شوق وصال
سحرگاه جمعه هشتم ربیع الاول سال 206 ه فرا رسید. وعده دیدار رسید. سال های درد و رنج به پایان آمد. محاصره ها، مراقبت ها، زندان ها خاتمه یافت. قدرناشناسی ها، بی حرمتی ها، شکنجه ها تمام شد. امام حسن عسکری علیه السلام از سویی شادمان از قرب وصال معبود و از سوی دیگر، نگران سرنوشت امت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم و دو امانتش، قرآن و مهدی(عج)، اینک غریبانه در بستر براثر زهر جفای دشمنان به خویش می پیچید.
آخرین نماز شب
نماز شب را خوابیده خوانده بود. آخرین نماز شب. آن هم در شب جمعه؛ شب رحمت خداوند مهربان؛ شب پرواز او. در نماز بسیار گریسته بود و حالا پرده ای از اشک، چشمانش را پوشانده بود. پلک هایش را به هم فشرد و قطرات اشک از روی صورت گندمگون و زیبایش که به زردی گراییده بود، لغزید و در لابه لای محاسن سیاهش گم شد.
ماتم آسمان ها و زمین
آن روز حضرت عسکری علیه السلام نماز صبح را در بستر خویش گزارد. چشم هایش به سمت قبله دوخته شده بود و رعشه ای همه اندام مبارکش را در بستر فراگرفته بود. لب هایش به سختی نام «مهدی» را تکرار می کرد. لحظه ای بعد جز او و مهدی، کسی در آن جا نبود. هنوز آفتاب برنیامده بود که آفتاب عمر یازدهمین امام معصوم غروب کرد و آسمان ها و زمین را در ماتم فرو برد.
اَلسّلامُ عَلیک
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا مَولایَ یا اَبامُحَمَّدِ الحَسَنِ بنِ عَلیٍّ الهادی الْمَهْدی وَ رَحْمَةُ اللّهِ وَ بَرَکاتُهُ. اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وَلیَّ اللّهِ وَابنَ اَولِیائِه. اَلسَّلامُ عَلیکَ یا حُجَّة اللّهِ وَ ابنَ حُجَّتِهِ. اَشْهَدُ یا مَولایَ اِنَّکَ اَقَمْتَ الصَّلوةَ وَ آتَیْتَ الزَّکوةَ وَ اَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَیْتَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ دَعَوْتَ اِلی سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ عَبَدتَ اللّهَ مُخْلِصا حَتّی آتیک الیَقینُ.
کنیه و القاب امام حسن عسکری علیه السلام
در کتاب ها از امام حسن عسکری علیه السلام بیشتر با کنیه «ابومحمّد» یاد شده و لقب های متعددی برای ایشان ذکر شده است. از القاب آن حضرت «عسکری» به سبب انتساب به محله «عسکر» و «زَکی» یعنی پاک و تزکیه شده را می توان نام برد.
زندگی در محاصره دشمن
پس از مرگ مأمون معتصم وارد بغداد شد و از مردم برای حکومت خود بیعت گرفت. سپس به کمک ترک هایی که در منصب های مختلف دربار خدمت می کردند، شهر سامرا را در شمال شرقی بغداد بنیاد نهاد. در این شهر محله ای را به استقرار نیروهای نظامی اختصاص داد که به همین جهت «عسکر» نامیده شد. این محل که از ترس تحرکات شیعیان و دوستداران اهل بیت علیهم السلام به اقامتگاه اجباری امام هادی علیه السلام و فرزندان ایشان خصوصا امام حسن عسکری علیه السلام تبدیل شد، آن چنان تحت مراقبت حکومت بود که ارتباط شیعیان و دوستداران اهل بیت علیهم السلام را با امام تقریبا ناممکن می ساخت.
محرومیت از فیض دیدار
امام حسن عسکری علیه السلام در طی شش سال دوران امامت پررنج خود اوضاع دشواری را در محله عسکر گذراندند. شیعیان، غالبا از دیدار ایشان محروم بودند و اطلاعات و اخبار شیعیان و رهنمودهای آن حضرت تنها به همت چند تن از دوستداران خاص حضرت ردوبدل می شد که به طور ناشناس در بین مأموران مراقب محله نفوذ کرده بودند یا به عناوین مختلف به محله رفت وآمد می کردند.
نگاهی به عمل کرد دشمن
بیست سال تحت محاصره و مراقبت شدید قرار دادن امام علیه السلام به تنهایی نمی توانست اهداف خبیث عباسیان را برآورده سازد و باعث سکوت یا نرمش و سازش امام گردد یا نور هدایت را بین دوستداران آن حضرت به ضعف و خاموشی کشاند. از این رو حکومت جور هر از چندگاهی تدبیری تازه ای می اندیشید و در آزار آن بزرگوار می کوشید و شیعیان را با مشکلی جدید روبه رو می ساخت.
توطئه دشمنان
یکی از برادران امام حسن عسکری علیه السلام محمد و کنیه اش ابوجعفر بود. ایشان دانشمندی با تقوا و خوش اخلاق بود و مورد احترام شیعیان. سیاست بازان کینه ورز دربار عباسی محبوبیت و موقعیت استثنایی ابوجعفر را به عنوان سلاحی علیه کیان ولایت و امامت به کار بردند و از این که ابوجعفر فرزند بزرگ تر امام هادی علیه السلام به شمار می آمد استفاده کردند و تبلیغاتی وسیع را به طور پنهانی در بین شیعیان مبنی بر امامت بی چون و چرای او به عنوان یازدهمین امام سازماندهی کردند.
عبادت امام علیه السلام
آنان که لذت مناجات را با خداوند چشیده و جانشان از محبت او لبریز است، حتی لحظه ای را بی نام و یاد او نمی گذارنند و زندگی را جز در راه بندگی و فرمان برداری خداوند متعال بر نمی تابند. امام حسن عسکری علیه السلام نمونه اعلای محبت و انس با خداوند مهربان بود. محمد شاکری روایت کرده است: «مولا و استادم امام حسن عسکری علیه السلام در محراب عبادت می نشست و به سجده می رفت و آن چنان سجده و ذکرش را طولانی می کرد که من می خوابیدم و بیدار می شدم در حالی که او هنوز در سجده بود».
دریای علم الهی
بدون شک علم هر امام معصوم که از سرچشمه وحی نشأت می گیرد، از چنان عظمت و وسعتی برخوردار است که توصیف کردنی نیست. تجلی چنین علمی در وجود شریف امام حسن عسکری علیه السلام از لابه لای سخنان ایشان و روایاتی که حاکی از آگاهی های غیبی آن بزرگوار است، به خوبی آشکار است. با این همه اعتراف بزرگ ترین طبیب و دانشمند دربار عباسی که فردی مسیحی است، می تواند گواهی بر ثبوت این برتری علمی حتی در نزد مخالفان ایشان باشد.
اعتراف دانشمند مسیحی درباره امام حسن عسکری علیه السلام
«بختیشوع [بَختی شُوع]» دانشمند مسیحی خطاب به شاگرد خود «بِطْریق» می گوید: «به سوی ابن الرضا ابو محمد عسکری برو و بدان که او در زمان ما دانشمندترین انسان در زیر آسمان است و برحذر باش که در آنچه به تو دستور می دهد اعتراضی بر او داشته باشی».
زهد و بی رغبتی به دنیا
امام حسن عسکری علیه السلام کسی بود که سجده های طولانی اش شب را به سحر پیوند می داد و مناجات های عارفانه اش هر دل مرده دنیازده ای را حیاتی آسمانی می بخشید. او هم چون جد بزرگوارش علی علیه السلام دنیا را سه طلاقه کرده، از نعمت های دنیا جز به آن اندازه ای که زادوتوشه آخرت باشد چشم داشتی نداشت.
انتظار فرج
امام حسن عسکری علیه السلام در نامه ای که به علی بن حسین بن بابویه قمی نگاشته است، می فرماید: «بر تو باد که شکیبا باشی و چشم انتظار فرج بمانی که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: برترین اعمال امت من انتظار فرج است. شیعیان ما همواره در اندوه به سر می برند تا زمانی که فرزندم ظهور کند؛ همانگونه که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم بشارت دادند او کسی است که زمین را بعد از آنکه از ظلم و ستم پرشده باشد از عدل و داد پر خواهد کرد.
خالی نبودن زمین از حجت الهی
احمد بن اسحاق می گوید: به حضور امام علیه السلام شرفیاب شدم و می خواستم درباره امام پس از او سؤال کنم. حضرت پیش از آن که سخنی بگویم فرمود: «ای احمد، خدای عز و جل از روزی که آدم را آفریده تا کنون زمین را از حجت الهی خالی نگذاشته و تا روز قیامت نیز خالی نخواهد گذاشت». سپس حضرت مهدی(عج) را نشان داد و فرمود: «به خدا سوگند که غائب خواهد شد و در آن غیبت هیچ کس از هلاکت و گم راهی نجات نیابد، مگر کسی که بر اعتقاد به امامت او ثابت قدم بماند».
از کلام نورانی امام حسن عسکری علیه السلام
زاهدترین مردم کسی است که مرتکب حرام نشود.
عابدترین مردم کسی است که واجبات را به درستی انجام دهد.
خشم کلید هر بدی است.
فروتنی نعمتی است که کسی بر آن حسد نمی برد.
بهترین خصلت ه
سود رساندن به مردم علاوه بر این که موجب رفع گرفتاری از جامعه می شود، روح صمیمیت و اتحاد را در جامعه می دمد. به همین سبب این خصلت در کنار ایمانِ به خدا از برترین خصلت ها شمرده شده است. امام حسن عسکری علیه السلام می فرماید: «دو خصلت است که بهتر و بالاتر از آنها چیزی نیست: ایمان به خدا و سود رساندن به برادران».
آتش کینه توزی
کینه توزی قبل از این که ضررش متوجه دیگران شود، هم چون آتشی درون شخص کینه توز را می سوزاند. امام حسن عسکری علیه السلام می فرماید: «کینه توز، ناآرام ترین مردمان است».
ترک عادت
تکرار هر کاری، در درازمدّت موجب عادت می شود. بنابراین باید از انجام دادن و تکرار کارهای ناپسند خودداری کرد تا به صورت عادت درنیاید؛ چرا که ترک کاری که عادت شده باشد بسیار مشکل است. امام حسن عسکری علیه السلام می فرماید: «ترک دادن کسی که به کاری عادت کرده مانند معجزه است».
کلید گناهان
دروغ از جمله گناهانی است که علاوه بر بدی ذاتی اش گناهان دیگری را نیز به دنبال دارد. بنابراین ترک دروغ موجب ترک گناهان بسیار می شود. امام حسن عسکری علیه السلام می فرماید: «تمام پلیدی ها در خانه ای قرار داده شده و کلید آن دروغگویی است».
شادی بی ج
کم ترین کمک به فرد غمگین گوش دادن به سخن او و هم دردی با اوست که موجب تسکین او می شود. در مقابل اظهار شادی در برخورد با چنین فردی باعث آزردگی بیشتر او می شود. امام حسن عسکری علیه السلام می فرماید: «اظهار شادی نزد غم دیده از بی ادبی است».
زیبایی باطن
همان طور که ظاهر آدمی زیبایی و زشتی دارد، باطن او نیز زیبایی و زشتی می یابد. امام حسن عسکری علیه السلام می فرماید: «صورت نیکو، زیبایی ظاهری است و عقل نیکو، زیبایی باطنی است».