ماهان شبکه ایرانیان

معرفی کتاب : علوم پایه، نظریه بداهت

گرایش به دانش، ریشه در ژرفای وجود آدمی دارد و کنجکاوی لَب بر لُب هستی نهاده است. حقیقت پژوهشی از روز نخست حیات بشری آغاز شده و یار دیرین و همراه و همنشین وی بوده است

محمدتقی فعالی
چاپ اول، زمستان 78
قم: نشر دارالصادقین، 303 ص، وزیری

گرایش به دانش، ریشه در ژرفای وجود آدمی دارد و کنجکاوی لَب بر لُب هستی نهاده است. حقیقت پژوهشی از روز نخست حیات بشری آغاز شده و یار دیرین و همراه و همنشین وی بوده است. نگاه این غریزه همواره بیرون را می نگریست و انسان بر آن بود تا با شناخت جهان و قوانین حاکم بر آن حیرت ارزشمند خود را پاسخ گوید. خود ذهن بشر از سفره طبیعت فراهم می آمد و کشف اسرار جهان، تمام همت او را صرف خود کرد. از این رهگذر علم ها پدید آمد و هر یک روزنه و زاویه ای از هستی را به روی انسان گشود. منطق، فلسفه، فیزیک، نجوم و ده ها شاخه علمی دیگر، پنجره های معرفت بشرند که آدمی با آن ها به تماشای جهان نشست.

ناگاه بشر گامی به عقب نهاد و نگاه خود را از متعلق شناخت به خودِ شناخت بر گرداند و از خود پرسید: اگر من در پی شناخت عالم هستم، حقیقت شناخت چیست؟ ماهیت مفاهیم و قضایا که ابزار کشف واقعند چیست؟ روابط آن ها چگونه است؟ ذهن چگونه ماهیتی دارد؟

این ها و ده ها سؤال دیگر، معرفت را به یک پرسش تبدیل کرد. مسأله معرفت گرچه با

شکاکیت آغاز شد و علل و انگیزه های خاص خود را داشت، اما اصل طرح آن و حساسیت بدان، مبارک و ارزشمند بود. توجه جدی به ذهن، معرفت، منطق، ریاضیات، تقسیم بندی های دقیق تر علوم، پی ریزی نظریات افلاطون، ارسطو و اموری از این دست، نتایج ارزنده این رهیافت نوین به پدیده ذهن و معرفت بود. لیکن مسأله معرفت راز و رمزهای بسیار و اسرار ناگشوده فراوان دارد و با کشف هر لایه از ذهن، انبوهی از پرسش های تازه و گزنده سر برمی آورد. (ص12)

مسأله معرفت در جهان غرب به گونه ای ره پیمود و در عالم اسلام به گونه ای دیگر. در آن سوی گیتی، آغاز شکاکانه داشت، ولی در جهان اسلام به شک و شکاکیت گرفتار نیامد و همواره یقین رهاورد و بار درخت ذهن بوده است.

مسأله دیگر این بود که اگر نگاهی گذرا به محتوای ذهن بکنیم، شکی باقی نمی ماند که علوم انسان مرکب است. آیا تحلیل و سیر قهقرایی این علوم را به علوم بسیط رهنمون می شود؟ اگر به بسائط رسید، معارف اولیه و بسائط دانش انسانی کدام است؟ بسائط چگونه برای ذهن حاصل می آید؟ ابتنای معارف بر بسائط و کیفیت تولید آن ها از بسائط چه ماهیتی دارد؟ (ص 12)

از سوی دیگر فلاسفه مسلمان جهان از همان قرون اولیه این سؤال را پیش روی خود می دیدند که صور ذهنی تا چه حد در حکایت گری از واقع توفیق دارند؟ اگر فرض را بر این بگذاریم که عالمی مستقل از ذهن وجود دارد، نمایان گری و حکایت گری ذهن از خارج، حدود واقع گروی را مشخص می کند. آیا ذهن و ذهنیات نسخه مطابق با اصل را در اختیار دارد؟ میزان انطباق ذهن بر عین تا چه حدی است؟

به دیگر سخن طرح مسأله حقیقت و ارزشمندی علوم، چهره منطق و فلسفه اسلامی را دگرگون ساخت. پاسخ نهایی تمام فلاسفه و متفکران اسلام این بود که در میان علوم و معارف ذهنی، می توان ادراکات صادقی یافت که همه آن ها ریشه در مضمون الصدق ها دارند. در اینجا است که بدیهیات پا به میان می نهند و آفتاب صدق و ارزش را بر ذهن و اندیشه آدمی می تابانند. علوم بدیهی است که دست انسان را در دست واقع می گذارند تا غریزه حقیقت جویی او را اجابت کنند.

هدف اصلی نوشتار حاضر اثبات بدیهیات است. بدین منظور پیش درآمدی در چهارفصل بدین ترتیب تدوین گشته است:

1. حقیقت علم 2. علم حضوری و علم حصولی 3. تصور و تصدیق 4. بدیهی و نظری.

در پیش درآمد، نخست جایگاه مسأله علم در علوم مختلف اسلامی مطرح شده است. بررسی ابعاد علم و مسأله حقیقت و جایگاه مسأله بداهت از دیگر مباحث این قسمت است. نویسنده در این بخش مطرح می کند که مسأله معرفت در جای جای علوم اسلامی مطرح شده است.

علوم عقلی از دو دریچه ودو زاویه به ادراک نگاه کرده اند: نگاه آلی و نگاه استقلالی. هر یک از این دو نگاه مسائلی را در فلسفه، کلام و منطق پدید آورده است. مؤلف در زمینه مبحث حقیقت، متذکر می شود که ما با دو ملاک روبرو هستیم: ملاک ثبوتی و ملاک اثباتی. بدیهیات به عنوان مهم ترین ملاک اثباتی در مسأله حقیقت و صدق مطرح می شوند.

نویسنده در فصل اول، حقیقت علم را بررسی می کند و بر این اعتقاد است که ساختار کلی علم اقتضا می کند که نخست ماهیت علم برملا شود. چارچوب کلّی در علوم اسلامی اعم از فلسفه، منطق و کلام تقسیم علم به دو قسم حضوری و حصولی است. علم حصولی به تصور و تصدیق و هر یک از این دو به بدیهی و نظری تقسیم می شود. از این رو لازم است که تحلیل جوهره علم، سخن آغازین این کتاب باشد. در این رابطه قریب بیست نظریه به ترتیب تاریخی مطرح و تحلیلی شده است.

موضوع فصل دوم، اولین تقسیم بندی علم است. این فصل به سه دیدگاه در مورد تمایز علم حضوری از حصولی پرداخته است. ویژگی های علم حضوری، اقسام آن و نهایتاً اثبات اصالت علم حضوری و علم حصولی به همراه این دیدگاه ها در این زمینه، دیگر مباحث این بخش را تشکیل می دهند.

فصل سوم با محور قراردادن تصور، تصدیق و حکم، به تحلیل و بررسی دیدگاه ها در این سه زمینه می پردازد. تعریف تصور و تصدیق، پله اول است. در زمینه حکایت گری تصور از خارج، سه دیدگاه مطرح است که به آن اشاره شده است. ماهیت حکم در تصدیقات و قاضایا، از دیگر مباحث پیچیده ای است که مؤلف به شش نظریه در مورد آن اشاره کرده است. ماهیت تصدیق و بیان اجزاء قضیه، از دیگر مباحثی است که لازم بود قبل از طرح مسأله بدیهی و نظری پرداخته شود

آخرین فصل کتاب که پر برگ و بار نیز می باشد، تحلیل و بررسی مسأله مهم بدیهی و نظری است. نویسنده در آغاز راه واژگان را مطرح کرده و به تاریخ واژه «بدیهی و نظری» اشاره می کند. از آنجا که تعریف، بسیاری از موارد ابهام را برطرف می سازد، چهار دیدگاه یعنی آراء ایجی، خواجه، حکماء، ابن سینا و ملاصدرا مدنظر قرار گرفته است.

از نکات جالب توجه احکام گزاره های بدیهی است. مؤلف در جمع بندی نهایی تمام بدیهیات ثانویه را براساس یک تعریف از محدوده بداهت خارج می داند، مگر آنکه بدیهی را به معنای «کاملاً واضح» مطرح می کنیم. نگاه جدید مؤلف در نظریه بداهت، از قسمت های خواندنی این فصل است. آنچه آخرین قسمت این بخش را تشکیل می دهد، بیان شش دلیل به سود بدیهیات و نقادی ده اشکال در این زمینه می باشد.

پایان سخن اینکه کتاب حاضر اولاً با تذکر و عمق بخشیدن به یکی از مهم ترین مسائل معرف شناسی، اطلاعات فراوانی در اختیار خواننده قرار می دهد. ثانیاً نویسنده سعی دارد با توجه به برخی مباحث معرفت شناسی نوین، نگاه جدید و متفاوتی به مسأله بداهت داشته باشد. ثالثاً در نوشتار حاضر ابتکاراتی به چشم می آید. از جمله در زمینه تعریف و احکام گزاره ها، تعریف علم، حقیقت تحکم، تعریف بدیهی و نقد اشکالات بدیهی.

با این همه در این کتاب ضعف هایی نیز راه یافته است. از جمله عنوان کتاب یعنی «علوم پایه» ایهام به مباحثی دارد که در علوم دانشگاهی بیشتر ناظر به ریاضیات است. هر چند عنوان «نظریه بداهت» تا حدی این ایهام را مرتفع می سازد، اما در نگاه نخست این امر چندان کارساز نیست.

دوم، هدف اصلی کتاب پرداختن به مسأله بدیهیات است، اما بخش عمده ای از کتاب حاضر به مقدمات پرداخته است.

به هر تقدیر، این کتاب از جمله کتبی است که به طور استقلالی به یکی از مباحث اساسی معرفت شناسی پرداخته است، لذا می تواند برای اهل تحقیق، سودمند و باید حضور این اثر را در جمع مباحث تخصصی، مغتنم شمرد و تلاش نویسنده فاضل و ناشر را ارج نهاد.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان