عنوان: بررسی تطبیقی فرهنگ سیاسی مردم در قبل و بعد از انقلاب اسلامی ایران
استاد راهنما: دکتر حمید احمدی
استاد مشاور: حجة الاسلام و المسلمین سید محمد تقی آل غفور
مقطع: کارشناسی ارشد علوم سیاسی
دانشجو: احمد احسانی
در پژوهش حاضر سعی بر این بوده که با شناخت فرهنگ سیاسی مردم ایران در قبل و بعد از انقلاب اسلامی، تغییراتی که صورت گرفته تبیین شود . بر این اساس، در ترسیم فرهنگ سیاسی در این دو مقطع با استفاده از رهیافت آلموند و همکارانش، گرایش های مردم در قبال نظام سیاسی در سه سطح آن یعنی: نظام، فرآیند، سیاست گذاری مورد بررسی قرار گرفته است .
در سطح نظام، مشروعیت حکومت مهم ترین مساله است، زیرا اطاعت و رویگردانی مردم از حکومت منوط به ارزیابی مثبت یا منفی مردم از نظام سیاسی است . با توجه به این، مردم در بعد از انقلاب برخلاف قبل از آن با رغبت، از نظام سیاسی اطاعت و پشتیبانی می کنند . در سطح فرآیند، اصلی ترین محور، مشارکت است و اعتماد سیاسی اصلی ترین زمینه ایجاد مشارکت محسوب می شود . با توجه به این، در قبل از انقلاب اسلامی، به دلیل استبداد در نظام سیاسی و عدم اعتماد مردم به نظام، انگیزه مشارکت کمتر بوده و در واقع فرهنگ سیاسی تبعی غالب بوده است و در سال های انقلاب با افزایش آگاهی مردم، ایجاد خودباوری در مردم و برقراری نظام سیاسی جدید، اعتماد بین مردم و نظام، ایجاد گردید و در نتیجه، مشارکت سیاسی مردم افزایش یافت و به صورت فرهنگ سیاسی مشارکتی - تبعی درآمد . در سطح سیاست گذاری، این که چه موضوعاتی برای مردم اهمیت دارد، بیان گردیده که با توجه به استبداد و تهاجم خارجی به عنوان دو عامل ناامنی در تاریخ ایران، دست یابی به امنیت از مسائل مهم تلقی شده است، ولی با این حال به معنای نادیده گرفتن موضوعات دیگر نبوده است . چنان که تحولات از مشروطه تا انقلاب اسلامی بیانگر این است که مردم در جهت عدالت خواهی و آزادی خواهی نیز تلاش داشته اند .
عنوان: عادی شدن فره، بحثی در مبانی مشروعیت و قدرت در جمهوری اسلامی ایران (سال های 1368 تا 1375
)
استاد راهنما: دکتر حسین بشیریه
استاد مشارو: آیة الله محمد هادی معرفت
مقطع: کارشناسی ارشد علوم سیاسی
دانشجو: عباس زارع عبدالجبار
پژوهش حاضر مبانی مشروعیت در جمهوری اسلامی ایران در فاصله سال های 1368 تا 1375 را مورد بحث قرار داده است . در این راستا با الهام از چارچوب نظری ماکس وبر در بحث جانشینی کاریزما و عادی شدن فره، به باز خوانی تحولات این دوره پرداخته است و با فرض این که دوره سال ها 1357 تا 1368 تحت رهبری امام خمینی با مدل مشروعیت کاریزمایی تا حد بسیاری قابل تفسیر است، دوره جانشینی ایشان را بدین گونه توضیح می دهد که به دلیل گذرا بودن جنبش های کاریزمایی، با پایان یافتن عمر رهبر کاریزمایی، پایه های فردی جنبش کاریزمایی از میان می رود و بازسازی مبانی مشروعیت با ظهور تمایلی دوگانه در ساخت نظام سیاسی آغاز می شود که از سویی، میل به احیای ساخت های سنت پیشین و نیز استقرار سنت های جدید برآمده از رفتار کاریزما شکل می گیرد و از سوی دیگر، گرایش به کارآمد سازی نظام سیاسی و توجه به توسعه اقتصادی با قطع نظر از مبانی مشروعیتی نظام جدید صورت می پذیرد . بیرون از حاکمیت سیاسی، در درون پالیتی نیز منازعات مشروعیت در سه محور صف آرایی می کند: 1 . تمایز به احیای رهبری کاریزمای - سنتی و مشروعیت کاریزمای - سنتی; 2 . تمایز به احیای کارآمدی نظام سیاسی به لحاظ کارکرد اقتصادی; 3 . تمایز به باز تولید وجه قانونی - عقلانی نظام سیاسی و بدین سان، ارتباط میان طیف پالیتی و دو جریان درون حاکمیت نیز بر اساس حفظ و بسط حضور در حاکمیت یا تطبیق با شرایط روزمره اقتصادی تفسیر می شود .
عنوان: نظریه دولت در اندیشه سیاسی خواجه نصیرالدین طوسی
استاد راهنما: دکتر علیرضا صدرا
استاد مشاور: حجة الاسلام والمسلمین دکتر داود فیرحی
مقطع: کارشناسی ارشد علوم سیاسی
دانشجو: مرتضی یوسفی راد
سؤال اصلی که این پژوهش در صدد پاسخ به آن است این که در اندیشه سیاسی خواجه نصیر طوسی، دولت چه ماهیتی دارد و چه نقش و جایگاهی در جامعه ونظام سیاسی ایفا می کند . نظریه دولت خواجه طوسی مبتنی بر معرفت از «هست و نیست » ها و «باید و نباید» ها و رابطه میان آنهاست که حکیم الهی در حکمت نظری و عملی خود، آنها را به طور کامل از طریق قوه عاقله و منبع وحی دریافت می کند و دیگران به میزان برخورداری از استعدادهای خود بهره مند می شوند . در نظریه دولت وی، سیاست به معنای تدبیر امور بوده و ماهیت دولت قوه مدبره فایقه ای تلقی شده که عهده دار عملی و جاری سازی مطلق سیاست در مطلق دولت و نیز جاری ساز سیاست فاضله در جامعه سیاسی است که از آن به «دولت امامت » تعبیر می شود . دولت امامت، نهادی است راهبردی که مدیریت کلان جامعه و سامان دهی نهادها، مؤسسات، ارگان ها، شان ها، روابط و فرصت ها و امکانات را بر عهده دارد و در جامعه و نظام سیاسی مطلوب متکفل راهبردی جامعه در جریان یافتن فضایل و استقرار آنهاست .
عنوان: دو دوره تجربه نو اندیشی و نوسازی سیاسی در ایران
استاد راهنما: حجة الاسلام والمسلمین سیدمحمد تقی آل غفور
استاد مشاور: حجة الاسلام والمسلمین نجف لک زایی
مقطع: کارشناسی ارشد علوم سیاسی
دانشجو: رضا عیسی نیا
این پژوهش در صدد پاسخ گویی به این سؤال هاست که علل عدم موفقیت نواندیشی و نوسازی سیاسی در ایران چیست، چرا ما ایرانیان با وجود تلاش مستمر و بسیار هر روز بیشتر به عقب می رویم، چرا انقلابات عظیم مردمی ما به جای رساندن ما به استقلال واقعی، خیلی زود منحرف شدند یا شکست خوردند؟ آیا علل را در داخل باید جویا شویم یا در خارج؟ در پاسخ می توان گفت که علل و عوامل عدم توسعه در ایران را می توان در دو بستر داخلی و خارجی یافت . در ساحت داخلی، عامل بازدارنده اصلی نواندیشی و نوسازی سیاسی عصر قاجار را می توان در منازعات فکری و سیاسی جست وجو کرد که بین دو گروه از انقلابیون مشروعه خواهان و مشروطه خواهان، که نتیجه این درگیری به انزوا کشانیدن علما از صحنه های سیاسی و ابتر ماندن حرکت روشنفکران فرنگی مشرب و در نهایت ظهور استبداد پهلوی است . در بستر خارجی، جامعه ایران به علت استیلای استعمار طی دو قرن اخیر نتوانسته توسعه اجتماعی، اقتصادی و سیاسی خود را به صورتی منطقی و طبیعی سامان دهد و استقلال سیاسی اش نیز همواره متزلزل بوده و تحت تاثیر سیاست های قدرت های انگلیس، روسیه و امریکا قرار داشته است; از این رو - به نظر عده ای - استعدادهای طبیعی و انسانی ایران فرصت شکوفایی و نمو نیافته است .
عنوان: اسلام و ملی گرایی
استاد راهنما: دکتر سیداحمد موثقی
استاد مشاور: حجة الاسلام والمسلمین سیدعلی میرموسوی
مقطع: کارشناسی علوم سیاسی
دانشجو: یحیی زکریا زاده خطیر
ملی گرایی پدیده ای است که نگرش های متفاوتی درباره آن ارائه شده است، چون از سویی، دستاویز استعمارگران برای توجیه سیطره شان بوده و از سوی دیگر، راهنمایی برای نهضت های ملی و آزادی بخش جهت رفع سلطه بیگانگان تلقی می شده است . در کشورهای اسلامی نیز این پدیده نفوذ پیدا کرده و واکنش های مختلفی را در داخل این کشور برانگیخته است .
عده ای آن را در تعارض با اسلام دیده و به کلی محکوم کرده اند، در مقابل گروهی مطلقا از آن حمایت نموده اند . از آن جا که ناسیونالیسم دارای تعاریف و برداشت های متفاوتی است، نمی توان به طور مطلق درباره آن قضاوت کرد . ملی گرایی دارای معنای متعالی و مترقی است که عامل توسعه و پیشرفت جامعه است و از طرفی دیگر، دارای نمودی افراطی است که باعث تفرقه و تباهی ملت ها می شود . اسلام که دین تعقل و تدبر و آگاهی است به طور مطلق با آن مخالفت نکرده، بلکه آن جا که ناسیونالیسم آثار مثبت و سودمندی در جهت توسعه و پیشرفت و اتحاد و وحدت ملی داشته باشد تایید کرده و آن جا که شکل افراطی و نژاد پرستانه به خود گیرد، با آن مخالفت کرده و رد نموده است .
عنوان: مشارکت سیاسی در ایران معاصر
استاد راهنما: دکتر حسین بشیریه
استاد مشاور: حجة الاسلام والمسلمین دکتر داود فیرحی
مقطع: کارشناسی ارشد علوم سیاسی
دانشجو: نجف هدایتی زاده
امروزه مشارکت سیاسی، نمودی از تحقق آرمان برابری انسان ها در حقوق طبیعی و مدنی، در تمام جوامع و دیدگاه های سیاسی - اجتماعی تلقی شده و به صورت یک ارزش سیاسی محوری در آمده است . این پژوهش با تبیین رابطه منسجم میان جامعه پذیری سیاسی، فرهنگ سیاسی، مشارکت سیاسی و توسعه سیاسی، بر اساس مدل مشارکت سیاسی مدنی و توده ای، ماهیت و چگونگی مشارکت سیاسی در نظام جمهوری اسلامی ایران را بررسی می کند .
نظام جمهوری اسلامی ایران با دگرگونی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در جامعه به رشد و گسترش نهادهای مردمی پرداخته و زمینه های مشارکت سیاسی مدنی را در فرآیند تصمیم گیری، سیاست گذاری و اداره جامعه فراهم کرده است . حقوق و آزادی های سیاسی - اجتماعی ملت کانون همه مباحث در قانون اساسی است و مواردی نظیر حاکمیت انسان بر سرنوشت سیاسی - اجتماعی خود، آزادی عقیده و بیان و مطبوعات، آزادی احزاب وانجمن ها، انتخابات، نظارت از طریق دعوت به خیر و نهی از منکر، اداره و اعمال نظارت از طریق شوراها، مساوات و برابری در قانون، آموزش و پرورش، امنیت و عدالت به عنوان سازوکارهای شارکت سیاسی بر شمره شده اند . البته علی رغم این که ساختار نظام جمهوری اسلامی، مبانی نظری و عملی مشارکت سیاسی مدنی را فراهم کرده، اما ضعف انسجام درونی و سیستمی جامعه ما در ابعاد جامعه پذیری سیاسی و فرهنگ سیاسی مشارکتی و شرایط مرحله گذار نظام سیاسی غیر دموکراتیک سلطنتی به نظام سیاسی جمهوری اسلامی، موجب شکل گیری شارکت سیاسی توده ای گردیده است .
عنوان: جنبش اسلامی پاکستان
(بررسی عوامل ناکامی در ایجاد نظام اسلامی)
استاد راهنما: دکتر حمید احمدی
استاد مشاور: حجة الاسلام والمسلمین سیدهادی خسروشاهی
مقطع: کارشناسی ارشد علوم سیاسی
دانشجو: محمد اکرم عارفی
پاکستان از دیرباز مهد پرورش جنبش های فکری و اجتماعی اسلامی بوده و در دهه های اخیر رشد چشمگیری داشته است . ریشه دار بودن فرهنگ دینی و وجود عوامل تحریک کننده اعتقادی در منطقه، همراه با شکل گیری هویت ملی با عناصر ارزشی که در پی استقلال هند به وجود آمد، بنیان باورهای دینی را در آن جا بیش از پیش تحکیم کرده است; اما با وجود سازوکارهای لازم در جهت رشد اسلامگرایی، تا کنون ساختار سیاسی حاکم، دگرگونی های لازم در راستای حرکت اسلامگرایی را نپذیرفته است . بررسی دقیق نشان دهنده کاستی ها در ساختار و استراتژی جنبش اسلامی این کشور است که موجب رشد واگرایی فرهنگی و سیاسی در داخل جنبش گردیده است . ساختار فرقه ای مانع از شکل گیری یک جبهه وسیع اسلامی و ملی شده که به بحران مشروعیت و خلا اقتدار قانونی پایان دهد; از طرف دیگر، فضای باز سیاسی، عامل همگرایی جنبش با نظام و در نتیجه سبب مشروعیت بخشی به نظام غیردینی شده است . به نظر می رسد راه برون رفت از بحران کنونی، در اصلاح ساختار فرقه ای و تغییر در استراتژی سیاسی نهفته باشد که این امر با ایجاد یک ساختار جدید سیاسی فراگیر که استراتژی فعالانه جذب نهاد مقتدر ارتش را در پی داشته باشد، امکان پذیر است .
عنوان: دین و سیاست از دیدگاه مهندس مهدی بازرگان
استاد راهنما: دکتر داود فیرحی
استاد مشاور: دکتر سید صادق حقیقت
مقطع: کارشناسی ارشد علوم سیاسی
دانشجو: نصر الله حسین زاده
امروزه یکی از مهم ترین مسائل در اندیشه سیاسی، نوع رابطه میان دین و سیاست است که دیدگاه های متفاوتی در این زمینه مطرح شده است، از جمله: آمیختگی دین با سیاست و جدایی دین از سیاست یا سکولاریسم در این پژوهش به بیان نوع ارتباط میان دین و سیاست از دیدگاه مهندس مهدی بازرگان می پردازیم . در این راستا بازرگان معتقد است اصل و اساس دین، خدا و آخرت است و مسائل سیاسی و این دنیایی جنبه فرعی دارند; از این رو دنیا را باید بر طبق اصول توحیدی و بر اساس هدف غایی دین سامان داد تا به مصداق «ربنا آتنا فی الدنیا حسنة و فی الآخرة حسنة » حسنه دنیا و آخرت تامین شود . به طور کلی وی بر این اندیشه است که دین بر سیاست اشراف دارد; به این معنا که دین فوق سیاست است و آن را جهت می دهد، اما فقط در مسائل کلی دخالت دارد و وارد جزئیات نشده و شکل خاصی از حکومت را ارائه نمی دهد .