سرویس فرهنگ و هنر مشرق- علی نوری اسکویی؛ کارگردان، تهیهکننده،
نویسنده و انیماتور، سابقه تدریس در کالج «یو.سی.ام.تی»، داوری در جشنوارههای
داخلی و خارجی، برگزاری ورکشاپهای بینالمللی مختلف ازجمله اولین دوره ورکشاپ
انیمیشن ژاپن در ایران با حضور هیروتسو کاوازاکی و... و همچنین کارگردانی فیلمهای
کوتاه متفاوتی را در ایران و جهان دارد. نوریاسکویی در این دوره از جشنواره با
انیمیشن «رهایی از بهشت» در بخش سودای سیمرغ حضور دارد. با او درباره این انیمیشن،
فقدان عنصر تخیل در انیمیشنهای ایرانی و دشواریهای ساخت انیمیشن گفتوگو کردهایم.
![سفر به جهانی اسطورهای که تاریخ و اسم ندارد سفر به جهانی اسطورهای که تاریخ و اسم ندارد](/Upload/Public/Content/Images/1395/11/20/1912420022.jpg)
چه شد که تصمیم گرفتید به حوزه انیمیشن وارد
شوید؟
ورود من به این عرصه با علاقه شخصی به فضای
تجربی همراه بود. تجربه ژانرهای مختلف و همچنین مسائل فنی از علایق من است. بارها
تجربهگراییام مرا به سمت فیلمبرداری و عکاسی برده است. همچنین در حوزههای
متنوعی همچون مستند اجتماعی و حیاتوحش، انیمیشن، فیلم داستانی و... کار کردهام.
هنر برای شخص من فضایی گسترده است که در ارتباط عناصر مختلف با یکدیگر تکمیل میشود.
معتقدم که هنر فضایی بههم پیوسته است و نباید خطکشی در آن صورت گیرد. دانش و
آگاهی از ترکیب عناصر نهایتا شما را به ایستگاهی از جهانبینی درخصوص هنر میرساند
که با قرارگیری در هر اجرایی، خواه سینما یا تئاتر این جهانبینی شکوفا میشود.
سالهاست که حوزه انیمیشن یکی از جذابترین بخشهای ترکیب رشتههای هنری با یکدیگر
است. در انیمیشن بهطور همزمان حضور سینما، هنرهای تجسمی، بازی، صدا، موسیقی و
نکات فنی را تجربه میکنید و همه این موارد تعریف ویژهای در انیمیشن پیدا میکنند.
![سفر به جهانی اسطورهای که تاریخ و اسم ندارد سفر به جهانی اسطورهای که تاریخ و اسم ندارد](/Upload/Public/Content/Images/1395/11/20/1912420030.jpg)
در «رهایی از بهشت» تغییر فضا و تخیلی وجود
دارد که اثر را به انیمیشنهای هایائو میازاکی نزدیک میکند. لطفا کمی درباره این
جنس از تخیل توضیح دهید.
البته این کار با آثار آقای میازاکی فاصله
زیادی دارد، اما دوست دیگری نیز این مطلب را به من گفته بود. شاید یکی از دلایل
این اتفاق، طرفداری شخص خودم از شیوه هایائو میازاکی باشد. جهانی که میازاکی خلق
کرده است، برای من بسیار جذاب است. در آثار میازاکی تشخیص اینکه فیلم به کدام
گروه سنی تعلق دارد، بسیار دشوار است؛ در تفکیک ژانری وجود نوعی از خشونت فیلم را
به سنین بالاتر تعمیم میدهد و گاهی نیز فانتزیهای لطیفی را مشاهده میکنیم که با
فهم کودکان همسانی دارد. این ترکیب گونهای خاص از شاعرانگی را همراه دارد. شالودهای
سیال و غیرقابل قاببندی این آثار را متمایز میکند. در قصهگویی نیز میازاکی
تراژدی، کمدی، واقعیت، عرفان، اجتماع و... را درهم میآمیزد. اعتقاد من بر این است
که این مورد ناشی از ذات تجربه انیمیشن کوتاه است. هنگامیکه نام انیمیشن کوتاه در
میان است شما آماده تجربه جهانی کاملا متفاوت هستید. ما در انیمیشن کوتاه موفقتر
بودهایم چراکه در کشورمان افراد خلاق و خوشفکری داریم و هنگامیکه سراغ انیمیشن
بلند میرویم با پیچیدگیهای زیادی روبهرو میشویم. تولید پرهزینه و زمانبندی
تولید و ساخت فیلم برای مخاطب عام از عواملی هستند که کار تولید انیمیشن بلند را
دشوار میکنند. من بهخاطر علاقهام به تجربهگرایی، مسیر انتخابی خود را پیش
گرفتم و معتقدم شاید هرگز دوباره به ساخت فیلمی اینچنینی دست نیازم. این فیلم در
ستایش قصهگویی است. مجید آسودگان در نوشتن کار به من کمک میکرد و با یکدیگر به
این نتیجه رسیدیم که درنهایت اصل داستانگویی یا همان قصه باقی میماند. جهان
داستان بسیار ارزشمند است. همواره به این فکر میکنیم که داستانهایمان چه خواهند
گفت. سالهاست که داستان، ما را بهعنوان مخاطب درگیر خود کرده است؛ این داستان
چیست و از کجا آمده است؟! آیا قابل بُعدبندی است؟! اگر به جهان معاصر ما راه یابد،
به گذشته یا به اسطورهای که تاریخ و اسم ندارد و نویسنده و خالق مشخصی ندارد، سفر
کند، چه اتفاقی میافتد؛ یعنی آیا پیش از خالق اثر، داستان در آنجا حضور داشته
است و... تمامی این موارد جذابیت سخنوری از ماهیت داستان را بهوجود میآورند. این
ماهیت به ژانر انیمیشن بسیار نزدیک است. انیمیشن گاهی لحظاتی را خلق میکند که
تصویر بصری جذابی برای شما دارد و در حقیقت همه ژانرها را زیرمجموعه خود قرار میدهد.
در این فیلم آدمهای معاصر تا جهان اسطوره را میبینید، قصه یکدیگر را تعریف میکنند.
شاید این فیلم دریچهای به سینمای انیمیشن و قصهگویی باشد. این دو اتفاق، از یک
جنس بودند و گمان بردم که بازی با این اتفاقها داستانی جذاب خلق میکند. سینمای
انیمیشن قابلیتهای فراوانی دارد که تنها پرداختن به کارتون در آن مستتر نیست.
اتفاق خوشایند دیگری که در رابطه با این انیمیشن افتاد، حضور آن در کنار فیلمهای
زنده است که این موضوع شاید ناشی از نگاهی فیلمگونه به این انیمیشن است. درواقع
نوعی فیلمنامه است که برای نشان دادن فانتزی از انیمیشن استفاده کرده است. برای
روایت داستان، الگوی فنی خود را از انیمیشن گرفتهایم. هنگامیکه نگاه شما با ذات
انیمیشن ترکیب میشود با جهانی فراداستانی مواجه میشوید.
![سفر به جهانی اسطورهای که تاریخ و اسم ندارد سفر به جهانی اسطورهای که تاریخ و اسم ندارد](/Upload/Public/Content/Images/1395/11/20/1912420059.jpg)
ذات انیمیشن با سرعت عمل در کار مغایرت
دارد. در این عرصه با بازیگر بهمعنای حضور مقابل دوربین مواجه نیستیم و درحقیقت
همهچیز باید خلق شود؛ لطفا درخصوص مراحل جذاب تولید صحبت کنید.
ساخت فیلم انیمیشن بهمعنای تهیهکنندگی و
کارگردانی از پیچیدگی عجیبی برخوردارست و همین مورد برای کسی که در این حوزه کار
میکند به ایجاد گونهای از جذابیت منجر میشود. در فیلمهای زنده موارد بسیار
زیادی در خلق کار هنری به یاری شما میآیند؛ وجود بازیگر خوب، چهرهپرداز چیرهدست،
فیلمبردار ماهر و... در کنار شما، مواردی را به فیلم میافزایند که همه در کنار هم
به خلق اثری درخور میانجامد. در انیمیشن چنین فضایی را بهطور همزمان ندارید و
باید بهجای بازیگر، طراح صحنه، فیلمبردار و... فکر کنید. درواقع چالشی بسیار
پیچیده است که به کارگردان امکان تجربه فضاهای متنوع را میدهد. من برای تمامی بخشهای
این کار از قبل طراحی کردم. ساخت انیمیشن رشد بسیاری را همراه خود دارد و نگاه
کارگردان را از سکانس به فریم تغییر میدهد که از دیدگاه من فضایی جذاب است.
![سفر به جهانی اسطورهای که تاریخ و اسم ندارد سفر به جهانی اسطورهای که تاریخ و اسم ندارد](/Upload/Public/Content/Images/1395/11/20/1912420095.jpg)
درباره انیمیشن ایرانی صحبت کردید؛ در
انیمیشنهای سینمایی ایرانی شاهد تخیل چندان زیادی نبودیم اما در آثار کوتاه، تخیل
درخوری را مشاهده کردیم. علت این اتفاق را چه میدانید؟
سینما در معنای سینمای بلند برحسب تجربه و
تکرار، خصوصا در مواجهه با مخاطب ساخته میشود. ما صدها فیلم سینمایی بلند و زنده
ساختهایم. اکنون فیلم بلند انیمیشن به امر تجربی روی آورده است و از نظر من بسیار
زود ارتقاء یافته است. در کشوری که بهلحاظ تاریخ مدیریتی همهچیز دولتی است و
مدیریتها تاریخی یک یا دو ساله دارند، ساخت انیمیشن بلند بیشتر از زمان و تاریخ
مدیریتی به درازا میکشد و باتوجه به اینکه هر مدیری علاقهمند به اتمام یک
انیمیشن در تاریخ مدیریتی خود است، صحبت در باب این هنر مضحک بهنظر میرسد.
احتمالا بودجه خصوصی به اینگونه فیلم تعلق نمیگیرد و بودجه دولتی هم در فضایی که
به آن اشاره کردم، امری معقول بهنظر نمیرسد. اگر هم به اثری بودجه دولتی تعلق
گیرد، معمولا همهچیز دیکته میشود. درحقیقت خلاقیت تنها در سینمای خصوصی نمایان
میشود؛ اگر در اثری خلاقیت نهفته باشد، این را وامدار سینمای خصوصی هستیم. چنین
اتفاقی، در بستر خصوصی رشد یافته و بهصورت خودآگاه یا ناخودآگاه وارد سینمای
دولتی شده است. البته در دنیا، حمایت از سینما با نظرات بخش حامی همراه است و این
مسئله، شفافیت خلاقیت را کاهش میدهد و اثری در میانه خلاقیت و شعار یا در حقیقت
مانیفست سرمایهگذار بهوجود میآورد. سوال اصلی این است که چهچیزی سبب ساخت
انیمیشن سینمایی در فضایی میشود که نباید به سوی این هنر گام نهاد؟!
![سفر به جهانی اسطورهای که تاریخ و اسم ندارد سفر به جهانی اسطورهای که تاریخ و اسم ندارد](/Upload/Public/Content/Images/1395/11/20/1912420138.jpg)
در جشنواره هیچگاه انیمیشن را جدی نگرفتهاند. امسال نیز بخشی
به این ژانر تعلق نگرفت اما انیمیشن را به بخش سیمرغ راه دادند! اگر در جشنواره
بخشی برای انیمیشن داشته باشیم قطعا انگیزهساز تولید بیشتر خواهد بود؛ فکر میکنید در این صورت تا چه اندازه انیمیشن در
کشور ما پیشرفت خواهد کرد؟
بههیچعنوان نمیتوانم به این مورد خرده
بگیرم. سال قبل در بخش جشنواره فیلم فجر بهعنوان داور حضور داشتم. انیمیشنهای
زیادی به جشنواره رسیدند اما این انیمیشنها برای اکران تولید نشده بودند بلکه
تهیهکننده بهسبب مدت زمان این آثار، آنها را در جشنواره شرکت داده بود. بعضی از
آثار نیز مختصات لازم برای اقناع مخاطب را دارا نبودند و البته در این میان آثار
خوبی نیز وجود داشتند. اگر امسال هم به همان تعداد کار داشته باشیم باز هم شرایط
تغییری نمیکند. ورود دولت نیز یقینا به پیکره انیمیشن ضربه میزند. باید انیمیشن
ما آنقدر رشد داشته باشد که جایگاه خود را در جشنوارههای داخلی بهعنوان بخشی از
فیلم تثبیت کند. بهعنوان مثال، سالها پیش جایزه سیمرغ بهترین جلوه بصری وجود
نداشت. بعدها آنقدر کاربرد این جلوهها در فیلم گسترش یافت که داوران و
سیاستگذاران جشنواره قادر به انتخاب نبودند و تصمیم بر اهدای جایزههای جداگانه در
بخش بصری و میدانی گرفته شد. انیمیشن باید هرچه سریعتر و قبل از اینکه سراغ
ایجاد فضایی مصنوعی برویم به بلوغ برسد. بسترسازی مصنوعی یقینا سبب رشد انیمیشن
نمیشود و احتمالا تاثیر منفی نیز خواهد گذاشت؛ البته تنها موضوعی که باعث خرسندی
من است جدی گرفته شدن بخشهایی همچون آهنگسازی، صداگذاری، تهیهکنندگی،
کارگردانی، جلوههای ویژه و... است. اینکه «رهایی از بهشت» در کنار فیلمهای زنده
دیده میشود، نگاهها را تغییر میدهد؛ یعنی از این پس، دیدگاه صداگذار بهگونهای
نخواهد بود که انیمیشن سینمایی، فقط یک کارتون است که بعد از ساخت، هزینهاش را
خواهم گرفت بلکه بهعنوان اثری به آن نگاه میکند که احتمال ورود به جشنواره را
دارد. بنابراین عوامل، بهطور جدیتری به حضور در انیمیشن و کارکردن در این حوزه
فکر میکنند. درکل حضور در بخشهای مسابقهای همچون سیمرغ را مثبت ارزیابی میکنم
زیرا تاثیر بهتری برای جریان سینمای انیمیشن ما دارد. وجود بخش مستقل درحالحاضر
بیمعنا بهنظر میرسد. بهتر این است که در عوض ایجاد بسترهای عجیب به حمایت
هنرمند بپردازیم. حال اگر زمانی انیمیشن به آن بلوغ رسید که توانست جایزه مستقل
خود را داشته باشد، این اتفاق میافتد.
![سفر به جهانی اسطورهای که تاریخ و اسم ندارد سفر به جهانی اسطورهای که تاریخ و اسم ندارد](/Upload/Public/Content/Images/1395/11/20/1912420195.jpg)
اینکه شما مخاطب فیلم را مخاطب عام درنظر
گرفتهاید تا حد زیادی کار را برایتان دشوار میکند
چرا که باید او را راضی نگه دارید و به او بقبولانید که انیمیشن مختص کودک نیست،
در حالیکه این موضوع در ذهن مخاطب عام ما نهادینه شده است؛ برای این مقوله چه
فکری اندیشیدهاید؟
هدف ما در این فیلم همانطور که در ابتدا
نیز اشاره شده، بهنوعی حرکت بهسوی کاری فراسنی بوده است. قبل از این فیلم تصور
مخاطب ما درخصوص انیمیشن، کاری بوده که تنها به سرگرمسازی کودک منجر میشود.
مخاطبی که به این نوع تصور عادت کرده است با شنیدن نام انیمیشن بهصورت ناخودآگاه
ذهنش به همان سمتوسو حرکت میکند. طبیعتا در این فیلم نیز شاید این اتفاق تکرار
شود و البته به میزان موفقیت ما در معرفی نیز بستگی دارد. اساسا این موضوع نیاز
به زمان دارد و شاید با ساخت چندین فیلم دیگر از این دست، تصور مخاطب نیز تغییر کند.
چندی پیش یکی از کارگردانهای انیمیشن، اعلام کرده بود که برخی از ممیزیها سبب میشوند عنصر تخیل به انیمیشن راه نیابد؛ آیا
در زمان ساخت «رهایی از بهشت» شما با چنین مسائلی مواجه بودهاید؟
یقینا بر سر راه هر کار تازهای که شروع میشود،
مشکلاتی وجود دارد. خوشبختانه خیر؛ نه در جشنواره و نه پروانه نمایش، بهصورت رسمی
ممیزیای به «رهایی از بهشت» وارد نشد. البته بهصورت غیررسمی بعضی دوستانی که
دستی بر آتش دارند بهطور جسته و گریخته از برخی صحنهها ایراد میگرفتند. شاید بهسبب
عدم وجود عادات بصری، برخی از صحنههای این انیمیشن برای عدهای از دوستان
ناخوشایند بود. امیدوارم این حرف و حدیثها تنها درحد یک پیشنهاد باقی بمانند.
خوشبختانه دوستانی که در هیات انتخاب یا افرادی که در شورای پروانه نمایش حضور
دارند، فیلم را دیدهاند و از آن استقبال کردهاند. امیدوارم دوستان دیگری که
پیشنهاداتی دادند درخصوص برخی از سکانسها سختگیری نکنند و اجازه تجربه فضاهای
جدید را به مخاطبان بدهند.
![سفر به جهانی اسطورهای که تاریخ و اسم ندارد سفر به جهانی اسطورهای که تاریخ و اسم ندارد](/Upload/Public/Content/Images/1395/11/20/1912420252.jpg)
تیزر «رهایی از بهشت» را در جشنواره بینالمللی
فیلم کن نمایش دادهاید؛ باتوجه به بازخوردهای مثبت این تیزر در جشنواره کن، آیا
برای اکران بینالملل برنامهای دارید؟
خوشبختانه بسیار زودتر از اکران داخلی طرحهای
اکران بینالملل اتفاق افتاد و خود دوستان سراغ این کار آمدند. هماکنون تکلیف ما
با پخشکننده خارجی روشنتر از پخشکننده داخلی است. ما همزمان با دوبله فارسی،
دوبله انگلیسی انیمیشن را نیز آماده کرده بودیم و هر دو دوبله آماده هستند. اتفاقهای
خوبی رخ داده است که ما را به اکران خوب در سطح بینالملل امیدوار میکند.
آیا کار دوبله آنچنان که مدنظر داشتید بهخوبی
صورت پذیرفت؟
من به دوستان دوبلور بسیار علاقهمندم اما
یکی از مسائلم، دشواریهای من با این دوستان بود. البته آنها همکاری بسیار خوبی
با من داشتند اما به دوبله کردن فیلمهای خارجی عادت دارند. در این نوع دوبله،
متنی به دوبلورها داده میشود و آنها بهنوعی خود، کاپیتان دوبله هستند و با هنر
بینظیری که دارند، داخل آن اتاقک، صدا را به بهترین نحو روی فیلمهای خارجی پیاده
میکنند و باعث غافلگیری همه میشوند؛ اما وقتی قرار بر این است که شخص دیگری
کاپیتان ماجرا شود، کار با اندک دشواریهایی مواجه میشود چرا که من بهعنوان
کارگردان به تمامی شخصیتها، صدا و حس آنها از قبل اندیشیدهام و کاملا از خواسته
خودم آگاه هستم. درنتیجه در کار دوستان دوبلور دخالتهایی صورت میگیرد. البته در
سالهای اخیر دوستان با این گونه کار آشنایی بیشتری پیدا کردهاند. کاری که در
این خصوص انجام دادیم این بود که سراغ دوستان گوینده رفتیم. این اقدام، ترکیبی از
ماجراهای عجیب بود. بهطور مثال مسعود کرامتی که بازیگر و کارگردان مطرحی است به
ما لطف کرد و در بازیسازی حس صداها به ما کمک کرد. در مراحل دیگر با عدهای از
دوستان مثل منوچهر زندهدل، بهرام زند و کتایون اعظمی صداها را ضبط کردیم تا به حسوحال
موردنظر دست یابیم و هنگامی بهسراغ بازیگران برویم که به آنها حس را نشان دهیم
تا بتوانند آن حس را بازسازی کنند. در حقیقت انیماتور، بازیگر نیست و حتی اگر
بازیگر باشد باید به بازسازی بپردازد؛ یعنی هم باید تصور کند بهلحاظ اجرایی چطور
این کار انجام میشود و هم اینکه برای درک حس باید درگیر نقش باشد. درحقیقت
بازیگر باید صدا را خلق کند. ما نیز به همین روش عمل کردیم. از اینکه صدا کاملا
حفظ شده است و از کاراکتر جداییناپذیر است بسیار خرسندم. در این راه، برخی از
صداهای بازیگرها و گویندهها ضبط شد اما در فیلم گنجانده نشد چراکه همانند تست
گریم که برای ورود بازیگر به صحنه نیاز است، صدا نیز گاهی با شخصیت و کاراکتر
موردنظر سازگاری ندارد و حس را منتقل نمیکند. البته این مسئله ربطی به توانمندی
هنرمند نیز ندارد
منبع: صبا