نشست ماهانه پژوهش گران اقتصاد اسلامی به دعوت گروه اقتصاد پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، روز جمعه مورخه 12/12/79 در محل پژوهشگاه (دفتر قم)، تشکیل شد .
در این نشست، سخن رانان محترم در مورد سلسله موضوعات بایسته های اساسی پژوهش در حوزه اقتصاد اسلامی و موانع اجرایی نظام اقتصاد اسلامی پس از گذشت 22 سال از انقلاب اسلامی، به بحث پرداختند و در نهایت به سؤالات حاضرین در جلسه پاسخ دادند .
اولین سخن ران، حضرت حجة الاسلام و المسلمین آقای غلامرضا مصباحی از اساتید حوزه و دانشگاه بود . ایشان عدم باور اقتصاد اسلامی را به عنوان یک مکتب نظری و یا یک نظام عملی، مانع عمده در عدم اجرای اقتصاد اسلامی دانستند و با تشریح آن در دو بعد ثبوتی و اثباتی، علل عدم باور اقتصاد اسلامی را چنین برشمردند:
1 . وجود افرادی که معتقد به اقتصاد لیبرال هستند;
2 . مشاهده موفقیت های نسبی اقتصاد لیبرال;
3 . عدم اعتقاد به کفایت دین اسلام در رفع نیازهای بشری در عصر حاضر به استناد: «مشابه دانستن اسلام و مسیحیت » و «القائات تضاد علم و دین » ;
4 . تئوریزه و کاربردی نشدن اقتصاد اسلامی .
سپس در بخش دیگر سخنان خود راه حل هایی به شرح زیر ارائه نمودند:
1 . تبیین سازگاری علم و دین در فرهنگ اسلامی;
2 . تبیین تفاوت های دین اسلام و مسیحیت تحریف شده;
3 . موفقیت های اسلام در عصر گذشته و ارائه چهره درخشان فرهنگ و تمدن اسلامی در زمانی که غرب قرون وسطی را تجربه می کرد;
4 . تبیین کفایت اسلام برای رفع نیازهای عصر حاضر;
5 . تبیین مشکلات اقتصاد لیبرال در غرب و کشورهای اسلامی;
6 . نشان دادن راهکار تئوریزه کردن اقتصاد اسلامی و ارائه یک جامعه نمونه;
7 . تبیین این که اقتصاد لیبرال پس از سه قرن تلاش متفکرین به این جا رسیده است، حال آن که در اقتصاد اسلامی چنین کار علمی صورت نگرفته است;
8 . لزوم عزم جمهوری اسلامی برای تئوریزه کردن اقتصاد اسلامی;
9 . آموزش اقتصاد اسلامی به دانشجویان;
10 . به کارگیری کارشناسان، سیاست گذاران و مجریانی که اقتصاد اسلامی را باور دارند;
11 . عزم جدی نظام بر پیاده کردن مواردی از اقتصاد اسلامی که تئوریزه شده است .
دومین سخن ران، آقای مهندس بنیانیان، معاون فرهنگی سازمان مدیریت و برنامه ریزی بودند . ایشان مانع عمده اجرای اقتصاد اسلامی را در فقدان سیستم جامع نظام اسلامی و عدم هماهنگی زیر نظام های آن با همدیگر تلقی کردند .
ایشان فرمودند: نظام یک کشور مشتمل بر نظام های قضایی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، آموزشی و . . . می باشد و هر کدام هدف مخصوص به خود دارد که مجموعه این اهداف، در راستای یک هدف مشترک و کلی به عنوان هدف نهایی نظام کشور می باشند و آن عبارت است از کمال مادی و معنوی انسان . در کل این سیستم، داد و ستدهایی بین این نظام ها وجود دارد و هر کدام در دیگری تاثیر گذاشته و تاثر می پذیرد .
ما باید در داخل سیستم، به گونه ای این داد و ستدها و هدف گذاری ها را تعریف کنیم که در رسیدن به اهداف خاص خود، به همدیگر ضرر نرسانده و به هدف نهایی هدایت شوند .
از جمله خطرهایی که الآن ما را تهدید می کند این است که ما نظام سیاسی را مدل اسلامی انتخاب کرده ایم، در حالی که نظام اقتصادی حاکم، نظام لیبرال است و این نظام خواه ناخواه دارای بار فرهنگی مخصوص به خود می باشد; لذا اگر ما نتوانیم نظام اقتصادی و نظام فرهنگی را سامان دهیم و جامعه تحت تاثیر فرهنگ غرب باشد، طبیعی است که در چنین فرهنگی تئوری و عملکرد ولایت فقیه زیر سؤال می رود .
ایشان از بین رفتن بسیاری از فطریات انسان ها در غرب و توجه به نیازهای مادی صرف را نتیجه روح حاکم بر نظام غرب دانستند و ضمن تاکید بر این که ما راهی جز پیاده کردن اقتصاد اسلامی نداریم، لزوم کاربردی کردن نظریه های اقتصادی اسلام را در جزء جزء بخش های اقتصادی کشور یادآور شدند و وجود و نقش پژوهش گران اقتصاد اسلامی را که دارای تحصیلات دانشگاهی و حوزوی می باشند، به عنوان یک حلقه اتصال بین نیروهای نظری و عملی نظام، ضروری و مهم دانستند .