استاد شمس آل احمد در عرصه ادبیات، پژوهش و سخنوری، چهره شناخته شده ای است. آثار او گرچه به تعداد اندک و انگشت شمارند، اما به لحاظ محتوا و مضمون و شیوه کار، آثاری درخور توجه اند. شمس آل احمد برعکس آنها که اندک می خوانند و بسیار می نویسند، بسیار خوانده و کمتر نوشته است. عرصه کمتر شناخته شده توانایی او، پس از پیروزی انقلاب، قدرت سخنوری، قوت استدلال و بیان گرم و گیرا، و تأثیرگذار او بود.
مجموعه سخنان وی در مجامع گوناگون، اگر روزی به صورت مکتوب عرضه شود، یقیناً بیش از بیست جلد کتاب خواهد شد. کار شاخص و برجسته شمس آل احمد در زمینه تصحیح متون که می توان از آن به عنوان الگویی موفق از پژوهش و تصحیح آثار خطی گذشتگان نام برد، «طوطی نامه» یا «جواهر الاسمار» است که 31 سال پیش به چاپ رسید. گزارشگری هنرمندانه شمس آل احمد از خاطرات و دیدارهایش در سفر، از دیگر قوت های کار اوست. نثر شمس، پخته و پیراسته و قلمش شیوا و شیرین است. در گزارش ها، دقیق و نکته سنج می نویسد. کلامش به ایجاز تمایل دارد و طنز پنهان در آثارش، جاذبه ای دارد که خواننده را با خود همدل می کند و همراه می برد. این ویژگی ها بویژه در آثار سال های اخیر وی، بیشتر نمایان است.
شمس در سایه تربیت جلال بالید و رشد کرد و جلال بیش از هر کسی بر زندگی و آثار او تأثیر گذاشته است، و حتماً به همین دلیل است که پیش از پیروزی انقلاب و پس از آن، همه جا و به هر بهانه در آثارش از جلال گفته و خود در سایه ایستاده است. شمار زیادی از آثار زنده یاد جلال آل احمد، پس از پیروزی انقلاب، زیرنظر و به همت و کوشش او چاپ و منتشر شد و از این نظر نیز شمس حق بزرگی بر گردن دوستداران جلال و آثار او دارد. و به همین اعتبار می توان گفت تاکنون هیچکس به اندازه او درباره جلال نگفته و ننوشته است.
آنچه در پی می خوانید، تنها معرفی کوتاهی از هفت اثر اوست. یقیناً شمارش و فهرست برداری از عناوین مقالات و مصاحبه های استاد با نشریات مختلف، از آغاز تاکنون، کار بزرگی است که یاری جمعی همدل و فرصت و فراغتی خاص می طلبد. امید که خانواده، دوستان و شاگردان استاد با همتی بایسته، توفیق انجام این مهم را نیز به عهده بگیرند.
طوطی نامه- جواهر الأسمار
از: عماد بن محمد النعری، به اهتمام: شمس الدین آل احمد، چاپ اول، تهران، انتشارات بنیادفرهنگ ایران، 1352[60قدس سره +720 صفحه،+ واژه نامه، وزیری. در این اثر، از قلم استاد شمس آل احمد می خوانیم: ادبیات کهن هند را می توان جزو نخستین آثار تمثیلی بشری دانست؛ و چون جواهر الأسمار ترجمه گزیده ای است از قصص هند باستان، این حکم درباره این کتاب نیز بی ربط نخواهد بود. در دنیای جواهر الأسمار، انسان به تنهایی «گویا» نیست و «سخن گفتن»، وجه مشترک انسان و طوطی و شیر و مار و شگال و باز و خلاصه تمام موجودات است.
جواهر الأسمار، اثری است مربوط به قرن هشتم هجری و به مفهوم «گوهر افسانه ها» همان که ما ازآن «چهل طوطی» را داریم.
عماد بن محمد النعری به متن سانسکریت «سوکه سپتاتی» به معنی «هفتاد فسانه» برمی خورد. از شکل کلی داستان خوشش می آید و آن را قابل تقلید و برگرداندن به فارسی می یابد، اما بیشتر قصه های آن را نمی پسندد. و به این ترتیب، مؤلف چارچوب تو در تو و پیازی شکل قصه سانسکریت را گرفته، با سه نوع قصه پر می کند، ا- قصه های درخور ملوک SUKa Saptati. 2- قصه های به فارسی ترجمه نشده اصل سانسکریت کلیله و دمنه Pancatara 3- افسانه های کوتاه. داستان ها را طوطی می گوید، طی پنجاه و دو شب، و به قصد انصراف خاطر یک زن. نام این زن «ماه شکر» است و ماه شکر، زن صاعد است، صاعد، ارباب طوطی و پسر بیست و یک ساله بازرگان ثروتمندی به نام سعید است. صاعد، روزی به قصد تجارت به سفر می رود و همسرش را به طوطی سخندان خویش می سپارد و به همسرش نیز سفارش می کند که در هر کاری، نظر طوطی را بخواهد. ماه شکر، زن صاعد، جوان و زیباست و چون در غیاب شوهر به اندیشه خطا می افتد، از طوطی سخنگو نظر می خواهد. طوطی غیرتمند و حق شناس به چاره جویی برمی آید و آنقدر ماه شکر را با افسانه های زیبا سرگرم می کند تا صاعد از سفر بازمی گردد.
جواهر الأسمار را استاد شمس الدین آل احمد به پیشنهاد مجتبی مینوی و جلال آل احمد از روی نسخه منحصر به فرد کتابخانه مجلس شورای ملی سابق تصحیح و برای چاپ آماده کرده است. پیش درآمد روشنگر، مفصل و پنجاه و دو صفحه ای شمس آل احمد در چند و چون کتاب و مقایسه آن با افسانه های دیگری از این دست، و رسم نمودارها و جدول هایی برای توضیح بیشتر محتوای کتاب، همه و همه بر غنای این اثر داستانی افزوده است. جواهر الأسمار، جدای از ارزش ادبی، از جهت جامعه شناسی، مردم شناسی، فرهنگ، آداب و رسوم و آشنایی با مشاغل و هنرهای مختلف قرن هشتم هجری نیز راهنمای مفیدی برای
پژوهشگران این زمینه ها و نمونه ای است از کاری دقیق و بایسته در حوزه تصحیح متون.
گاهواره
نوشته: شمس آل احمد. چاپ اول، تهران، انتشارات رواق، 1354، سوم، 1356، 113ص، وزیری.
گاهواره از شش داستان: «زمزمه محبت»، «پل پیروزی»، «چاقوی دسته صدفی»، «دست سبک و دست سنگین»، «آنچه در باران گذشت» و «صدای قلب غده»، تشکیل شده است. از مجموع این شش اثر، «زمزمه محبت و دست سبک و دست سنگین» حاوی یادمانده ها و خاطرات تلخ و شیرین نویسنده از دوران کودکی، دبستان، خانواده، محیط و بستگان است. در «پل پیروزی»، تصویرهای کودکی شمس از جنگ جهانی دوم و فضای تهران در آن سال ها ارایه شده است. «چاقوی دسته صدفی»، گزارشی است از خبر و مراسم درگذشت و خاکسپاری آیت الله سیداحمد طالقانی؛ پدر نویسنده در زمان معلمی اش در تهران همراه با یادی از جلال آل احمد. «صدای قلب غده»، در حقیقت صدای اعتراض طنزآلود نویسنده از پزشکان تاجر مسلکی است، که تشخیص هایشان، گاه شگفت آور است!
«آنچه در باران گذشت»، روایتی هنرمندانه و نکته دار از جریان مرگ مشکوک جلال در اسالم گیلان و در واقع، به شرح سفر نویسنده به شمال و گزارش حال و قال نویسنده، سیمین دانشور، خبره زاده و دیگر دوستان جلال در مواجهه با مرگ جلال و پیشنهادهایی است که هر یک برای مکان خاکسپاری او دارند. این داستان ها که جملگی متأثر از سبک جلال در قصه نویسی است، از طنز ویژه و لحن خاص شمس آل احمد در آن سال ها حکایت دارند.
عقیقه
نوشته: شمس آل احمد. چاپ اول، تهران، انتشارات رواق، 1355، دوم، 1357، 120ص، رقعی.
عقیقه همچون گاهواره، مجموعه شش داستان گزارش گونه است که همگی بر محور مصایب ماشین دار شدن نویسنده و مشکلات بعدی آن می چرخد. عنوان اثر، از داستان سوم کتاب گرفته شده، حکایت معلمی که با مشکلات فراوان، فولکس دست دوم خود را می فروشد تا پیکانی قسطی بخرد و به پیشنهاد خواهرش وادار می شود که گوسفندی را قربانی کند.
در این مجموعه، هر داستان موضوعی خاص و مستقل دارد که البته بی ارتباط با داستان های بعدی نیست و در مجموع کلیت واحدی را تشکیل می دهند. جانمایه همه داستان ها، گزارش زندگی قسطی و مصرفی قشری از کارمندان دولت در جامعه غربزده و تحت سلطه پیش از انقلاب است. شمس آل احمد در این «گزارش داستان ها»، به شیوه خاص خود، با لحنی انتقادی و طنزی ویژه، روابط انسان ها را در خانواده و در جامعه ای مقلد و مصرفی تشریح می کند. این داستان ها گرچه فاقد ویژگی های اثری داستانی با فراز و فرودها، کشمکش ها، گره های داستانی و گشودگی آنهاست؛ اما داستانواره هایی رئال، ملموس، درست، طنزآمیز و انتقادی است.
حدیث انقلاب
کتاب اول، آزادی و مرزهایش
اثر: شمس آل احمد. چاپ اول، تهران، انتشارات رواق، 1358، دوم، 1360، 200ص، رقعی.
شمس آل احمد از جمله روشنفکران متعهدی است که از آغاز انقلاب به این سو، به اقتضای موقعیت و نیاز جامعه، به هر شهر و شهرک و هر مسجد و دانشگاه و پادگان نظامی که دعوت شد، لبیک گفت و به تناسب وضعیت فکری مخاطبان و مسایل روز انقلاب، به روشنگری در مقوله های متنوع فرهنگی همت گماشت. شاگردان و یاران وی با دسته بندی بخشی ازصدها سخنرانی و مصاحبه استاد، در قالب سه کتاب، که عناوین آنها برخاسته از سه شعار اصلی مردم در انقلاب اسلامی، یعنی «آزادی»، «استقلال» و «جمهوری اسلامی» بود، سه کتاب تحت نظر استاد پدید آوردند که کتاب حاضر، نخستین آنهاست. در این اثر، پس از بحث در باره مسائلی چون: «بختیار و جنبش ملت»، «جنبش همبسته ملی»، «ادبای اهل حق» و... که دوسوم کتاب را به خود اختصاص داده اند، شش گفتار درباره آزادی و مرزهای آن، آمده است. شمس آل احمد در این شش گفتار، نخست جنبه های متنوع آزادی را به بحث نشسته تا با تمثیل های ملموس، این مفهوم را به خواننده تفهیم کند که آزادی وجود دارد، مرز و ملاک دارد و در عین حال تلقی های مختلفی از آن در اذهان مردم است. بحث های مفید و روشنگری که با حمله عراق به ایران و به ضرورت جنگ و مسایل دفاعی و جنبی آن، تا سال ها همچنان مسکوت ماند. شمس آل احمد این کتاب را به حضرت امام(ره) و روحانیت مبارز انقلابی، تقدیم کرده است.
حدیث انقلاب
کتاب دوم، استقلال (فرهنگی)
اثر: شمس آل احمد. چاپ اول، تهران انتشارات رواق، 1360، 232ص، رقعی.
در سال های نخستین پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، «استقلال» و بویژه «استقلال فرهنگی» و مفاهیم و مصادیق دقیق آنها، یکی از بنیادی ترین مسایل پیش روی انقلابیون و اهل نظر بود. از همین رو، بحث در چیستی، چگونگی و حفظ شقوق مختلف استقلال، نیازی بود که سخنان حکیمانه و شیرین استاد و شمس آل احمد در این مقوله، روشنگر آن است. کتاب شامل یک مقدمه، ده سخنرانی گزیده و دو پیام است: پیامی به کنفدراسیون دانش آموزان و دانشجویان فدراسیون ایتالیا-فلورانس و پیامی به مناسبت آغاز سال تحصیلی و خطاب به «باغبانان انقلاب»، زمینه بحث در این اثر، همه جا طرح و تبیین مسأله استقلال فرهنگی، انقلاب فرهنگی و فرهنگ انقلاب است. نکته درخور یادآوری، این که گفتارهای این رساله، جملگی پیش از طرح و تدارک سمینار انقلاب فرهنگی و تشکیل ستادی برای آن گفته و نوشته شده، بنابراین، واجد صفت پیشتازی و فضل سبق است.
استقلال فرهنگی/ خط امام/ فرهنگ یا انقلاب فرهنگی/ ارتش و انقلاب فرهنگی/ هنر و فرهنگ در اسلام و انقلاب/ رسالت فرهنگیان در انقلاب فرهنگی/ رسالت ها، روشنفکران- روحانیون/ فرهنگ استقلال/ و «در تدارک کارزار انقلاب فرهنگی»، بخش هایی از عناوین فهرست کتاب را تشکیل می دهند.
از چشم برادر
نوشته: شمس آل احمد. چاپ اول، قم، انتشارات کتاب سعدی، 1369، 575ص، وزیری.
از چشم برادر، کتابی است خوش پرداخت، جذاب، پُروپیمان و در یازده بخش با 78 عکس و طرح و سند و در معرفی هرآنچه به نوعی به زندگی و مرگ زنده یاد جلال آل احمد مربوط می شود. از خاندان و خانواده تا تولد و نشو و نما، آثار و آراء، سیر و سلوک، القاب، پاتوق ها و نیز نظریاتی در باره شیوه نویسندگی جلال و سرانجام، مزار و وصیت آن عزیز.
شمس، کتاب خویش را از مرگ جلال آغاز کرده است، آیا به این خاطر که مرگ آن بزرگ سر آغاز زندگی و تولد دوباره او در ذهن و زبان همه مردم ایران بود؟ یا به این جهت که مرگ جلال را مشکوک یافته و با توجه به مشاهدات خود و روایاتی که از دیگران شنیده، به این نتیجه رسیده که عوامل رژیم با نقشه ای حساب شده جلال را به اسالم کشانده و با طرح توطئه ای، او را کشته اند. فرضیه ای که دیگران برای ابطالش، دلیلی ندارند. بخش دهم کتاب «پراکنده ها»، به پنج مصاحبه نویسنده با نشریاتی چون: امید ایران، جوانان، میزان، کیهان فرهنگی، کیهان هوایی و سوره در سال های 58 تا 68 اختصاص یافته است.
در همین بخش، مقدمه شمس بر کتاب «سفر به ولایت عزرائیل» اثر جلال آل احمد نیز آمده است. در بخش پایانی کتاب (حسن ختام)، نظریات امام خمینی(ره)، آیت الله خامنه ای، آیت الله طالقانی، دکتر شریعتی و مهندس بازرگان در باره جلال آل احمد آمده است. متأسفانه مواردی از سهو و خطا بویژه در باره نام اشخاص و تاریخ وقایع مهم نیز در کتاب راه یافته، که شایسته است در چاپهای بعدی کتاب اصلاح شود. مثلاً تاریخ شهادت سه دانشجوی دانشگاه تهران «بزرگنیا، قندچی و شریعت رضوی» هنگام ورود نیکسون به ایران در سال 1334، به اشتباه 1339 ذکر شده است (ص 98)، مدت زندانی شدن آیت الله طالقانی در رژیم پهلوی، نادرست است. برخی برداشت ها و تفسیرهای نویسنده از وقایع سیاسی دهه چهل، بویژه در باره قتل منصور (ص 102)، نیز به کلی اشتباه و به دور از واقعیت است. علی رغم این گونه سهوها و برداشت ها، ما نیز با خانم دکتر سیمین دانشور هم عقیده ایم که «از چشم برادر» کتاب مهمی است. هرکس هر روزگاری بخواهد در باره جلال تحقیقی بکند، ناگزیر بایستی به این کتاب رجوع کند و چه کسی نزدیکتر از برادر به برادر»، آن هم برادری که سایه وار در کنار برادر 30 سال زندگی کرده و پا به پای جلال سفرها رفته و پیوسته، چشم به جلال داشته است.
سیر و سلوک
نوشته: شمس آل احمد. چاپ اول، تهران، انتشارات برگ، 1369، 457ص، رقعی.
سیر و سلوک، سفرنامه استاد شمس آل احمد به آلمان و اسپانیا در شهریور و مهر 1364 است.
نویسنده در مقدمه کتاب شرح می دهد که این سفرنامه، جلد دوم و سومی هم دارد که به ترتیب به نیکاراگوا و کوبا اختصاص یافته است؛ اما این هر دو اثر را در بازار کتاب و کتابخانه ها و حتی نزد نویسنده نیز نیافتیم! کتاب از سه بخش مجزا تشکیل شده است: ایران، آلمان و اسپانیا. شمس آل احمد در این اثر، 80 صفحه از مطالب کتاب را به ایران، 80 صفحه به آلمان و 234 صفحه باقی مانده را به گزارش اسپانیا اختصاص داده است.
در بخش نخست، به تفصیل از علت تأخیر پنج ساله در چاپ و انتشار کتاب، بانیان و مشوقان سفر و همچنین، از بهانه، انگیزه و اسباب سفر صحبت شده و در ادامه، از مراسم خداحافظی نویسنده با خانواده و در نهایت، از «وصیت نامه» به بازماندگان سخن رفته است: «من مسلمان زاده ام و شیعه. پدربزرگ، پدر و برادر بزرگم روحانی بودند... تمنا دارم هرکجا بدل به جسد شدم، با ادب شیعیان، دفنم کنند. همه پهنه زمین را مقدس می دانم. همه جا خاک است و انسان خاکی است... اما اصرار دارم به سبک پدرم، کفن و دفن شوم. برای خودم دو تن را وصی قرار می دهم: 1-سیدمحمود دعایی را... 2-سودابه اسماعیلی (فرشته آل احمد) عیالم را که او، هم همکارم بوده و هم مرا بیست و اندسال تحمل کرده و چهار فرزند برایم آورد. همه شان به اندام سلامت. امید که به ذهن و عقل و دین هم سلامت باشند. این دو تن، هرچه صلاح بدانند با توجه به موازین شرعی عمل کنند.»، استاد شمس در همین مقدمه توضیح می دهد که بانی ریالی سفر، حجت الاسلام دعایی و بانی ارزی آن حجت الاسلام سیدمحمد خاتمی، وزیر ارشاد و سرپرست مؤسسه کیهان در آن روزگار بوده اند. در یادداشت های سفر به آلمان، بیشتر به مسایل حاشیه ای سفر پرداخته شده است. نویسنده در همان لحظات آغاز پیاده شدن از هواپیما، در فرودگاه فرانکفورت، به توضیح احساسش از آن لحظه می پردازد و به یاد می آورد که سی و اند سال پیش از آن تاریخ، خسته از تدریس سه ساله در قزوین، پنج ماهی به آلمان رفته تا دکترای فلسفه اش را بگیرد، حتی در کلاس زبان آلمانی هم ثبت نام می کند و به تقاضای کمپانی فیلمبرداری (اوفا)، به عنوان کمک فیلمبردار استخدام می شود و از «بن» به «دوسلدروف» و سپس به «برلین» می رود، اما پس از احساس تحقیر شدن توسط آلمان ها، به ایران باز می گردد. توصیف دردسرهای فرودگاه فرانکفورت و همچنین دیدار از نمایشگاه خودرو، بخش های دیگری از سفرنامه آلمان راتشکیل می دهند.
سفر به اسپانیا برای نویسنده امکاناتی فراهم آورده که او با توجه مطالعات خود و نیز با عنایت به سابقه درخشان تمدن اسلامی در اسپانیا، درباره معماری، شهرسازی، بازی ها، ورزش ها، فرهنگ و علایق مردم آن سامان به صورتی مشروح تر بحث و اظهارنظر کند و خواننده با لحنی شیرین و طنزی ویژه، به دیدار یکی از پرجاذبه ترین کشورهای توریستی جهان بپرد.