قطره ای از دریا

اشاره: در شماره قبل (ویژه نامه آیت الله بهجت قدس سره) در مقاله ای با عنوان «سلوک ناب» ویژگی هایی از روش سلوکی و تربیتی آن فقیه عارف را بدین ترتیب برشمردیم: جامعیت در سلوک، یعنی اهل معرفة النفس و عشق و محبت و ریاضت بودند و با پرهیز از تعلقات دنیوی و انس با عبادت و اذکار و یاد خدا و همچنین بندگی خدا و مهار وسوسه ها و تخیلات، حضور در اجتماعات معنوی مانند نماز جماعت و… و اهتمام به بهره گیری از ایام الله و همچنین اولویت دادن به تهذیب باطن، عنایت به تدریج در سلوک، توجه به ظرفیت ها و استعداد ها، عمل به دانسته ها و عشق به اهل بیت. هر چند عنوان مقاله ویژگی های روش سلوکی بود، ولی بازتابی از شخصیت ایشان را نیز به همراه داشت. در این مجال کوتاه به برخی دیگر از ابعاد آن اشاره می کنیم: 1. فقاهت اولین بُعد که در ایشان چشمگیر بود و لازم است در این باره، مقالات و کتاب هایی نوشته شود، تبیین فقاهت استوار ایشان است. ایشان مبانی فقهی وثیق، عمیق و پخته ای داشتند. هر چند به عرفان مشهور بودند، اما مقام علمی شان متأسفانه مغفول مانده بود. از این رو، جا دارد که بزرگان و کسانی که با او آشنا بودند، به تبیین این بُعد بپردازند که ایشان نه تنها یک عارف دل سوخته و عاشق خدا و اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام، بلکه فقیه برجسته ای نیز بود. 2. یادگار سه حوزة علمی ایشان یادگار سه حوزة بزرگ علمی بودند. از طرفی، میراث بَر حوزة علمیه سامرا بودند، چون اولین استاد ایشان مرحوم شیخ محمد کاظم شیرازی است و این بزرگوار از شاگردان مرحوم میرزای شیرازی بزرگ و صاحب فتوای معروف و نیز شاگرد وی میرزا محمد تقی شیرازی است که ایشان در مبارزة با استعمار انگلیس پیش قدم بود و رهبری آن مبارزه را برعهده داشت. جناب شیخ محمد کاظم شیرازی از شاگردان این دو بزرگوار بود و این دو، از بنیان گذاران حوزة علمیه در سامرا بودند. از این جهت، ایشان میراث بَر حوزة سامرا است. از طرف دیگر، ایشان از ذخایر علمی حوزة علمیة نجف اشرف بودند؛ چون از محضر بزرگانی در نجف استفاده کرده بودند از جمله آیت الله محقق مرحوم غروی اصفهانی(کمپانی) صاحب نهایة الدرایه، دوم آقا ضیاء عراقی و سوم آیت الله نائینی. از طرفی نیز، ایشان در قم از محضر آیت الله العظمی بروجردی و حضرت آیت الله حجت کوه کمره ای بهره ها برده بودند. بنابراین مبانی فقهی و اصولی ایشان آمیزه ای از این سه حوزة مهم فقهی بود. 3. ارتباط با سه استاد عرفان و اخلاق امتیاز ویژة دیگر ایشان، توفیق ارتباط با سه استاد بزرگ عرفان و اخلاق است: یکی آیت الله سید علی قاضی. دوم شیخ مرتضی طالقانی که علامة جعفری و بعضی دیگر نزد ایشان، دروس رایج را خوانده بودند و هم ایشان استاد اخلاق و صاحب کرامت و اخلاق فاضله بود که آیت الله بهجت از ایشان بهره مند شده بودند و از ایشان به نیکی یاد می کرد. سومین شخص هم سید عبدالغفار نجفی است. همة کسانی که با این شخصیت ها آشنا هستند، می دانند که اینها از نادر مردانی بودند که همزمان در حوزة عرفان و اخلاق حضور تأثیرگذاری داشتند. 4. برخورداری از اخلاق حسنه آیت الله بهجت قدس سره دارای اخلاق حسنه و فضایل بی شمار اخلاقی بود. هر کسی که با او حتی ساعاتی محشور می شد و می نشست، متوجه می شد که دارای تواضع بیش از حد، بزرگی و بزرگواری روح، صلابت، اخلاص و سجایای بارز اخلاقی است. در طول زندگی ایشان، کسی پیدا نشد که بگوید من از آقای بهجت ناراحتم و این بسیار عجیب است. کلمه تندی به کسی نگفت و مراقبت تمام و محافظت از حقوق دیگران و رعایت حقوق دیگران، بسیار مورد اهتمام ایشان بود. 5. مخالفت با هوا و هوس و ریاضت ممتد خصوصیت دیگر این مرد بزرگ، مخالفت با هوا و هوس و ریاضت ممتد شرعی است. ایشان واقعاً نشان داد که استمرار ریاضت، کاری شدنی است و می توان سالیان سال با نفس و هوا و هوس و تعلقات دنیا مخالفت کرد. ایشان از ریاضات خود چشم داشتی نداشت، نمی خواستند از این راه به مقامات معنوی برسند، یا به فیض و ثوابی نایل آیند. ایشان بااخلاص کامل با هوا و هوس مخالفت می کرد. 6. عبادت های عارفانه عبادت های عارفانه و نماز وی از جهات مختلف مورد توجه بود. نماز او از سال 50 تا 88 با شور و حضور قلب خاص انجام می شد؛ به گونه ای که دل ها را متوجه خدا می کرد. شور و حال و اخلاص آیت الله بهجت در نماز از چهل سال قبل به یک منوال بود. ایشان سرچشمه تعلقات را بسته و بر ضمایر و نیات چیره شده بود که می توانست نماز را به این گونه بخواند. ایشان می فرمود که تمام حقایق عرفانی در نماز هست. امام راحل قدس سره به حاج آقا مصطفی سفارش فرموده بودند که در نماز آیت الله بهجت حضور داشته باشد. به خوبی به یاد دارم در سال های 51-53 بود که نماز مغرب و عشای حضرت آیت الله العظمی بهجت با شرکت ده ها مجتهد برگزار می شد. آیت الله جوادی از مأمومین دائم ایشان بود. بزرگان دیگر مانند حضرات آیات: حسن زاده، شهید قدوسی، ربانی شیرازی در آن نماز شرکت می کردند و چه نماز پرشور و تأثیرگذاری بود! اما عبادات شبانة ایشان – بنابر نقل کسانی که با ایشان محشور بودند – این گونه بود که سه ساعت قبل از اذان صبح از خواب بیدار می شدند و تا اذان صبح و بعد از آن هم تا طلوع آفتاب سرگرم عبادت بودند و سپس به حرم مشرف می شدند. 7. وارستگی و پارسایی ایشان در پارسایی و پیراستگی از دلبستگی های دنیا و ساده زیستی نمونه بود. این ویژگی در محیط خانه، خوراک و لباس ایشان جلوه داشت. تا همین اواخر در آن منزلی زندگی می کرد که دو اتاق داشت و در یکی از اتاق ها به ما درس می داد. وارستگی و پرهیز تام او از شهرت طلبی و مقام خواهی، ملکة او شده بود. حضرت امیرمؤمنان علیه السلام در خطبة همّام، در اوصاف متقین می فرماید که: دنیا به آنان روی می آورد، ولی آنان هیچ توجهی به دنیا نمی کنند. و واقعاً آقای بهجت این گونه بود و نشان داد که می شود در همین شرایط، انسان زیّ طلبگی خود را حفظ کرده و ساده زندگی کند. اینکه وقتی امام راحل از زندان آزاد شدند و به قم برگشتند، آیت الله بهجت هر روز دمِ در می ایستادند و به مردم خوشامد می گفتند، این رفتارها و منش ها، علاوه بر بینش اجتماعی بالا، همه حاکی از وارستگی او بود. 8. تأثیرگذاری ایشان از نظر اخلاقی و عرفانی، عامل تأثیرگذار در حوزه های علمیه بود. او پشتوانه ای اخلاقی و عرفانی برای حوزه ها به شمار می رفت. در واقع، اسوه و الگویی اخلاقی بود. به طوری که اخلاقیون و عرفای دیگر باید با ایشان، خودشان را می سنجیدند. ایشان واقعاً نقطة ثقل معنویت در حوزه ها در عالم تشیع و برای ملت ایران بود. او در دعاها به مشکلات مردم توجه داشت و برای رفع مشکلات آنها دعا می کرد. در این اواخر این دعا را در قنوت می خواندند: «اللهم نَجِّنی و نَجِّ المؤمنین والمؤمنات مِنَ الآفات و الآهات والبلاء». بسیاری از بزرگان بر این اعتقادند که به خاطر وجود مبارک ایشان، خیلی از بلاها از ایران رفع می شد. 9. عادی جلوه دادن کمالات ایشان کمالاتی را که داشتند، عادی جلوه می دادند. اساساً هنر عرفان و هنر بزرگانی چون: شیخ بهائی، ملامحمدتقی مجلسی - پدر علامة مجلسی که جزء عرفای بزرگ بود -، فیض کاشانی، حضرت امام و بزرگان دیگر این بود که کمالاتشان را می پوشاندند و عادی جلوه می دادند و این خیلی مهم است. 10. ذکر و فکر او فکر و ذکر هر دو را با هم داشت. یکی از عبادت های ایشان، فکر بود. گاهی در محراب عبادت بدون اینکه ذکر بگوید، ساکت و آرام می نشست. در حالات جناب ابوذر گفته شده که اکثر عبادت ابوذر تفکر بود: تفکر در عظمت خدا، در زیبایی های آفرینش، در صفات و اسمای خدا، در مبدأ و معاد، در مواقف قیامت. همچنین او دائم الذکر بود و همیشه ذکر می گفت. 11. تضرع و ابتهال آیت الله بهجت قدس سره اهل تضرع، ناله و سوز و گداز بود، حتی در نماز هنگام تلاوت «اِیّاکَ نَعْبُدُ و اِیّاکَ نَسْتَعین» سوز و گدازشان اوج می گرفت و با حالت خاص آن را بیان می کرد. کسی که اهل گریه و ناله و تضرع و ابتهال نباشد، به جایی نمی رسد. 12. کم خوردن، کم خفتن و کم گفتن همه عرفا از جمله آیت الله العظمی بهجت قدس سره به این سه نکته توجه داشته اند. اولاً ایشان از امور بیهوده پرهیز داشت. صحبت اضافه ای نداشت. در خوراک هم از مدت ها قبل، در شبانه روز دو نوبت غذا می خوردند، کم هم می خوابیدند. امیدواریم که خداوند متعال به ما توفیق عنایت کند تا از روح بزرگ این عالم ربانی استفاده کنیم. ایشان از میان ما رفت، ولی روحشان حاضر و ناظر است و ما می توانیم از انفاس قدسی ایشان استفاده کنیم. برخی از کسانی که وارد عالم برزخ می شوند، آزاد و سبکبال اند. آیت الله بهجت قدس سره در سیر برزخی خود از بندگان صالح خداوند غافل نمی مانند، از ایشان بخواهیم که برای ما هم دعا کنند تا عاقبت ما نیز ختم به خیر گردد.
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر