ماهان شبکه ایرانیان

دین ورزی فلسفی (۱) و (۲)

گفت وگو با دکتر حمیدرضا آیت اللهی

گفت وگو با دکتر حمیدرضا آیت اللهی

همشهری، ش 3535 3536، 3 و 4/8/83

گفت وگو با دکتر حمیدرضا آیت اللهی محقق دانشگاه تهران:

فلسفه دین یکی از دانش هایی است که امروز توجه بسیاری از دانشمندان را به خود جلب کرده و به خاطر تنوع موضوع آن، مورد بررسی در این گفت وگو قرار گرفته است.

در واقع فلسفه دین شاخه ای از فلسفه است که در قرن بیستم پرداختن به آن جدی شد و هیچ ربطی به فلسفه دینی ندارد؛ چرا که فلسفه ای دینی بیشتر در حوزه آنالتیک و تحلیلی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. برداشت شخصی دکتر این است که فلسفه دین توسط افرادی به وجود آمد که از اساس با مسئله دین مشکل داشتند و می خواستند این مشکل را به نحوی ساختارمند مطرح کنند.

ایشان مفهوم کلام جدید را باور ندارند و می گوید: فقط افرادی آن را در ایران مطرح کرده اند و انتساب این اصطلاح به شهید مطهری نابجاست. سپس به پنج مرحله وظایف کلام اشاره می کند، یکی از آنها تبیین مسائل است که با فلسفه دین اشتراک دارد و تبیین به معنا ارزیابی دلایل عقلانی گزاره های دینی و تعیین صحت و سقم دلایل است.

علمی که در غرب بعد از رنسانس در پی پاسخ گویی به شبهات دینی سنت مسیحی پدید آمد، آیولوژیک نام گرفت و به معنای فن مدافعه گری از اصول بنیادین دین که بیشتر به قرون وسطی برمی گردد، است. در ادامه می افزاید در فلسفه دین استناد به وحی جایز نیست و کاربرد آیات قرآن در فلسفه دینی مانعی ایجاد نمی کند و مطرح در غرب الاهیات فلسفی است نه کلام فلسفی.

سؤال دیگر این است که فلسفه دین که یک فلسفه مضاف است چه موضوعاتی را کنکاش می کند؟ می گوید: فلسفه دین مجموعه مسائل مهمی است که در مورد دین مطرح می گردد و فلسفه دین مسئله محور است نه موضوع محور و مسائلی هم چون شر و شرور، دین و اخلاق، رابطه عقل و ایمان، تجربه و دین در آن مطرح است. لذا پلورالیسم دینی به آن اضافه می شود و به فراخور جوّ علمی مباحث جدید، با تحول متناسب، با شبهات به وجود می آید. ازاین رو مسائل دیگر مانند جهانی شدن، جهانگردی، تکثرگرایی قابلیت الحاق به مسئله را دارند. اینک تعریف جامع از فلسفه دین: تحلیل و ارزیابی عقلانی گزاره های بنیادین دینی به صورت ملتزمانه ونه غیرمعتقدانه که به اثبات یا نفی و یا ارزش گزاری در آنها می انجامد.

اما در مورد سابقه این دانش در ایران باید گفت که فلسفه دین در غرب ماهیت خاص خود تفاوت هایی ماهوی زیاد با دین اسلام دارد؛ مثلاً در مسیحیت انسان اهمیت دارد و در اسلام کتاب. متأسفانه فلسفه دین با ترجمه های مسیحی گری و با وجه غالب تفکر دینی مسیحی بر ذهن نویسندگان به ایران وارد گشت، روبه رو است و فلسفه دین پروتستانیسم در ایران رایج است.

در موضوعاتی همچون شر و شرور در فلسفه غرب علی رغم رحمت خدا سؤال است که چرا وجود دارد ولی در اندیشه اسلامی با مسئله عدالت خداوندی این موضوع اصلاً جدی نیست. در مسیحیت خدا خدای عشق است شر مهم است و بالعکس در فرهنگ اسلامی مسئله در دو رنج کم رنگ است و مسئله قضا و قدر جدّی است یا هرموتیک در غرب در خصوص متون کهن که ذهنیات قدّیسان است تفاوت زیادی با متون اسلام (قرآن) که معتقدیم عین الفاظ خداوند بر رسولش القاء کرد و دیگر مسائل از تفاوت های فلسفه دین در غرب و اسلام می باشد.

بحثی هم چون سکولاریسم در غرب از عنایت خاصی برخوردار است ولی در اسلام ارتباط دقیق و عمیق دین و سیاست اصلاً جدّی نیست؛ چرا که پرمایه مسیحیت اخلاق است و از سیاست نمی تواند صحبت کند. مسائلی همچون زکات، حج، امر به معروف و نهی از منکر و جهاد از اصول سیستم نظامی اسلامی در امر سیاست می باشند. به نظر آقای دکتر ضروری ترین مسئله فلسفه دین در ایران بومی کردن اسلامی و بومی کردن ایرانی شیعی مسائل این دانش است و راه درمان جامعه ایران از رواج فلسفه دین غربی پرتستان زدایی است سپس رفع مسیحی گروی در این زمینه و بعد از آن رجوع به مسائل خودمان.

سؤال شد در تعارض عقل و دین چه می گوئید؟ ما چند نوع عقل داریم. در مسیحیت پروتستان یک جور و در اسلام جور دیگر که به همین خاطر ایمان گرایی به وجود آمد و ایمان گرایی خود دو نحله است. ایمان گرایی ویتگنشتاینی که بدون عقل است و ایمان گرایی کی یرکگارد که می گوید: ایمان آن گاه تحقق پیدا می کند که ضد عقل باشد. و در جای دیگر کی یرکگارد می گوید: آنجا که نمی توانم بفهمم ایمان می آورم. یا عقل گرایی، نام لغت دکارتی می گوید: ما تمامی گزاره های دینی را با عقل قطعی مورد بررسی قرار می دهیم.

آقای آیت اللهی در ضمن سخنان به عقل گرایی معتدل اشاره می کند و می گوید: عقل معتدل ایمان ایجاد نمی کند؛ چرا که ایمان کار اراده است و عقل تنها در اراده تأثیر می گذارد و هیچ تعارضی بین عقل کلی با دین نیست بلکه ایمان باید در آزمون عقل سربلند بیرون آید، از طرفی هم عقل به وجود آورنده ایمان نیست. حکم عقل به اندازه عقلانیت آن مسئله حجیت می آورد نه قدسیّت و اصولاً کار مجتهد هم ارزیابی عقلانی است.

در دنیای کنونی جهانی شدن برای معنویت ها و ادیان مختلف شرایطی ایجاد کرده که ما شاهد الاهیات زیست محیطی و تقدم مسائل اخلاقی بر علمی می باشیم.

اما در بررسی راهکارها دین می تواند دو نقش داشته باشد؛ اول فعالانه و دوم منفعلانه که نتیجه هر یک روشن است ازاین رو فلسفه انتظار فرج با دو رویکرد که اولی ازدیاد ظلم و جور و دومی استفاده از جهانی شدن و زمینه سازی برای ظهور، نتیجه بخش خواهد بود.

ازاین رو، به غیراز ادیان الاهی و ابراهیمی هیچ کس قدرت جواب گویی به مسائلی هم چون محیط زیست و جهانی شدن و... را نخواهد داشت و جهانی شدن یک پروسه و پروژه توامان می باشد.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان