ماهان شبکه ایرانیان

معلم موفق کیست؟

از من خواسته اند اوصاف یک معلم نمونه را بیان کنم. چگونه می توان از کسی که خود معلمی نمی داند، از معلمی پرسید؟ ! آخر مگر من کیستم؟ آیا هنگامی که خداوند تبارک و تعالی به آخرین فرستاده اش می فرماید: «اقرا باسم ربک الذی خلق...» من می توانم خود را معلم بنامم؟ و می توانم به این سؤال پاسخ دهم؟!
من در برابر خالقم کیستم؟ اوست که به پیامبرش درس عشق و اخلاق را می آموزد. من کیستم؟ چون ذره ای ناچیز در برابر آنهمه عظمت بر خود می لرزم. بار خدایا! ترا سپاس که مرا به معلمی بندگانت لایق ساختی. تو ما را با تابش پرتوی از نورت هدایت می کنی و آنچه را می خواهی به بندگانت بیاموزی بر زبان معلم جاری می سازی. این تویی که معلمی ; نه من! من تنها پژواک الطاف توام! تو هرآنکس را بیشتر دوست می داری، بهتر معلمش می سازی. پرتو تابان نورت را به پیامبرت چنان می تابانی که پیروانش را بشارت می دهد: «من برای تکمیل اخلاق آمده ام » و باز مردمانت گمراهند. خداوندا چقدر رئوفی!
معلم ایثارگر است و آیا این پرتوی از الطاف تو نیست که بر او ظاهر گشته است؟ معلم صادق است و آیا این بنده ناچیز صداقت را از مکتب آل محمدت «صلی الله علیه وآله » به میراث نبرده است؟ چگونه می توان خود را معلم نامید هنگامی که چنین معلمانی را بر ما حجت گردانیده ای؟ می گویند از معلمی خود بگو و از علم خویش! من چگونه می توانم وجود ناچیزم را در برابر علم محمد و علی که یکی شهر علم است و دیگری باب آن، خود را عالم بدانم؟ مگر آنکه دل خوش دارم به این جمله که «معلمی شغل انبیاست » و من تنها در ابتدای راه و رهرو این راه پر نشیب و فراز هستم. به من گفته اند تو معلم منظمی هستی، شاید که در زمره موفقان باشی! چگونه می توانم در برابر نظم تو در کل کائنات، خویش را به حساب آورم؟ چه بگویم! آیا از گذشت خود در برابر شاگردان ناسپاس سخن برانم؟ من کیستم در برابر تو ای خالق بی همتا که می گویند:« گنه، بنده کرده است و او شرمسار!»
می گویند معلمی موفق هستی زیرا شاگردانت را اهل تفحص و تحقیق بار می آوری و خلاقشان می سازی! خداوندا مگر این تو نبودی که بارها و بارها در قرآن به پیامبرت فرمودی به مردمان بگو بیندیشند، آیا این جهان را بیهوده آفریده ایم؟! «"افحسبتم انما خلقناکم عبثا»(مؤمنون، 115). و من باز به خویش نهیب می زنم آنچه دارم از توست! این تویی ای خالق بی همتا که به من اندیشیدن را آموختی. «کذلک نفصل الآیات لقوم یتفکرون »(یونس، 24).
به من می گویند معلمی نمونه ای، چون شاگردانت را آزاد اندیش می پرورانی! بار خدایا آیا اینان نمی دانند که این رمز را تنها از تو دارم که در آخرین معجزه ات فرموده ای: «ایاک نعبد و ایاک نستعین!» و نیز به حسین «علیه السلام » در روز عاشورا آموختی که چون معلمی یکتا بر یزیدیان بانگ زند که: اگر دین ندارید آزاده باشید! چگونه شکر نعمتهایت را بجای آورم؟ من خسی ناچیز در میقاتم و تنها بدامان تو می آویزم و هر آنچه که بر زبانم می گذاری، جاری می سازم. پروردگارا تو خود خواستی این خس بغلط خویش را معلم بنامد. او هیچ است و تنها تویی که کلمات را بر زبانش جاری می سازی. پس از تو می خواهم آبرویش را نزد شاگردانش حفظ فرمایی! هر بار که می خواهم لب به سخن بگشایم، سخن را با نام تو آغاز می کنم تا شیطان در کلامم نفوذ نکند و فقط آنچه را بگویم که رضای تو در آن است.
می گویند موفقی زیرا شاگردانت را وادار به پرسش می کنی تا هیچگاه مطالب درسی را بی دلیل نیاموزند. خداوندا مگر نمی دانند از کتاب توست که آموختم; «و علم ما لم یعلم ». بنی اسرائیل همواره کلامت را از دهان فرستاده ات با آنهمه دلیل متقن نمی پذیرفتند و باز سؤال و پرسش بعد از پرسش و دلیل بعد از دلیل می آوردند؟ و در آخر الامر روی از او برتافتند و من دلایل صحت مطالب به شاگردانم را از قرائت تو آموختم که چگونه بیان کنم; «اقرا باسم ربک الذی خلق... ». می گویند که معلم موفقی هستی، زیرا از روشهای مختلف آموزشی استفاده می کنی. چگونه است که نمی دانند این بنده حقیر از تو آموخته است که چگونه با بندگانت صحبت می کنی و آنچه را بر اقوام و ملل، گذشته است توضیح و شرح می دهی، گاه به بنده ات می گویی تو هم اکنون دلیل امر را می دانی پس آگاه باش، و در جایی دیگر به حال خودش وا می گذاری!
ای غیاث المستغیثین که خود بخشاینده ای و توبه بندگانت را می پذیری! می گویند معلمی موفقی زیرا که شاگردانت را می آزمایی مگر نه اینکه با اصل «معاد» به من آموختی که همه بندگانت باید در جهان آخرت پاسخگوی اعمال نیک و بد خویش باشند؟ و آنانکه بهمراه صالحان گام نهادند در بهشت جای دارند و آنانکه گنهکارند عاقبت در دوزخ هستند و بندگانی نیز در میانه راه!
پس بارالها هر آنچه داریم از توست; تویی که ارحم الراحمین هستی تویی که همه بندگانت را دوست می داری و تا آنان را نبخشایی بسوی خود راهشان نمی دهی و تنها و تنها تویی که به اندک کار نیکوی بندگانت هزاران پاداش می دهی و بین اعمال نیک و بد آنها، تفاوت می گذاری. گاه از اعمال نکوهیده آنان چشم پوشی می کنی و بی درنگ اعمال نیکشان را پاداش می دهی و چگونه است که بنده ات از تو نیاموزد پس تنها می توانم بگویم: «هرچه دارم از تو دارم.»
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان