ماهان شبکه ایرانیان

شرح ایام

این زمان جان دامنم برتافته است بوی پیراهان یوسف یافته است کز برای عهد صحبت سالها بازگو شرحی از آن ایامها

این زمان جان دامنم برتافته است بوی پیراهان یوسف یافته است کز برای عهد صحبت سالها بازگو شرحی از آن ایامها

در قرآن کریم متجاوز از هزار مرتبه از علم و عالم و دانایان سخن گفته شده است، تا حدی که در آیه 79 سوره آل عمران مقام علمای حقیقی را با صفت «الهی بودن » (ربانیین) می ستایدو می فرماید: «ولکن کونوا ربانیین بما کنتم تعلمون الکتاب و بماکنتم تدرسون ». در لسان حدیث و سخن شریف (ائمه هدی(ع)نیز آنچه در مورد فضیلت علم و علمای الهی گفته شده است قابل احصا نیست، به نحوی که از زبان رسول خدا(ص)می شنویم که: «اذا مات العالم سلم فی الاسلام ثلمة لایسدهاشیئی.» یعنی اینکه وقتی عالمی از امت اسلام فوت می شود، ثلمه و مصیبتی آن چنان سنگین بر اسلام وارد می گردد که هیچ چیز باآن برابری نمی کند. استاد علامه، فیلسوف بزرگوار، روحانی وارسته، فقیه اهل بیت، متفکر ارزشمند حضرت آیت الله محمدتقی جعفری (اعلی الله مقامه)، چنین انسان عالمی بود. اوکه از خردسالی شیفته درس و بحث علمی و دینی و کسب معارف عالیه اسلام عزیز و مکتب آسمانی وحی بود در عنفوان جوانی به نجف اشرف سفر کرد تا متجاوز از یک دهه از عمرشریف خویش را به فراگیری علوم و معارف قرآنی و نیز مطالعه و بررسی نوآوریهای علمی و فلسفی مغرب زمین سپری کند وسپس با درجه عالی اجتهاد از محضر زعیم فقیه جهان تشیع،حضرت آیت الله العظمی خوئی(ره)، و کوله باری از علم،فلسفه، فقه و حکمت و عرفان، آینده درخشان تدریس و شانس مرجعیت در حوزه نجف را پشت سر گذارد و برای ادامه درس و تعلیم و تعلم، و خدمت به نسل جوان و روشنفکر میهن اسلامی، به آغوش میهن اسلامی بازگردد، و نه در قم و یا مشهدکانونهای فقه و علوم حوزوی و تربیت طلاب جوان، بلکه درتهران و در کنار دانشگاه بزرگ تهران و سایر مراکز جدید علمی با خیل عظیمی از دانشجویان و اساتید و دانشگاهیان تشنه علوم و معارف نوین، و بیان تفسیر جدیدی از دین و خداباوری، که بایافته های جدید علمی شرق و غرب ناسازگار نباشد، رحل اقامت افکند.

از همین روی، از همان سالهای اول اقامت استاد در تهران،پای دانشجویان و دانشگاهیان به منزل معظم له باز شد و این حقیر که از ابتدای دهه هزار و سیصد و چهل شمسی خدمتشان آشنایی و حشر و نشر داشتم به کرات شاهد بودم که خیل عظیم شاگردان و مستمعین استاد را قشر جوان و دانشجو وتحصیل کردگان دانشگاهی تشکیل می دادند.

هرچند اینجانب توفیق آن را نداشته ام که از خرمن عظیم علوم و معارف الهی استاد ره توشه ای کافی برگیرم و لذا شاید درمقامی نباشم که بتوانم راجع به آن فقید سعید سخنی مستوفی ارائه دهم، اما به مصداق «لایدرک کله، لایترک کله » و اینکه فرموده اند: آب دریا را اگر نتوان کشید هم به قدر تشنگی بایدبتوان چشید، سعی خواهم کرد گوشه هایی از زندگینامه پرافتخارعلمی و اخلاقی آن عزیز از دست رفته را خدمت عزیزان خواننده تقدیم دارم:

