اطلاعات، 3/11/81
هیچ آموزه ای از آموزه های بشری بیهوده، و هیچ تجربه ای بی اعتبار نیست . اما هنگامی که وحی مسیر هدایت را برای انسان مشخص می کند، از میان تجربه های ارزشمند، اقلام و تصاویری را محل تابش خود قرار می دهد که انسان را به سوی مقصودی هدایت می کنند . انسان نیاز دارد که در شرایط گوناگون به جهات مختلف رو کند، لذا وحی نسبت به نیازی که انسان در آن شرایط دارد، به برخی پدیده ها اشاره می کند .
اولین اثر وحی «ربانیت » نیست تا انسان از دنیا بریده شود و متوجه آخرت گردد، بلکه اولین گام های وحی، نوع زندگی در این دنیا و گزینش های این جهانی است که انسان برای زیستن، چه چیزهایی را انتخاب یا از خود دور کند . بر این اساس، وحی می تواند مدت های مدید به تجربه های دنیایی انسان اشاره کند; یعنی انسان در شرایطی قرار گیرد که قرآن یک راه یا تجربه را بر راه و تجربه ای دیگر برتری بخشد .
در بساط زندگی عادی است که وقتی اراده می شود موسی زنده بماند، از میان چند گزینه فکری، که مادر موسی برای پنهان کردن و نجات دادن فرزندش دارد، به او وحی می شود که فرزند خود را به رود نیل اندازد . وحی به گزینه ای که ظاهرا نگران کننده و حقیقتا نجات بخش است، اشاره می کند .
آدمی به همان میزان که باید متوجه آخرت باشد، نیاز دارد به زندگی دنیا نیز همت گمارد، و وحی به همان میزان که انسان ها را آسمانی می کند، اشاراتی دارد که انسان ها را به زندگی وابسته می کند و از مرگ می رهاند . وحی یک پدیده زنده است; چیزی نیست که در تاریخ و به عنوان یک پدیده تاریخی و مربوط به یک قطعه از تاریخ زندگانی انسان ها تلقی گردد . اینجاست که مسئوولیت خطیر عالمان دین روشن می شود . مفسر و مترجم آگاه به دانش وحیانی و متون قدسی، مفهوم و روح وحیانیت را به تجربه های نوین متوجه می سازد و در شعاع این نور، به سوی گزینه های برتر رهنمون می گردد .
بسیار اتفاق می افتد که وحی پرمخاطره ترین گزینه ها را به انسان معرفی می کند و آن خطرناک ترین مورد، از نظر باطن انسان، درست ترین و مطلوب ترین است .