در فرخنده روز عیدِ امامت، سالروز انزال آیت اکمال دین و اتمام نعمت، «دارالعلم مفید» از حضور فرزانگان حوزه و فرهیختگان دانشگاه بخود می بالید. حضوری مبارک در مراسم جشن فارغ التحصیلی نخستین گروه دانش آموختگان دارالعلم. آنچه فرا روی دارید گزارش مختصری از آن مراسم است.
به عنوان مقدمه یادآور می شود با تصویب اساسنامه دارالعلم از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی
(1)، دوره جدیدی در فعالیتهای این مرکز با سابقه علمی - آموزشی آغاز شد.
(2) نخستین گروه از دانشجویانی که دوره کارشناسی رشته اقتصاد نظری را با موفقیت به اتمام رسانیده اند، و هم اینک بیشترینه آنان در مقطع کارشناسی ارشد به تحصیلات عالی خود ادامه می دهند، در واقع ثمره فصل جدید زندگانی پربار این مؤسسه تحقیقاتی هستند.
گزینش روز عید غدیر، برای برگزاری مراسم جشن فارغ التحصیلی دانشجویان سبب گشت شور و معنویت خاصی بر مراسم پرتو افشانی کند. در ابتدای برنامه جشن آیاتی از کتاب آسمانی تلاوت گردید. سپس حجة الاسلام ناصر الهی، دانشجوی ممتاز و نماینده دانشجویان ضمن تبریک عید امامت از دست اندرکاران دارالعلم سپاسگزاری نمود. وی با اشاره به انگیزه های متعالی طلابی که همزمان با فراگیری بالاترین دروس حوزوی به مطالعات دانشگاهی روی آورده اند، برای آنان آرزوی موفقیت کرد تا بتوانند با مطالعه و تحقیق در هر دو حوزه دانش، دیدگاههای اسلام ناب را هر چه کارآمدتر مطرح نمایند.
سپس آقای دکتر حسن حبیبی، معاون اول ریاست جمهوری و رئیس هیأت امنای دارالعلم به ایراد سخن پرداخت. وی در آغاز سخن ابیاتی از حکیم ابوالقاسم فردوسی و مولانا جلال الدین محمد ابلخی در بزرگداشت مولی الموحدین علی(ع) را باز خواند آنگاه با اشاره به تاریخ تعلیم و تربیت ایران پس از ظهور اسلام تا دوره معاصر، تأثیر دانشمندان ایران اسلامی بر فرهنگ و تمدن بشری را خاطرنشان ساخت. وی از ابن سینا، ناصرخسرو و سعدی به عنوان نامورانی که در گستره زمان به فرهنگ ملل اسلامی تأثیر گذارده اند نام برد. و سپس عوامل فروکش کردن این شعله های فروزان را مورد بررسی قرار داد. وی در بخشی از سخنان خود به تأسیس دانشگاه تهران و نقش علمای دین در شکل گیری و غنای آن، بویژه در رشته های فقه و اصول، ادبیات، و فلسفه و کلام پرداخت. دکتر حبیبی با برشمردن اهداف مؤسسین دانشگاه مفید برای دانشجویان و اساتید این مرکز علمی حوزوی - دانشگاهی آرزوی موفقیت کرد.
متن کامل سخنان آقای دکتر حسن حبیبی بدلیل کمبود جا در شماره آینده، به نظر خوانندگان خواهد رسید.
آنگاه حضرت آیت الله موسوی اردبیلی سخنرانی کردند. متن سخنرانی آیة ا... موسوی اردبیلی در مراسم جشن فارغ التحصیلی
ضمن عرض خیر مقدم به تمامی حضار محترم، مطالبی کوتاه در مورد چگونگی تأسیس دارالعلم، که امروز
جشن فارغ التحصیل اولین دوره دانشجویان فارغ التحصیل آن برگزار شده، خدمتتان عرض می کنم. این دارالعلم که کارش به اینجا رسیده و آقایان آن را مشاهده می کنند، ان شاء الله خداوند یا به دست ما، یا بعد از ما به دست دیگران، به اتمام برساند، چگونگی پیدایش آن جریانی دارد. پس از ورود بنده به حوزه علمیه قم - در اواخر 1321 یا اوائل 1322 قمری پس از مدت کوتاهی که در خدمت بعضی از آقایان بودیم، پی به اهمیت حوزه مقدسه قم و حوزه نجف بردیم. شناخت این اهمیت و آشنایی با اساتید و دیدار برخی از دوستان بود. در همین هنگام بود که کم کم با خدماتی که حوزه ها میکنند آشنا شدیم و اهمیت آن را درک کردیم.
حوزه در اسلام واقعا به اصطلاح حضرت امام در رأس امورند، اگر حوزه های علمیه نبودند. علمایی که این حوزه ها تربیت کرده اند نبودند مذهب شیعه و می توان گفت اسلام، به این شکلی که ما می بینیم به ما نرسیده بود. حوزه ها سپر اسلام بودند، مدافع اسلام بودند، مروج اسلام بودند، محقق بودند، مدرس بودند، همه چیز بودند. با این وصف پس از مدتی با یک سلسله نواقصی در حوزه روبرو شدیم. نواقص این بود که می دیدم یک سلسله علوم و دانشها در میان مردم هست که پیشرفت روز افزونی هم کرده است و در جامعه هم مورد نیاز است اما متأسفانه یا در حوزه ها تدریس نمی شود یا آنگونه که باید دنبال آن باشند، نیستند. اشکال دیگر که با آن مواجه بودیم این بود که دیدیم در حوزه هایی که ما درس می خوانیم، سرمان لای کتاب است، بدون اینکه جامعه را درست درک کنیم و چیزهایی در جامعه هست که در کتابهای ما نیست، چیزهایی در کتابهای ما هست که در جامعه نیست. آنچه در مدرسه می خوانیم و تحقیق می کنیم و می فهمیم و یاد می گیریم، از در مدرسه که بیرون می آئیم، بدردمان نمی خورد و آنچه که بدرد ما می خورد، در حوزه ها نیست. از همان روزهای اول ورود ما به حوزه این فکر در ما بوجود آمد. قبل از ما هم بود. ما هم با این تفکر برخورد کردیم و آن را قبول کردیم. این آرزو در ما بود که این نواقص در حوزه برطرف شود. از همان ایام جمعی از فضلای حوزه در این فکر بودند که به نحوی این نواقص را برطرف کنند. بعضی ها این فکر در ذهنشان بود، ولی راه اقدام درست را نمی دانستند. البته برخی اقداماتی انجام می دادند. از پیشکسوتان این راه استاد شهید آیة الله مطهری و امثال ایشان بودند. کسان دیگری هم بودند که این فکر را داشتند و اقداماتی هم کردند ولی نتیجه چندانی نگرفتند و کارها ناتمام می ماند و به جایی نمی رسید. علت آن موانعی بود که حکومت ایجاد می کرد و اجازه رشد را نمی داد.
به همین منوال روزگار گذشت تا اینکه سقوط حکومت نزدیک شد. جمعی از دوستان ما مثل شهید دکتر بهشتی، استاد شهید مطهری، شهید دکتر باهنر و شهید دکتر مفتح، حضرت آیة الله مهدوی هم که تشریف دارند، ایشان هم حضور داشتند و برخی دیگر که اکثرا هم شهید شده اند. فقط سه چهارنفری زنده مانده اند و بنده که در خدمتشان بودم، دور هم جمع شدیم صحبت از این بود که چه کار باید کرد؟ در همان زمان کاری را هم شروع کردیم اما با مقاومت دستگاه روبرو شدیم. آمدند و آن مرکز را گرفتند، وسائلی که داشتیم بردند این کار ناتمام ماند و به جایی نرسید. تا اینکه انقلاب پیروز شد. بعد از پیروزی انقلاب موانع برداشته شده بود، مشکل هم خودش را خیلی خوب
نشان داده بود. در کنار حوزه، دانشگاهی داشتیم که با حوزه بیگانه بود و دیوار ضخیمی میان آنها فاصله انداخته بود. دانشگاهیان حوزویان را قبول نداشتند و حوزویان هم دانشگاهیان را قبول نداشتند. انقلاب آمد این دیوار را از بیخ و بن کند و ما را وارد میدان کرد در کنار هم نشستیم. این دوری از همدیگر سبب شده بود آنها زبان ما را نفهمند و ما هم زبان آنها را نفهمیم. انقلاب این فاصله ها را برداشته بود و همه ما انقلابی و در صحنه بودیم، اما هنوز حرف همدیگر را نمی فهمیدیم. جلساتی در اول انقلاب در سال 1358 در تهران گذاشته شد، ما در کنار هم جمع شدیم. یادم هست در جلسه اقتصاد چند نفر ملاّ و چند نفر اقتصاددان دور هم جمع شدند. نه آنها حرف اینها را پذیرفتند نه اینها حرف آنها را می فهمیدند که چه می گویند.
از طرف دیگر انقلاب پیروز شده بود و سیل سئوالات که از نظر اسلام باید پاسخ آنها را می دادیم. این سئوالات از تمام دنیا سرازیر شده بود و ما هم آمادگی کامل برای پاسخگویی نداشتیم، لذا به این فکر افتادیم که این نواقص را باید بر طرف کرد. در ادامه همان فکرهایی که سابق داشتیم دیدیم یک اقتصاددان، یا حقوق دان یا فلسفه دان فلسفه غربی وقتی که کنار یک حوزوی می نشیند، نه او حرف این را می فهمد نه این حرف او را و نمی توانند با هم به تفاهم برسند.
اول ما فکر کردیم جلسات اقتصادی می گذاریم، چند نفر را دعوت می کنیم و هر کدام دانسته خود را می گوید و یک نتیجه ای می گیریم. بعد دیدیم اینطور نمی شود. بعد به نظرمان رسید، که آقایانی تربیت کنیم که دو زبانه باشند، یعنی یک کسی باشد که هم اقتصاد بداند هم فقه، هم حقوق بداند هم فقه، هم فلسفه بداند هم فقه، هم علوم قرآن بداند هم علم الاجتماع بداند. خلاصه کسانی را تربیت کنیم که مسائل جدید را با علوم حوزوی تطبیقی کار کرده باشند تا به آسانی بتوانند پاسخگوی نیازهای روز باشند. به ما می گفتند این کار شدنی نیست و در حد فکر باقی خواهد ماند. ولی با همین فکر شروع کردیم. و همانطور که جناب آقای دکتر حبیبی رئیس هیأت امنای دارالعلم گفتند، اسمش را دانشگاه نگذاشتیم تا دانشگاههای دیگر تداعی نشود. اسم آن را دارالعلم گذاشتیم. برای اینکه ما نمی خواهیم در اینجا مثلاً تعدادی لیسانس یا فوق لیسانس اقتصاد تربیت کنیم.
این کار بد نیست کار بسیار خوبی هم است و خودش خدمتی برای مملکت است، اما این کار ما نیست کاری که که ما می خواهیم انجام دهیم این است که آقایانی که ما در خدمتشان هستیم و آنها از طلاب حوزه هستند و خود استادند و ان شاء ا... مرجع آینده اند و محقق امروزند، اگر از آنها سئوالی شد بتوانند جواب بدهند. یک آقای تاجری نامه ای به یک آقای مرجعی نوشته بود که من و اخوی من و زن اخوی من «شرکت تضامنی» درست کردیم و ضرر کرده ایم حالا چه باید بکنیم، وظیفه ما چیست؟ این آقا «تضامنی» را درست نفهمیده بود مثل اینکه رفته بوده المنجد یا اقرب الموارد ماده «ضمن» را دیده بود و از این ماده، تضامن را بدست آورده بود. و بعد در جواب نوشته بود، اگر مرادتان از تضامنی این باشد، حکم آن چنین است و اگر منظور آن باشد حکم این است.
آقای تاجر هم جواب را نفهمیده بود، سئوال و جواب را فرستاده بود برای من. نوشته بود ما شرکت تضامنی درست کرده بودیم با مشکل روبرو شدیم و جواب مشکلمان را خواستیم، آقا یک چیزهایی نوشته است که ما آن را نمی فهمیم شما این را برای ما
معنی کنید، من دیدم این خیلی بد است که مقلد به مرجع اش بنویسد که مثلاً شرکت سهامی درست کرده است و مرجع آن این سهامی را از سهمیه مدت بداند بگوید مثلاً شرکت سهامی یک شرکت قرعه ای است، چون سهم یک معنایش قرعه است. در همان موقع بود که من به خودم زحمت دادم و درس «شرکت» را شروع کردم و کتابش هم به نام «الشرکة» چاپ شد.
به دنبال همین مشکلات بود که ما آمدیم و این دارالعلم را درست کردیم بعضی از دوستان که آنها را می شناختیم و ما قبل از انقلاب خدمتشان ارادت داشتیم، به آنها گفتیم شما وضع اقتصادی اینجا را راه بیاندازید و از برخی اساتید هم تقاضا کردیم زحمت برنامه آن را بکشند. چند نفری از دوستان که الآن از وزاء هستند و مقام دولتی بالایی دارند، البته در آن زمان فکر می کنم در این مناصب نبودند تقاضا کردیم شما هیأت امنای اینجا باشید آنها هم پذیرفتند. رئیس هیأت امنای ما هم آقای دکتر حبیبی است. از افراد هیأت امنای دیگر که آقای دکتر نجفی و آقای دکتر نمازی هستند. خدمت آقایان هیأت امنا گفتیم ما چنین فکری داریم، ولی راه عملی آن را نمی دانیم که چه باید بکنیم. برنامه ریزی، انتخاب سرفصلهای درسی همه را به عهده هیأت امنا گذاشتیم آقایان هم این تقاضای ما را قبول کردند و ما آمدیم این کار را راه انداختیم و این دارالعلم به وجود آمد.
محل دارالعلم را کسانی که هفت سال هشت سال پیش دیده بودند می دانند اینجا غیر قابل استفاده بود. ما آمدیم اینجا را به این صورت درآوردیم. اول یک دانشکده راه انداختیم. بعد به دو دانشکده و بعد به سه دانشکده و بعد به چهار دانشکده و بعد به پنج دانشکده رسانیدیم. در حال حاضر رشته های حقوق، اقتصاد، فلسفه، علوم سیاسی و علوم قرآن داریم. این پنج دانشکده در مقطع کارشناسی بوده و در مرحله بعد کارشناسی ارشد هم گرفتیم.
شرط ورود به داالعلم اول این بود که ما فقط طلبه ای را که درس خارج می خواند می پذیرفتیم بعد دیدیم در اقتصاد نمی شود این کار را کرد، ولی در رشته های دیگر می شود. بعد شرایطمان را تغییر دادیم و شرط ورود را اتمام شرح لمعه و اصول مظفر تعیین کردیم. الحمدالله الان کارها روی روال است و این دارالعلم کار خود را انجام می دهد و اولین گروه فارغ التحصیلی ما در مقطع کاشناسی در مقطع کارشناسی در رشته اقتصاد، در سال گذشته بود. فارغ التحصیلان ما در کارشناسی ارشد شرکت کردند و در حدود 95 یا 97 درصد قبولی دادند، قبولی کارشناسی ارشد دادند امسال هم در رشته اقتصاد فارغ التحصیل داریم. در رشته حقوق اولین فارغ التحصیلانمان پس از یک ترم تمام می کنند.
فرضیه های اقتصادی یا نظریه های اقتصادی، یا نظرات حقوقی را با مراجعه به مراجع دست اول باید به دست آورد، با مراجعه به کسی که او بتواند حکمش را از ادله اولیه استخراج کند و این کار ماست، هدف ما هم همین است، تا به حال هم کار بخوبی پیش رفته است. دو سال پیش که از من می پرسیدند کار چگونه پیش می رود، می گفتم شروع کرده ایم، ضرر که نمی کنیم. ان شاء الله اگر پیشرفت کردیم ثواب دارد و موفق می شویم و اگر پیشرفت نکرد، ثواب که داریم. اما از سال گذشته به این طرف دیگر اینطور جواب نمی دهم. هر که می پرسد، می گویم خوب پیش می رود. ما که راضی هستیم. امیدوارم به کمک آقایان و از برکت دعای آقایان و برادران
عزیز ان شاء الله در این هدف مقدس موفق شویم.
من در اینجا اولاً لازم می دانم تشکر کنم از آن آقایان محترمی که به عنوان هیأت امناء، به عنوان مدرسین، به عنوان مشاورین در این کار کمک بسیار مؤثری کردند. مجددا از آنها تشکر کنم. اگر آنها نبودند ما قطعا نمی توانستیم به این مرحله برسیم. شاید لازم باشد این را هم بگویم وقتی که ما اینجا را شروع کردیم، دوران نخست وزیری آقای موسوی بود. از ایشان خیلی کمک گرفتیم. البته ایشان از امکانات دولت به ما کمک نکرد. اما می توانست آنجاهایی که دستش باز بود، به مکتب امیر المومنین خدمت کند، خدمت هم کرد. الان هم آقای هاشمی این کار را انجام می دهد و ادامه هم دارد. هزینه های صرف شده در اینجا بسیار زیاد است. هزینه های بسیاری را تا به حال صرف کرده ایم یک مقدارش کمک دولت های وقت بود. دولتهای وقت لوازم مورد نیاز ما را به ما به قیمت دولتی می دادند و از این طریق به ما کمک می کردند و این پیشرفت بسیاری در کار ما ایجاد می کرد. من از همه تشکر می کنم. خدا باید به همه جزای خیر بدهد. آقایانی که رشته اقتصاد مکتب امیر المؤمنین را راه انداختند و کمک کردند، کمک آنها خیلی مؤثر بود. من بدون تعارف عرض می کنم نقش من در اینجا اگر کمتر از دیگران نبوده، بیشتر از دیگران نبوده. دیگران سهمشان، خدماتشان بیشتر از من بوده است. حداقل این است که ما یکی از آنها بوده ایم.
در پایان مراسم توسط حضرت آیت الله موسوی اردبیلی لوح تقدیر به استاد گرامی جناب آقای دکتر دادگر به عنوان اولین مدیر گروه اقتصاد و یکی از دست اندرکاران راه اندازی این رشته در دارالعلم اهدا شد و پس از آن به دانشجویان نامبرده ذیل لوح تقدیر اعطا گردید.
1 ناصر الهی
2 سید حسین میرمعزی
3 سعید فراهانی فرد
4 یعقوب گلابی دیلمقانی
5 ناصر جهانیان
6 مجید رضائی
7 سید عباس موسویان
8 محمد نقی نظرپور
9 علی باقری
10 محمد رضا یوسفی شیخ رباط
11 علیرضا لشگری
12 محمد رضا مالک
13 سید ضیاءالدین کیاء الحسینی
14 غلامعلی کارگردنبه
15 حجت الله سوری
16 احمد علی یوسفی
17 نعمت الله امانی
18 عبدالامیر خادمعلی زاده
19 محمد حسین رسولی
20 محمد اسماعیل توسلی
21 علی محمد فرهاد زاده
این دانشجویان با معدلی خوب در مقطع کارشناسی ارشد در دانشگاههای تهران، دارالعلم مفید، علامه طباطبائی، شهید بهشتی و تربیت مدرس پذیرفته شده اند.
1- ر.ک: مجموعه مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی مربوط به سالهای 1363 تا 1367، ج 1، چاپ اول: تهران، اداره کل قوانین و مقررات کشور، 1369. صص 484-494.
2- برای آگاهی بیشتر از تاریخچه مؤسسه ر.ک: گزارش کوتاهی از مؤسسه خیریه تحقیقاتی و تعلیماتی مکتب امیر المومنین از سال 1349 تا آخر 1373. نامه مفید. س1، ش 1(بهار 1374) ص221-238.