اگر مراد ما از «میراث مکتوب» همه آن نوشتارها باشد که از پیشینیان بازمانده است، خواه ناخواه این مفهوم، حوزه وسیعی از معارف و آداب را، تقریبا به وسعت همه ابعاد حیات و شؤون زندگانی دربر خواهد گرفت.
دانش های طبیعی و ریاضی و علوم انسانی و صنایع و حرفه ها و...، همه و همه، مادّه
تشکیل دهنده «میراث مکتوب» هستند.
همین وسعت محتوا و فراخی دامنه «میراث مکتوب»، بی تردید، از عوامل مؤثّر در پیچیدگی پژوهش های تراثی است. به ویژه که حوزه های مختلف دانش و بینش بشر در تشکّل تراث، تداخل یافته و تعامل کرده اند و از این رو تعیین مرزهای قطعی و نفوذناپذیر، در میان نگارش ها و متون و آثار مربوط به رشته های گوناگون ممکن نیست.
برای فهم شعر خاقانی، باید از نجوم و اصطلاحات هیأت قدیم آگاه بود؛ و دریافت مقاصد ناصر خسرو، در گرو اطلاع از حکمت کلام اسماعیلی است. تجزیه و تحلیل البخلای جاحظ، تنها پرتو شناخت سیر شهرنشینی در جهان اسلام ممکن است. الأغانی نوشته أبوالفرج اصفهانی را هم باید با کوله باری از آگاهی های تاریخی و فرهنگی و حتّی قبیله شناسی عرب خواند و فهمید. اگر از نهضت خردگرایانه عصر آل بویه خبر نداشته باشیم، نمی توانیم تمایز جایگاه محمّد بن جریر طبری و ابوعلی مشکویه رازی را در تاریخ نگاری درک کنیم؛ و اگر گیاه شناسی و جانورشناسی ندانیم و با آداب جنگ آوری قدما آشنا نباشیم، چنان که باید از برخی قصاید درخشان سبک خراسانی لذّت نخواهیم برد.
القصّه، خواندن و نقد و ارزیابی هر یک از متون تراثی، نیاز به تخصّصهای گوناگون و معارف مختلف دارد که معمولاً در یک نفر، گرد نمی آیند و یک میراث پژوه هر اندازه هم بسیارخوان و بسیاردان باشد، معمولاً از گشودن همه گره ها و اکتشاف جمیع دقایق و شناخت همه مبهمات متن، ناتوان خواهد بود.
اینجاست که ضرورت مشارکت و همکاری و همدستی دانشوران و متخصّصان مختلف در پژوهش های تراثی خودنمایی می کند.
به عنوان مثال، هرچند سال هاست پژوهش در دیوان حافظ، به جد گرفته شده و محقّقان و متن پژوهان بسیار، در این حوزه وارد شده و قلم زده اند، با این همه هر از چند گاهی در برخی مقالات و تک نگاری های اهل تحقیق، زوایای تازه ای از شعر و اندیشه او شناسانده می شود و ابعاد جدیدی از ابیات و اشعار او آشکار می گردد. از همین رهگذر، امروز حتّی می دانیم که فهم تعبیر «جام عدل» در شعر حافظ، با مطالعه کتاب های مکانیک قدیم (علم الحِیَل) کامل تر می شود و... .
آینه میراث امیدوار است از طریق نشر مقالات نکته سنجانه و نقّادانه پژوهشگران ساحت های مختلف فرهنگ و تمدّن قدیم، بتواند زمینه ای بهتر برای همکاری و مشارکت اهل تحقیق در حلّ مشکلات متون و دست یابی به نصوص صحیح تر و تفاسیر و تحلیل های منطقی تر فراهم سازد و از مجموع آموخته ها و اندوخته های دانشوران و محقّقان حوزه میراث مکتوب در این راه استمداد کند؛ من اللّه التّوفیق.
سردبیر