اشاره:
نوشتار حاضر، پس از معرفی محتوایی و ذکرابواب اصلی کتاب الغیبة، از نعمانی، و شیوه و سبک نگارش و ویژگی های تاثیر گذار آن، نسخه های خطی و چاپ های آن را نقد، و بررسی و ضرورت تصحیح انتقادی تازه ای از کتاب الغیبة را گوشزد کرده است .
در مقدمه ی این سلسله مقالات، به اجمال، به معرفی کتاب الغیبة نعمانی اشاره رفت و تفاوت های این کتاب با دو کتاب مشابه آن، یعنی کمال الدین شیخ صدوق و الغیبة شیخ طوسی، بیان شد . در این جا، با تفصیلی بیش تر، به شناسایی این کتاب می پردازیم .
ابواب کتاب
الغیبة نعمانی در بیست و شش باب تنظیم شده است . اکثر ابواب، نسبتا، کوتاه است . ابواب مفصل کتاب - که چهره ی کلی کتاب را شکل داده اند - عبارت است از:
ب 4 (ص 57- 111) ما روی فی ان الائمة اثنا عشر اماما و انهم من الله و اختیاره
در پایان این باب، روایاتی چند از طرق عامه در اثبات عدد دوازده امام علیهم السلام نقل شده است . در ضمن آن، به نقل عبارتی از تورات درباره نام های امامان به زبان عبری می پردازد .
مؤلف باب دیگری (باب 6، ص 116- 127) را درباره احادیث دوازده امام که از طریق عامه نقل شده، گشوده، که ظاهرا پس از تالیف کتاب افزوده شده است . (1)
ب 10 (ص 140- 194) - ما روی فی غیبة الامام المنتظر [و هو (2) ] الثانی عشر
ب 13 (ص 212- 247) - ما روی [جاء خ . ل (3) ] فی صفته [صفات القائم علیه السلام، خ . ل] و سیرته و فعله [و فی اصحابه و ما یرید الله، جل و عز، به (4) ]، و ما نزل من القرآن فیه .
ب 14 (ص 247- 283) - ما جاء فی العلامات التی تکون قبل قیام القائم علیه السلام [و یدل (تدل خ . ل) علی ان ظهوره یکون بعدها کما قالت الائمة علیهم السلام ]
در این چند باب گسترده، عناوین فرعی هم ذکر شده که نقل احادیث را منظم تر می سازد .
ابواب کتاب، تقریبا سه گونه اند: ابواب مقدماتی (مربوط به مبانی غیبت)، غیبت و دوران غیبت، عصر ظهور و علائم آن .
نه باب نخستین کتاب، به مبانی عقیدتی غیبت، مانند لزوم راز داری و الهی بودن منصب امامت و ضرورت وجود امام بر روی زمین و روایات مربوط به دوازده امام علیهم السلام می پردازد .
سه باب بعدی (باب 10 تا 12) به غیبت و گزارش دوران غیبت اختصاص دارد . باب 15 و 16 نیز به همین دوران مربوط می گردد .
بقیه ی ابواب کتاب، به دوران ظهور یا علائم ظهور می پردازد .
در این میان، یک باب (باب 24) موضوع خاصی را دنبال می کند . این باب، بطلان امامت اسماعیل (فرزند امام صادق علیه السلام) را اثبات می کند که در ارتباط با ادعای مهدویت خلیفه ی فاطمی است - که به مذهب اسماعیلی بود . - درباره این موضوع، پس از این، بیش تر سخن می گوییم .
توضیحات مؤلف
حجم اصلی کتاب را نقل احادیث اهل بیت علیهم السلام شکل داده است، ولی مؤلف، در مقدمه ی تا حدودی طولانی خود (5) و در لابلای احادیث، توضیحاتی افزوده که در مجموع حدود 16 کتاب را به خود اختصاص داده است .(6)
در مقدمه، انگیزه ی تالیف کتاب را انحراف اکثریت منتسبان به شیعه از راه درست به خاطر وقوع غیبت دانسته و اشاره کرده که بیش تر مردمان، با انگیزه های غیر صحیح، به این مذهب روی آورده اند، لذا با اندکی شبهه از آن روی بر تافته اند . مؤلف، در این مقدمه، بر نکته جالبی تاکید می کند . او، نوشته است: با وجود حجم عظیم روایات که از ائمه ی معصومین علیهم السلام درباره ی غیبت به ما رسیده، اگر حادثه ی غیبت به وقوع نمی پیوست، مذهب امامت باطل می بود، بنابر این، وقوع غیبت، خود، دلیل بر صدق گفتار ائمه علیهم السلام است .
مؤلف، اشاره می کند که حیرت و تردید اکثریت شیعه در این موضوع، امری غیر منتظره نیست; زیرا، امامان علیهم السلام آن را پیشگویی کرده اند .
فهرستی از مطالب کتاب پایان بخش مقدمه مؤلف است .
نثر کتاب، شیوا و روان و دلنشین و آمیخته با صنایع ادبی، بویژه سجع، و در عین حال بدون تکلف است و چیره دستی مؤلف را بر ادبیات عرب می رساند . البته، از کسی که به لقب «کاتب » خوانده شده، جز این، انتظاری نیست .
از آن جا که این سطور، در روز میلاد حضرت امیر علیه السلام نگارش می یابد، به نقل صلوات زیبایی بر آن حضرت و ائمه معصومین علیهم السلام برگرفته از مقدمه ی کتاب تبرک می جوییم (7) :
نعمانی، پس از ذکر مقام والای حضرت ختمی مرتبت می گوید:
صلی الله علیه و علی اخیه امیر المؤمنین تالیه فی الفضل و مؤازره فی اللاواء و الازل و سیف الله علی اهل الکفر و الجهل، ویده المبسوطة بالاحسان و العدل، و السالک نهجه فی کل حال، و الزائل مع الحق حیثما زال، و الحاوی (8)علمه و المستودع سره [و ] الظاهر علی مکنون امره .
و علی الائمة من آله الطاهرین الاخیار، الطیبین الابرار، معادن الرحمة، و محل النعمة، و بدور الظلام، و نور الانام، و بحور العلم، و باب السلم (9) ، الذی ندب الله، جل و عز، خلقه الی دخوله، و حذرهم النکوب عن سبیله، حیث قال «یا ایها الذین آمنوا ادخلوا فی السلم کافة و لاتتبعوا خطوات الشیطان » (10) . . . .
درود خداوند بر پیامبر و برادرش امیر المؤمنین که تالی تلو وی بود در فضیلت و یار او در سختی و مصیبت، شمشیر پروردگار بر اهل کفر و جهالت و دست گشوده حق به احسان و عدالت . هماره، راه او می پیمود وبر مدار حق حرکت می نمود . گنجینه دانش ربوبی و ودیعه گاه اسرار بود و چیره بر رازهای پنهان پروردگار .
درود بر امامان اهل بیت، پاکان نیکو نهاد و پاکیزگان برتر از گناه و ایراد، معادن رحمت و جایگاه نعمت، ماه های درخشنده در تاریکی ها و روشنی بخش انسان ها، دریاهای دانش و دروازه صلح و آشتی که خداوند، عز و جل، آفریدگان خویش را به وارد شدن بدان خوانده و از کناره جویی از راه آن بر حذر داشته، آن جا که می فرماید: «ای اهل ایمان، همگی، در صلح و آشتی در آیید و راه شیطان مپویید» . . .
موضوعات محور کلام نعمانی
مؤلف، در موضوعاتی مختلف سخن گفته است . اشاره به پاره ای از این موضوعات مفید است:
رد بر عامه (11) ;
رد بر معتزله و دیدگاه ایشان که تقدیم مفضول را بر افضل روا می دانند (12) ;
بطلان قیاس و اجتهاد به رای (13) ;
لزوم مراجعه به اهل بیت علیهم السلام و بی نیاز ندانستن خود از ایشان (14) ;
مصائب حضرت زهرا علیها السلام که ننگ آن از چهره اهل اسلام زدوده نمی شود (15) ;
دانش تمام چیزها، از خرد و کلان، در قرآن آمده، ولی تنها اهل بیت علیهم السلام بدان آگاه اند (16) ;
مذمت اختلاف در دین (17) ;
انکار امامت حضرت امیر علیه السلام یا یکی از امامان علیهم السلام به نفاق می انجامد (18) ;
انکار یکی از امامان، مانند انکار تمامی ایشان است (19) ;
امامت، به اختیار الهی است، نه به اختیار مردم;
اعتبار کتاب سلیم بن قیس، (از مصادر غیبت نعمانی). (20) ;
تواتر احادیث دوازده امام علیهم السلام (21) ;
روایات دوازده امام، تنها با اعتقاد امامیه سازگار است (22) ;
اشاره به اندک بودن معتقدان به مذهب صحیح در آن روزگار (23) ;
فرقه های انحرافی منشعب شده از تشیع و بطلان آن ها و هشدار به شیعه به عدم پیروی از گمراهی ایشان (24) ;
بطلان ادعای امامت از سوی سادات و آل ابی طالب (25) ;
شواهد روایات بر صحت عقاید امامیه و تطبیق احادیث بر امام عصر علیه السلام و غیبت آن حضرت (26) ;
دیدگاه های مختلف درباه امام عصر علیه السلام (27) ;
بعید نبودن عمر طولانی امام عصر علیه السلام (28) ;
تشبیه غیبت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه به داستان ولادت حضرت موسی علیه السلام و نشو و نمای آن حضرت (29) ;
تواتر احادیث غیبت (30) ;
اشاره ی احادیث اهل بیت علیهم السلام به غیبت اول (غیبت صغرا) که در آن، سفرا، میان امام علیه السلام و مردم واسطه اند (31) ;
توصیف مقامات سفرای امام عصر علیه السلام (32) ;
پایان یافتن غیبت اول و فرا رسیدن غیبت دوم (غیبت کبرا) (33) ;
سن «صاحب الامر» و «قائم » و سیمای آن حضرت در هنگام ظهور بر هیچ یک از امامان پیشین و دیگر افرادی که مهدویت آنان ادعا شده، تطبیق نمی کند (34) ;
توجیه روایاتی که در تعیین وقت ظهور نقل شده (35) ;
سیمای حضرت مهدی علیه السلام در آیینه ی روایات و عدم انطباق آن با اوصاف خلیفه ی فاطمی (36) ;
اشاره به بطلان مذهب اسماعیلیه (37) ;
نکاتی درباره روش تالیف کتاب
مؤلف، تنها، بر احادیث خاصه تکیه می کند (38) ، با این حال، برای تاکید مطلب، به روایات عامه (39) و نیز به تورات، استناد می جوید (40) .
نعمانی، در توضیحاتی که در ادامه ی روایات آورده است، گاه، به توضیحی کوتاه بسنده می کند (41) و گاه، حدیث مورد نظر رابا استفاده از حدیثی دیگر، توضیح می دهد (42) ، و با بهره گیری از احادیث معروف، مانند حدیث ثقلین، مفاد روایت را تشریح می کند . (43)
توضیحات مؤلف، آکنده از آیات قرآنی است . که نشانه ی تسلط وی بر قرآن است .
از توضیحات مؤلف روشن می شود که وی، شیعیان را به عنوان مخاطب خود در نظر گرفته است . تعبیر «یا معشر الشیعة (44) » و «یا ایها الشیعة الاخیار (45) » ، در چند جای کتاب دیده می شود .
از سوی دیگر، کتاب، در درجه نخست، در رد بدعتگذاران از فرقه های منسوب به تشیع، نگارش یافته است . نعمانی، از این گروه، با تعابیری مانند «اهل الدعاوی الباطلة المنتمین الی الشیعة و هم منهم براء (46) » ، یا «طوائف من العصابة (العصائب خ . ل) المنسوبة الی التشیع المنتمیة الی نبیها محمد و آله صلی الله علیه و آله ممن یقول بالامامة(47) » یا «الطوائف المنتسبة الی التشیع ممن خالف الشرذمة المستقیمة علی امامة الخلف بن الحسن بن علی (48)» یاد می کند .
البته، پاسخ اجمالی به دیدگاه های عامه و بیان فساد مذهب ایشان نیز از نظر مؤلف، دور نمانده است .
سبک نگارش کتاب و ادبیات آن، جالب توجه است . مؤلف، با بهره گیری از روش هایی، در صدد ایجاد تحرک در خواننده است و وی را از رخوت و سستی به دور می دارد . وی، با توصیه ی پیاپی به تامل و اندیشه، مخاطبان را به صورت فعال، در جریان فکری مباحث کتاب قرار می دهد و از حالت انفعالی بیرون می برد . عباراتی مانند «فتاملوا (49)» ، «فاعتبروا (50) » ، «فانظروا (51) » ، «انظروا» (52) ، «فتبینوا» (53) ، . . . در این زمینه، به کار گرفته شده است (54).
وی، از سوی دیگر، فرجام ناگوار دور شدن از مسیر صحیح امامت را گوشزد می کند . بیدار باش های اعتقادی و انذار و تبشیر، در کلام نعمانی، فراوان دیده می شود . (55)
وی، مخاطبان خود را با اوصافی ویژه می ستاید که خود تشویقی است جدی به اندیشه ورزی ژرف در احادیث اهل بیت علیهم السلام برای راهیابی به آستانه ی هدایت و استمرار بر طریق ولایت .
به تعابیر زیر توجه فرمایید:
یا اولی الابصار (56) ;
یا اولی الابصار الناظرة بنور الهدی، و القلوب السلیمة من العمی، المشرقة بالایمان و الضیاء (57) ;
یا من وهب الله له بصیرة و عقلا، و منحه تمییزا و لبا (58) ;
ایها الشیعة الاخیار (59) ;
یا معشر الشیعة، ممن وهب الله تعالی له التمییز و شافی التامل و التدبر لکلام الائمة علیهم السلام (60)
دعا کردن مخاطبان با تعابیری مانند «رحمکم الله (61) » نیز در جهت تاثیر گذاری کتاب است .
از سوی دیگر مؤلف بدعتگزاران را نیز با اوصاف ناپسندشان مذمت می کند:
المبتدعون الذین لم یذقهم الله حلاوة الایمان و العلم و جعلهم بنجوة منه و بمعزل عنه (62) .
مؤلف، توضیحات خود را از حمد و ثنای الهی بر هدایت و راهیابی آکنده است . (63)
ذکر نمونه ای از نثر شورانگیز و محرک مؤلف، سودمند است:
فاستیقظوا - رحمکم الله - من سنة الغفلة و انتبهوا من رقدة الهوی، و لایذهبن عنکم ما یقوله الصادقون علیهم السلام صفحا باستماعکم ایاه بغیر آذان واعیة و قلوب متفکرة و الباب معتبرة متدبرة لما قالوا احسن الله ارشادکم . . . و الحمد لله رب العالمین;
از خواب غفلت - خداوند رحمت تان کناد! - بیدار شوید و از پیروی هوا و هوس دست شویید . سخنان صادقین علیهم السلام را با گوش های هوشیار و قلب های اندیشه مند و دل های عبرت آموز و تدبرآمیز، گوش فرا دهید تا آن ها را از کف ندهید . خداوند، به نیکی، شما را هدایت کناد! . . . الحمدلله رب العالمین . (64)
مؤلف، برای تحرک بخشی به مخاطبان و شورآفرینی در طالبان حق و حقیقت، از روش استفهام، بویژه استفهام منفی، استفاده می کند . عبارات زیر، گونه های مختلفی از این روش را نشان می دهد:
الیس فی هذه الاحادیث - یا معشر الشیعة! - . . . ، بیان ظاهر و نور زاهر؟ هل یوجد احد من الائمة الماضین علیهم السلام یشک فی ولادته، و اختلف فی عدمه و الا هذا الامام الذی جعل کمال الدین به و علی یدیه . . . (65)
فمن صاحب هذه الغیبة غیر الامام المنتظر و من الذی یشک جمهور الناس فی ولادته الا القلیل - و فی سنه؟ و من الذی لایابه له کثیر من الخلق و لایصدقون بامره، و لایؤمنون بوجوده، الا هو . . . (66)
اما ترون - زادکم الله هدی! - هذا النهی عن التنویه باسم الغائب علیه السلام . (67)
فای امر اوضح و ای طریق افسح من الطریقة الی دل علیها الائمة علیهم السلام فی هذه الغیبة و نهجوها لشیعتهم حتی یسلکوها مسلمین غیر معارضین و لامقترحین و لاشاکین، و هل یجوز ان یقع مع هذا البیان الواقع فی امر الغیبة شک (68) ؟ .
هل هذه الاحادیث - رحمکم الله! - الا دالة علی غیبة صاحب الحق (69) ؟
بدین ترتیب، ابو عبدالله نعمانی کاتب، با نثری زنده و حرکت بخش و شورانگیز، شیعیان را به اندیشه وا می دارد و به هدایت ایشان امید می بندد . (70)
چاپ های غیبت نعمانی
از غیبت نعمانی، پنج چاپ می شناسیم:
1 . چاپ سنگی، به کوشش علی نقی گیلانی، دار الخلافه، طهران، 1318 . این کتاب، به خط محمد قمی نوشته شده است . در مقدمه ی کاتب، به تاریخ 1317 آمده: «در کمال دقت، از روی نسخ عدیده قدیمه، در دار الایمان قم، نسخ و تصحیح تام شد .»
در پایان کتاب هم آمده: «قد بلغ قبالا و تصحیحا علی نسخ معتمدة فی مجالس آخرها صبیحة الجمعة لعشرة ایام بقین من ربیع الاول سنة 1317، و حرره بیمناه الوازرة محمد القمی، 1317» .
به پیوست کتاب (از ص 183- 213) اربعین شهید اول به چاپ رسیده است .
2 . چاپ تبریز، مکتبه ی صابری، 1383 . این چاپ، از روی چاپ پیشین افست شده است، با این تفاوت که به جای مقدمه ی یک صفحه ای کاتب نسخه، مقدمه ای در شانزده صفحه، به قلم ولی الله اشراقی درج شده و فهرست ابواب کتاب نیز در پایان دیده می شود و اربعین شهید اول هم همراه کتاب نیست .
3 . تصحیح علی اکبر غفاری، مکتبه ی صدوق، تهران، 1397 . این چاپ، نخست بدون اعراب نشر یافت و سپس به دست آقای محسن احمدی، با بازنگری حسین آقا استاد ولی، اعراب گذاری شد . درباره این چاپ، پس از این، بیش تر سخن می گوییم .
4 . تحقیق فارس حسون کریم، انوار الهدی، قم، 1422 . این چاپ، از روی چاپ پیشین، با حذف حواشی کتاب و افزودن تخریج احادیث، انجام گرفته است .
5 . همراه با ترجمه به قلم محمد جواد غفاری (فرزند استاد غفاری)، از روی چاپ ایشان، نشر صدوق، تهران، 1418 .
نسخه های خطی غیبت نعمانی و چاپ استاد غفاری
استاد غفاری، در مقدمه ی، کتاب، اشاره کرده اند که در تصحیح کتاب به سه نسخه، اعتماد ورزیده اند; یکی به تاریخ 1077 و دیگری بدون تاریخ که با توجه به خط آن، کتابت آن به قبل از قرن دهم یا در همان حدود حدس زده شده است .
سومین و مهم ترین نسخه ی مورد استناد ایشان، نسخه چاپی کتاب بوده که اسانید و دو باب آخر آن با نسخه ی شماره ی 187 کتابخانه ی آستان قدس رضوی، به دست آیت الله زنجانی (والد راقم سطور) ادام الله تعالی ظله، مقابله شده است . وصف نسخه به نقل از ایشان در مقدمه آمده است .
نویسنده ی این مقاله، به این نسخه مراجعه و مشاهده کرد که تمام کتاب (سند و متن) با نسخه ی فوق، مقابله شده است . با دقت در مقابله ها، به دست آمد که مقابله ی نسخه در دو مرحله انجام گرفته و مقابله ی کامل نسخه، پس از بهره گیری استاد غفاری صورت گرفته و در هنگام استفاده ایشان، تنها، برخی موارد مورد لزوم (و نه تمام اسناد)، مقابله گشته است . لذا، تقریبا می توان گفت، از این نسخه نفیس و ارزشمند، در این چاپ، بهره گرفته نشده است .
گفتنی است که جناب حجة الاسلام و المسلمین علی اکبر مهدی پور - دامت برکاته - نسخه ی خود را با این نسخه، دو بار، با دقت، و نیز با نسخه ای از آن که در کتابخانه ی آیة الله مرعشی نگاهداری می شود و غالبا، با نسخه ی فوق تطابق دارد، مقابله کرده اند . ایشان، از سر لطف، نسخه ی خود را در اختیار این نویسنده قرار دادند و وی را قرین منت خویش ساختند .
ویژگیهای نسخه ی خطی کتابخانه آستان قدس رضوی
این نسخه که به شماره ی 187 از کتب اخبار و شماره ی عمومی 1754 در این کتابخانه نگاهداری می شود، به تاریخ 577 نوشته شده است . متاسفانه، نام ناسخ، گویا در هنگام بریدن صفحه، از میان رفته است . این نسخه، به همراه 399 جلد دیگر، به دست شیخ اسد الله، مشهور به ابن خاتون مشهدی در سال 1067 وقف آستانه مقدس حضرت رضا علیه السلام شده است، برخی از قسمت های کتاب، با خطی مغایر، ولی عتیق نوشته شده است .(71)
در این نسخه، روایات و گاه باب یا باب هایی از کتاب، ذکر نشده است که فهرست آن ها چنین است:
ص 35، ح 4: حدثنا احمد بن محمد بن سعید ;
ص 37، ح 11: حدثنا محمد بن همام بن سهیل;
باب 6، ص 116- 127 (الحدیث المروی عن طریق العامة .) پیش تر گفتیم، گویا، این باب، پس از تالیف، افزوده شده است .
ص 129، ح 4: اخبرنا احمد بن محمد بن سعید ;
ص 129، ح 5: حدثنا محمد بن یعقوب;
ص 135 ح 19: اخبرنا احمد بن محمد بن سعید;
ص 175، ح 15: حدثنا عبد الواحد بن عبدالله;
ص 175، ح 16: حدثنا محمد بن یعقوب الکلینی;
ص 179، ح 25: حدثنا احمد بن محمد بن سعید;
ص 216، ح 6: اخبرنا محمد بن یعقوب;
ص 224، ح 7: و عن محمد بن یحیی
ص 241، ح 38: اخبرنا علی بن الحسین المسعودی;
ص 286، ح 6: اخبرنا سلامة بن محمد;
ص 286، ح 7: حدثنا عبدالواحد بن عبدالله بن یونس;
ص 287، ح 8: اخبرنا ابو سلیمان;
ب 21 تا اواخر باب 24 (ص 317- اواخر ص 328)
ص 331، ح 7: حدثنا احمد بن محمد بن سعید
تفاوت های نسخه ی رضوی با چاپ آقای غفاری
آیا این احادیث، از افزوده های مصنف پس از تالیف است یا نسخه ی خطی، دچار کاستی شده است؟ روشن نیست، با مقایسه ی این نسخه با نسخه ی چاپی کتاب، تفاوت هایی چشم گیر میان آن دو، در اسناد و متون احادیث و توضیحات مؤلف، دیده می شود که غالبا عبارت صحیح یا برتر، عبارت همین نسخه ی خطی است .
ما در بحث های آینده، به تناسب بحث از مصادر کتاب، به مواردی از اختلاف اسناد این نسخه با نسخه ی چاپی، اشاره خواهیم کرد .
در اینجا تنها، اختلافات متن این دو را در دو قسمت می آوریم:
قسمت یکم، مربوط به اختلافات مقدمه کتاب است . در این قسمت، بیش تر اختلافات را یاد کرده ایم . قسمت دوم، مربوط به نمونه هایی از اختلافات دیگر بخش های کتاب است .
برای تسهیل در مقایسه دو چاپ، آدرس چاپ سنگی را نیز آورده ایم، در برخی از موارد چاپ سنگی، مطابق نسخه رضوی است . این موارد را با علامت × مشخص ساخته ایم . در پاره ای از موارد هم، عبارت نسخه رضوی در حاشیه چاپ سنگی، ذکر شده که با آوردن کلمه «حاشیه » در آدرس چاپ سنگی، بدان اشاره کرده ایم .
تفاوت های نسخه رضوی با چاپ آقای غفاری در مقدمه کتاب
چاپ آقای غفاری / چاپ سنگی / متن چاپ / متن نسخه رضوی
ص 18، اواخر / × ص 2، اواسط / ان تعدوا / وان تعدوا [آیه قرآن]،
ص 19، س 2 / ص 2، اواخر / دالین هادین / دالین و هادین
ص 19، س 3 / ص 2، اواخر / و مبلغین مؤدین / مبلغین و مؤدین
ص 19، س 5 / ص 2، س آخر / اطلعهم علی غیبه / اطلعهم علیه من غیبه
ص 19، س 7 و 8 / ص 3، س 1 / ترفعا لاقدارهم / رفعا لاقدارهم
ص 19، س 8 و 9 / ص 3، س 2 / و لتکون حجة الله علیهم تامة / و لتکون حجته بالغة تامة
ص 19، س 13 / ص 3، س 7 / فصیره اماما / بتصییره اماما
ص 19، س 14 / ص 3، س 7 / و اعطاه الشفاعة / باعطائه الشفاعة
ص 20، س 11 / × ص 3، س آخر / اذکاها / ازکاها
ص 20، س 14 / ص 4، س 1 / طوائف من العصابة / طوائف من العصائب
ص 20، س 16 / ص 4، س 4 / فاز بذمتها / دان بدینها
ص 21، س 1 / ص 4، س 6 / التنزه عن سائر المحظورات / التنزه عن المحظورات
ص 21، س 3 / ص 4، اواسط / کلمها / کلمتها
ص 21، اواخر / ص 5، س 1 / الفرقة الثابتة علی الحق / الفرقة المحقة الثابتة علی الحق. در حاشیه ی نسخه رضوی به اختلاف نسخه اشاره شده است.
ص 21، ما قبل آخر / ص 5، س 1 / لا یضرها الفتن / لا تضرها الفتن
ص 22، س 6 / × ص 5، س 6، حاشیه / لم یهتموا الطلب العلم / لم یهتموا بطلب العلم
ص 22، س 8 / ص 5، اواسط / علی قدر روایتهم / علی حسب روایتهم
ص 22، س 10 / ص 5، اواسط / دخل فی هذه المذاهب / دخل فی هذا المذهب
ص 22، ما قبل آخر / ص 5، اواخر / طلبا للرئاسة و شهوة لها و شغفا بها / حبا للرئاسة و شهوة لها و شغفا
ص 23، س 2 / ص 5، اواخر / و هن من نفسه بصحة ما نطق به منه / و هن یقینه بصحة تعلق به منه
ص 23، س 9 / ص 6، س 4 / ارشادهم فی الحیرة / ارشادهم عند الحیرة
ص 20، س 9 / × ص 3، اواخر / باب السلام / باب السلم
ص 23، س 13 / ص 6، اواسط / الهدایة الی ما اوتی عنهم فیها ما یصحح / الهدایة الی ما اتی عنهم فیها مما یصحح
ص 23، س ما قبل آخر / ص 6، اواسط / حسن الصورة / حسن البصیرة
ص 23، س آخر / ص 6، اواسط / اتحفه بالفهم / اخلصه بالفهم
ص 24، س 8 / ص 6، اواخر / قوی الیقین فی قلوبهم بصحة ما تلقوه / قدر الیقین فی قلوبهم بصحة ما تلقوه
ص 24، س 16 / ص 7، س 3 / و لا تکونوا / و لا یکونوا. این کلمه، جزئی از آیه ی قرآن است که به این شکل است.
در نسخه خطی بی نقطه است.
ص 24، س 18 / ص 7، س 5 / «ان الله یحیی الارض » / «اعلموا ان الله ...»
ص 21، س ما قبل آخر / ص 7، س 6 فانه / کانه
ص 24، س آخر / ص 7، س 7 / فتاویل هذه الآیة جاء / فتاویل هذه الآیة جار
ص 25، س 4 / × ص 7، اواسط / اما ظاهر معلوم او خائف مغمور / اما ظاهر معلوم و اما خائف مغمور
ص 25، س 13 / ص 7، اواخر / ما حدث من هذه الفرق العاملة بالاهواء / ما حدث فی الشیعة من هذه الفرق العاملة بالاهواء
ص 26، س 7 / ص 8، اواسط / کان له طعام قد ذراه / کان له طعام فذراه
ص 26، س 12 / ص 8، اواسط / حتی نقیت منه رزمة کرزمة الاندر [الذی ] لا یضره السوس شیئا / حتی بقیت منه رزمة کرزمة الاندر - و الاندر البیدر - لا یضرها السوس شیئا
ص 27، س ما قبل آخر / ص 9، اواسط / ناقة صالح / ناقة ثمود
ص 29، س 2 / × ص 10، س 6 / ما وفق الله جمعه / ما وفق الله لجمعه
ص 29، س 7 / ص 10، اواسط / سر آل محمد علیهم السلام / سر الله
ص 29 / ص / و انهم احد الثقلین / به جای «التمسک »:
ص 29، س آخر / ص 11، س 4 / خذلانا من الله شملهم به استخفافهم / خذلانا من الله شملهم به استحقاقهم
ص 30، س 10 / ص 11، اواسط / ذلک و بما کسبت ایدیهم المؤثرون الملح الاجاج / ذلک و بما کسبت ایدیهم ذلک بما کسبت ایدیهم «النمیر» در نسخه نیامده است .
ص 31، س 4 × / ص 11، س ما قبل آخر / علی العذب النمیر الفرات فیمن ادعی الامامة و من زعم / فیمن ادعی الامامة و من ادعاها
ص 31، ما قبل آخر / ص 12، اواسط / انه امام و لیس بامام. ما جاء فیما یلقی القائم منذ قیامه علیه السلام فیبتلی من جاهلیة الناس / له و لیس بامام. ما جاء فیما یلقی القائم عند قیامه علیه السلام و یستقبل من جاهلیة الناس، عنوان
ص 31، س آخر / ص 12، اواسط / جیش الغضب / ص 296 چاپی هم «ویستقبل » است .جیش العصب در ص 311 و 312. در عنوان باب و در متن احادیث هم به جای «الغضب » و «غضب » در نسخه خطی، «العصب » و «عصب » آمده است.
نمونه هایی از سایر مواضع کتاب
چاپ غفاری / چاپ سنگی / متن چاپ / متن نسخه رضوی
ص 43، اواخر / ص 18، اواسط / فان القرآن مع العترة / فالقرآن مع العترة
ص 45، س 7 و 8 / × ص 19، اواخر / فوکلهم الله عزوجل بمخالفتهم امره، / در نسخه، به جای «فولاهم » ،
- / - / و عدولهم عن اختیاره و طاعته و طاعة / «و لهم » آمده است .
- / - / من اختاره لنفسه فولاهم الی / -
- / - / اختیارهم و آرائهم و عقولهم / -
ص 50، اواسط / ص 22، اواخر الذین یدین به العباد / الذین یدین به الضلال چاپ سنگی: الذین تدین به ائمة الضلال
ص 56، اواسط / × ص 26، س 7 / فاذا کانت هذه حال من اخلف الوعدفی ان عقابه النفاق المؤدی الی الدرک الاسفل من النار / در نسخه، به جای «ان عقابه »،«اعقابه » آمده است. سطر ما قبل آخر همین صفحه هم، صحت نسخه را تایید می کند.
ص 65، س 1 / ص 30، اواخر / ابدال الارض / ابدا
ص 101، اواخر / ص 47، س 6 / من طرق رجال الشیعة الموثقین / من طریق رجال الشیعة الموفقین
ص 102، س 2 / ص 47، اواسط / المقداد و سلمان الفارسی / سلمان و المقداد
ص 160، ما قبل آخر / ص 82، حاشیه / یطالبون بالارشاد الی شخصه و الدلالة علی موضعه و یقترحون اظهاره لهم، و ینکرون غیبة، لانهم بمعزل عن العلم / و مع هذا الانذار بقلة علمهم و ضعف بصائرهم و انهم بمعزل عن العلم یترجون ظهور الامام لهم و یطالبون بالارشاد الی شخصه و یذکرون غیبته و یقولون ما فعل و این هو و لم یغیب و الی کم یغیب، و هم یعلمون ما سبق من علم الله و
تدبیره فی امر هذا الامام وصفه الله فی المرتبة و المنزلة تحکما عن (علی خ . ل) الله و اقتراحا علی ولیه و استعجالا لامره و تقدما بین یدیه
ص 163، اواسط / ص 85، س 5، حاشیه / فیه شبه من یوسف / فیه سنة [من ] یوسف
ص 169، ما قبل آخر / ص 88، اواخر / و هم الجازمون / و هم الحازمون
ص 299، اواخر صفحه / ص 160، س 6 / و ازد / و ازد البصرة
ص 311، اواخر / ص 167، اواخر / حدثنی من رای المسیب بن نجبة، قال: و قد جاء رجل الی امیرالمؤمنین علیه السلام و معه رجل یقال له «ابن السوداء»، فقال له: یا امیر المؤمنین / حدثنی من رای المسیب بن نجبة و قد جاء یدخل الی امیر المؤمنین علیه السلام و معه رجل یقال له «ابن السوداء» و هو متلببة فقالوا: یا امیر المؤمنین
ص 331، ما قبل آخر / ص 180، س آخر / ملک القائم منا / یملک القائم منا
نمونه ی بسیار جالبی از تحریفات نسخه ی چاپی (72)
در حدیثی از امام باقر علیه السلام در نسخه چاپی الغیبة نعمانی ص 301 (ص 161، چاپ سنگی) می خوانیم: «انهما اجلان: اجل محتوم، و اجل موقوف . فقال له حمران: «ما المحتوم » قال: «الذی لله فیه المشیئه » . قال حمران: «انی لارجو ان یکون اجل (73) السفیانی من الموقوف » . فقال ابو جعفر علیه السلام: «لا و الله: انه لمن المحتوم .»
این متن از دو سو، با اشکال همراه است: نخست این که در این حدیث، تنها به تعریف اجل محتوم پرداخته شده و دیگری این که تعریف ارائه شده با اجل موقوف سازگارتر است تا با اجل محتوم . این دو اشکال، هر دو، از یک ریشه نشات گرفته است و آن، اشتباه در نسخه چاپی است . در این جا، این یک سطر، قبل از «الذی لله فیه المشیئه » افتاده است: «الذی لایکون غیره .» قال: «فما الموقوف؟» فقال: «هو» .
تکرار «قال الذی » در این حدیث، سبب شده که چشم ناسخ، از یک مورد این عبارت به مورد دیگر پرش کند و چنین سقطی رخ دهد .
با توجه به آن چه گذشت، نیاز به چاپی انتقادی از الغیبة نعمانی، بر مبنای نسخه ی رضوی، کاملا احساس می گردد . شاید با تفحص در فهرست های نسخه های خطی کتابخانه های مختلف، به نسخه یا نسخه های دیگری که بتوان در این تصحیح از آن ها بهره جست، دست یافت .
مرحوم مجلسی هم غالبا، نسخه های اصیل و ارزش مندی در اختیار داشته است، لذا مراجعه به بحار الانوار، به عنوان یک نسخه، در این تصحیح ضروری است .
امید که صاحب همت و صلاحیتی، به این مهم دست یازد و این اثر گران بها را از نو زنده سازد .