اعتماد، 17 و 19/7/82
نویسنده می گوید که با رشد نظام های سرمایه داری، نظام سنتی اقتصاد به حاشیه رانده شد و این تحول در اواخر قرن بیستم به صورت پدیده ای عام، فراگیر درآمد و تحت عنوان جهانی شدن و شهرت یافت . این پدیده توانست بر تمامی ابعاد زندگی بشر، به ویژه در بعد اقتصادی و فرهنگی، که از مشخصه های نظام سرمایه داری است، تاثیر بگذارد . در واقع، جهانی شدن در بعضی شقوق، تامین کننده ایده نظم نوین جهانی است که بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و تک قطبی شدن بیشتر جهان، آشکار شد . از فرآیند جهانی شدن، یکسان سازی در تمام شئون زندگی، از پوشاک و غذا گرفته تا تفریحات و سرگرمی و غیره، می باشد .
بازیگر جدید پدیده جهانی شدن، آمریکایی است که تا دویست سال پیش مطرح نبود . ولی پس از پایان جنگ جهانی اول و دوم و دهه های اخیر و نیازمندی های بلوک شرق و اروپای شرقی، از فرصت استفاده کرده و خود را مطرح کرد و بعد از جنگ سرد (فروپاشی شوروی) به دنبال دشمن فرضی بود تا تک تازی خود را حفظ نماید . لذا با بروز حادثه یازدهم سپتامبر و به بهانه مبارزه با تروریسم، ایفاگری نقش اول جهانی شدن را حفظ کرد . هرچند ابهت و قدرت او با حمله به قلب آمریکا، به ویژه پنتاگون، شکست; ولی برای بازیافت آن قدرت، با فرافکنی مشکلات درونی خود به عهده دیگران، به دنبال حفظ مقام خود است .
نویسنده در خصوص وظیفه کشور ما در قبال جهانی شدن می گوید:
مسلما، فرآیند جهانی شدن همراه تغییر عقاید، ذائقه ها و سلیقه ها، به خصوص در بعد فرهنگی و اقتصادی است; لذا بهترین راه مقابله با آن، داشتن آگاهی از موجودیت تاریخی، ملی و مذهبی است .
به علت نبود تکنولوژی در کشور ما و بر اساس تجربه کشورهای دیگر، تعامل کارآمدتر از تقابل است .