در این میان تاسیس مراکز آموزشی که بالطبع با تحقیق و پژوهش همراه است، همچون دانشگاه قم، دانشگاه مفید، دانشکده اصول دین و... نیز یادکردنی است.
ظهور مراکز پژوهشی دیگر در سایر حوزه های علمیه همچون بنیاد پژوهش های اسلامی در مشهد و مؤسسه تحقیقاتی امیرالمؤمنین(ع) در اصفهان و... نشان از آن دارد که این توسعه کمی منحصر به حوزه علمیه قم نبوده است. انتشار هزاران جلد کتاب دینی و وجود ده ها ماهنامه و فصلنامه های عام و تخصصی در زمینه های قرآن، حدیث، کلام، فقه، علوم سیاسی، مسائل حوزه و... از شاخصه های دیگر این بالندگی است. ب. امکانات نوپیدا
گرچه سی سال از عمر رایانه در جهان می گذرد، اما حضور نقش آفرین آن در ایران به زحمت به ده سال می رسد. پیش از آن که این پدیده شگرف با آمدن خود تحولی عظیم در جامعه جهانی ایجاد کند، بخش قابل توجهی از سرمایه های انسانی و بودجه تحقیقاتی صرف درون مایه نمایی کتاب های بزرگ می شده است. مقصود از درون مایه نمایی تدوین معاجمی است که می تواند براساس ساختار یا ریشه واژه، یک محقق را راحت تر و در زمانی کوتاه تر به محتوای اثر برساند. معجم الفاظ بحارالانوار که در 14 جلد رحلی توسط مرکز مطالعات و تحقیقات وابسته به دفتر تبلیغات اسلامی و در 30 جلد رحلی با نظارت علیرضا برازش توسط مؤسسه چاپ و انتشارات وزارت ارشاد اسلامی، انتشار یافته و به حق برای تدوین و عرضه آن زحمات طاقت فرسایی کشیده شده از نمونه های بارز انجام یافته در این زمینه است. کاری که به رغم بزرگی، با دشواری های عدیده ای برای دستیابی به مقصود روبه رو بوده و هست. زیرا تهیه این حجم از کتاب با توجه به مبالغ سنگین آن ها برای همگان میسور نبوده و از طرفی جست وجو در لابه لای همین معاجم برای یافتن محتوای مورد نظر زمان قابل توجهی را می طلبد. تازه پس از آن محقق می بایست به متن منبع مورد نظر خود هم چون بحارالانوار مراجعه کند. هنگامی که رایانه آمد و مراکز تلاشگری همچون مرکز کامپیوتری نور همان کار پیشین را در قالب نرم افزاری ارزان و کم حجم عرضه کرد، محققان دریافتند که با چه سرعتی شگفت آور بی آن که کتابی را بگشایند، می توانند به سند مکتوب مورد نظر خود دست بیابند و تفاوت این دو ابزار تا کجاست.
نرم افزارهای اسلامی یکی پس از دیگری وارد عرصه پژوهش و تحقیق شد و افق های نو و سریعی را در برابر پژوهشگران گشود. در این جا نرم افزار «معجم فقهی » که توسط مرکز معجم فقهی مرحوم آیة الله گلپایگانی به همت والای محقق فرزانه جناب آقای کورانی فراهم آمده یادکردنی و ستودنی است. کسانی که با این نرم افزار و به ویژه نسخه سوم -که حاوی سه هزار جلد کتاب است و با قابلیت های تحسین برانگیز آن آشنا هستند می دانند که کار تحقیق و پژوهش تاریخی و روشمند در عرصه های هم چون فقه، اصول، حدیث، رجال، لغت و قرآن با کمک این نرم افزار تا چه اندازه برای محققان آسان شده است. البته امیدواریم این مرکز با استمرار تلاش خود ضمن تکمیل حوزه های فربهی همچون فقه و حدیث، به تکمیل متوازن حوزه های دیگر همچون قرآن و تفاسیر نیز اقدام نماید.
چنین نرم افزارهایی افزون بر آن که روزها و ماه ها در وقت محققان برای تهیه فیش های تحقیقاتی (گردآوری) صرفه جویی پدید آورده، منابع و اسناد مکتوبی را صادقانه در اختیار می گذارد که در بسیاری از موارد از مظان توجه و کنکاش آنان بیرون بوده است.
ظهور پدیده شبکه جهانی (اینترنت) در این راستا یادکردنی است. تا چندی قبل ارتباط اندیشه وران و مراکز آموزشی پژوهشی با یکدیگر تنها از طریق مکاتبات و احیانا تلفن با صرف زمان، هزینه، و محدودیت بستر ارتباط انجام می گرفته، اما اینک با آمدن اینترنت بیشتر پهندشت این کره خاکی بسان شبکه فراگیر مویرگ های عصبی بدن به یکدیگر متصل شده و گونه های ارتباط در زمانی کمتر از دقیقه میسر شده است.
امکان تایپ نگاشته ها با سرعت و ظرفیت بهینه سازی با کمک رایانه، چاپ و انتشار کتاب ها در زمان کوتاه و با طرح ها و رنگ های متنوع و جاذب و... از امکانات دیگری است که در دو دهه گذشته همگام با پیشرفت های جهانی نصیب عالم تحقیق و پژوهش شده است. وظایف سنگین ما در برابر این دو پدیده بزرگ
به راستی اگر پیشینیان سخت گوش و مسؤولیت شناس در دوران ما می زیستند و غربت و مظلومیت دین و معارف دینی و شبهات زهرآگین دوستان نادان و دشمنان دانا را با تمام وجود خود احساس می کردند، تعاملشان چگونه بود؟ آیا از این همه نعمت های بیکران خدادادی به وجد نیامده و شب و روز خود را وقف مطالعه و تحقیق عمیق و گسترده تر نمی ساختند؟ آیا خواب با چشمان آنان آشنایی پیدا می کرد؟ آیا جز آن بود که با خود می گفتند نهضت اسلامی آرزوی دیرینه هزار ساله همگان بود و سایه ساز حمایت آن فرصتی است طلایی که هر لحظه اش به سالی برتری دارد، پس باید صادقانه و خالصانه کوشید و از این فرصت ها در نهایت امکان بهره برداری کرد؟
از یاد نبریم که سید مرتضی از وجاهت علمی، اعتبار اجتماعی و ثروت خود برای بالندگی مطالعه و تحقیق و حمایت از اندیشه وران اسلامی تا چه اندازه سرمایه گذاری کرد. یا عالمان نستوهی همچون خواجه نصیرالدین طوسی در دولت هلاکوخان، شیخ بهایی، و مجلسی اول و دوم در دوران حکومت صفویه و نراقی اول و دوم و میرزای قمی در دوران حکومت قاجار به رغم عدم رضایت باطنی از عملکرد حکومت ها، تنها به خاطر هم آوایی آن ها با مکتب تشیع از فضای سیاسی تا چه اندازه به بهترین وجه ممکن بهره برداری کردند.
کارنامه پژوهشی - تحقیقاتی حوزه های علمیه طی دو دهه گذشته -چنان که اشاره شد با کامیابی های قابل توجه و در خور تحسین روبه رو بوده است. و انصاف اقتضا می کند که در عین کوچک و کم شمردن این دستاوردها از اندیشه وران حوزه و نیز از دست اندرکاران و متصدیان امر که به گونه ای در تحقق این بالندگی نقش داشته اند، قدردانی کنیم.
اما در کنار این انصاف گویی، واقع نگری و کمال خواهی اقتضا دارد که مدیران و متصدیان کلان و خرد و نیز محققان و فضلا از خود بپرسند آیا از فرصت های طلایی ایجاد شده پس از انقلاب استفاده لازم و مقتضی را برده اند؟ آیا وام خود را به فرهنگ اسلامی با در اختیار داشتن امکانات نوپیدا پرداخت کرده اند؟
همگان اذعان داریم که پاسخ این پرسش منفی است و پژوهش و تحقیق در حوزه با کاستی های جدی روبه روست. درست است که شمار مراکز پژوهشی رو به تزاید گذاشته و میزان انتشار کتاب ها و مجله ها افزایش یافته اما آیا تزاید کمی با تزاید کیفی نیز همگام است؟ آیا مراکز پژوهشی می توانند بهترین دستاورد تحقیقات خود را در طول این دو دهه پاسخگوی نیازهای جاری و میزان توقع واقعی از خود بداند؟ آیا سطح و عمق آثار منتشره به ویژه کتاب های فزاینده ای که منتشر می شود از نگاه پدیدآورندگان و منتقدان نهضت رضایت بخش است؟ آیا نو گستری در آثار ما وجود دارد؟ آیا تاکنون توانسته ایم استراتژی واحد و منسجمی در پیکره تحقیق حوزه ایجاد کنیم، آیا حمایت های مالی و معنوی ما از محققان در سطحی شایسته و بایسته چنین حوزه ای هست؟ آیا تمهیدی اندیشیده ایم که مراکز پژوهشی یا پژوهشگران مستقل، به کار تکراری روی نیاورند؟ آیا اطلاع دقیق و همه جانبه ای از شمار پژوهشگران حوزه های علمیه و کارهای انجام یافته یا در دست انجام آنان داریم؟ آیا میان پژوهشگران و نیازها ارتباطی برقرار کرده ایم؟ آیا مرکزی مستقل و روشمند پاسخ گویی به نیازهای فرهنگی - دینی روزآمد اجتماع را بر عهده گرفته است؟
آیا جایی خاص را سراغ داریم که مباحث پرچالش امروزین هم چون دین و آزادی، حکومت اسلامی و آزادی، تساهل و تسامح دینی، نظام اقتصادی اسلامی، نظام حقوقی اسلام و... را به طور همه جانبه مورد بحث و بررسی قرار داده و نظرگاه های مشخص دین را برای جلوگیری از کج اندیشی ها در اختیار جامعه بگذارد؟ آیا برای تربیت و پرورش نیروی انسانی پژوهشگر برنامه ریزی کلان داشته ایم؟ آیا برای رفع این معضل که کتاب های درسی و اساسا نظام آموزش حوزه م آلا به پدیدآوردن شمار محققان کارآمد نمی انجامد، فکری کرده ایم.
به راستی آیا برای این پرسش ها و ده ها پرسش دیگر پاسخی که مایه آرامش روحی ما باشد و قضاوت تحسین برانگیز آیندگان نسبت به ما را به سان قضاوت ما نسبت به پیشینیان برانگیزد، فراهم کرده ایم؟! ارزیابی و پالایش ضرورتی اجتناب ناپذیر
شاید زمان آن رسیده باشد که همگام با ضرورت اصلاح در عرصه های کلان اجتماعی، مجموعه دستاوردها و کارهای انجام یافته در عرصه پژوهش اسلامی در حوزه را در این دو دهه مورد ارزیابی دقیق قرار داده و با بازشناخت کاستی ها و عوامل راهیافت این کاستی ها به پالایش همه جانبه آن ها پرداخته و برای رفع کاستی ها اقدامی شایسته و نه تسکین بخش و روزآمد، انجام دهیم.
برای دست یابی به چنین هدفی می بایست پژوهش در حوزه را از سه نگاه مورد ارزیابی قرارداد: 1. مدیریت پژوهش; 2. پژوهشگران; 3. پژوهش های انجام یافته.
در بخش نخست یعنی مدیریت پژوهش باید وضعیت نظارت و هدایت تحقیقات در طول این دو دهه گذشته و نیز وضعیت کنونی آن و دشواری ها، موانع و کاستی های مدیریت پژوهش مورد ارزیابی قرار گیرد. برای ارزیابی وضعیت پژوهشگران نگاهی آماری به محققان و طبقه بندی روشمند آنان برای شناخت میزان پراکندگی آنان در حوزه های علمیه، میزان توانمندی، چگونگی ارتباط و آگاهی از نیازهای جاری، پژوهشی، دشواری های کار پژوهشی و... ضروری خواهد بود.
در بخش سوم یعنی پژوهش های انجام یافته کارآمد ترین شیوه عطف توجه به مهم ترین آثار منتشره در زمینه های مختلف علوم اسلامی اعم از قرآن، حدیث، فقه، فلسفه و کلام، تاریخ و سیره و... و بررسی گسترده و عمیق مطالب و نوگستری آن ها می باشد.
برای جامعیت چنین ارزیابی و نگاهی به هر یک از سه حوزه های پیشگفته می بایست آن ها را از سه منظر مورد توجه قرار دارد:
1. وضعیت آن ها در طول دو دهه گذشته چگونه بوده است؟ 2. مجموعه کاستی ها و دشواری های هر سه بخش چیست؟ 3. چه پیشنهادهای مؤثر و در عین حال واقع بینانه ای برای رفع این کاستی ها و اصلاح آن ها می توان ارائه کرد؟
نگارنده برای انجام این مهم نه بضاعت چندانی دارد و نه داعیه اصلاح گری. آن چه در این باره گفته شد، اگر حکایت گر هیچ نکته ای نباشد، گفتاری است از سر دردمندی و خیرخواهی که شاید امعان نظر به آن و صواب دانستن مدعاها برای بالندگی هر چه بیشتر و بهتر روند تحقیق و پژوهش درحوزه به کار آید.
پی نوشت ها:
1. «... لان المؤمنین الفقهاء حصون الاسلام کحصن سور المدینة لها.» کافی، ج 1، ص 38.
2. کافی، ج 2، ص 403 و 405.
3. میزان الحکمة، ج 4، ص 3710.
4. امام صادق(ع): «اعرفوا منازل شیعتنا عندنا علی قدر روایتهم عنا وفهمهم منافان الروایة تحتاج الی الدرایة وخبر تدریه خیر من الف خبر ترویه.» کتاب الغنیة، ص 22.
5. حاج آغابزرگ تهرانی در مقدمه مستدرک وسائل الشیعه تالیف محدث نوری آورده است که شیخ علی بن ابراهیم قمی و شیخ عباس بن محمد رضا قمی (صاحب مفاتیح الجنان) محدث نوری را در تصحیح، مقابله و استنساخ کتب حدیثی یاری می رسانده اند.
6. گرجی، ابوالقاسم، مقدمه تفسیر جوامع الجامع، ص 16. چنان که خود علامه طبرسی در مقدمه خود بر این مطلب تاکید کرده است. تفسیر جوامع الجامع، ص 2.
7. سادات ناصری، سید حسین و دانش پژوه، منوچهر، هزار سال تفسیر فارسی، ص 403.
8. ابوریه، محمود، اضواء علی السنة المحمدیه، ص 313.
9. حجتی، سید محمد باقر، سیری در سیره نویسی، ص 115.
10. برای آگاهی بیشتر از زندگی نامه و تلاش های علمی علامه امینی نک: حکیمی، محمد رضا، حماسه غدیر; شهیدی، سید جعفر، یادنامه علامه امینی; دائرة المعارف تشیع، ج 2، ص 534 - 536.
11. فصلنامه پژوهش و حوزه، شماره سوم، ص 243.
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان