مقدمه مصحح
با این که حکیم متاله حضرت استاد سید جلال الدین آشتیانی دامت افاداته مقاله مبسوطی به عنوان مقدمه این کتاب (منهج الرشاد) مرقوم داشتند که در صدر کتاب قرار گرفت، و ملاحظه فرمودید، در عین حال مناسب دیده شد که حقیر هم به منظور بیشتر آشنا شدن با مؤلف (ملا نعیما رحمة الله علیه) پیشگفتاری شامل چند مطلب ارائه دهم.
مطلب یکم: همان طور که استاد آشتیانی دامت افاداته در مورد مرحوم ملانعیما و خاندان او گفته اند: «همه قبیله او عالمان دین بودند» و برای آشنایی با شرح حال این خاندان به مصادر زیر باید رجوع شود:
× مقدمه همین کتاب نوشته حضرت استاد آشتیانی دامت افاداته.
× مقدمه ایشان بر «اصل الاصول » ملانعیما در نوزده صفحه چاپ 1357.
× مقدمه ایشان بر «اصل الاصول » چاپ شده در جلد سوم منتخباتی از آثار حکماء الهی ایران در چهار صفحه.
× مقدمه آقایان محمد رضا عطائی قوچانی، محمدرضا هادی نیکی و محمد حسن نصیری (نصیر الاسلام) بر «منهج الرشاد» در بیست صفحه.
× اعلام الشیعه علامه طهرانی سده یازدهم و دوازدهم ذیل عنوان های طالقانی، برغانی و احیانا قزوینی.
× اعیان الشیعه سید محسن امین جلد47، ص 101 چاپ قدیم و ج 10، ص 81 چاپ جدید.
× امل الآمل شیخ حر عاملی جلد دوم ذیل عنوان طالقانی.
× ریاض العلماء افندی اصفهانی جلد پنجم ذیل عنوان طالقانی.
× الذریعه علامه طهرانی جلدهای:6 و 11 و 15 و16 و17 و26. (تالیفات ملانعیما).
× مینودر یا باب الجنة قزوین تالیف سید محمد علی گلریز چاپ دوم (فصل خاندان ها).
× دائرة المعارف تشیع جلد اول در ذیل «آل طالقانی »، «آل حکمی » و «آل برغانی ».
× فهرست نسخه های خطی کتابخانه مجلس شورا جلد پنجم و نوزدهم (اصل الاصول و منهج الرشاد).
× فهرست نسخه های خطی کتابخانه آیة الله مرعشی (قم) جلد ششم و هفدهم (حدوث العالم و عروة الوثقی).
× فهرست نسخه های خطی کتابخانه مدرسه مروی طهران (منهج الرشاد، حدوث العالم و تنقیح المرام).
× مجله حوزه شماره 58، مقاله مدرسه فلسفی قزوین.
× مجله آیینه پژوهش شماره 15، مقاله ملانعیما و منهج الرشاد.
× مجله پیام حوزه، شماره 14، مقاله «ملا نعیمای طالقانی و خاندان او».
× مقدمه کتاب «موسوعة البرغانی فی فقه الشیعه » نوشته حضرت آقای عبدالحسین صالحی.
× المآثر و الاثار اعتماد السلطنه.
× تلامیذ العلامة المجلسی، تالیف آقای حسینی اشکوری، ذیل طالقانی.
× زندگی نامه علامه مجلسی تالیف مرحوم آقای مهدوی ذیل شاگردان علامه مجلسی.
مطلب دوم: جد دوم ملا نعیما، مرحوم ملا محمد کاظم طالقانی است که شیخ حر عاملی (ره) در امل الآمل 2/295 وی را چنین یاد کرده است:
مولانا محمد کاظم الطالقانی اصلا القزوینی مسکنا من الافاضل المعاصرین کان مدرسا فی مدرسة النواب فی قزوین. مات فی المحرم سنة 1094.
همین عبارت در ریاض العلماء 5/153 و اعلام الشیعه قرن یازدهم ص 463 به نقل از امل الآمل نیز آمده است.
و در مقدمه کتاب موسوعة البرغانی از علامه طهرانی نقل شده: شیخ حر عاملی با کلمه «مولانا» افرادی مانند ملا محمد تقی مجلسی و ملا محمد صالح مازندرانی را یاد می کند که هم سنشان و هم شان و شهرتشان از او بیشتر است. علاوه بر این در این جا با جمله «من الفضلاء» توصیف نکرده، بلکه گفته است: «من الافاضل ».
جد اول ملا نعیما، مرحوم ملا محمد جعفر طالقانی ملقب به فرشته است. علامه مجلسی رضوان الله تعالی علیه در اجازه ای که برای ایشان نوشته، وی را چنین معرفی کرده است:
المولی الاولی، الفاضل الکامل، الصالح التقی الزکی الالمعی مولانا محمد جعفر الطالقانی خلف المولی المبرور المغفور مولانا محمد کاظم الطالقانی.
تاریخ این اجازه 1095 و تاریخ فوت آن مرحوم 1133 و مدفن او در طالقان زیارتگاه اهالی آن جاست. (1)
حضرت آقای عبدالحسین صالحی می نویسد:
کتاب «اشتراط الحس فی الشهادة » از آثار بی نظیر اوست که در کیفیت شهادت افراد نابینا و ناشنوا نگاشته، و تعمق او را در مسائل عقلانیه می رساند. او در این کتاب فقه را با مسائل فلسفی عجین نموده است. حواشی بر کتب فلسفی و رسائل حکمی از آثار دیگر اوست. (2)
در قزوین مدرسه ای هم با نام مدرسه ملا محمد جعفر طالقانی بوده که بعدها به مدرسه حسن خان معروف شده است.
پدر ملا نعیما، ملا محمد تقی طالقانی (ره) از شاگردان میرزا حسن بن ملا عبدالرزاق لاهیجی است (3) . در مقدمه موسوعة البرغانی آمده:
«هو من اکابر علماء الامامیة و مراجع التقلید و من مؤلفاته غایة المرام فی شرح شرائع الاسلام ».
در اعلام الشیعة قرن دوازدهم ص 117، تاریخ وفات او 1161 ثبت شده است.
برادر ملا نعیما، ملا محمد، مشهور به ملائکه متوفای 1200 می باشد. وی پدر ملا محمد تقی برغانی معروف به شهید ثالث و ملا علی برغانی و ملا محمد صالح برغانی مؤلف کتاب عظیم «غنیمة المعاد فی شرح الارشاد» است که به نام «موسوعة البرغانی » بخشی از آن در چند جلد چاپ شده است.
از تالیفات او «تحفة الابرار» در تفسیر قرآن است و او اولین کسی است از این خاندان که به برغانی معروف شده و مدفن او هم در برغان است. (4)
برادر دیگر ملا نعیما، ملا محمد جعفر طالقانی پدر ملا آقا قزوینی مشهور به حکمی، و وی پدر شیخ احمد حکمی است. شیخ احمد متوفای حدود 1340 از زعمای علمای قزوین و رهبران مشروطه بود. ملا آقا متوفای 1285، و بخشی از خاندان حکمی قزوین به او منسوبند. (5)
اعتماد السلطنه درباره او می نویسد:
آخوند ملا آقای حکمی قزوینی از فحول فلاسفه اسلام است، صدرالدین عصر خود بود، طالبین علوم عقلانیه از اقصی بلاد ایران به آستان وی می رسیدند و می بوسیدند. مرحوم آقا رضاقلی قزوینی در حضرت آن حکیم بزرگوار پرورش یافت که شهره شهرها شد. (6)
فرزند ملا نعیما، ملا محمد تقی طالقانی (ره) همنام جد خویش است در مقدمه موسوعة البرغانی آمده:
«هو حکیم، فیلسوف، زعیم و رئیس، من اکابر علماء عصره، وله رسالة فی صلاة المسافر و رسالة فی الرضاع و غیرها.»
ملا یوسف نوه ملا نعیما، متوفای حدود 1261 فرزند ملا محمد تقی فرزند ملا نعیما، از حکمای قرن سیزدهم و مدرس حکمت در مدرسه صالحیه قزوین بوده است. وی اولین شخصی است که از این خاندان به حکمی شهرت یافت و شهرت وی عنوان خاندان او گشت. از آثار او حواشی بر اسفار ملا صدرا (ره) است. (7)
اعتماد السلطنة درباره او می نویسد:
در دارالسلطنه قزوین اولین استاد کتب حکمت متعالیه بود و افاضل طلبه علوم عقلانیه را این بزرگوار تربیت می فرمود. در زهد و عبادت تالی نداشت. (8)
نبیره ملا نعیما، فرزند ملا یوسف، شیخ احمد حکمی هم از علمای قزوین بوده است . (9)
استاد آشتیانی نوشته اند در بین احفاد ملا نعیما که اکنون به نعمیایی شهرت دارند اهل فضل بسیار، و اغلب از ارباب ذوقند.
این بود شرح کوتاهی از زندگی پدران، برادران و اولاد و احفاد مرحوم ملا نعیما، که همه از علما و حکما و ارباب فضل بوده، و به طالقانی و برغانی و حکمی و نعیمایی مشهور بوده و هستند.
مطلب سوم: اما شرح حال خود ملا نعیما. متاسفانه از تاریخ تولد و و فات، و نیز از اساتید و شاگردان، و محل دفن او اطلاع دقیق و مستند در دست نیست.
از این که نسخه ای از حاشیه دوانی بر شرح مطالع و بر حاشیه میر سید شریف بر آن به خط ملا نعیما با تاریخ کتابت 1115 در کتابخانه مجدالدین نصیری (تهران) بوده است ، (10) می توانیم حدس بزنیم که تاریخ تولد او قبل از سال 1000 می باشد.
تاریخ پایان تالیف کتاب «العروة الوثقی » او 1158 می باشد. (11) پس تا این تاریخ در حال حیات بوده است، اما تاریخ دقیق وفات او شاید همان حدود 1180 باشد که در مقدمه موسوعة البرغانی و نوشته آقای صالحی در مجله حوزه ثبت گردیده است و این تاریخ با تاریخ وفات پدر او که 1161 می باشد تناسب دارد، گرچه تاریخ وفات پدر او را1186 و1189 هم نوشته اند؟ (12) که بنابراین باید وی لااقل حدود صد و بیست سال عمر کرده باشد.
اما در مورد اساتید ملانعیما، حضرت استاد آشتیانی و حضرت آقای صالحی نوشته اند: در قزوین از محضر پدرش، و سپس سالها در اصفهان از ملا محمد صادق اردستانی متوفای 1134، و فاضل هندی متوفای 1137، بهره برده است.
وی هنگام حمله افغان به اصفهان به قم هجرت کرده و کتاب اصل الاصول او در قم در سال 1135 تالیف شده است و سپس به قزوین و طالقان رفته و رساله حدوث العالم را در قزوین نگاشته است.
صاحب اعیان الشیعه (حتما به استناد نسخه ای که دیده بود وبعدا یاد خواهد شد) او را به عبارت محمد نعیم بن محمد تقی المشهور بالعرفی الطالقانی معرفی کرده و نیز خود ملا نعیما در آغاز نسخه «اصل الاصول » خود نوشته است: لکاتبه و مالکه و مؤلفه و واقفه ملانعیما معروف به عرفی طالقانی. (13)
از این دو عبارت شاید استفاده شود که وی طبع شعر داشته و عرفی تخلص اوست، اما هنوز شعری از ایشان ندیده ایم.
درباره مدفن او، در مقدمه حضرت استاد آشتیانی می خوانیم:
ملا نعیما هرگز شخصیتی ناشناخته نبوده، بلکه از مشاهیر علما است و قبر او بین نور و طالقان ضریح دارد و مطاف اهل دل است.
مطلب چهارم: آنچه از تالیفات مرحوم ملا نعیما در حد اطلاع و تتبع ما در فهارس و غیر آن علاوه بر منهج الرشاد آمده است به این شرح می باشد:
1 - رساله اصل الاصول. تاریخ تالیف: 1235. سه نسخه از این رساله در جلد پنجم فهرست کتابهای خطی مجلس شورا،و یک نسخه در فهرست کتابهای خطی مدرسه مروی تهران، و دو نسخه در ذریعه جلد26 معرفی شده، و نسخه دیگری را که از روی نسخه اصل مورخ 1136 نوشته شده بود، علامه طهرانی نزد مرحوم شیخ اسدالله دهاقانی (معروف به اسماعیلیان مؤلف فهارس شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید چاپ قم) دیده است.
رساله اصل الاصول با تصحیح و مقدمه و پاورقی های حضرت استاد آشتیانی به دو صورت سالها قبل منتشر شده است. در فهرست نسخه های خطی مجلس شورا ج 19، ص 360 واعلام الشیعه قرن 12، ص 790 رساله ای ناقص به عنوان رسالة فی الوجود از ملانعیما معرفی شده است که با تطبیق سرآغاز آن با سرآغاز رساله اصل الاصول معلوم شد این رساله ناقص نسخه ای دیگر از اصل الاصول است. بنابراین تاکنون هشت نسخه از این رساله شناسایی شده است.
2 - فصل الخطاب فی تحقیق الصواب. رساله ای است پیرامون قضاء و قدر. نسخه ای از آن در کتابخانه مجلس شورا موجود است. به ذریعه 16/230 رجوع شود.
3 - حدوث العالم. این رساله در سال 1136 در قزوین و طالقان تالیف شده، و دارای مقدمه و سه فصل و خاتمه است. (14) نسخه ای از این رساله در کتابخانه آیة الله مرعشی در 300 صفحه (15) و نسخه دیگر در کتابخانه مدرسه مروی تهران موجود است . (16)
4 - تنقیح المرام فی شرح تهذیب الاحکام. یک جلد از آن شامل باب حیض تا پایان تیمم در سیصد صفحه رحلی به خط مؤلف در کتابخانه مدرسه مروی تهران موجود است. تاریخ تالیف:1147. (17)
5 - العروة الوثقی فی امامة ائمة الهدی. نسخه ای از این کتاب در کتابخانه آیة الله مرعشی موجود است، (18) دارای مقدمه و پنج باب در 500 صفحه، تاریخ تالیف: 1158.
6 - رسالة فی جریان التشکیک فی العرضیات و الذاتیات. از این رساله در پایان مقدمه رساله اصل الاصول یاد کرده است . (19)
7 - الحواشی علی شرح الاشارات. از این کتاب نیز در اواخر مقدمه رساله اصل الاصول یاد کرده است (20)
8 - الحاشیة علی الحاشیة للدوانی علی حاشیة المیر السید الشریف علی شرح المطالع. صاحب اعیان الشیعة نسخه ای از این کتاب را در کرمانشاه دیده است، تاریخ تالیف:1123. (21)
9 - رسالة فی العلم. این رساله ضمیمه نسخه اصل الاصول ملا نعیما در کتابخانه مدرسه آیة الله بروجردی در نجف بوده است و صاحب ذریعه احتمال داده که این رساله هم تالیف ملانعیما باشد. (22)
10 - ملا نعیما در رساله اصل الاصول وعده داده است که رساله ای پیرامون مساله صدور کثیر از واحد بنویسد. (23)
مطلب پنجم: منهج الرشاد فی معرفة المعاد یکی از مهم ترین کتابهایی است که پیرامون معاد و اثبات معاد جسمانی نگاشته شده. استاد سید جلال الدین آشتیانی دامت افاداته در مورد آن در نامه ای چنین مرقوم داشته اند:
«این کتاب در باب خود بی نظیر است. مدت ها بود به سراغ کتابی در معاد می رفتم که مؤلف آن مفسر، فقیه، حکیم، و عارف باشد تا نسخه این کتاب را در کتابخانه مجلس یافتم و به سه نفر از دانشجویان فوق لیسانس تکلیف کردم که این نسخه را پایان نامه کار خود قرار دهند و الحق آنها نیز در حد وسع خود عمل کردند. (24) [تصحیح و چاپ این کتاب] خدمت بزرگی خواهد بود. ثواب اخروی آن به مراتب بیشتر از کتاب فقه و اصول است. مؤلف با احاطه به کلمات اعلام فن، بخصوص صدر المتالهین، واحاطه به روایات و تفسیر و چیزی بالاتر از تفسیر ظاهری، با حفظ قواعد عقلی و افکار محققان، معاد جسمانی را همان طوری که در کریمه مبارکه از کیفیت آن سؤال شده است که «رب ارنی کیف تحیی الموتی » [ثابت کرده] و به حل مشکلات و دفع شبهات پرداخته است.
از منهج الرشاد دو نسخه در دست است: یکی نسخه اصل به خط مؤلف در کتابخانه مجلس شورا، و دومی نسخه ای که از روی نسخه اصل نوشته شده و در کتابخانه مدرسه مروی تهران موجود است.
نسخه اصل 244 برگ، و کتاب شامل مقدمه و پنج باب و خاتمه می باشد که ان شاءالله تعالی در سه جلد چاپ و منتشر خواهد شد.
جلد اول شامل مقدمه کتاب، برگ (1 تا 84) همین است که در دست شما است و با نگاه اجمالی به فهرست مطالب آن می توانید با محتوای آن آشنا شوید. البته لازم است یادآوری شود که مطالب جلد دوم و سوم تفضیل و تبیین و تحکیم همان مطالب جلد اول است.
پنج باب و خاتمه کتاب که جلد دوم و سوم را تشکیل می دهد به این شرح است:
الباب الاول فی اثبات النفس و انیتها و تحدیدها من حیث هی نفس، و انها لیست بجسم و لاعرض و انها غیر البدن و اجزائه و اعضائه و الاته و قواه و اعراضه.
این باب که شامل برگ (85 تا 110) نسخه اصل است، شامل عبارت کتاب شفاء ابوعلی سینا و شرح و تفصیل آن است و در پایانش آمده:
انک بعد ما احطت خبرا بتفاصیل ما نقلها عن الشیخ فی الشفاء فی هذا الفصل، و ما ذکرناه فی تحریره، یظهر لک ما عقدنا الباب لاجله، وهو اثبات النفس و انیتها و تحدیدها من حیث هی نفس، و انها لیست بجسم و لامزاج ولا عرض و انها غیر البدن و اعضائه و اجزائه و حواسه و قواه و اعراضه.
الباب الثانی فی بیان حقیقتها و مهیتها من حیث انها جوهر مجرد عن المادة فی ذاتها، و فی انها واحدة بالذات المختلفة بالاعتبار، و من حیث الافعال و لها قوی متعددة تختلف افاعیلها لاختلاف قواها.
این باب شامل برگ (111 تا153) نسخه اصل، و پیرامون تجرد نفس است. در آغاز این باب چهار حدیث مربوط به روح، از کتاب کافی و احتجاج طبرسی در 5 برگ شرح شده است.
و نیز در اواخر باب، حدیثی از کتاب کافی و دعایی از صحیفه سجادیه که برخی گمان کرده اند دلالت بر عدم تجرد نفس دارد، در 4 برگ مورد بحث قرار گرفته است.
الباب الثالث فی تعدید قوی النفس الانسانیة علی ما هو المشهور بین الجمهور، و الاشارة الی نبذ من الحکمة فیه فیما لعله یحتاج الی بیان الحکمة فیه.
این باب از برگ (154 تا169) نسخه اصل است.
الباب الرابع (برگ 170 تا213) و فیه مطالب:
المطلب الاول فی حدوث النفس بحدوث البدن.
المطلب الثانی فی ابطال التناسخ و نحوه.
المطلب الثالث فی بیان احوال النفس الانسانیة بعد خراب بدنها.
در این مطلب، بحث مفصلی پیرامون لذت و الم، سعادت و شقاوت، بدن مثالی و عقیده ابن سینا در این موارد، و نیز بحث پیرامون برزخ و تجسم اعمال و غیره با استفاده از آیات قرآن مجید و روایات معصومان علیهم السلام مطرح شده است.
الباب الخامس فی اثبات المعاد الجسمانی. برگ (214 تا 224).
این باب شامل مطالب زیر است:
ان للانسان معادا فی دارالاخرة التی هی دارالجزاء.
یجب ان یعود الروح فی القیامة الی بدن عنصری لها به تعلق تدبیر و تصرف.
یمکن ان یکون ذلک البدن هو البدن الاول بعینه.
یجب ان یکون البعث علی هذه الکیفیة، ای تعلق الروح بالبدن الاول.
هذه المطالب کما نطق بها الشرع کذلک هی مما یحکم به العقل و یقوم الدلیل العقلی علیها.
الخاتمه، شامل برگ (225 تا 244) نسخه اصل و شامل سه مطلب:
المطلب الاول فی دفع شبهة المنکرین للمعاد الجسمانی (هفت شبهه).
المطلب الثانی فی بیان جملة من الاحوال و الامور التی نطق الشرع بوقوعها یوم القیامة و هی:
النفخ فی الصور، و الصراط، والاعراف و السور، و الکتاب و الحساب و المیزان، و العقبات، و الحوض، والشفاعة، والجنة و النار بما فیهما.
المطلب الثالث فی بیان اصناف الناس و احوالهم فی الجملة فی القیامة و فی کیفیة خلود اهل الجنة فی الجنة و اهل النار فی النار.
وفیه بحث امکان الخلود، والسبب الموجب له، والمصلحة فیه.
در مطلب دوم و سوم خاتمه، بحث ها بیشتر مستند به آیات و رویات است، زیرا مدرک این مسائل، عقلی، و یا فقط عقلی نیست.
در پایان از حکیم متاله حضرت آقای سید جلال الدین آشتیانی و سه تلمیذ فاضل ایشان (آقایان: عطائی، نصیری و هادی نیکی) که به امر ایشان این کتاب را از روی نسخه اصل استنساخ و سپس حروفچینی کرده و به صورت یک نسخه آماده برای چاپ درآورده بودند، و از حجة الاسلام و المسلمین الهی خراسانی مدیر عامل بنیاد پژوهشهای اسلامی و دانشمند گرامی حضرت آقای محمدرضا مروارید معاون ایشان که مقدمات نشر کتاب را فراهم ساختند و برادر گرامی جناب آقای محمد رضا نجفی که در مقابله های نهایی زحماتی را متحمل شدند، صمیمانه سپاسگزاری می کنم و از خوانندگان فاضل این کتاب گرانقدر تقاضا دارم که از نقاط ضعف قابل چشم پوشی صرف نظر کنند و اشکال های غیر قابل اغماض را تذکر دهند تا شاید در جلد دوم و سوم جبران گردد. بمنه و کرمه.
قم - رضا استادی
12/1/1376
پی نوشت ها و مآخذ
1- اعلام الشیعه قرن یازدهم ص 463 و قرن دوازدهم ص 137 و موسوعة البرغانی ص 14 و کتاب تلامیذ المجلسی ص 89 و زندگی نامه علامه مجلسی 2/24.
2- مجله حوزه، ش 58، ص 184.
3- همان ماخذ.
4- اعلام الشیعة قرن دوازدهم ص 705 و موسوعة البرغانی ص 14.
5- دائرة المعارف تشیع 1/163.
6- المآثر و الآثار ص 183.
7- دائرة المعارف تشیع 1/163.
8- المآثر و الآثار ص 163.
9- دائرة المعارف تشیع 1/163.
10- الذریعه 6/133.
11- فهرست کتابهای خطی کتابخانه آیة الله مرعشی 17/330.
12- مجله حوزه، ش 58، ص 188; دائرة المعارف تشیع ص 194.
13- نوشته استاد آشتیانی دامت افاداته.
14- اعلام الشیعة قرن 12، ص 790.
15- فهرست کتابخانه آیة الله مرعشی،6/27.
16- فهرست نسخه های خطی کتابخانه مروی، ص 330.
17- فهرست مروی، ص 94.
18- فهرست کتابخانه آیة الله مرعشی 17/330.
19- منتخباتی از آثار حکمای ایران 3/389.
20- منتخباتی از آثار حکمای ایران 3/385.
21- اعیان الشیعه 10/81، چاپ جدید.
22- الذریعه 15/316.
23- الذریعه 17/9. فهرست نسخه های خطی مجلس شورا 5/46. اصل الاصول ص 90 چاپ 1357.
24- در عین حال که حضرت استاد از کار این سه عزیز (آقایان عطائی، هادی نیکی و نصیری) راضی بودند، این طور صلاح دانستند که کتاب توسط این جانب به صورت دقیقتری تصحیح و آماده چاپ گردد.