با یک نگاه به تنپوش انسان در تمام طول تاریخ بشر میتوان اطلاعاتی فراتر از تصور به دست آورد: جایگاه اجتماعی، ثروت، طبقه، رتبه نظامی و مواردی از این قبیل. پارچه بهطور تاریخی در هر منطقه و کشور منحصربهفرد بوده و گاهی اوقات عیناً با عناصر سرزمین و مردمان آن منطقه در پیوند است.
حتی امروزه در جامعهای جهانی که میتوان فاصله نیویورک تا چین را در 14 ساعت پیمود، تمام گروههای مردمی دارای رازهای نهفته در طرحها، رنگها و تاروپود خود بوده و منتظر هستند تا به دست ما کشف شوند. با بنیتا همراه شوید تا چند نمونه شگفتانگیز از این رازها را بررسی کنیم.
تارتان
(©Gitta Zahn/Flickr, Creative Commons)
پارچه مختص اسکاتلند تارتان است که دارای راهراهها و خطوط تکراری با اندازه برابر بهمنظور نمایش خانوادههای مختلف اسکاتلندی در میدان جنگ برای قرنهاست. انگلیس یک گروه شورشی اسکاتلندی به رهبری مردم منطقه کوهستانی اسکاتلند (Highlanders) را در قرن 18 شکست داد و چاپ پارچههای وطنپرستانه را ممنوع اعلام کرد؛ قانون لباس در سال 1746 پس از نبرد ننگین کولدن. در سال 1782 قانون لباس لغو شد، اما مردم منطقه کوهستانی همچنان از پوشیدن این لباس تا سال 1822 و زمانی که جورج چهارم از منطقه ادینبورگ دیدار کرد و دامن مخصوص خود را پوشید، بیزار بودند. این دیدار سلطنتی موجب بازگشت تارتان به دوران اوج خود بهعنوان پارچه اتحاد اسکاتلند شد.
پاتریس جورج، دانشیار در موسسه فشن میگوید چیزی که تارتان را شکل میدهد ترکیبات رنگی مشخص است. خطوط راهراه به شکل مشابه در حالت عمودی و افقی نقش بستهاند. بهعلاوه تارتان مخصوص اسکاتلند از نوع متقارن بوده و جنس آن پشمی است.
جورج میگوید اگرچه تارتان بهطور ذاتی خانواده و قبیله اسکاتلندی را نشان میدهد، اما میتواند هر فردی که دارای یک الگوی تارتانی است را نیز به تصویر کشد. دولت اسکاتلند اطلاعاتی از تمامی تارتارهای شناختهشده و منحصربهفرد جمعآوری کرده است. هر فردی که یک الگوی خاص از تارتان را به ثبت برساند میتواند آن الگو را به نام خود داشته باشد.
کیمونو
(©AR!/Flickr, Creative Commons)
با بازگشت به دوران اِدو از تاریخ ژاپن، بین اواخر قرن 17 تا اواخر قرن 19، کیمونو روشی برای ابراز حس خلاقیت و فشن بود.
کیمونو پسازآنتخاب بهعنوان تنها پوشش رسمی در تمام قرن بیستم، هماکنون در حالت تجربه یک رنسانس در مد زنان است زیرا آنها علاوه بر کیمونوی سنتی که در مراسم مهم میپوشند بهطرف «یوکاتاس» یا کیمونوی تابستانی روی آوردهاند.
دانا لوئیز از موسسه یوکو دانا کیمونو میگوید این لباس هماکنون در غرب نیز از سوی علاقهمندان بسیار مورد استقبال واقع شده است. کودکان زیادی در نیویورک وجود دارند که به انیمیشن علاقهمند هستند. جمعیت جوان بهشدت علاقهمند شده و از بند قوانین سنتی پوشیدن کیمونو رها هستند.
بهترین و گرانترین نوع کیمونو «اوچیکاک» است. لوئیز میگوید این کیمونوها در مراسم مخصوص نظیر جشن عروسی استفادهشده و قیمت آن در ژاپن به بالای 10 هزار دلار میرسد. بسیاری از عروسها این پارچه ابریشمی گل برجسته را برای مراسمهای خیلی خاص از فروشندگان اجاره میکنند. «اُبی» یک پارچه کوچک کولهپشتی مانند است که در پشت کیمونوی رسمی زنان دیده شده و درواقع یک تکه پارچه بزرگ است. این پارچه که معمولاً طول آن به 9 تا 10 متر میرسد در قالب یک گره تشریفاتی به دور زن پیچیده میشود.
«فوریسود» نوع دیگری از کیمونو است. این نوع کیمونو از پارچههایی که با دست نقاشی شده استفاده کرده و بسته به قیمت آن آستینهایی بلند دارد. «یوکاتا» نوع دیگری از کیمونو بوده و با پوشش روزانه و تابستانی پیوند خورده است. امروزه مدلهای جدید و زیبایی از یوکاتا در بازار به چشم میخورد.
«هائوری» نوع دیگری از کیمونو است که در تکههای جداگانه فروخته میشود و میتوان آن را با تکههایی دیگر ادغام کرد.
لوئیز میگوید شما میتوانید تمامی مدلها از کیمونوی مخصوص خانه تا کیمونوی سنتی را که با قوانین مشخصی پیوند خورده است را تجربه کنید. در حال حاضر این یک موضوع داغ بوده و در حال داغتر شدن نیز هست. ما تصور میکنیم که علاقهمندان در حال کم شدن هستند، اما اشتیاق و علاقه به این لباس به قوت خود باقیست.
ایکات کامبوجی
(©PRO2008+/Flickr, Creative Commons)
موسسه پارچههای سنتی خمر، در سال 1996 توسط متخصص ژاپنی که کشور جنگزده کامبوج را با یک موتورسیکلت طی کرد تأسیس شد. کیکو موریموتو روستا به روستا در مورد وجود کرمهای ابریشم و روشهای بافندگی سنتی تحقیق کرد و صنعتگرانی را که همچنان از بافت پارچه اطلاع داشتند را گرد هم آورده و تولید این پارچه قیمتی را از سر گرفت.
پرورش کرم ابریشم یک عامل محرک در اقتصاد کامبوج به خاطر تولید بهترین ابریشم در داخل کشور تا زمان جنگ داخلی در دهه 70 میلادی بود که پسازآن متوقف شد. سازمان یونسکو در اواسط دهه 90 به موریموتو اعتباری به خاطر روند کاهشی پرورش کرم ابریشم داد. او سپس دست به تأسیس موسسه پارچههای سنتی خمر زد.
یک ایکات سنتی مخصوص کامبوج از ابریشم ساختهشده و توسط زنان بهعنوان یک دامن بلند به نام «سامپات هال» پوشیده میشود. مردان نیز ایکات را با نام «سامپات هال کابان» میپوشند. این پارچه با مواد طبیعی نظیر حشرات برای رنگ قرمز، درخت پروهات برای رنگ زرد و رنگهای سبز و لاجورد برای رنگ آبی رنگآمیزی میشود.
قالیچههای ایرانی و ترک
(©garycycles7/Flickr, Creative Commons)
تولید قالیچههای باکیفیت ترک و ایرانی به دوران شکوه این دو منطقه بین سالهای 1800 تا 1910 میلادی موسوم به «عصر طلایی دوم بافندگی پارسی» بازمیگردد. قالیچههای این دوره با رنگهای طبیعی حاصل از گیاهان تولیدشده و برخی از گرانترین قالیچههای پارسی حتی از طلا و نقره نیز در تاروپود خود بهره بردهاند. قالیچههای تولیدشده پس از سال 1910، بعد از پیدایش رنگهای شیمیایی، فاقد برخی از رنگهای اشرافی و تجملی موجود در قالیچههای تولیدشده قبل از آن دوره هستند.
گری توبین، سخنگوی موسسه قالیچههای کلِرمونت میگوید تقریباً تمامی قالیچههای مربوط به عصر طلایی دوم در اختیار خانوادههای سلطنتی و یا مجموعههای خصوصی است. بااینحال تعدادی از این فرشها در دسترس بوده که معمولاً در خارج از بازار وجود دارند.
علیرغم وجود نام ترک، این قالیچهها بهطور تاریخی نهتنها در ترکیه بلکه در ایران و سایر مناطق اطراف تولیدشدهاند. اومری شوارتز، مدیر گالری نازمیال، میگوید بسیاری از این قالیچهها تحت تأثیر نگاه بافندگان به اطراف قرارگرفتهاند. قرن نوزدهم به دوره احیا شهره است. قرن هفدهم زمانی بود که بسیاری از تولیدات اصل رواج یافت. قالیچههای مربوط به قرن نوزدهم بیشتر به تقلید از قالیچههای قرن هفدهم پرداخته و ازاینرو طرحهای فراوانی از گل و مرغ در آنها دیده میشود.
قالیچههای ترک بهطورجدی به سرچشمه اصلی آنها گره خوردهاند. برای مثال قالیچههای موسوم به «اوشاک» به منطقه اوشاک ترکیه تعلق دارند.
قالیچههای ایرانی بسته به منطقه آنها از کیفیتهای متفاوتی برخوردارند. قالیچههای شهر بافت از نوع ظریفتری هستند. قالیچههای محلی دارای بافت درشتتری بوده و از تقارن کمتری بهره میبرند. الگوها بیشتر به سمت طرحهای دندانهدار رفته و اندازه آنها نیز کوچکتر میشود.
کیفیت قالیچه با توجه به تعداد گرههای آن در هر اینچ مربع سنجیده میشود. به گفته شوارتز درحالیکه تعداد گرهها میتواند راهی برای تشخیص کیفیت باشد، پروسه ارزیابی درنهایت احساسی است تا اینکه وابسته به فاکتورهای عینی باشد. پشم و ابریشم بخش عمدهای از مواد فرشهای قدیمی و مدرن پارسی و ترک را تشکیل میدهند. هر دو نوع قالیچه دارای نقوشی متأثر از مناطق خود هستند.
ادامه دارد ...