الف - اوصاف علمی

استاد علامه حضرت آیت الله جعفری از بعد علمی دارای اوصاف ممتازی بودند که ذیلا به چند مورد آنها اشاره می شود:

1. شجاعت علمی - فقهی: مرحوم استاد جعفری در بیان عقاید و باورها و یافته های علمی، فلسفی و فقهی خویش بسیارشجاع و صریح بودند، به نحوی که از بیان نظریات جدید،هرچند در مواردی مخالف نظریات جا افتاده فقهی و یا علمی دانشگاهی، ابا نداشتند. نمونه این نظریات را در کتابهایی چون منابع فقه، وجدان، جبر و اختیار و شناخت معظم له می توان دید.

2. بهره گیری از آخرین دستاوردهای علمی: استاد جعفری،با آشنایی نسبتا کافی که با مکاتب جدید فلسفی، آرای جدیدعلمی در زمینه های فیزیک، شیمی، ریاضیات، منطق جدید،روان شناسی، علوم اجتماعی و غیره داشتند، همواره سعی می کردند اطلاعات خود را در این رشته ها روزآمد نگه داشته ودر طرح مباحث و دروس و سخنرانیهای خویش از آخرین دستاوردهای فکری - علمی بشر در این زمینه ها بهره جویند وشاید این یکی از رازهای محبوبیت و موفقیت ایشان درمحیطهای دانشگاهی و روشنفکری بود.

3. آزاداندیشی و تحمل آرای دیگران: مرحوم علامه جعفری،حین احترام عمیق به علوم و معارف اسلامی و مکتب اهل بیت(ع)، فردی به غایت آزاداندیش و اهل تسامح و تحمل آرای دیگران بود و هرگز عادت نداشت تا به هنگام تدریس و غیر آن،هیچ نظری و عقیده ای از جانب خود و یا مکتب اسلام را به دیگری تحمیل نماید. در درسها با کمال تواضع و فروتنی به شبهات، ایرادات، و گاهی مخالفتهای نظری مستمعین و شاگردان گوش می داد و مکرر می شد که یکی از حاضران را به جهت طرح یک نکته بدیع که خود ایشان در آن لحظه در ذهن نداشتند، می ستود و مورد تشویق قرار می داد.

4. تقوای علمی و نقد مثبت آرای دیگران: تقوای علمی،معنای وسیع و متاسفانه در جامعه ما مغفولی دارد که جای بحث آن اینجا نیست. اما آنچه درباره استاد فقید در اینجا منظور نظراست یکی مطلق نیندیشی و سخن خود را عین کلام و نظر وحی ندانستن (عیبی که مع الاسف در بیشتر روحانیان ما هست و ظن خود را عین متن دین معرفی می کنند) و دیگری نقل سخن اصحاب علم و معرفت بشری با ماخذ و مدرک اصلی و نسبت ندادن حکمت دیگران به خود (عیبی که در بعضی روشنفکران ما هست و سخن و ادعای فیلسوفان غرب را به نام خود عرضه وتبلیغ می کنند) است. همچنین استاد وقتی سخن و نظری را نقل و احیانا نقد می فرمودند در کمال احترام به گوینده و نویسنده آن کلام، همه وجوه مثبت و منفی آن را از دیدگاه خود عنوان می کردند و کمتر دیده می شد که به اصطلاح یک تنه پیش قاضی بروند و نکات مثبت آرای دیگران را نادیده بگیرند و یا به تحقیر و تخفیف آنها بپردازند.

5. طرح نظریات بدیع: استاد فرزانه حضرت آیت الله جعفری در بسیاری از زمینه های حکمت و معرفت بشری نظریات نو و بدیعی داشتند که در لابه لای متون و آثار بر جای مانده از ایشان به چشم می خورد و هر خواننده منصفی می تواند بامطالعه عمیق هریک از دهها اثر باقیمانده از معظم له مواردمتعددی از این افکار و نظریات نوین را احصا کند. نکته قابل ذکر آنکه استاد این نظریات تازه و بسیار ارزشمند را چنان ملایم و بی ادعا مطرح می فرمایند که گاهی انسان اصلا متوجه نمی شود، که در موضوع خاص بحث با سخنی بدیع که بدین صورت هنوز در جایی عنوان نشده، روبه روست.

6. تنوع آثار: از استاد فقید علامه جعفری متجاوز از یکصدجلد کتاب در بیش از پنجاه عنوان مهم دینی، اجتماعی و فلسفی بر جای مانده است که بعضی از آنها حقیقتا صورتی دایرة المعارف گونه دارند. تفسیر و نقد و تحلیل مثنوی مولوی ویا شرح و تفسیر - مع الاسف نیمه تمام - نهج البلاغه مولای متقین امیرالمؤمنین علی (ع) آن چنان مشحون از نکات و مباحث حکمی، قرآنی، فقهی، اجتماعی، سیاسی، فلسفی و غیره اند که هر خواننده باریک بینی را به شگفتی وامی دارند.

7. دو بال علم و تقوا: ویژگی بارز دیگر استاد فقید علامه جعفری(ره) در زمینه اوصاف علمی، توام کردن ملکات علمی باتقوای اسلامی بود. در مقوله ضرر و زیانهای حاصل از علم بدون ایمان و معنویت زیاد گفته و نوشته شده است و اجت به تکرار نیست، چنانکه خود استاد نیز مکررا شاگردان خویش رااز علم و هنر و... بدون تعهد بر حذر می داشتند. به زعم این قلم یکی دیگر از رازهای توفیق استاد فقید در خدمت به علم وایمان و مملکت، همین تقوای برجسته ایشان بود که همه تلاشهای فکری و علمی حضرتشان را صبغه ای از اخلاص وخدمت و گوهر صالح می بخشید.

8. اسلام شناسی: آخرین ویژگی علمی درخشان استادجعفری که وجود شریفشان را همچون مرحوم استاد شهیدمرتضی مطهری (ره) و امام خمینی (قدس سره) یگانه دوران می ساخت، اسلام شناسی عمیق و بلامعارض حضرت ایشان بود.در دوران اخیر در هر دو ساحت حوزه و دانشگاه افرادی بوده اند که یک و یا چند خصیصه از اوصاف فوق الذکر را داراباشند، اما به جهت عدم اشراف کافی به مسائل و مباحث اسلامی،اعم از علوم عقلی و نقلی قدیم و جدید، نتوانسته اند آن طور که شاید و باید از کیان مقدس اسلام و حریم اهل بیت علیهم السلام پاسداری کنند، و در یک کلمه زبان گویای دین و اسلام باشند،به نحوی که هیچ قول و فعل آنان نباشد که جز سخن دین و کلمه اعتلای اسلام، قرآن، سنت و عترت، و بیان موضع محکم اسلام در موضوع مورد مطالعه به حساب نیاید. درحالی که استادجعفری، با پشتوانه غنی علوم حوزوی و درجه عالی اجتهاد وتسلط کامل به علوم انسانی، فلسفه، کلام و منطق روی هم رفته چنین شخصیتی بود و موضعگیریهای عقیدتی ایشان نوعا موضع اسلام تلقی می شد. حقیقتا باید گفت امروزه جای چنین شخصیتهای جامع، نواندیش، و به معنای واقعی کلمه اسلام شناس در حوزه و دانشگاه خالی است.

ب - اوصاف اخلاقی

1. شیفتگی نسبت به اهل بیت(ع): استاد علامه محمدتقی جعفری، نه در حرف و شعار، بلکه در سلوک و عمل شیفته اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام بود و همین علاقه وافر به خاندان عصمت(ع) به ایشان توفیقات و گشایشهایی عطا کرده که اهلش می دانند با هیچ امتیاز و مزیت دیگری قابل مقایسه نیست.آری: «لمثل هذا فلیعمل العاملون.»

2. نشاط کم نظیر علمی: حضرت آیت الله جعفری از ابتدای جوانی تا آخرین روزهای عمر پر برکت خویش طلبه ای سختکوش و دانش پژوهی بسیار پرروحیه و بانشاط بود،به نحوی که حتی در بیمارستانی در لندن که تحت عمل جراحی و مداوای بیماری صعب العلاج سرطان قرار گرفته بودند، درفاصله معالجات و اوقاتی که مزاجشان اجازه می داد به نوشتن شرح نهج البلاغه مشغول می شدند. این جانب که تقریبا همه عمرعلمی و متجاوز از دو ثلث عمر طبیعی خویش را در محضرایشان حشر و نشر داشتم، هرگز ندیدم حتی به هنگام مسافرت ویا اقامتهای کوتاه مدت در ییلاقات تابستانی مطالعه و کار و تلاش علمی حضرتشان برهه ای قطع شود.

3. زهد و ساده زیستی: مرحوم استاد جعفری، به گواهی همه فضلا و اندیشمندان و طلبه ها و دانشجویانی که طی سالیان متمادی خدمتشان حشر و نشر داشته اند، در غایت زهد وساده زیستی، روزگار می گذراندند. هرگز به شائبه زینت و دنیا وجاذبه های مادی آلوده نشدند و زخارف دنیوی را برای اهل آن واگذاشتند. این جانب خود از نزدیک شاهد بودم که آن بزرگوارحتی کنگره نکوداشت خویش را واقعا نمی خواستند و وقتی کسی خدمتشان گفت: آقا، عکسهای بزرگ کرده شما را در کوی و برزن آویخته اند، برآشفتند و لب به اعتراض گشودند که: «کی گفته از بیت المال مسلمانان چنین ولخرجیهایی انجام بشود؟ به خدا قسم من به این کارها راضی نیستم!» سپس آقازاده شان توضیح دادند ده - پانزده تا عکس بیشتر نیست و آنها را هم رئیس فلان شرکت تبلیغاتی که از دوستداران شماست، هدیه داده است. استاد قدری آرام گرفتند و هیچ نگفتند. این جانب همچنین به خاطر دارم در زمان رژیم گذشته عده ای به ایشان پیشنهاد کردند مثل مرحوم مطهری استادی دانشگاه را بپذیرند تاحین خدمت در سطح بالای علمی در دانشگاه امرار معاش ثابتی داشته باشند و هر ماه با دغدغه تامین حوایج خانواده روبه رونباشند. استاد، علی رغم تاکیدات دلسوزانه ای که از این بایت خدمتشان می شد، و نیز علی رغم نیاز جدی که از این بابت داشتند، همواره مقاومت می فرمودند و تا آخر هم حاضر نشدندحقوق بگیر جایی بشوند و می گفتند بگذارید من با همین حق التالیفهای ناچیز آثارم بسازم و وقتم آزاد باشد که به شماجوانها و نیازهای فکری تان برسم.

خاطرات

دوستان مرحوم علامه جعفری هریک به فراخور نزدیکی بامعظم له خاطرات متعددی از ایشان به خاطر دارند که در خلال سالها مؤانست به مناسبت از زبان آن فقید سعید شنیده اند.خاطراتی چون ماجرای سفر به سمنان به دعوت علامه سمنانی واینکه مردم شهر در ایستگاه راه آهن روحانی دیگری را به جای استاد عوضی گرفته و او را با سلام و صلوات خدمت مرحوم علامه سمنانی برده بودند. استاد جعفری این را درسی الهی برای نفس خویش داشت که زیاد به استقبال و اشتهار خلق دل نبندد.و یا ماجرای دعاکردن برای آن دهاتی که گاوش مرده بود و زارزار گریه می کرد و بلافاصله زنده شدن و راه افتادن آن گاو وبه تبع آن خنده توام با گریه مرد دهاتی بود. بیشتر این خاطرات شیرین در جاهای دیگری هم نقل شده اند و نیازی به تکرار آنهادر این مناسبت نیست. اما آنچه که خود من شاهد آن بوده ام وغیر از بنده کسی آن را ندیده است ماجرای ملاقات مرحوم دکترشریعتی با ایشان بود. ماجرا از این قرار است که روزی مرحوم شریعتی از این جانب خواستند که به مناسبت انس دیرینه ای که باایشان و نیز حضرت استاد جعفری داشتم قراری بگذارم تا به اتفاق خدمت استاد برویم. صبح جمعه ای را تعیین کردیم و بنده به همراه ایشان به منزل استاد در کوچه زیبای میدان خراسان رفتیم. مرحوم شریعتی ضمن احترام زیاد به استاد و بیان اینکه ایشان را از مصادیق بارز علمای الهی و یا به قول خود روحانیان تشیع علوی می داند، خدمت استاد عرض کردند: آقا، کار من راه انداختن مردم و جوانهاست، آنها راه که افتادند هدف و جهت حرکت را شما باید تعیین کنید. لذا من به حضرت عالی اختیار تام می دهم که تک تک آثار بنده را ملاحظه بفرمایید و هرجایی ازآنها که مخالف نظر شماست را بفرمایید تا بدهم در چاپ بعدی بکلی حذف کنند. استاد هم متقابلا از این همه محبت و تواضع دکتر تشکر و برای ایشان دعا کردند و قول دادند به هر موردی که برخورد نمودند عینا به اطلاع ایشان برسانند تا جرح و اصلاح کند. خاطره ناگفته دیگر هم مربوط به سخنرانی اوایل دهه 1340 استاد در دانشکده نفت آبادان است که این جانب ریاست انجمن اسلامی دانشجویان آنجا را بر عهده داشتم و این اولین دعوت و سخنرانی دانشگاهی استاد در مراجعت از نجف به ایران بود که تحت عنوان «طبیعت و ماورای طبیعت » ایراد کردندو آن قدر سخنرانی از لحاظ فلسفی مشکل و سطح صحبت استادبالا بود که کمتر کسی متوجه فرمایشات ایشان شد. لذا بعد ازاتمام آن، من این نکته را به طنز پشت تریبون گفتم که آن قدرسخنرانی خوب بود که هیچ کس آن را نفهمید و استاد کلی خندیدند.

در خاتمه باید عرض کنم که استاد فقید علامه محمدتقی جعفری تبریزی از نوادر روزگار و از مصادیق بارز آیه کریمه «واتقوا الله و یعلمکم الله » (سوره بقره، آیه 281) و حدیث شریف «مداد العلماء افضل من دماء الشهداء» بودند که بی هیچ تردیدی قلم و کلام شریفشان بیش از خون هر شهیدی دردهه های اخیر به اسلام و جمهوری اسلامی خدمت کرد. هرچندپاییز و زمستان عمر پر برکتشان بسیار کوتاه بود و هنوز آن وجودعزیز می توانست دهها سال دیگر روشنی بخش محفل دوستداران علم و فضیلت و هدایتگر پویندگان راه شریعت باشد. با متجاوز از نیم قرن تعلیم و تعلم اسلامی و بر جای گذاشتن صدها عنوان کتاب. مقاله، سخنرانی و مباحثه ها ومصاحبه های خارجی و بین المللی، ره توشه عظیمی از خدمت علمی را برای ملت بزرگ ایران و امت کبیر اسلام بر جای نهادند که تا سالیان سال می تواند بر تارک میراث علمی جهان اسلام و اندیشه های خلاق و مثبت بزرگان جهان علم و اندیشه بدرخشد.

خدایش رحمت کند که آن علامه فقید بحق، بعد از پیرمرادش حضرت امام خمینی قدس الله سره الشریف، بزرگترین نماد پیوند حوزه و دانشگاه در عصر و نسل ما بود و به غایت مورد احترام و محبوب ارباب حوزه و اصحاب دانشگاه و همه روشنفکران و فرهیختگان این مرز و بوم. از این جهت فقدان نابهنگام آن عزیز را باید به حوزه و دانشگاه، روحانیت و جامعه فرهنگی، طلبه و دانشجو، تجار و کسبه، جوانان و دانش آموزان،پیران و جوانانی که پای درس و سخنرانی ایشان می نشستند، وبالاتر از این، به ساحت علم و اندیشه در کل جهان اسلام وعرصه تفکر بشری، تسلیت گفت. رحمت واسعه خداوند بر او وآموزگاران او و پیروان راستین راه و مرام او باشد. والسلام علی من اتبع الهدی.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان