گامی به سوی نور (نمونه پرسش و پاسخ های واحد پاسخگویی به پرسش های حدیثی)

اگر چه اساس شریعت اسلامی را قرآن و آموزه های آن تشکیل می دهد، مطابق مفاد آیه «وأنزلنا إلیک الذکر لتبین للناس» تبیین زوایا و بیان فروع دینی برعهده سنّت نهاده شده است. از آن جا که سنّت، متن دین محسوب می شود، پذیرش رسول اکرم(ص) و جانشینان بر حق او و فرمان بری از آنها ـ که سنّت، نشأت گرفته از آن بزرگواران است ـ وظیفه عموم مردم اعلام شده است.

به چه دانشهایی «علوم حدیث» گفته میشود؟

اگر چه اساس شریعت اسلامی را قرآن و آموزه های آن تشکیل می دهد، مطابق مفاد آیه «وأنزلنا إلیک الذکر لتبین للناس» تبیین زوایا و بیان فروع دینی برعهده سنّت نهاده شده است. از آن جا که سنّت، متن دین محسوب می شود، پذیرش رسول اکرم(ص) و جانشینان بر حق او و فرمان بری از آنها ـ که سنّت، نشأت گرفته از آن بزرگواران است ـ وظیفه عموم مردم اعلام شده است.

اکنون ببینیم سنّت چیست؟ مراد از سنّت هر چیزی است که از معصوم(ص) صادر گردد که شامل گفتار، رفتار و تأیید و تقریر او می شود. اعتبار سنّت با معنایی که برای آن گفته شد، به استناد دلایل قرآنی و کلامی، امری مسلّم و ثابت شده است؛ از این رو سنّت معصومان(ع)، مصدری غیر قابل نقد در شریعت اسلامی تلقی می گردد .

اما نکته بسیار مهم در اینجا ـ که گاه از دید کم آشنایان مخفی می ماند ـ این است که نباید حدیث و سنّت را یک مفهوم واحد و این دو واژه را به یک معنا دانست. این دو، دو پدیده مستقلند، که با یکدیگر ارتباط نزدیکی دارند. در حقیقت، حدیث ابزاری است برای حکایت و نقل کردن سنّت، نه آن که عین آن باشد. به عبارت دیگر وظیفه نقل سنّت برای آیندگان، بر عهده حدیث قرار داده شده است؛ یعنی به مدد حدیث است که نسل های بعدی در طول تاریخ، از سنّت پیامبر و امامان معصوم(ع) آگاهی یافته اند. البته در این میان راویان و محدثان بسیاری کوشیده اند تا به وسیله نقل صحیح احادیث به صورت شفاهی و کتبی، میراث گران قدر به جا مانده از معصومان(ع) را ـ که ما از آن با عنوان سنّت یاد کرده ایم ـ به آیندگان منتقل نمایند. گفتنی است با وجود کوشش های صادقانه راویان مورد اعتماد و محدثان سختکوش و امانتدار، در این میان، گاه به عمد و گاه به صورت غیر اختیاری آسیب هایی هم پدید آمده که عنصر حدیث را نیازمند نقد و بررسی کرده است؛ از این رو حدیث پژوهان، دانش هایی را سامان دادند تا بر پایه آنها در موضوع حدیث تحقیق کرده، زوایای مختلف آن را بکاوند. به این دانش ها که بر محور حدیث شکل گرفته اند، علوم حدیث گفته می شود.

عالمان بزرگ عرصه علوم حدیث تصریح کرده اند که در استفاده از هر حدیث باید نکاتی چند مورد توجه قرار گیرد و سپس حدیث کاربرد خود را داشته باشد. این موارد عبارتند از :

یک. اصل صدور حدیث

ابتدا باید صدور حدیث از معصوم احراز شود. این احراز در مواردی به شکل قطعی است؛ مانند احادیثی که متواتر نامیده می شوند (متواتر حدیثی را گویند که راویان متعددی آن را نقل کرده باشند به گونه ای که امکان تبانی آنها بر نقل دروغ وجود نداشته باشد) و گاه احراز به صورت احتمال قوی و معتبر است. وظیفه چنین احرازی بر عهده «دانش رجال» است .

دو. جهت صدور حدیث

با توجه به سیر تاریخی تشیع و برخوردهای حاکمان و دست نشاندگان آنان با اهل بیت پیامبر(ع) و پیروانشان، ضرورت های سیاسی باعث شد تا به عنوان یک تاکتیک، روایاتی با هدف دفع ضرر دشمنان صادر شوند. این آسیب مهم در روایات شیعه در عصر امامان معصوم(ع) پدید آمد. این بخش از احادیث را «روایات تقیه ای» می نامند .

در این دسته از روایات، امامان ناگزیر شده اند برای حفظ جان شیعیان و دفاع از کیان اسلام راستین که در مذهب اهل بیت(ع) تجلی کرده بود، گاه آرای واقعی خود را مکتوم داشته، مطابق اندیشه های جریان حاکم نظراتی را ابراز نمایند. بدیهی است این قبیل احادیث که نه به جهت بیان حکم واقعی که به جهت دفع ضرر و خطر صادر شده، فاقد اعتبار بوده، باید کنار گذارده شوند. البته راویان متبحر و محدثان دقیق، غالباً در همان عصر نیز به تشخیص موارد تقیه ای پرداخته و بسیاری از آنها را نشاندار کرده اند. اما ممکن است هنوز مواردی از احادیث تقیه ای در بین روایات وجود داشته باشد که باید بازشناسی شود. اطلاعات رجالی و متنی حدیث برای شناسایی این گونه احادیث، کارآمد است.

سه. اصل دلالت حدیث

حدیث از نظر متن، مفادی دارد که باید به آن دست یافت. معارف حدیث را باید از الفاظ آن بیرون کشید و استنباط کرد. در مرحله نخست باید معنای ظاهری الفاظ حدیث روشن شود و سپس با استفاده از دقت های خاص علمی در قراین و شواهد گوناگون، به مقصود اصلی و مراد معصوم از متن رسید. دانش فقه الحدیث و برخی دانش های فرعی آن، این وظیفه را برعهده دارند .

ویژگی های متخصص علوم حدیث چیست؟

چنان که گفته شد، به کارگیری حدیث و استناد به آن، حداقل در گروی شناخت سه اصل بسیار مهم، یعنی اصل صدور حدیث، جهت صدور و نیز دلالت حدیث است.

از مهم ترین ویژگی های متخصص علوم حدیث این است که به تمام یا برخی از این اصول سه گانه تسلط و اشراف داشته باشد.

البته با همه اهمیت و نقشی که این اصول و ضوابط مربوط به آنها در دستیابی به مقصود اصلی حدیث دارند، مهارت و تبحر حدیث پژوه و داشتن شمّ حدیث شناسی، خود، جایگاه ویژه ای دارد. این توانایی برای حدیث پژوه، از فراوانی تتبع و مهارت بررسی احادیث به دست می آید. حدیث پژوه در این مرحله می تواند تا آنجا پیش رود که کلام معصوم را بشناسد و با دقت در روایت، صحت یا عدم صحت انتساب آن را به معصوم دریابد. امامان(ع) نیز خود به این مطلب اشاره کرده اند. شیخ صدوق در معانی الأخبار از امام صادق علیه السلام چنین نقل کرده است :

«حَدیثٌ تَدریه خَیرٌ مِن ألف حدیثٍ تَرویه، ولا یَکُونُ الرَّجُل مِنکم فقیهاً حَتّی یَعرِفَ مَعاریضَ کَلامِنا» یک حدیث که آن را دریابی، بهتر از هزار حدیث است که (تنها) آن را حکایت کنی. و کسی از شما فقیه و دانشمند نخواهد بود، مگر آن گاه که نکته های نهفته در سخنان ما را دریافته باشد.

این روایت نغز اشاره به این نکته دارد که از دیدگاه مکتب اهل بیت، درک ظرایف و اشارات سخن معصوم، یک ضرورت برای عالم حدیث شناس است. و این مهم تنها از راه آشنایی نظری با علوم حدیث و قابلیت ها و صلاحیت های فردی حدیث پژوه حاصل نمی شود و نیاز به نور بصیرت دارد که از راه تقوا و خلوص نیت و پاک کردن ظرف جان می توان بدان دست یافت؛ چنان که قرآن با صراحت می فرماید : «یَـآأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ إِن تَتَّقُواْ اللَّهَ یَجْعَل لَّکُمْ فُرْقَانًا» ای ایمان آوردگان! اگر تقوای الهی پیشه کنید توان تشخیص [حق از باطل] برایتان قرار خواهد داد .

حدیث در میان مذاهب مختلف اسلامی از چه جایگاهی برخوردار است ؟

در میان تمامی مذاهب اسلامی، اعتبار سنّت و حدیث، امری، مسلم و روشن است. تنها گروهی اندک و غیر قابل اعتنا با عنوان «قرآنیون» در پاکستان وجود دارند که سنّت را فاقد اعتبار دانسته و برای آن جایگاهی قایل نشده اند. اما به هر حال عموم مذاهب اسلامی نسبت به حدیث به دید اعتبار می نگرند، اگر چه گاه در ضوابط کاربرد حدیث و استدلال به آن با یکدیگر اختلافاتی دارند و در واقع نحوه اجتهاد آنها در این موضوع مختلف است.

برخی تنها سنّت پیامبر(ص) را پذیرفته اند، برخی سنّت صحابه را نیز به آن افزوده اند. شیعیان فقط سنّت پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) را معتبر می دانند. از سوی دیگر گروهی که «حشویه» نام گرفته اند هر حدیثی را می پذیرند. مبنای گروهی دیگر در ارزیابی حدیث، اعتبار کامل کتب خاصی در شیعه یا اهل سنّت است که به عنوان «اخباری» و «اصحاب حدیث» شناخته می شوند و گروهی دیگر ـ که غالب عالمان مذاهب اسلامی را تشکیل می دهند ـ تبعیت از ضوابط نقد سندی و متنی روایات را سرلوحه کار خود قرار داده اند. اما در هیچ یک از این اختلافات نظری، اعتبار سنّت زیر سؤال نرفته است.

دانش «تاریخ حدیث» چیست؟

امروزه همچون سایر علوم، حدیث هم موضوع مطالعات فلسفه علمی قرار می گیرد. مهم ترین بحث در این حوزه، موضوع تاریخ حدیث است. محقق این حوزه باید بدون ورود در مباحث علوم حدیث، به تاریخ حدیث و فراز و نشیب های آن بپردازد و به تحلیل نقطه عطف ها و تحولات آن بپردازد .

عمر چندانی از به وجود آمدن این دانش نمی گذرد، اما اهمیت آن در نیم قرن اخیر بیش از پیش روشن شده است؛ بخصوص با ظهور مستشرقان و اشکالات آنان که مبتنی بر مطالعات تاریخی است، ضرورت نگاه علمی به این بحث محسوس شده است .

به یقین، اطلاع از تاریخ صدور حدیث، تاریخ تدوین و تحولات آن در طی قرون مختلف می تواند زمینه ساز دیدگاه های صحیح در برخورد با حدیث و آسیب شناسی آن باشد .

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر