رسالت، 5/11/79
چکیده: پلورالیسم دینی که از مباحث رایج جامعه علمی ماست بدین صورت در زمان شهید مطهری مطرح نبود; ولی از کلمات ایشان در باب حقانیت ادیان یا دین واحد یا... می توان به پاسخ این ادعا از دیدگاه شهید مطهری نائل شد. این مقاله برای نیل به این هدف به چند بعد پرداخته است:
الف) تاکید بر حقانیت دین واحد در هر عصر و دین اسلام در عصر حاضر; ب) رد حقانیت همه ادیان در عرض هم; هرچند پذیرش حقانیت طولی ادیان درست است; ج) وحدت و مشخص بودن صراط مستقیم; د) لوازم و پیامدهای منفی پلورالیسم، مانند نفی خاتمیت و ناسخیت دین.
بحث پلورالیسم به شکل امروزی آن در زمان استاد مطرح نبوده است; ولی ایشان به شبهاتی که در مورد حقانیت تمام ادیان ترویج می شد، پاسخ داده اند که در ضمن چند نکته ارائه می گردد:
الف) تاکید بر وحدت ادیان
پلورالیسم دینی پیش فرض خود را تکثر ادیان و تنوع حق قرار می دهد. استاد شهید در موارد متعددی تاکید می کند که از نظر قرآن تنها یک دین داریم (شوری: 13) و در جای دیگر مؤیدی برای برداشت خود ارائه می کند: «قرآن هرگز کلمه «دین » را به صورت جمع (ادیان) نیاورده است و نام آن دین واحد، اسلام است. البته نه اینکه خداوند در تمام دوره ها دین خود را با این نام می خوانده است; بلکه مقصود این است که حقیقت دین دارای ماهیتی است که بهترین معرف آن لفظ «اسلام » است و این است که می گوید: «ان الدین عند الله الاسلام »(آل عمران: 19).» سپس استاد به راز اختلاف و تفاوت شرایط می پردازند که از کلمات ایشان می توان سه دلیل استفاده کرد:
1. مقتضیات زمان، خصوصیات محیط و تکامل بشر: ایشان می فرماید: تفاوت شرایع، در یک سلسله مسائل فرعی و شاخه ای بود که به سطح تعلیمات انبیا به موازات تکامل بشر القا شده است.
2. تحریف کتب مقدس: وی با طرح آیه 9 سوره حجر (انا نحن نزلنا الذکر وانا له لحافظون) می فرماید: ظهور پیاپی پیامبران، بیشتر معلول نابودی ها و تحریف و تبدیل های کتب و تعلیمات آسمانی بوده است.
3. تفاوت در شکل اجرا: شهید مطهری می فرماید: انبیا تماما دارای یک مکتب و یک تز بوده اند. تفاوت تعلیمات انبیا با یکدیگر، یا از نوع تفاوت و تعلیمات کلاس های عالی تر با کلاس های دانی تر و یا از نوع تفاوت اجرایی یک اصل در شرایط و اوضاع گوناگون بوده است.
ب) رد حقانیت تمام ادیان
در کتاب عدل الهی صراحتا حقانیت همه ادیان و به عبارتی کثرت گرایی دینی را زیر سؤال می برند و می فرمایند: «صحیح است که میان پیامبران خدا اختلاف و نزاعی وجود ندارد و همگی به یک هدف دعوت می کنند; ولی این سخن به این معنا نیست که در هر زمانی چندین دین حق وجود دارد و طبعا انسان می تواند در هر زمانی، هر دینی را که می خواهد، بپذیرد; بلکه معنای این سخن این است که باید همه پیامبران را قبول داشته باشد. لازمه ایمان این است که در هر زمانی تسلیم به شریعت همان پیامبر باشد و قهرا در دوره خاتمیت، به آخرین دستورهایی که از جانب خدا به وسیله آخرین پیامبر رسیده است عمل کنیم. بسیاری از مردم ما می گویند مهم این است که انسان به خدا ایمان داشته باشد و طبق یکی از برنامه های خدایی عمل کند; ولی ما این ایده را باطل می دانیم. قرآن می فرماید: «هر کس غیر از اسلام دینی بجوید، هرگز از او پذیرفته نمی شود و او در جهان دیگر از جمله زیان کاران خواهد بود.»(آل عمران: 85); هرچند مراد از اسلام خصوص دین ما نباشد; زیرا دین اسلام همان دین تسلیم است و حقیقت تسلیم در هر زمانی شکلی داشته که در زمان خاتم الانبیا در شکل دین خاتم است ».
ج) صراط مستقیم; نه صراطهای مستقیم
مرحوم مطهری رحمه الله با استمداد از مباحث فلسفی ثابت می کنند که از نظر قرآنی، سیر تکاملی جهان و انسان، خط سیری مشخص و واحد و مستقیم است (وان هذا صراطی مستقیما فاتبعوه ولاتتبعوا السبل فتفرق بکم عن سبیله; انعام: 153). اگر همان طور که خود بشر در تکاپوست، خط سیر او نیز دائما دستخوش تغییر و تبدیل باشد و نهایت مسیر مشخص نباشد و در هر برهه ای از زمان بخواهد در یک جاده حرکت کند، بدیهی است که ختم نبوت معقول و متصور نمی باشد. این سخن شهید، ایده های تطهیر تلون و تنوع حقیقت را که در توجیه صراطهای مستقیم گفته می شود، به شدت متزلزل می سازد.
د: نفی پیامدها و لوازم پلورالیسم
با استفاده از کلمات استاد، به رد برخی تالی فاسدهای ایده پلورالیسم به شرح ذیل می پردازیم:
1. خاتمیت و جاودانگی: پلورالیسم چون راه های سعادت را بی شمار می داند، ادعای خاتمیت و جاودانگی را از هیچ دینی، حتی اسلام نمی پذیرد; حال آنکه شهید مطهری از آیه 40 سوره احزاب به عنوان دلیل رسمی بر خاتمیت حضرت محمدصلی الله علیه وآله وسلم یاد می کند و در جای دیگر آن را از ضروریات اسلام معرفی می کند و در تبیین این اعتقاد می نویسد: «در طبیعت پدیده ها متغیرند; نه قانون ها و اسلام قانون است و اسلام آن وقت محکوم به فناست که با قوانین طبیعت ناهماهنگ باشد; حال آنکه اسلام احترام و تطابق خود به فطرت را رسما اعلام نموده است.»
2. ناسخیت اسلام: از آنجا که کثرت گرایی دینی همه ادیان را بر حق می داند، نمی پذیرد دینی ادیان قبل از خود را نسخ کرده باشد. شهید مطهری می فرماید: «نسخ در قوانین الهی وجود دارد; نه به علت نقض قانون; بلکه به لحاظ رعایت مقتضیات زمان.»
3. جامعیت و کمال دین اسلام: پلورالیسم و صراطهای مستقیم، همه ادیان را از لحاظ حقانیت در یک درجه می بیند; اما متفکر شهید، اسلام را متمایز از سایر ادیان می بیند و می فرماید: «اسلام طرحی است کلی و جامع و همه جانبه و معتدل، حاوی همه طرح های جزئی و کارآمد در همه موارد.»
اشاره
1. آنچه در این نوشتار آمده است، نقد پلورالیسم دینی از موضعی درون دینی است; حال آنکه نویسنده می توانست با جمع بندی سخنان شهید مطهری در مباحث معرفت شناسی و... به نقد ادله بیرونی پلورالیسم دینی نیز بپردازد و یا لااقل اگر متکفل چنین امری نیست، دامنه بحث در ابتدای نوشتار باید تذکر داده شود. به هر حال، آنچه از اندیشه های شهید مطهری در نقد پلورالیسم دینی می توان شاهد آورد، بسی بیشتر و افزونتر است.