ماهان شبکه ایرانیان

هرار; پایگاه جهاد و مرکز نشر اسلام در افریقا

شهر هرار در قرن اول میلادی بنیاد نهاده شده و از قدیمترین شهرهای اتیوپی محسوب می شود. این شهر مرکز بزرگترین استان کشور است که به همین نام خوانده می شود

آدیس آبابا - 1371

تاریخچه شهر هرار

شهر هرار در قرن اول میلادی بنیاد نهاده شده و از قدیمترین شهرهای اتیوپی محسوب می شود. این شهر مرکز بزرگترین استان کشور است که به همین نام خوانده می شود. دیوار بزرگی به منظور دفاع از شهر بر گرد آن ساخته شده است و شهر جدید گرداگرد شهر قدیمی و در اطراف دیوار شهر و دروازه ها گسترش یافته است. از نظر جغرافیایی، هراردر شرق اتیوپی و در فلات سومالی یا دشت هرار قرار گرفته و این دشت حاصلخیز و ارتفاعات آن در شمال شرقی دره اصلی رود شبیلی (Shebele) قرار دارد و ارتفاع آن از سطح دریا در حدود هزار متر است. زمینهای حاصلخیز هرار از بهترین زمینهای زراعی اتیوپی است و مرغوبترین قهوه از آن به دست می آید.

نواحی جنوبی این دشت هرار را صحرا تشکیل می دهد و عشایر سومالی که شغل آنان دامپروری است در آن زندگی می کنند. فقط در نواحی مرتفع این دشت که شهر هرار را محاصره کرده اند، مردم هراری، ارومو و آرگوبا را قادر می سازد که به کشاورزی بپردازند. کشت آبی در مناطق پست رواج دارد و این امکان را می دهد که به کشت سبزی و صیفی بپردازند. در داخل شهر دسته هایی از آمهارا، ارومو، سومالی و عرب نیز زندگی می کنند.

هرار به عنوان یک مرکز تجاری و دارای زندگی شهرنشینی از دیرباز مطرح بوده و همسنگ آن در اتیوپی وجود نداشته است. مردمی که این شهر را بنیاد نهاده اند با نام هراری معروف شدند و قبیله واحدی را تشکیل دادند. پسوند - eg - بر کلمه شهر دلالت دارد. به هر حال کلمه هرار و هراری نامی است که همگی کاربرد آن را ترجیح می دهند.

شهر هرار عمدة از قرون دهم و یازدهم اهمیت یافت زیرا از این تاریخ به صورت مرکزی برای تبلیغ و نشر اسلام در افریقا درآمد و روابط تجاری مهمی با دنیای اسلام برقرار کرد.

هرار در قرن 15 صددرصد مسلمان بود و تنها شهری بود که در دوره تسلط صلیبیان توانست مسلمان بماند. در قرن شانزدهم، با رهبری فرمانده بزرگ اسلام امام احمدبن ابراهیم (1) بر سه چهارم اتیوپی حکومت می کرد و توانست تمام دولتهای مسلمان اتیوپی را یکپارچه کند و سپس تمام کشور را زیر لوای اسلام متحد گرداند. به این ترتیب هرار مرکز و پایگاه جهاد و مبارزه علیه پادشاهی مسیحی غرب اتیوپی گردید. این مبارزات پر افتخار با فرماندهی سردار رشیدش حدود بیست سال به طول انجامید و مسلمانان در سال 1531 داوارو و شوآ و دو سال بعد امهرا و لاشا را تسخیر کردند و به عمر دولت مسیحی ابیسیا پایان دادند. و زود بود که از اتیوپی کشوری اسلامی با مرکزیت هرار ایجاد شود، ولی سرانجام در سال 1543 میلادی نیروهای پرتغالی به کمک پادشاه شکست خورده اتیوپی آمدند که به جزیره ای در دریاچه تانا (2) ( Tana) گریخته بود و در نبردی سخت و نابرابر سردار مسلمان به شهادت رسید.

اتیوپی از آن زمان به صورت دو کشور درآمد، کشوری اسلامی در جنوب به پایتختی هرار از سال 1520 و کشور کوچکتر مسیحی در شمال. و سپس در ساحل دریای سرخ مبارزه میان مسیحیان (پرتغالیها) و مسلمانان ادامه یافت.

پس از امام احمدبن ابراهیم، نوه وی جانشین او شد و شهر هرار را بازسازی کرد. دیوار فعلی شهر هرار به دست وی ساخته شده است. با وجود آن که در این دوره هرار از حالت تهاجمی، شکل تدافعی به خود گرفت، همچنان اهمیت خود را به عنوان مرکزی برای نشر اسلام حفظ کرد. در قرن نوزدهم برتون (3) (Burton) اولین اروپایی بود که در چهره یک بازرگان ترک به شهر هرار وارد شد. به دنبال وی شاعر فرانسوی ریمباد (Rimbaue) در سال 1880 میلادی برای شناسایی این شهر به هرار آمد. خانه اسرارآمیز وی با شیشه های رنگی اش هنوز برپای ایستاده است.

در آخرین دهه قرن نوزدهم میلادی بسیاری از ایالتهای خودمختار و نیمه مستقل در فلات اتیوپی، تحت حاکمیت دولت مرکزی اتیوپی درآمدند. پس از کشته شدن یوحنای چهارم (1889-1868) در نبردی علیه نیروهای محمد احمد بن عبدالله معروف به مهدی در متامر، منلیک دوم پادشاه شوآ (1889-1865) خود را شاه شاهان اتیوپی خواند. وی در سال 1886 به عنوان پادشاه شوآ، هرار را ضمیمه قلمرو خود کرد و راس ماکنون (Ras Makennon) را به سمت فرماندار و حاکم هرار تعیین نمود. فرزند همین فرماندار راس تافری در سال 1932 پادشاه اتیوپی گردید و به هایله سلاسی معروف گشت.

به این ترتیب آخرین بداقبالی هنگامی نصیب مسلمانان گردید که هرار، پایتخت آنان در1887 به دست مسیحیان اتیوپی اشغال شد و کشور مسلمانان از میان رفت. مسجد اصلی پایتخت تبدیل به کلیسا شد که هنوز چنین است و جمعیت مسلمانان عملا برده گشتند.

ویژگیهای تاریخی و فرهنگی

در منشا و ریشه مردم هرار و مهاجرت و سکونت آنان در جنوب شرقی اتیوپی اندکی ابهام وجود دارد. برخی تاسیس هرار را به عنوان یکی از مستعمرات از مهاجران عرب حضرموت در جنوب جزیرة العرب و در حدود قرن هفدهم میلادی دانسته اند. در حالی که دیگران برآنند که در حدود هزار تا چهارصد سال قبل از میلاد، مجموعه ای مهاجرنشین از سامیان در هرار سکونت گزیدند و برخی از آنها در منطقه ای که اینک سرزمین گوراگی (Gurage) نامیده می شود اسکان یافتند. به هر حال، هیچ یک از این دو نظریه تلاش نمی کند که منشا هراریها را با سامیان شمالی مربوط سازد که مردم حبشه را پس از سقوط امپراتوری آکسوم در قرن هفتم میلادی تشکیل دادند.

به موجب داستانی که خود هراریها نقل می کنند، شهر هرار از به هم پیوستن هفت روستای مستقل به وجود آمده است. چه از نظر سیاسی و چه از نظر نظامی این شهر از اواسط قرن سیزدهم میلادی اهمیت فوق العاده ای یافت. زیرا اسلام از این نقطه در بین مسیحیان اتیوپی به سرعت در حال گسترش بود. وحدت و یگانگی فیزیکی روستاهای تشکیل دهنده هرار که خود هراریها بعضا از آن به عنوان قبایل یاد می کنند; منجر به تاسیس سلسله ای از حکومتهای سیاسی گردید. برخی از این امیرها بشدت چهره مذهبی داشتند و علاوه بر رهبری سیاسی و نظامی، رهبری مذهبی مردم را نیز عهده دار بودند. قبرهای آنان امروزه مزارهایی مقدس و مورد احترام و زیارتگاههای مردم هستند. در میان شخصیتهای مذهبی شیخ اباذر در زندگی مذهبی مردم هرار موقعیت مهمی دارد و هرار به شهر اباذر شهرت یافته است. مزار این عالم مذهبی و رهبر دینی که به شیخ عمر اباذر البکری معروف شده است، در قسمت جنوبی شهر نزدیک باب السلام قرار دارد. وی یکی از نخستین مبلغان اسلام در منطقه هرار بوده است. همچنین در سال 1340 میلادی در اثر تبلیغات شیخ جمعیت کثیری از مسیحیان به اسلام گرویدند. ترمینیگام (Islam in Ethiopia) برای سقوط قدرت اسلام در هرار دو علت عمده ذکر می کند: نخست علت درونی به این معنا که جناح محبوب یعنی امیران و فرماندهان نظامی و جهادگران مسلمان با جناح تجار و ثروتمندان که خواهان صلح و ثبات بودند، در تعارض قرار داشتند. عامل خارجی آن نیز طمع ورزی گالاهای جنوب برای تصرف و تملک این سرزمین ذکر شده است. لذا پس از حمله نوربن مجاهد به اتیوپی در سال 1550 میلادی، شهر هرار مورد هجوم و غارت قرار گرفت; زیرا نیروی دفاعی لازم در شهر وجود نداشت. همچنین پس از این غارت توسط گالاها، سه سال پیاپی قحطی پدید آمد. نوربن مجاهد نیز به علت بیماری وفات کرد (68-1567) پس از وی یکی از برده های سابقش به نام امیرعثمان به جانشینی وی رسید، ولی عمر سیاسی وی کوتاه بود. در سال 1569 طلحه فرزند وزیر عباس که قصد داشت سلطان نشینی ازمجموعه شهرهای داوارو و فتاجار و باله تاسیس کند، شورش نظامی موفقی را علیه حزب قدرتمند و سرمایه دار حاکم رهبری کرد، و اولین امیری بود که به عنوان سلطان انتخاب گردید. دو سال بعد حزب نظامی گرا طلحه را به علت قصور و کوتاهی در رهبری جهاد مورد اعتراض قرار داد، و ناصر فرزند عثمان به نام محمد چهارم قدرت را به دست گرفت. در سال 1577 میلادی فرزند طلحه به قدرت رسید و جهادی ناموفق را علیه صلیبیان غرب اتیوپی رهبری کرد. نبرد سرنوشت ساز در سال 1577 در دشت وابی شبله روی داد که منجر به شکست و سرانجام اسارت و کشته شدن محمد گردید. با وجود این، هرار همچنان مستقل باقی ماند. در سال 1855 که ریچاربرتون از آن دیدن کرده است امیر احمدبن ابی بکر بر آن حکومت می کرد. وی در سال 1866 درگذشت. در سال 1875 رئوف پاشا هرار را به قلمرو خود اضافه کرد و به استقلال هرار پایان داد. پیش از آن که مصریها هرار را ترک گویند، در سالهای 85-1884 سلسله جدیدی با نام عبدالله بن محمدبن علی عبدالشکور به قدرت رسید. این سلسله نیز یک سال بعد در سال 1886 به دست منلیک دوم سقوط کرد و هرار حت حاکمیت اتیوپی درآمد.

زبان

زبان هراری در دسته بندی زبان شناسی به گروههای جنوبی اتیوپی تعلق دارد. از نظر تاریخی سیدامو (Sidamo) بر زبان هراری بیش از زبان ارومو تاثیر داشته است و این موضوع در فرهنگ لغات و حروف ربط کاملا مشهود است که عمدة از زبان عربی و نیز از امهری اخذ شده اند. برای زبان هراری الفبای خاصی وجود ندارد و آنچه به عنوان فرهنگ هراری ذکر می شود، بیشتر سرودها و حقوق و فقه اسلامی است که به زبان و الفبای عربی نوشته می شود.

دین و مذهب

هرار مهمترین مرکز نشر اسلام در شرق آفریقا بوده و از این شهر تبلیغات اسلامی منشا گرفته است. افراد غیر مسلمان حق ورود به شهر را نداشته اند و غیر از ورود مخفیانه برتون در چهره بازرگان ترک، تا دوره تسلط مصریان هرار از نظر اروپاییها دست نیافتنی بوده است.

شیخ ابوزهرابی از مشایخ بزرگ هرار، به سال 1430 فعالانه اسلام را در هرار ترویج کرد و به همین دلیل گفته شده که هراریان در قرن پانزدهم به اسلام گرویدند. با وجود این که از زمان افول قدرت سیاسی اسلام در هرار (قرن هفدهم میلادی) چندین قرن می گذرد ولی نفوذ معنوی و فعالیتهای تبلیغی و فرهنگی آن در جنوب اتیوپی و به خصوص در بین گالاها (Gallas) استمرار داشته است. هرار تنها شهری بود که در دوران طولانی حاکمیت صلیبیان متعصب وانست یکی از مراکز اسلامی باقی بماند و هنرهای اسلامی، تعلیمات و آموزشهای قرآن در آن ادامه یابد. غیر از یک بخش از هرار که پیرو مذهب حنفی هستند، سایر بخشها را پیروان مذهب شافعی تشکیل می دهند. در دعاوی و مرافعه های میان هراریها، بر طبق شریعت و فقه اسلامی فصل خصومت می شود. در حالی که در مرافعه با پیروان سایر ادیان قاضی بر طبق حقوق عرفی حکم می کند. از نظر گرایشهای مذهبی هراریها به تصوف گرایش دارند و از پیروان فرقه قادریه هستند. گفته می شود که این طریقه توسط شخصی به نام ابوبکر بن عبدالله و در اواخر قرن سیزدهم به هرار راه یافت و بسرعت توسط امرای حاکم به صورت نیمه رسمی درآمد. در عین حال برطبق ادعای تری مینگام منعی وجود ندارد که از اوراد، ادعیه و اشعار سایر فرقه ها مانند فرقه تیجانیه نیز استفاده نمایند. تحت ارشادهای امیر عبدالشکور (94-1783)، هراریها بر مزار شیخ حسین بالیاله، با نام و به یاد شیخ عبدالقادر گیلانی - مؤسس این فرقه - در جلگه، گوبا (Goba) و در نزدیکی رود شبیلی مسجدی بنا کردند.

در مدفن مشایخ هرار که به علت فداکاریهای نظامی و تلاشهای پی گیر مذهبی معروف شده اند، در مقابل هر یک از دروازه های معروف شهر مقبره هایی ساخته اند. مهمترین آنان امیر نوربن مجاهد و شیخ عمر اباذر البکری هستند. امیر نور پس از شهادت امام احمدبن ابراهیم به بازسازی شهر پرداخت و فرهنگ اسلامی را احیا کرد.

مزار وی در نزدیکی باب الفتح واقع شده است. مزار شیخ عمر اباذر در نزدیکی باب السلام است و در نزدیکی باب النصر نیز مقبره شیخ ابراهیم ابوزهرابی قرار دارد.

دفاع از شهر

دیوار سنگی که به دور شهر هرار کشیده شده است، نوعی سیستم دفاعی برای مرکز این امیرنشین محسوب می شده است. برای ورود به شهر پنج دروازه به فواصل معین نصب شده و در زمان تسلط حکومت مرکزی اتیوپی دو دروازه دیگر بر آنها افزوده شده است. نگهبانانی بر دروازه شهر قرار داشتند که هر سحرگاه دروازه را می گشودند و شب هنگام آنها را می بستند. پس از بسته شدن دروازه ها آمد و شد امکان نداشت و کلید آنها به امیر تحویل می گردید.

در کنار هر دروازه اتاق کوچکی وجود داشته که در واقع دفتر اخذ مالیات از کاروانهای تجاری بوده است. اصول حفاظتی و امنیتی بشدت اعمال می گردید و افراد غیر مسلمان حق ورود به شهر را نداشتند. در سال 1874 مصریان راه را برای اروپاییان گشودند. در قسمتی از پایه های دیوار، سوراخهایی وجود دارد که امروز نیز مورد استفاده هستند و فاضلاب و آبهای زاید توسط آنها از سطح شهر به خارج هدایت می شود. در سال 1875 دیوار و دروازه ها توسط مصریان (84-1875) و پس از آن توسط ایتالیاییها (41-1936) و نیز ساکنان شهر تعمیر و بازسازی شده است.

نام دروازه ها

هر یک از دروازه ها نام خاصی دارد که از نظر تاریخی و مذهبی بر معنایی دلالت می کند.

1 - دروازه شمالی (باب الفتح): نام محلی آن Assum bari است. از این دروازه آب آشامیدنی شهر فراهم می شده است و نام محلی آن همین معنا را می رساند. در حالی که به گفته برتون بدان سبب این نام را گرفته که در مقابل آکسوم قرار دارد.

2 - دروازه جنوبی (باب الحکمه): نام محلی آن Badru Bari به معنای دروازه بدر است و یادآور جنگ بدر می باشد.

3 - دروازه جنوب شرقی: نام عربی آن باب السلام است.

4 - دروازه شرقی: نام عربی آن باب الرحمه و نام محلی آن Argob bari است.

5 - دروازه غربی: نام عربی آن باب النصر و نام محلی آن Asmddin bari است.

چنانچه ذکر شد پاسداری از دروازه ها به دلایل امنیتی اعمال می شد و حتی پس از ضمیمه شدن هرار به حکومت مرکزی اتیوپی نیز به دلایل اقتصادی نگهبانی از دروازه ها تا سال 1930 ادامه یافت.

ساختارهای اقتصادی

1 - کشاورزی

پیش از آن که در ابتدای قرن حاضر هراریها به تجارت روی آورند، مهمترین شغل آنان کشاورزی بود. کشاورزان هراری هنوز با استفاده از خیش به کشت غلات می پردازند و کشاورزی اعم از آبی و دیم رواج دارد. سیب زمینی، پیاز، سیر، فلفل، موز، پنبه، قهوه تنباکو و چات (4) - قات - در هرار کشت می شود. چات قبلا اختصاص به هرار داشت. ولی امروزه گالاها و آرگوبا نیز برای مصرف داخلی و صادرات به کشت آن می پردازند.

از نظر کشاورزی، هراریها فقط دو فصل از چهار فصل را می شناسند و سال را به دو فصل پر بارش و خشک تقسیم می کنند.

2 - زمین

کلیه زمینهای کشاورزی هرار، در خارج از دیوار شهر تا شعاع چند کیلومتر واقع شده است. منطقه کشاورزی به سه بخش جداگانه تقسیم می شود. در کمربند اول باغات قرار دارند که مانند حلقه ای سبز بر گرد شهر کشیده شده اند. پس از کمربند اول تا شعاع چندین کیلومتر منطقه کشاورزی ویژه هراریها قرار دارد و سرانجام در کمربند سوم منطقه کشاورزی گالاها قرار گرفته است. زمینهای این قسمت براساس سهام به کشاورزان اجاره داده می شود.

زمین و سایر اموال غیرمنقول که در داخل شهر و در کمربند اول قرار گرفته، به تملک افراد درآمده است. سند مالکیت، که توسط قاضی صادر می شود، سهم هر وارث را پس از فوت صاحب اصلی آن مشخص می کند. در دوران تسلط مصریان بر هرار، ثبت اراضی اجباری شد و سندهای جدیدی برای اراضی صادر گردید. در دست داشتن این سند برای انتقال آن لازم بود.

در دوران استقلال هرار از نظر تئوری اراضی واقع در آخرین کمربند کشاورزی به امیر تعلق داشت. وی حق داشت که آن را به هر کس که می خواست هبه کند. ولی معمولا زمینهای بزرگ به رؤسای قبایل و فرماندهان نظامی اعطا می گردید.

3 - تجارت

هرار از دیرباز به عنوان مرکز تجاری معروف بوده است. به علت موقعیت جغرافیایی و اهمیت سیاسی و مذهبی، راههای تجاری هرار با راههای تجاری به بازارهای آمهارا و گالا در ارتفاعات اتیوپی از یکسو، و بازرگانان عرب مقیم ساحل از سوی دیگر ارتباط می یافت. تجارت دو شکل کاملا مجرا داشت. تجارت خارجی که کالاها را از ساحل دریای سرخ به هرار وارد می کرد و تجارت داخلی که از راه شمال مبادلات تجاری هرار را با عوفات Ifat و آواسا Awasa ممکن می ساخت. در ناحیه جنوبی نیز با ایالتهای قدیمی مسلمان باله Bale و داورو Daworo مرتبط می کرد. راه تجاری دریایی نیز هرار را به تاژوره Tajura دونگاریت و زیله و بارباره Barbara متصل می کرد تا زنگبار و مگادیشو امتداد می یافت.

حفاظت کاروانهای تجاری در داخل هرار و حومه آن توسط امیران هرار صورت می گرفت و پس از آن گالاها و سومالیایی ها حمل بارها را تا رسیدن به ساحل نظارت و حفاظت می کردند.

روابط اجتماعی

1 - ازدواج

اساسی ترین واحد اجتماعی در جامعه هرار خانواده است که از پدر، همسر و پسران و دختران مجرد تشکیل می شود. نشانه هایی مبنی بر وجود واحدهای بزرگتر اجتماعی از قبیل کلان در جامعه هرار دیده نشده است.

پس از رسیدن پسر یا دختر به سن بلوغ (پسر در پانزده سالگی و دختر در دوازده سالگی) ازدواج در هر سنی امکان پذیر است. ولی معمولا پسر در هجده سالگی و دختر در پانزده سالگی آماده ازدواج محسوب می شوند. پسری که قبلا نامزدی برایش در نظر گرفته نشده است، دختر موردنظر خود را به والدینش معرفی می کند.

جشنهای عروسی و نیز مراسم مذهبی از قبیل عید عرفه، رمضان و مولدالنبی صلی الله علیه وآله معمولا زمان انتخاب نامزد برای پسران است. چنانچه رابطه خویشاوندی بین دختر و پسر وجود نداشته باشد، معمولا ابتدا عده ای از بزرگترهای فامیل به خواستگاری می روند. در دوره نامزدی که ممکن است تا سه سال به درازا بکشد، پسر و دختر هیچ گونه تماسی با یکدیگر ندارند و عدم رعایت این رسم ممکن است به قطع رابطه نامزدی بینجامد.

در مهمانی های مختلف که به مناسبت اعیاد مذهبی برگزار می شود، توسط نزدیکترین دوستان نامزدها هدایایی بین آن دو مبادله می شود. در عید عرفه لباس عروس برای فامیل داماد فرستاده می شود. این لباس همراه با مبلغی پول بازگردانده می شود. جشنهای مقدماتی ازدواج دو شب قبل از عروسی برای پسر و سه شب قبل از آن برای عروس برگزار می گردد. ولی امروزه به این رسم توجهی نمی شود.

2 - مراسم ازدواج

مراسم ازدواج در خانه پدر و مادر عروس برگزار می گردد. در مراسم عقد عده ای از بزرگسالان، قاضی را در خواندن خطبه عقد همراهی می کنند و به عنوان شاهد عقدنامه را امضا می نمایند. افرادی که از طرف داماد در این مراسم حضور دارند، جهیزیه را که شامل مقداری اثاث و لوازم زندگی است، تحویل می گیرند.

تنی چند از بهترین دوستان داماد، عروس را تا خانه بخت همراهی می کنند و در این مسیر روپوش نازکی صورت عروس را می پوشاند و چتری بر سرش نگاه داشته می شود و آوازه خوانی با تشریفات فراوان صورت می گیرد. وقتی به خانه داماد رسیدند، عروس را به محل مخصوص راهنمایی می کنند و همراهان سوره هایی از قرآن تلاوت می کنند. بطور کلی مردان هراری تک همسر هستند و داشتن چندین همسر اگر چه معنی ندارد، ولی خاص برخی از ثروتمندان است.

3 - ولادت و نامگذاری

بیشتر خانواده ها علاقه دارند که چندین فرزند داشته باشند. تولد فرزند چه پسر چه دختر جشن گرفته می شود و ولیمه داده می شود. در گذشته زنان در خانه خود و با کمک قابله وضع حمل می کردند. اگر وضع حمل سخت و دردزا بود شوهر به خواندن قرآن و دعاهای مخصوص می پرداخت تا زایمان آسان شود. ریختن ناگهانی آب به صورت زن باردار، یکی از شیوه هایی بود که توسط قابله ها در زایمانهای سخت مورد استفاده قرار می گرفت.

پس از تولد نوزاد، قابله وی را می شوید و با پارچه ای می پوشاند و به پدرش می سپارد. وی فرزندش را به حیاط خانه می آورد و بر سجاده قرار می دهد. سپس دعا می کند و اذان و اقامه در گوش نوزاد می خواند.

4 - ختنه

ختنه پسران و دختران یکی از رسوم رایج در هرار است. این عمل از روز تولد تا سن پانزده سالگی انجام می شود. روز موعود; پسر را صبح زود از خواب بیدار می کنند تا با آب سرد حمام کند. در همان هنگام، تعدادی از بستگان کودک دستها و پاهای وی را می گیرند و تکه نانی بر صورت او قرار می دهند. وقتی دلاک شروع به عمل می کند، به او می گویند که نان را گاز بگیرد.

پوستهای زاید همراه با دو عدد سکه در مدخل اتاق دفن می شود. مردان به وی پول هدیه می دهند و زنان گوشت و شیر برایش می آورند.

پی نوشتها و مآخذ

1- وی در بین مسیحیان به احمد چپ دست معروف است.

2- tana تانا یا تسانا، دریاچه ای به مساحت 3600 کیلومتر مربع، بزرگترین دریاچه حبشه... به نقل از دائرة المعارف مصاحب.

3- Burton سرریچارد فرانسیس برتن (90-1821) نویسنده، زبان شناس و پژوهشگر انگلیسی. با درآمدن به هیات مسلمانان به مکه و مدینه سفر کرد (1853) و با لباس عربی به حبشه (1856) در برزیل و افریقا پژوهشهایی کرد. گزارشهایی از مسافرتهای خود نوشت... به نقل از دائرة المعارف مصاحب.

4- چات گیاهی است حاوی نوعی ماده مخدر که جویدن ساقه آن نشئگی می آورد. استفاده از آن قبلا در بین صوفیان به منظور تمرکز بر وردی مخصوص صورت می گرفت و بخصوص در شبهای ماه رمضان برای حضور فعال در جلسات قرائت قرآن استفاده می شد. ولی امروزه در بین همه مردم اعم از مسلمان، مسیحی پیر، جوان، زن و مرد رواج یافته است.

منابع

1- ISLAM IN ETHIOPIA 1952 London Trimingham.

2 - PEOPLE OFTHE NORTH AFRICA 1955 Lewis I.M.

3- PROCEEDING OFTHE FIRST NATIONAL CONFERENCE OFETHIOPIAN STUDIES A SURVEY OFTHE HARAR WALL AND ITSGATES, ABDULLAHI M. A.  

4- CENTRAL ETHIOPIANS EAST AFRICAN STUEIES.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان
تبلیغات متنی