با زلال جاری فقاهت

در شماره پیش، «سیمای فقاهت » را با بهره گیری از اندیشه رهبری نمایاندیم.

در شماره پیش، «سیمای فقاهت » را با بهره گیری از اندیشه رهبری نمایاندیم.

گشت و گذاری داشتیم در بوستان «صحیفه حوزویان ». از اندیشه سبز او، زاد راه گرفتیم و رهنمودهای او را در کارآمدی فقه و فقاهت، به تفسیر نشستیم.

در آن خطابه کریمه، جز راه کارهای اساسی در بهسازی حوزه ها، اشارات و ارشادات راهگشایی در کار آمدی و بالنده سازی فقاهت بود که هر یک بررسی و کاووشی ویژه می طلبد.

در این نوشتار، درنگی داریم در پیام معظّم له به «کنگره بررسی نقش زمان و مکان در اجتهاد» رهنمودهای او را در چگونگی جریان زلال کوثر شریعت در بستر زمان و مکان، با عنوانهای زیر، پی می گیریم:

1. مفسر عینی شریعت.

2. فهم درست نقش زمان و مکان در اجتهاد

3. زادگاه پیدایی این تفکّر: الف. وحیانی بودن شریعت اسلامی. ب. جاودانگی و فرا زمانی آن. ج. فطری بودن شریعت.

4. انتظارهای رهبری.

5. گام بعدی.

مفسر عینی شریعت

او در عمل، جامعیّت و انسان سازی دین را به تفسیر نشست و توانمندی شریعت را در اداره جامعه ها نمود. پرچم «رحمة للعالمین »: جهان شمولی و جاودانگی معارف و احکام اسلامی را بر فراز داشت و بانگ «اللّه اکبر» را در مناره های مساجد و معابد متروک دنیا، طنین انداز کرد.

امام، ستاره فروزان آسمان این عصر است. اختری راهنما که برتری منطق اسلام را در عمل فریاد کرد و توانایی احکام ناب وحی را در ساماندهی جامعه بشری، آشکار ساخت.

شخصیتی بزرگ و بی مانندی که شگفت انگیزترین پدیده تاریخ، یعنی حکومتی بر پایه آموزه های اسلام را بنیاد نهاد.

در جهانی که غوغای اندیشه ها و فلسفه های رهزن و هیاهوی رسانه ها گوش فلک را کر کرده و انسان امروز را سرگردان، عدل اسلامی و توانایی آموزه های وحی را در بهروزی انسان امروز به نمایش گذاشت.

راد مردی که احیای دوباره ارزشهای اسلامی را تبلوری عینی داد.

تدبیر، اراده، شجاعت، حماسه و دیگر خویهای والا را در تار و پود جامعه ها، ارواحِ انسانها و ارکان حکومتها دمید.

نفس عیسوی او، جامعه های رو به مرگ دینی را زندگی نو بخشید و آیینه شفاف خدا نمای شریعت اسلامی را فراروی تاریخ نهاد.

ژرفایی اندیشه، بصیرت دینی، تیزنگری، آینده شناسی، احاطه علمی، غنای فکری، خلاقیت و آفریندگی، حماسه وری، صلابت فکری و آزاد اندیشی از او به گفته رهبری «ترکیبی بدیع و بی بدیل » ساخت.

کوثری که سالیان سال، با جاری زمان، گوارای تعالیم ناب محمدی(ص) و سیرت پاک علوی را بر جانهای تشنه خواهد ریخت و زلال باران اندیشه بار گرفته از سرچشمه وحی را بر جامعه ها، در درازنای تاریخ خواهد بارید و حیات و بالندگی را به ارمغان خواهد آورد.

پاک فطرتان را شادابی خواهد بخشید و اندیشه های او بر بام تاریخ، مشعلی فروزان فرا راه فرهیختگان نیکی و بهروزی در کویر حیرت و سرگشتگی، خواهد بود.

اندیشه های فقهی، اجتماعی و سیاسی او را گذشت زمان، تکامل جامعه ها، رشد انسانها و نیازهای نوپیدای فردا و فرداها تفسیر خواهد کرد و راه و رسم او را در هماهنگ سازی عرصه و گستره های گوناگون جامعه ها و نیازهای نوپیدای بشر با شریعت محمّدی(ص) برخواهد نمود.

او، فقه و فقاهت، به مانند عرصه های دیگر معارف و دانشهای دینی، نگاهی ژرف، عالمانه و حکیمانه داشت و در احیا و بالنده سازی آن، دیدگاههایی پر مایه و مبارک به یادگار نهاد.

مساله نقش زمان و مکان در استنباط احکام، پرتوی از فروغ اندیشه خورشید وش اوست. خاستگاه این نظر، نگاه همه سویه و بلند او به دین، تفسیر نو وی از شریعت، دریافت ایشان از رسالت دین در عصر غیبت و دهها گزاره دیگر است.

غواصّان ماهر و زبر دست، باید که در اندیشه دریاوش او غوطه ور گردند و گوهر اندیشه او را صید کنند. دانشوران و فقیهانی آگاه و بصیر باید که از رخ تابناک این دیدگاه پرده بردارند.

بی گمان، این اصل بنیادین اگر به درستی شناخته شود، همان گونه که در پیام رهبری آمده است: «پشتوانه ای عظیم برای بهره مندی جوامع بشری از کوثر شریعت اسلامی پدید خواهد آمد» و چه بسا دستاوردها و ره یافته هایش، سبب زدودن بازدارنده های بالنده سازی فقه: (عوام داری، شخصیت زدگی، یک سو نگری فردسالاری، ظاهر بسندگی، جزئی نگری، جمود اندیشی و...) گردد و برکات فهم و به کار گیری این دیدگاه در اجتهاد، مشکلات فقهی نظام جمهوری اسلامی را پاسخ گوید.

از سوی دیگر، کوتاهی و دیر کرد در پرداختن و پژوهش در این مهم، میراث پر مایه و پویای فقهی اهل بیت(ع) را در بافت و زبانی دور از فهم این نسل و عصر، زندانی کرده و زبان دین ناشناسان، جاهلان ناآگاه و یا آگاهان کینه ورز را علیه فقه باز و دراز خواهد کرد.

شریعت اسلامی، جامد و بی انعطاف انگاشته و تبلیغ خواهد شد و راه را برای روی آوری به راه حلها و قوانین بیگانه، باز خواهد کرد. در نتیجه، اجتماعات بشری از برکات رهبری و بهره گیری از کوثر محمّدی(ص) محروم خواهند شد.

روزنه ای به فهم درست نقش زمان و مکان در اجتهاد

اهمیت و ژرفایی هر نظریّه ای بستگی به عظمت و گستردگی اندیشه و هوشمندی صاحب آن است.

طرح نظریّه زمان و مکان، دیدگاه دانش مردی جامع بی بدیل، بصیر و همه سو نگر است. فقیهی که در همه دانشهای دینی مهارتی بالا داشت و احکام، معارف و تعالیم وحی را نوش کرده بود. هم امت اسلامی و مردم ایران را خوب می شناخت، هم نیازهای علمی و فکری جامعه اسلامی را نیک دریافته بود و هم از دیگر کسان راه حلها را بهتر می شناخت.

فهم و تبیین و تفسیر چنین نظریه ای، ژرف کاوی، مایه وری، هوشمندی وتارَک بینی می طلبد.

گُرد مردانی دانش ور، آگاه به جهان، عارف به زمان و خبره در همه زوایا و تعالیم اسلام باید که به تفسیر اندیشه آفتاب برخیزند.

در شناخت، بویژه تطبیق این اصل کلی بایست روشن بینی، با انضباط فکری، خودباوری و شهامت، با احتیاط و زیرکی همراه گردد و از افراط و تفریط دامن گرفت; زیرا در این میدان مقدّس، بی بند و باری علمی، همان اندازه خطر ساز است که جمود فکری و کوته بینی.

در این آوردگاه، باید تبحّر و ژرف نگری در فقاهت، با درک درست از زلال روحِ دین و معارف و تعالیم ناب وحی، آمیخته شود تا شهدی گوارا از آن اندیشه طیبّه به دست آید و نوش گردد.

درهم آمیختگی آگاهیهای بنیادی از شریعت با جهان شناسی و عرفان به زمان، مرکبی است برای تفسیر و تسخیر آن نظر بلند; چه آسان انگاری در میدان اجتهاد و یا انجماد بر فتاوای فقها، افق نورانی فقاهت شیعی را کم فروغ خواهد کرد.

سوگمندانه برخورد به عمد یا اشتباه با مساله زمان و مکان، دخالت فن ناشناسان در تبیین مراد امام و به میدان نیامدن فقیهان و مجتهدان، فضای فکری جامعه را در این باب تیره کرده و تفسیر این مهم، به عرفی شدن فقه، مصالح مرسله، بنای عقلا، قاعده الاهم فالاهم و... حجاب فهم این اصل بنیادین فقاهت جواهری شده همان گونه که «ولایت مطلقه فقیه » و «پویایی فقه شیعه » نیز سرنوشتی چنین یافت و بیرون از حوزه های فقاهت، تفسیرها و تعبیرهایی دور از مراد امام راحل، در فضای فرهنگی کشور انجام گرفت.

اگر از آغاز، بویژه به گاه حضور امام، فقیهان خبره و بصیر و فاضلان فن شناس و فقه دان به طرح و کاووش در این دیدگاه می پرداختند و در محافل علمی و درسهای خارج حوزه این دیدگاه و دیدگاههای نو دیگر امام را در بوته نقد و بررسی می نهادند، امروز دستاوردهای مبارکی از این اندیشه های طیبه به دست می آوردیم و نظاره گر طلیعه نوزایی فهم فقهی و سرفصلی نو در فقاهت شیعه می شدیم.

زادگاه پیدایی این تفکّر

خاستگاه و سرچشمه این دیدگاه، در منابع دینی و کوثر شریعت، دهها اصل برگرفته از متن و روح و رسالت دین و قرآن و فلسفه وجودی و پیدایی اجتهاد و فقاهت است.

در این نوشته، به شماری اندک از آن اصول، با الهام از پیام مقام معظم رهبری، اشارتی داریم.

1. وحیانی بودن شریعت اسلامی. 2. جاودانگی و فرا زمانی آن. 3. فطری بودن شریعت.

1. وحیانی بودن شریعت:

 برازندگی شرایع دینی به آسمانی بودن آنهاست. وحی رشته تعلیمی و هدایتی آفریدگار و آفریدگان است. آفریننده ای که پیراسته از هر قید و حد و مثل و مانند و همتاست.

آیین و شریعتی به بشر ارزانی داشته است کامل و پاسخ گوی نیازهای واقعی و دائمی او. هر چه عقل انسان تکامل و رشد یابد، کتاب خدا و منابع دین او، صفحات جدید و معارف نوی را فرا روی انسان خواهد نهاد:

«ما من امر یختلف فیه اثنان الاّ وله اصل فی کتاب اللّه، عز و جل و لکن لایبلغ عقول الرّجال »

چشمه خروشانی که آفریده های او را در هر زمان و هر جایی در گستره تاریخ، به درازای عمر بشر و به پهنای این جهان از گوارای زلال جاری خود می نوشاند:

«... لم یجعله لزمان دون زمان و لا لناس دون ناس فهو فی کل زمان جدید و عند کل قوم غضّ الی یوم القیامة »

هر کس هر زمان و در هر جا به او رو کند و به آستان او نیاز برد، بر او می افزاید و در خور گنجایش و پذیرش او بهره اش دهد و در انجام بندگی و پیمودن راه درست یاری اش کند:

«... ما جالس هذا القرآن احدالاّ قام عنه بزیادة او نقصان زیادة فی هُدی و نقصان من عمی.»

شریعت، در بستر تاریخ یکی بوده روشهای بی شمار خود را در جامعه های متفاوت در خور فهم و نیاز آن جامعه ها نموده است. «انّ اللّه تبارک و تعالی اعطی محمّد(ص) شرائع نوح و ابراهیم و موسی و عیسی، علیهم السلام »

شریعت اسلام در بردارنده کمالها و حقیقتهای همه شرایع است. و ماده و سرچشمه آن علم و حکمت بی انتهای خداست که همه زمانها و مکانها را در زیر بال همایِ خود می گیرد.

و چنین است که بر همه سرزمینها و کشتزارهای حیات، می بارد و با تفسیر شریعت شناسان، همه جا و هر زمان را سیراب می کند. البته به گاه وجود معصومان، همگام با نیازهای زمان، آنان هم پرده از رخسار احکام و تعالیم شریعت برداشتند و هم روش کاوش و پژوهش در آن را با بیان اصول و ملاکهایی دقیق به فقه پژوهان نمودند.

و در عصر غیبت، عالمان به شریعت و دانایان به سنّت و آگاه از روش استنباط، احکام و مقررات اسلام را بر نمودند.

منابع و سرچشمه های شریعت را لایه ها، زاویه ها و رویه های بسیار است. امیر موحّدان از مدینه علم پیامبر خاتم(ص) هزار باب می آموزد که از هر باب هزار باب دیگر از علوم و معارف بر قلب او می گشاید، بابهایی که هر کدام، اصولی راهنما و جاودانه اند برای شریعت شناسان و فقه پژوهان. این است رمز جریان پیوسته کوثر شریعت در امتدار زمان و تاریخ و زندگی سازی و جامعه پردازی آن.

2. جاودانگی شریعت:

 شاه کلید فهم جاودانگی شریعت، شناخت درست شریعت و تفاوت آن با فراورده های فقهی است.

برای اثبات جاودانگی شریعت، نیاز به تقسیم آن به اصول ثابت و متغیر نیست; چه شریعت هویتی است یگانه، پیوسته، ثابت و فرا زمانی، بویژه شریعت اسلام که در بردارنده همه کمالها شرایع پیشین است.

«شرع لکم من الدین ما وصّی به نوح...

راه ورود و بهره وری از این کوثر لایزال و فزاینده و چگونگی استنباط وظایف عصری امت اسلامی، رنگ زمان و مکان می گیرد: «لکل جعلنا شرعة و منهاجاً»

پیامبر و امامان معصوم(ع)، در این زمینه دو کار کردند:

1. تشریع، با الهام از قرآن و وحی که خود این گفته ها شریعت ناب است «و ما ینطق عن الهوی ان هو الاّ وحی یوحی ».

بر آوردن فرعها و مساله ها از اصل و برابرسازی (تفریع) زندگی و جامعه با موازین برگرفته از شریعت.

با کار نخست، شریعت را گسترش داده و غنا بخشیده اند و با کار دوّم، راه و رسم بهره وری از آن و چگونگی ورود به این سرچشمه زلال و زندگی ساز را به ما نشان داده اند.

شریعت شناسان و فقیهان، از شیوه بهره وری پیامبر(ص)، امامان(ع) از شریعت و چگونگی پاسخ به پرسشهای زمانشان، راه گرفته و با عرضه نیازها و پرسشهای عصر خود، به شریعت اسلامی و منابع دینی، فتوا می دهند و نظامات جامعه را بر آن داده ها سامان می بخشند.

چنین فتواها و برداشته هایی، گرچه شریعت نیست، ولی هم ریشه در شریعت دارد و هم با ابزاری شرع پسند به دست آمده است; از این روی، بر مسلمانان حجت هستند و اجرا و پیاده کردن آنها واجب است; زیرا چنین برداشتهایی، از روی هوا، بی بندوباری و جهالت نیست و آنچه ناروا شمرده شده پیروی از هواست.

«ثم جعلناک علی شریعة من الامر»

از این روست که خلط میان این دو، رهزن شده و دیدگاههایی افراطی و تفریطی در فراوردهای فقهی رخ نموده است ناآگاهان به سلب کلی شریعت از فقه، فتوا دادند و جامد فکران، فتوای فقیهان را شریعت ناب پنداشتند و تفاوت بین آن دو را برنتابیدند. با این که فراورده های فقهی، ریشه در کوثر شریعت دارد، ولی میان آن دو، تفاوتهایی است: شریعت کامل است، چون «من لدن حکیم علیم » است; ولی فقه به رشد فکری و فرهنگی عصر مجتهد و تنگ اندیشی و گشاده ذهنی فقیه وابسته است.

فقه، دستاورد عرضه پرسشها و نیازهای زمان بر شریعت است و بی گمان در گذر تاریخ، در گذار و نوسان، ولی شریعت فراتر از هر قید و زمان است.

شریعت برای همه، مجتهد و مقلد، الزام آور است و فقیهان بزرگ باید سر بر آستان آن نهند، ولی برداشتهای فقهی هر فقیه، نه برای فقیه دیگر قابل پیروی است و نه بر مقلدان دیگر فقها، الزام آور.

بنا بر این، نام فتاوا را شریعت نهادن نارواست و بدعت. شریعت، بال همایِ خود را بر فراز همه روزگاران می گستراند، تا مسلمانان از گوارای آن شادابی گیرند و در هر عصر و مصری، زندگی خود را بر مدار آن سامان بخشند.

3. فطری بودن شریعت:

 فطرت، به معنای سرشت است. ساخت وجودی و هستی انسان، گرایش و آهنگی ویژه دارد: «کل مولود یولد علی الفطرة » تواناییها، داراییها و ابعاد و استعدادهایی انسان دارد که او را از دیگر آفریدگان جدا می سازد و سبب کرامت انسان، خلیفه خدا بودن او، گل سر سبد آفرینش شدنش می گردد و مکانت و رسالت و نقش و جایگاه او را در هستی می نمایاند. شریعت، چونان دین بر روال و اساس فطرت انسان نازل شده است:

«فطرة التی فطر الناس علیها ذلک الدین القیم ».

از این روی، باید همه زوایا و تواناییها او را ببیند و برای رشد و رساندن او به مقام والا و الهی، برنامه دهد، برنامه ای به گسترش همه نیازها و رسالتهای او. راه و روشی فراتر از این خاکستان و تامین گر سعادت او در دو جهان.

رابطه فطرت و شریعت را در این گستره و با این زوایه دیدن نگاهی نو فرا روی مجتهدان و شریعت پژوهان قرار می دهد. رسالتی که فقه، این فرزند صالح شریعت، باید در همه شرایط، پاس کرامت و عزت انسان بدارد و زمینه پاسداشت امانت الهی و انجام رسالت سنگین او را، فراهم سازد و محرمیت بشر را از کوثر زلال شریعت، که همواره و همه جا بدان نیازمند است برنتابد.

انتظارهای رهبر

در پایان پیام، رهبر هوشمند و فرزانه انقلاب اسلامی، چشم داشتهای خود را از کنگره چنین بیان می دارد:

1. تبیین درست نقش زمان و مکان در اجتهاد و ارائه تعریفی جامع و مانع از آن. 2. جداسازی و تبیین این اصل با عناوین هم افق و همانند. 3. زدودن پنداشت ناسازگاری این دیدگاه با اصل پایداری و جاودانگی شریعت. 4. شناسایی شیوه های بهره وری از این اصل، در راه بالندگی فقه و فقاهت و اجرا و پیاده کردن احکام شریعت.

توفیق کنگره در برآوردن انتظارهای رهبری، چه اندازه بوده است، نظرها و قضاوتهای گوناگونی در این باره وجود دارد. شماری از بزرگان، این کنگره را آغاز یک تحول فکری در حوزه دانسته اند.

شماری دیگر، ثمره آن را از مرزشناسایی محط بحث و بیان شبهه ها فراتر ندیدند.

کسانی هم این دیدگاه بلند را بر نتابیدند و به تناقض صدر و ذیل گفتار خویش گرفتار شدند.

قضاوت صحیح در این باب مقال و مجالی دیگر می طلبد.

دستاوردهای مکتوب کنگره، گواه خوبی است بر ارزیابی و توفیق آن.

گام بعدی

امّا آنچه مسلم می نماد، این سرآغاز راه است. اگر در این گردهمایی علمی، دیدگاه امام تبیین و مرزبندی شده باشد و مراد امام به روشنی باز و شناخته شده باشد و طرح و رفع شبهه ها و اشکالها انجام گرفته باشد باز هم گام تکمیلی و اساسی آن باقی است.

راه کارهای بهره وری از این اصل، در بالندگی فقه، تعیین جایگاه این دیدگاه در دستگاه اجتهاد و استنباط، قرار دادن این دیدگاه در متن دروس اصول و فقه، چگونگی استفاده از این مهم در پیچیدگیهای فکری و اجرایی نظام اسلامی و اسلامی کردن نظامات پیچیده جامعه امروز، گشودن شریعه کوثر وحی فرا روی جامعه های دینی، با زبان و منطق عصری و ... گامهای بعدی است که باید پی گرفته شود، تا به یاری خدا و کمک از روح بلند امام راحل، قدس سره، شاهد بارش زلال ابر حیات بخش فقاهت بر سرزمینهای اسلامی و شکوفایی تمدّنی نو برخاسته از گوارای کوثر وحی باشیم. ان شاء اللّه.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان