اشاره
در شماره 84 و 85 مجله مشکوة پاییز و زمستان 1383 مقاله ای از راقم این سطور با نام «مروری بر کتاب شناسیها و منابع مهم قرآنی» چاپ شده است. علت اصلی گردآوری آن، گرایش قرآنی مشکوة و درخواست نویسندگان مجله برای داشتن فهرستی از مهم ترین منابع قرآنی و اِشراف بر بایسته های تحقیق، برای نوشتن مقاله در حوزه قرآن پژوهی بود که در همان جا ذکر شده است. در مقاله مذکور حدود 180 اثر اعم از کتاب شناسی و منابع مهم قرآنی، ویژه نامه و نشریات قرآن پژوهی معرفی شده است.
در عین حال، نویسندگان علاقه مند به قرآن از راه دور و نزدیک با مجله مشکوة تماس می گیرند و همچنان به دنبال مباحث نوین قرآنی و موضوعات خاص در خور پژوهش هستند، که حاکی از عشق آنان به ساحت قرآن و خلأ تعیین دقیق بایسته های پژوهش در حوزه های مختلف علوم اسلامی از جمله همین حوزه قرآن پژوهی می باشد. این درخواستهای مکرر برآنم داشت تا به رغم عدم صلاحیت، چند سطری در اهمیت جایگاه خطیر «بایسته های تحقیق و پژوهش» در حوزه های مختلف تحقیق بنگارم تا حداقل این معضل فراگیر پژوهش را طرح نموده و دغدغه فکری و آرزوی قلبی خود را بیان کرده باشم. هر چند می دانم که این تنها مشکل جامعه پژوهش نیست و نیز می دانم رفع آن یک همت ملی و همکاری جمعی مراکز مختلف دست اندرکار پژوهش را می طلبد که زمان بَر و مبتنی بر نهادینه شدن فرهنگ پژوهشِ گروهی در ایران است.
بدون تردید در عصر حاضر تأکید بر مسئله یابی، موضوع شناسی و اِشراف بر ضرورتهای بر جا مانده پژوهش بسیار با اهمیت است که سزاوار نیست لحظه ای از آن غفلت شود. به ویژه در دورانی که به سبب گستردگی علوم، انبوهی آثار و کثرت انتشارات به عصر انفجار اطلاعات نامبردار گشته است، به حدی که اگر اندکی سهل انگاری شود، در میان سیل عظیم آثار اعم از کتاب، پایان نامه، مقاله و نرم افزارهای گوناگون سرگردان و برای شناخت بایسته های پژوهش دچار مشکل جدّی خواهیم شد. خوشبختانه با فنّاوری اطلاعات، پردازش و تنظیم آثار، می توان پدیده انفجار اطلاعات را مهار، و سپس با یک مدیریت و برنامه ریزی دقیق برای شناخت بایسته های تحقیق و پژوهش از آن استفاده بهینه کرد.
در حال حاضر دست یافتن بر موضوعی بکر و دست نخورده و برداشتن پروژه های کاربردیِ بر زمین مانده در میدان تحقیق، از میان حجم انبوه و متفرق آثار انجام شده به ویژه در حوزه گسترده علوم انسانی، دشوار و دست نیافتنی می نماید. چه بسا پژوهشگران زیادی که برای یافتن موضوعی شایسته تحقیق به علت عدم دسترسی و اِشراف بر منابع اطلاع رسانی و کتاب شناسی ها، یا عدم توانایی در تنظیم و پردازش اطلاعات فراهم آمده، روزها و ماهها وقتشان تلف شده باشد. جانکاه تر از آن، زمانی که یک محقّق پس از ماهها جست وجو، به زعم اینکه بر موضوعی بایسته پژوهش دست یافته با زحمت و صرف هزینه آن را به سامان رساند؛ آن گاه در پایان دریابد که از همان آغاز بی راهه رفته و موضوعی تکراری یا کم ارزش برگزیده است! وقوع چنین حوادثی که متأسفانه کم نیست برای محققان و نویسندگانی که به لحاظ مادی به جایی وابسته نیستند جبران ناپذیر است.
به علاوه به هنگام مواجه شدن با این رخدادهای ناگوار که خدا برای هیچ فرد یا گروه تحقیقی پیش نیاورد به چه مؤسسه ای باید رجوع کرد و راهنمایی خواست؟ بر فرض اگر آن محقق مال باخته بخواهد در موضوع دیگری تحقیق کند، چه تضمینی است که دوباره به همان سرنوشت دچار نشود؟ در چنین فضایی آیا محقق می تواند با آرامش و دلگرمی کارش را دنبال کند؟ آیا سازمان مطلع و معتبری هست که بایسته های تحقیق و پژوهش را با اطمینان در اختیار محققان و مراکز پژوهشی قرار دهد.
طرحهای کوچک و نافرجام پژوهشی بماند، چه پروژه های عظیم ملی که نسنجیده در این ورطه ندانم کاری افتاده، پیش رفته و بی ثمر پایان یافته است! و چه طرحهای کلان تحقیقاتی که در نیمه راه است و هنوز مانده تا سرانجام آن معلوم شود! و چه پروژه هایی که مجریان در نیمه راه به عقیم بودن آن متفطن شده، خوشبختانه یا متأسفانه ناقص الخلقه و نیمه کاره رها شده است.
در عصر ارتباطات، باید تجربیات را مجانی به دست آورد. فرصتی برای تکرار اشتباهات دیگران و آزمون و خطا نیست. چرا باید چند مرکز پژوهشی بدون اطلاع از یکدیگر روی یک پروژه هم زمان و به صورت موازی تحقیق کند. چرا باید مراکز پژوهشی یک شهر و اسفبارتر از آن گروههای یک مرکز تحقیقی نیز از فعالیتها و طرحهای پژوهشی یکدیگر چنان که باید با خبر نباشند. از این رو طبیعی است سهم ایران در تولید دانش بسیار ناچیز باشد! مبالغه نیست اگر گفته شود منشأ اکثر اینها ضعف اطلاع رسانی، نبود فرهنگ پژوهش گروهی و عدم اشراف بر بایسته های تحقیق است.
این مسئله، دغدغه مراکز پژوهشی، جوامع دانشگاهی، شخصیتهای حقیقی و حقوقی و تمام کسانی است که دستی در کار تحقیق و پژوهش دارند. شگفتا به رغم اذعان همگانی بر جایگاه خطیر «اشراف بر بایسته های تحقیق» و نقص آن در جامعه پژوهش، تاکنون راهکاری اساسی برای رفع این معضل فراگیر پژوهش ارائه نشده و هیچ سازمانی بار سنگین مسئولیت آن را برعهده نگرفته است. شاید به راقم این سطور اعتراض شود که جانب انصاف را رعایت نکرده در حالی که برای رفع این تنگنا تمهیداتی اندیشیده شده است. «عیب مَی جمله بگفتی هنرش نیز بگو».
درست است، تاکنون کتاب شناسیها، مقاله نامه ها، نرم افزارهای کامپیوتری، سایتهای خبری و پایگاهها و مراکز اطلاع رسانی فراوانی به وجود آمده است که آخرین اطلاعات و دستاوردهای علمی فرهنگی را در اختیار کاربران قرار می دهد. همچنین مراکز و مؤسساتی مانند: شورای پژوهشهای علمی کشور، مؤسسه عالی پژوهش در سازمان مدیریت و برنامه ریزی، و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای بهبود وضع پژوهش و ارائه راهبردها و تعیین سیاستهای کلان پژوهشی فعالیت می کند. به علاوه نشریاتی از قبیل: رهیافت، مجله پژوهش و برنامه ریزی در آموزش عالی، نمایه پژوهش، آینه پژوهش و تمامی مجلات کتابداری و اطلاع رسانی، در ساماندهی و تعیین اولویتهای تحقیق تأثیر انکارناپذیر دارد.
همه اینها درست است و زحماتشان در خور تقدیر، ولی به دلایلی که در ادامه به برخی از آنها اشاره می شود، کافی نبوده و مشکل اصلی به قوت خود باقی است.
نخست آن که مشکل عمده این مؤسسات، پایگاههای اطلاع رسانی و منابع تحقیق این است که تحت اِشراف یک ستاد و مدیریت واحد متمرکز نشده است و هر یک متفرق و مستقل فعالیت می کند. از این رو چه بسا خود این مراکز که وظیفه اصلی آنها اطلاع رسانی است، از فعالیتها و حوزه کاری یکدیگر اطلاع نداشته باشند. در نتیجه هم پوشانی داشته و در بخشی از موضوعات کارهای موازی انجام دهند! از طرفی به همان دلیل پراکندگی و تشتت، دستیابی و اشراف بر آنها حتی برای عده زیادی از محققان مشکل شده است. بر فرض اشراف، فرصت استقصای کامل یک موضوع از میان همه آن منابع در توان همه کس نیست. به ویژه در حوزه علوم و معارف اسلامی که به دلیل ارتباط گرایشهای آن به یکدیگر برای یافتن یک موضوع بکر، باید تمام گرایشهای نزدیک به هم را بررسی کرد.
دوم آن که محققان کشور ما به اعتباری دو گروه هستند، گروه اول نسل قدیم و سنتی که بیشتر از منابع مکتوب و نوشتاری استفاده می کنند و با اینترنت و نرم افزارهای کامپیوتری سر و کاری ندارند. گروه دوم پژوهشگران نسل جدید هستند که برعکس با رایانه و پایگاههای اطلاع رسانی الکترونیکی بیشتر دمساز شده اند و حوصله متون قدیم را ندارند. از این رو پایگاه جامع اطلاع رسانی لازم است که کاستیهای هر دو گروه را جبران نماید.
سوم آن که بنا به دلایلی ممکن است عدالت در اطلاع رسانی رعایت نشود، در مثل مراکز پژوهشی از محققان منفرد سریع تر به اطلاعات دست یابند، یا همه اطلاعات لازم در اختیار کاربران قرار نگیرد. بر فرض دستیابی عادلانه بر تمامی پایگاهها و منابع و بر فرض اشراف بر کلیه اطلاعات و آثار، چگونگی پردازش و نظام مند کردن اطلاعات برای یافتن بایسته های پژوهش که مدیریت و دانش اطلاعاتی بالایی می طلبد برای همه کس مقدور نیست.
در پایان برای ملموس تر شدن این نیاز مبرم پژوهش و نزدیک تر شدن به واقعیّتها، از میان دهها مورد تنها یک مثال آن هم در حوزه پژوهشهای قرآنی یادآور می شویم. فرض کنید فردی می خواهد در حوزه قرآن که آثار متنوع زیادی درباره آن نوشته شده است، به موضوعی بایسته پژوهش دست یافته و درباره آن تحقیق کند؛ بدیهی است در اولین گام باید به سراغ کتاب شناسیها، دایرة المعارفها پایان نامه ها، نشریات قرآن پژوهی و منابع مهم قرآنی که کارنامه ای پر برگ و بار دارد برود. بدون تردید اِشراف بر تمام اینها و دست یافتن بر تک تک آثار زمان بَر و ملال آور خواهد بود.
علاوه بر این، تنها در ایران مراکز و گروههای پژوهشی زیادی کمر به خدمت قرآن بسته اند که آن فرد دست کم باید آشنایی اجمالی با آنها پیدا کند؛ مانند: مرکز فرهنگ و معارف قرآن دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم، گروه قرآن بنیاد پژوهشهای اسلامی، گروه تفسیر و علوم قرآنی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، گروه قرآن پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، گروه قرآن و حدیث دانشگاه علوم اسلامی رضوی، مؤسسه معارف اسلامی امام رضا علیه السلام ، مرکز ترجمه قرآن مجید به زبانهای مختلف، دانشکده علوم قرآن قم، بخش قرآن مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی و دیگر مراکز قرآنی که هر یک به فراخور حال خود فعالیتهای متنوع قرآنی دارند، که اِشراف بر همه آنها دشوار و وقت گیر می باشد.
همچنین سایتها و پایگاههای قرآنی متنوعی در شکبه جهانی اینترنت در فعالیتهای قرآنی و اطلاع رسانی دست دارند که هرگز نمی توان آنها را نادیده گرفت. همچون پایگاه قرآن مرکز جهانی آل البیت (فارسی و 23 زبان دیگر) www.quran-al-shia.com ، دایرة المعارف قرآن در پایگاه حوزه www.al-islam.com ، شبکه تفسیر و درسهای قرآنی www.tafsir.orgو دهها شبکه دیگر که روزانه صدها نوع اطلاع قرآنی در اختیار کاربران خود قرار می دهند.
گذشته از تمام اینها، نرم افزارهای قرآنی متنوع حاوی هزاران کتاب، مقاله، طرح پژوهشی، پایان نامه و اطلاعات گوناگون قرآنی جایگاهی خاص در عرصه پژوهش دارند، که نمی توان از آنها چشم پوشید. از قبیل: بانک جامع اطلاعات قرآنی، جامع التفاسیر، نورالانوار، نرم افزار صراط و دیگر نرم افزارها و بانکهای اطلاعاتی.
بدون تردید یک نویسنده برای یافتن موضوعی در خود پژوهش، نمی تواند به تنهایی تمامی این آثار، مراکز قرآن پژوهی و بانکهای اطلاعاتی را بررسی نماید. بر فرض توان، در چگونگی پردازش اطلاعات و الویت بندی موضوعات ناکام خواهد ماند.
کوتاه سخن آن که این مسئولیت خطیر و فنی از عهده یک فرد یا گروهی خاص برنمی آید، بلکه عزمی ملی لازم است. باید تمام بانکها و پایگاههای اطلاع رسانی، مراکز پژوهش حوزوی و دانشگاهی دست در دست هم داده با حمایت دولت ستاد و سازمانی جامع و مرکزی برای گردآوری تمامی اطلاعات، پردازش آن و تعیین سیاستهای کلان و اولویتهای پژوهش تأسیس نمایند، تا از طرفی آخرین دستاوردهای علمی فرهنگی را گرفته پردازش نماید و پس از رایزنیها و مشورتهای لازم با متخصصان هر رشته و تعیین اولویتها، بایسته های تحقیق و پژوهش هر حوزه را در اختیار کاربران و مراکز پژوهشی آن گرایش خاص قرار دهد.
بدیهی است انتظار سرعت عمل در تحقق این آرزو با توجّه به نارسایی های عمده پژوهش در ایران، از جمله نهادینه نشدن فرهنگ تحقیق گروهی، خام اندیشی است که به زودی عملی نمی شود، ولی فرض این است که اگر بشود چه می شود! آنچه مسلّم است، دیگر هزینه ها تلف نخواهد شد و فرصتها از دست نخواهد رفت. پژوهشهای موازی کاهش و تحقیقات کاربردی افزایش خواهد یافت؛ ان شاءاللّه .