ماهان شبکه ایرانیان

طنین یاد تو/ داستان شهری که به شیعه بودنش شهره است

اگر چه تهران در تاریخ اش، رنگ بیشتر مذاهب و فرقه ها را به خود دیده است، اما آن چه رنگ نباخته، عشق به حسین بن علی(ع) و خاندان مطهرش است که هماره تلالو روز افزون داشته و حتی بر مذاهب دیگر هم تاثیر گذاشته است.

 

اگر چه تهران در تاریخ اش، رنگ بیشتر مذاهب و فرقه ها را به خود دیده است، اما آن چه رنگ نباخته، عشق به حسین بن علی(ع) و خاندان مطهرش است که هماره تلالو روز افزون داشته و حتی بر مذاهب دیگر هم تاثیر گذاشته است.

خیابان«قوام السطینه» تهران که حالا نام اش به «سی تیر» تغییر کرده است یکی ازجالب ترین خیابان های شهر تهرا نه فقط برای جهان گردان و توریست ها بلکه برای ساکنان جوان تر این شهر است مذهب پذیرفته شده در قانون اساسی کشورمان را از نزدیک ببینند.

در این خیابان کاتولیک ها می توانند به کلیسا بروند پیروان دین موسی می توانند به کنیسه بروند. آتشکده ای بزرگ نیز در شمال این خیابان قرار دارد که زرتشتیان در آن عبادت می کنند.

صدای اذان مسجد هم در هر نوبت، مسلمانان را به اقامه نماز دعوت می کند.

مغازه ها و دفاتر اداری پیروان مذاهب گوناگون هم در کنار هم قرار دارد و از خیابان قوام السطینه چهار راه مذاهب ساخته است.

پایتخت ایران که تنها 200 سال از عمرش می گذرد با پیروان همه ادیان آشناست و بیش از همه شیعیان دوازده امام را در خود جای داده است.

نباید فراموش کرد که تهران دهکده ای در شمال شهر باستانی «ری» بوده که روزگاری در میانه جاده ابریشم که غرب دنیای وقت را به شرق وصل می کرده قرارداشته و بازرگانانی از گوشه و کنار جهان به آن رفت و آمد داشتند و در آن اقامت می کردند که هر یک مذهبی و دینی داشته اند. از همین رو در ابتدا ری و آرام آرام، تهران با عقاید و باورهای مختلف و متعدد مذهبی روبه روشدند که آثار آن هنوز پا بر جاست.

باورهایی به قدمت تاریخ

گر چه تهران تنها دو قرن سن دارد، اما مجاورت با ری باستانی، تاریخی کهن برای پایتخت فعلی ایران رقم زده است. آثار کشف شده ازعهد باستان در ری و پهنه تهران بزرگ به همراه نوشته مورخان نشان می دهد که زرتشتی گری و آداب و رسوم آن بین ساکنان منطقه و مردم رایج بوده است. بسیاری از آتشکده های ری، در دوره اسلامی هم وجود داشته نام برده شده. ری در دوره های از تاریخ ایران در عهد ساسانی که اوج قدرت موبدان زرتشتی بوده، کانون موبدنیشن ایران بوده است. در عین حال یهودیان بسیاری نیز که به دلیل در اختیار داشتن سرمایه کافی به تجارت می پرداختند در مسیر جاده ابریشم به ری می آمدند.

و در این شهر اقامت داشته اند. چنان که شهر ری، کنیسه ای پر رونق و محله های یهودی نشین داشته است.

در دروه های معاصر، با اقبال بیتشر ساکنان ری به تهران اقلیت های دینی پایتخت فعلی ایران را برای اقامت انتخاب کردند و ساخت کنیسه برای یهودیان کلیسا برای مسیحیان و آتشکده برای زرتشتیان آغاز شد.

اسلامی شدن ری و تهران

22 سال پس از ظهور اسلامی در شبه جزیره ی عربستان، بر فراز ری پرچم اسلام برافراشته شد. به این ترتیب مردم منطقه آرام آرام به دین اسلام روی آوردند و به نوشته ی متون تاریخی، از همان ابتدا شاخه های مختلف اسلامی، شیعه و سنی به خصوص شافعی و حنفی در کنار هم زندگی می کردند. در میان دهکده های اطراف ری، ونک، فرحزاد و طرشت شیعه نشین بوده اند، وجود امامزاده های این مناطق، این موضوع را تایید می کند. ناصر تکمیل همایون استاد تاریخ و نویسنده ی کتاب تهران می گوید که عزاداری های مردم ری و روستاهای اطراف آن در تاریخ اجتماعی و فرهنگی ایران انعکاس یافته و در کتاب های معتبری آمده است. «در تهران و دولاب و روستاهای دیگر، اهل سنت هم سکونت داشته اند. این مسئله با شناخت شخصیت های برخاسته از تهران هم چون ابن حماد تهرانی آشکار می شود.»

در دوران آل بویه که تشیع در منطقه هم زمان و هماهنگ با جنبش علویان رونق یافته بود، دهکده ی تهران را نیز در بر گرفت. با خیمه زدن سلطان محمود غزنوی در دولاب در شرق تهران در سال 1029 میلادی و زیر نظر گرفتن منطقه ی ری، با آن کینه ی ضد شیعه ی معروف سلطان محمود، در ری و تهران شیعیان اهل بیت (ع) قتل عام شدند و بسیاری از کتابخانه ها از جمله باارزش ترین منابع و کتاب های فلسفی و کلامی و فقهی شیعه به همراه اماکن مقدس شان ویران شد. بدین سان آثار فاخر و گران بهای یکی از طلایی ترین دوران های شیعی در ایران در شعله های قساوت و سنگدلی حاکمی بی رحم و متجاوز سوخت و از میان رفت.

پناهگاه تهران

خونبارترین دوره ی ری و تهران پس از کشتارهای سلطان محمود، در جریان حمله ی مغولان به ایران بود. بسیاری از مردم ری جدا از مذهب شان که شیعه با سنی یا پیرو مذاهب دیگر بودند در حمله ی مغول کشته شدند اما آن دسته که فرصت و مجالی برای فرار داشتند، تهران را به عنوان امن ترین پناهگان نزدیک ری انتخاب کردند.

بیشتر مردمان اصیل تهران فعلی، نوادگان بازماندگان مردم ری از حمله ی مغول هستند که پس از قدرت گرفتن صفویه ، به مذهب رسمی صفویان یعنی شیعه پیوستند.

از این تاریخ به بعد آرام آرام امام زاده به واژه ای آشنا در زبان مردم تهران تبدیل شد، آرامگاه هایی منسوب به فرزندان و نوادگان پیامبر اسلام و امامان شیعه که برای تبلیغ مذهبی یا پیدا کردن مفری برای زندگی آرام، به تهران و اطراف آن سفر کرده بودند.

مهم ترین امام زاده ها، امام زاده حمزه، صالح و حضرت عبدالعظیم است که در دوره ی قاجاریه، ارزش و اهمیت بالایی داشتند. آغا محمد خان قاجار به مرمت امام زاده ها پرداختند و در دوره ی ناصرالدین شاه مذهب شیعه بار دیگر به آیین عمومی تهرانی ها تبدیل شد و مراسم مذهبی با رونق و شکوه و آداب خاصی برگزار شد.

مساجد مهم تهران نیز حاصل دوران حکومت قاجار بر ایران است. مسجد شاه، یا مسجد سلطانی در یکی از چاله های بزرگ تهران در جنوب شرقی ارگ و به دستور فتحعلی شاه ساخته شد. مسجد سید عزیزالله در بازار، مسجد مروی در نزدیکی شمس العماره، مسجد رضاقلی خان، مسجد عبدالحسین و کاظمیه که به حساب مورخان تعداد آن به بیش از 100 مسجد می رسید. هر یکی از محله های تهران دارای امام زاده ی مخصوص به خود بوده یا نزدیک به امام زاده ای مشهور قرار داشته است.

مراسم مذهبی حکومتی

به دلیل این که شاهان قاجار خود را از منسوبان یا دست کم نظر کردگان الهی می دانستند، برای به دست آوردن مقبولیت و حفظ محبوبیت در بین شهروندان تهرانی، خود را سخت معتقد به مذهب نشان می دادند و مراسم دینی بسیار باشکوهی برپا می کردند.

تصمیم ناصرالدین شاه قاجار برای اقامه ی نماز ظهر پنجاهمین سالگرد سلطنتش یعنی یازدهم اردیبهشت 1257 خورشیدی در حرم حضرت عبدالعظیم که به دستور شخص او بدون قرق شاهانه و با حضور رعیت بود و به کشته شدن او به دست میرزا رضای کرمانی در همان جمع انجامید، نشانه ی عمق باورهای مذهبی و تمایلات شاه برای نشان دادن چهره ای دینی از خود است.

وجود امام زاده های متعدد در درون دارالخلافه (مرکز قدرت و حکومت قاجار) نه تنها مجالی برای زیارت تهرانی ها بود، که دیگر علاقه مندان را از شهرهای دیگر ایران، به پایتخت می کشاند. مساجد تهران نیز که مرکز اجتماعات مذهبی بود، در این دوره رونقی بسیار داشت. تکیه ها و حسینیه های خانوداگی نیز از مهم ترین مکان های مذهبی تهران بود که هنوز هم کم وبیش هویت خود را حفظ کرده اند و در بافت سنتی و تاریخی تهران به حیات مذهبی خود ادامه می دهند.

تکیه یادگاری از دوران صفویه

تکیه، از آغاز پیدایش در تهران با خانقاه و زاویه پیوند داشته به این معنی که با رواج شیعه در ایران تکیه به کانون برگزاری مراسم تعزیه و روضه خوانی که هم آهنگ با حسینیه بود، تبدیل شد.

تکیه، چند مدخل دارد. سکویی بزرگ در وسط میدان که برای نمایش ساخته می شد و اطراف آن گذرگاهی قرار داشت برای عبور و مرور تعزیه خوان ها و حتی عبور دادن شتر و دیگر حیوانات تعزیه. از این معبر تا دیوار تکیه و تاق های آن به دو یا سه طبقه می رسیده که زنان و مردان جدا از هم نشسته و تعزیه را تماشا می کردند. گاهی اتاقی مجزا هم در این میان ساخته می شد با نام شاه نشین، جایی که برای نشستن میهمانان خارجی و شخصیت های داخلی بود.

تهران در این دوره نزدیک به 50 تکیه مهم داشت که همه ی آن ها در روزهای سوگواری سرتاسر با پارچه های سیاه و شعارهای مذهبی پوشانده می شد.

مهم ترین تکیه ی تهران که اینک اثری از آن باقی نمانده، اما در حافظه ی شهروندان سن و سال دار تهران، هم چنان با شکوه و عظمت پابرجاست، تکیه ی دولت تهران است که رسمی ترین تکیه ی تهران نیز بود. تکیه ی دولت در دوره ی محمدشاه قاجار ساخته شد و پس از آن به دستور ناصرالدین شاه تکیه ی دیگری به همین نام در ضلع شرقی کاخ گلستان بنا شد.

نقل است که این تکیه در نزدیکی شمس العماره و با کمک دوستعلی خان معیرالملک و با خراب کردن منزل میرزا تقی خان امیر کبیر و یکی از حمام های قدیمی کاخ ساخته شد.

این تکیه راهی به درون کاخ سلطنتی داشته که شاه و خاندان سلطنتی از آن استفاده می کردند. به نوشته ی دکتر ناصر تکمیل همایون، پاره ای از محققان اعتقاد دارند که تکیه ی دولت تقلیدی از تماشاخانه ی آلبرت هال در لندن بود که با معماری ایرانی تزئین شده بود. اینک تنها اثر باقی مانده از تکیه ی دولت، پرده ای نقاشی از محمد خان غفاری نقاش باشی دربار ناصری ملقب به کمال الملک است که فضایی بسیار گسترده برای انجام مراسم مذهبی را نشان می دهد.

سقاخانه؛ نماد آشنای محلات سنتی تهران

سقاخانه، از فراگیرترین نمادهای مذهبی تهران است که هنوز هم نقشی پررنگ در زندگی روزمره مردم تهران در نواحی تاریخی و سنتی شهر دارد. اما ابعاد سقاخانه ها بیشتر کوچک است، چنان که افراد ایستاده با دراز کردن دست خود در حفره ای که در دیوارها ایجاد می کردند، شمع خود را روشن می کردند و دخیل خود را به پنجره هایی که شبیه ضریح امام زاده هاست می بستند.

دخیل قفلی فلزی یا پارچه ای به رنگ های مختلف (سبز، درخواست برای سلامتی، قرمز برای رسیدن به عشق زمینی، سفید برای عفو و آمرزش الهی) است که به پنجره ی مشبک سقاخانه بسته یا گره زده می شود.

صاحب دخیل با گرفتن مراد خود، نذری که بیشتر روشن کردن شمع در شب جمعه بوده را ادا می کرده است. سقاخانه ها در تابستان های گرم تهران، محلی برای قرار دادن آب خنک و گوارا بوده است.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان