ماهان شبکه ایرانیان

اعتقادات یهودیان ارتدوکس در گفت وگو با خاخامهای ضدصهیونیسم

فرقه «یهودیان ارتدوکس» که حدود دوازده درصد یهودیان را تشکیل می دهد، پس از تشکیل دولت غاصب اسرائیل توسط صهیونیستها، نهضت ضدصهیونیستی خود را آغاز کرد و تاکنون همچنان در حال چالش با آنان در کشورهای مختلف جهان است. اینان تظاهرات، راهپیماییها و جلساتی را تاکنون تشکیل داده و مشکلات و ضرب و شتمهایی را تحمل کرده اند.

اشاره

فرقه «یهودیان ارتدوکس» که حدود دوازده درصد یهودیان را تشکیل می دهد، پس از تشکیل دولت غاصب اسرائیل توسط صهیونیستها، نهضت ضدصهیونیستی خود را آغاز کرد و تاکنون همچنان در حال چالش با آنان در کشورهای مختلف جهان است. اینان تظاهرات، راهپیماییها و جلساتی را تاکنون تشکیل داده و مشکلات و ضرب و شتمهایی را تحمل کرده اند.

در تاریخ 13/12/84 پنج نفر از علمای فعال این فرقه به دعوت جمهوری اسلامی ایران وارد تهران شدند و در اجلاس «اتحاد ادیان در احترام به انبیای الهی» شرکت کردند و ضمن قطعنامه ای جسارت و اهانت رسانه های استعماری دانمارک را علیه پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) محکوم کردند.

روز 15/12/84 مجله طلوع، گفت وگویی با خاخامهای ضدصهیونیسم در تهران با هماهنگی دفتر گفت وگوی بین ادیان و تمدنهای سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی انجام داد، که عصاره آن به شرح زیر تقدیم خوانندگان گرامی می گردد.

 

ضمن خیرمقدم به شما عالمان مبارز یهودی، در آغاز دو نکته را یادآور می شویم:

1. گوهر تمام ادیان الهی و آسمانی مشترک است ، چنان که قرآن کریم در آیات متعدد هنگامی که به نام هر یک از پیامبران می رسد، می فرماید که ما رسالت اصلی او را دعوت مردم به سوی عبادت خدای یگانه قرار دادیم.1 « وما ارسلناک من قبلک من رسول الا نوحی الیه انه لا اله الا انا فاعبدون».2

البته می دانید که عبادت خداوند هیچ نفعی برای خدا ندارد، بلکه نفع آن نجات بشریت از وابستگی و بندگی و اسارت مطامع پست مادی دنیا و ارتقای روحی و همرنگ شدن با خدا و متصف شدن به صفات جمال و جلال خداوند است، که به نظر من مشکل اصلی بشریت در جهان امروز عقب ماندگی در همین موضوع است. اگر جامعه بشری امروز همرنگ خدا شود، دیگر شاهد هیچ ظلم و ستم و جهل و فقر و دروغ و خیانت و تبعیض نخواهیم بود.

این عبادت خداوند و یگانه پرستی و خدایی شدن پیام اصلی همه ادیان الهی اعم از اسلام و مسیحیت و یهود و دیگران است.

2. خداوند در قرآن کریم به پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) دستور می دهد که پیروان همه ادیان آسمانی را به همکاری و مشارکت در انجام این دعوت بزرگ فراخواند: « قل یا اهل الکتاب تعالوا الی کلمة سواء بیننا وبینکم ان لانعبد الا الله». من معتقدم خوب است علمای دینی همه ادیان آسمانی، اعم از اسلام و مسیحیت و یهود و دیگران ، ضمن اینکه اختلافات دینی خویش را دارند، در جهت اهداف مشترک ، مثل دعوت جهانیان به یکتا پرستی و معنویت و اخلاق و فضیلت و صلح و محبت و دفاع از مظلومان و ارتقای سطح آگاهی بشریت همکاری نمایند .

می توانیم به جای تنازع و حمله علیه یکدیگر و جنگهای سرد و گرم به تبادل نظر پیرامون عقاید و دلایل خویش بپردازیم و از عقاید واقعی و دلایل یکدیگر مطلع شویم و بهره ببریم. این دعوتی است که خدای اعزام کننده همه پیامبران دستورش را به خاتم پیامبران خود داده است. آیا قبول دارید که جامعه بشری با فطرت خدادادی اش تشنه این پیام مشترک است و بسیاری از پیروان ادیان آسمانی با همین نیت خدا را خالصانه عبادت می کنند؟

ـ خاخام رابارت کوهن3 (عالم یهودی ساکن انگلیس):

تمام این مطالب شما از نظر من قبول است، اما مشکلی که در عینیت جامعه های دینی با آن مواجه هستیم، وجود توجیهات نفسانی است که بسیاری از پیروان ادیان الهی گرفتار آن هستند. آنان گاهی واقعاً به دنبال امیال و شهوات نفسانی و خواسته های شخصی و دنیوی خود حرکت می نمایند، ولی با ظاهری دینی تظاهر می کنند که آن اعمال به ظاهر دینی را به خاطر خدا و دین انجام می دهند، و حال آنکه انگیزه باطنی آنها رسیدن به جایگاه و شهرت اجتماعی و مقبولیت مردمی و کسب چهره دینی برای احترامات مردم و درآمدهای مادی و یا تأمین خواسته های قومی و ناسیونالیستی است. این توجیهات گاهی آن قدر ظریف است که فرد هم به اشتباه می افتد. در این شرایط دین ابزار مطامع دنیوی مدعیان دیانت می شود.

اجازه بدهید این درد عمیق را با تشبیهی بسیار لطیف که پیشوای ما حضرت علی(علیه السلام) فرموده بیان کنم که آن را شرک مخفی نام نهاده است. ایشان می فرماید: «ان الشرک اخفی من دبیب النملة علی الصخرة السوداء فی اللیلة الظلماء؛ این شرک آن قدر در درون نفس آدمی پنهان است که پنهان تر از صدای پای مورچه ای بر سنگ در شب تار می باشد.»

ـ خاخام رابارت:

تشبیه بسیار زیبایی است. یکی از مصادیق بسیار مهم آن در عصر حاضر پدیده صهیونیزم توسط جمعی از یهودیان است. صهیونیستها در واقع با انگیزه حکمرانی و ریاست طلبی و توسعه طلبی و جهان خواری و کینه جویی و انتقام از دیگر ادیان و اقوام، اقدام به تصرف فلسطین و تشکیل یک دولت تحمیلی به نام اسرائیل کردند و نام آن را متظاهرانه دفاع از هویت یهودیان و تقویت دین یهود و انجام وظیفه دینی و توراتی برای تحقق وعده تورات نهادند. آنها استدلال می کنند که در تورات، فلسطین سرزمین موعود یهودیان است که در نهایت حضور و تجمع، کمال آرامش و امنیت را در آن سرزمین خواهند داشت.

 

آیا به نظر شما فلسطین سرزمین موعود یهودیان نیست؟

ـ خاخام رابارت:

چرا، این وعده در تورات آمده است.

 

پس تلاش آنها برای تحقق این وعده الهی یک عمل کاملاً دینی یهودی است و شما چرا به آنها اشکال می کنید؟

ـ خاخام رابارت:

در تورات ما و تلمود که تورات شفاهی است، دو نکته و شرط مهم در کنار این اصل (سرزمین موعود) تصریح شده که اگر یهودی واقعی هستیم، باید به آن دو سخن خدا نیز گردن نهیم:

اول آنکه خداوند یهودیان را به جرم اعمال ناشایست شان از فلسطین متفرق و پراکنده کرد و بدین وسیله ما را تنبیه کرد و تا هنگامی که شایستگیهای دینی به یهودیان بازنگردد، حق بازگشت به فلسطین را ندارند. هنوز ما جامعه یهودیان به آن شایستگیهای معنوی و خودسازی دینی نرسیده ایم و بازگشت به اورشلیم خلاف دستور تورات است.

دوم اینکه در متن کتب مقدس تصریح شده که این بازگشت با مسالمت و آرامش تحقق خواهد یافت. بنابراین مهاجرتهای تحمیلی از کشورهای مختلف به فلسطین و جنگ و خونریزی و شکنجه برای حضور یهودیان هیچ مجوز شرعی ندارد. لذا به نظر ما دولت اسرائیلِ صهیونیستها یک دولت غیرمشروع است.

بله، ما معتقد هستیم که یهودیان پس از متنبه شدن و اصلاح نفوس، روزی که مصلح و منجی الهی بیاید، به صورت آرام و مسالمت آمیز در اورشلیم ساکن خواهند شد.

به نظر می رسد که شما علمای یهودی دنیا در مسئله اسرائیل دو نظریه دارید. آیا فرقه ها و مذاهب متعدد دارید؟

ـ خاخام رابارت:

آری، ما فرقه «یهودیان ارتدوکس» هستیم که معتقدیم باید متدین به آموزه های الهی در تورات و تلمود باشیم و رضای خدا را بر هواهای نفسانی خود غالب کنیم. اما فرقه «یهودیان صهیونیست» معتقدند که با خشونت و جنگ باید حاکم بر اورشلیم و سرزمین موعود شوند.

 

آیا علمای یهودی صهیونیست این دو شرط توراتی را که شما فرمودید قبول ندارند؟ آنان چه جواب دینی به شما می دهند؟

ـ خاخام رابارت:

فرقه صهیونیست واقعاً دارای شخصیتهای علمی دینی نیستند تا توجه به این ظرایف متون دینی داشته باشند؛ بلکه یک فرقه سیاسی هستند که دیانت یهود را یدک می کشند. اصولاً علی رغم اینکه جمعیت زیادی هستند، واقعاً «سکولار» بوده و در مسائل سیاسی و اجتماعی التزامی به دستورهای دینی ندارند. هر وقت هم ما با آنها بحث می کنیم، تمایلات و استدلالات سیاسی آنها نشانه پایبند نبودن آنان به دلایل دینی و متون دینی ماست.

 

جمعیت شما یهودیان ارتدوکس ضدصهیونیست در دنیا چند درصد کل یهودیان است؟

ـ خاخام رابارت:

ما حدود دوازده درصد کل یهودیان هستیم، اما غالب روحانیون و علمای دینی با ما هستند و سیاسیون و دنیاپرستان یهود با آنها.

 

آیا شما یهودیان ضدصهیونیست معتقد به مبارزه با دولت اسرائیل و سرنگونی آن هستید؟

ـ خاخام رابارت:

به سرنگونی و سقوط دولت اسرائیل معتقدیم، اما سقوطی تدریجی و آرام مانند فروپاشی شوروی.

 

آیا شما یهودیان ضدصهیونیست در کشورهای خودتان مانند انگلیس، آمریکا و اسرائیل آزاد هستید و تحت فشار و بازداشت و تهدید و شکنجه قرار نمی گیرید؟

ـ خاخام رابارت:

ما در کشورهای انگلیس و آمریکا و دیگر کشورها از جهت تبلیغ این رویه خودمان آزاد هستیم، اما این امر در اسرائیل کلاً ممنوع است و سالهاست که آنان مبلغان ما را بازداشت و شکنجه می کنند و راهپیماییهای مسالمت آمیز ما را با کتک و مشت و لگد جواب می دهند. تصاویری که در این مجله می بینید، گوشه ای از شکنجه هایی است که اخیراً تحمل کرده ایم. البته اگر کسی خیلی مبارزه کند، ممکن است او را ترور کنند، مانند دانشمند بزرگ یهود شهید دکتر یاکر (یعقوب). او که یک عالم یهودی اهل هلند بود، در آغاز به صهیونیزم جذب شده بود و پس از تحقیقات دینی از این روش سکولاریستی توبه کرد و ارتدوکس شد و با تمام توان تبلیغی در سخنرانیها و نوشته ها به مبارزه با صهیونیزم پرداخت. بارها صهیونیستها او را تهدید به مرگ کردند، اما او شجاعانه ادامه داد تا اینکه چند سال قبل در خیابان ایشان را ترور کردند و به شهادت رساندند. عکس او را در این نشریه نگاه کنید. ما یهودیان ارتدوکس هر ساله در سالروز شهادت او به احترام ایشان روزه می گیریم.

 

آیا این حرکت ضدصهیونیستی یهودیان تازه شروع شده است؟

ـ خاخام رابارت:

خیر، اتفاقاً ما عالمان یهود از روز اول تشکیل حکومت اسرائیل با آن مخالفت کردیم. بهترین سند ما اعتراضنامه ای است که پیشوای بزرگ شصت هزار یهودی اورشلیم یک سال قبل از اعلام رسمی دولت اسرائیل توسط سازمان ملل که زمزمه تأسیس آن پس از کشتارها مطرح شده بود، به سازمان ملل متحد نوشت و در آن نامه از آنان خواست که اگر تصمیم به این کار اشتباه دارید، حداقل شهر اورشلیم را خارج و مستقل از دولت صهیونیزم قرار دهید تا ما با پیروان دیگر ادیان آسمانی با مسالمت زندگی اخلاقی و الهی را ادامه دهیم. این عکس آن عالم و این هم متن نامه وی که سند مهم تاریخ است.

 

(روی سخن را به خاخام رَبای اسرائیل پین خاص فیلدمن، که عالم یهودی اهل آمریکا و ساکن نیویورک است می نماییم و می پرسیم:) علی رغم خشونت فعلی یهودیان صهیونیست با مسلمانان فلسطین، رفتار مسلمانان با یهودیان در طول تاریخ خیلی محبت آمیز بوده که ناشی از توصیه و تأکید قرآن کریم به اظهار محبت به اهل کتاب و پیروان ادیان آسمانی است. دوست دارم خاطره ای از رفتار امام علی(علیه السلام) با یهودیان برای شما نقل کنم.

ـ خاخام رَبای فیلدمن:

بفرمایید، استفاده می کنم.

 

برای شما حتماً جالب است که بدانید یکی از اسناد اصلی طرح بیمه بازنشستگان در دین اسلام دستور پرداخت حقوق بازنشستگی به یک پیرمرد یهودی از بیت المال به دستور پیشوای مسلمانان حضرت علی(علیه السلام) بوده است. جریان چنین بود که روزی حضرت علی(علیه السلام) پیشوای مسلمین از خیابانی می گذشت. پیرمرد از کارافتاده ای را دید که دست نیاز و گدایی به سوی مردم دراز می کند. حضرت متأثر شد و از مردم پرسید: این پیرمرد کیست و چرا گدایی می کند؟ پاسخ دادند: پیرمرد یهودی است که از کارافتاده و نیازمند است. پرسید: تاکنون کجا زندگی می کرده است؟ گفتند: در همین شهر زندگی و کار می کرده است. حضرت با ناراحتی فرمود: تا وقتی توان داشته برای شما کار کرده و اکنون که ناتوان شده، رهایش کرده اید؟ فوراً دستور داد حقوق بازنشستگی از بیت المال اسلامی ـ که دستاورد تلاش مسلمانان است ـ برای او تعیین و پرداخت کردند!!

ـ خاخام رَبای فیلدمن: (در حالی که به خاطر شنیدن این خاطره مهم تاریخی اشک در چشمش حلقه زده بود)

این عطوفت بسیار شگفت آور است.

 

اگر دوست دارید خاطره دیگری را نیز نقل کنم؟

ـ خاخام رَبای فیلدمن:

اجازه دهید به همکار دیگرم نیز اطلاع دهم تا این مطالب را بشنود. (سپس وی را مطلع کرد و جمعاً پنج نفره در گفت وگو مشارکت کردند)

 

روزی علی(علیه السلام) شنید که دزدی یک خلخال از پای یک دختر یهودیه سرقت کرده است. حضرت از شنیدن این خبر بسیار ناراحت شد. به مسجد آمد و مسلمانان را جمع کرد و برای آنان خطبه خواند و در آن خطبه به آنان تشر زد که اگر کسی از شنیدن این خبر فاجعه آمیز بمیرد، حق دارد و نباید ملامت شود.

آقای رَبای! در کدام کشور دنیا رهبری را سراغ دارید که به خاطر سرقتی کوچک از یک دختربچه یک اقلیت مذهبی کشورش این چنین آشفته گردد و بر مسئولان کشورش بخروشد؟

ـ خاخام رَبای فیلدمن: (در حالی که خود را نگه می داشت که از فشار احساس عاطفی گریه اش نگیرد)

هیچ جا، هیچ جا. طعم این محبتهای اسلامی را یهودیان ساکن اورشلیم قبل از اسرائیل سالها چشیده بودند. همین آقای خاخام دیگر که کنار شما نشسته، متولد اورشلیم و جزو یهودیان مهاجر از اسرائیل است که اعمال سکولاریستی و ضددینی دولت اسرائیل و فشارهای غیرقابل تحملی که بر یهودیان غیرصهیونیست وارد می شده، او را وادار به فرار و هجرت کرده و بیست سال است که در نیویورک با ما زندگی می کند. او پس از فرار تا دو سال سخت ترین وضعیت معیشتی را برای همسر و فرزندانش تحمل کرد. خود او از مادربزرگش نقل می کرد که ما و مسلمانان در یک محله زندگی دوستانه داشتیم و آن قدر امنیت و اعتماد بین ما حاکم بود که خانه های ما در نداشت و هر وقت می خواستیم برای دیدار و کار، راحت به خانه های یکدیگر می رفتیم و در کارهای زندگی به هم کمک می کردیم. گاهی ما خانمها، بچه های یکدیگر را نگه می داشتیم تا دیگری به کارش برسد، حتی گاهی اگر مادری شیر نداشت فرزندش را به خانم شیردار دیگری می داد. این همه محبت الهی در پرتو ادیان آسمانی بین ما حاکم بوده و این صهیونیسم بی دین عامل جنگ و جدایی و خشونت بین ما شد.

آیا شما به اورشلیم و فلسطین علقه قلبی ندارید؟

ـ خاخام رَبای فیلدمن:

چرا، چون هم سرزمین موعود است و هم قبور برخی بزرگان یهود آنجاست که بسیار مشتاقیم برای زیارت برویم. من خود آن قدر علاقه مند به زیارت بارگاه بزرگان دین هستم که سال گذشته در زمستان سرد خانواده ام را به اوکراین بردم تا قبر یکی از بزرگان دین را زیارت کنم؛ زیرا معتقدم خداوند به برکت آن اولیای الهی ما را تحت شمول رحمت خود قرار می دهد. اما به خاطر تنفری که از صهیونیسم و دولت بی دین اسرائیل داریم، تاکنون وجدانم راضی نشده است که برای زیارت قبور به آن سرزمین بروم. ما آرزو می کنیم و از خداوند دعا و طلب داریم که دولت اسرائیل به تدریج و آرامی نابود شود و ما توفیق زیارت آنجا را پیدا کنیم. من همین اندیشه را به خانواده و فرزندانم منتقل کرده ام، تا جایی که یک روز یکی از دو دختری که دارم با عبارت لطیفی گفت: «پدر! کی می شود که ما برای زیارت به حکومت فلسطین!! برویم؟» او هم چنین اعتقاد پیدا کرده که حتی برای زیارت به کشوری که حکومت اسرائیل صهیونیست باشد نباید رفت و باید از خدا خواست که دوباره «حکومت فلسطین» که کاملاً مردمی و مرکب از مسلمانان و یهودیان و مسیحیان است مستقر گردد تا زیارت لذت معنوی و روحی داشته باشد. دخترم می گفت: «دوست دارم پس از سقوط صهیونیسم، مسافر اولین هواپیمایی باشم که برای زیارت به فلسطین خواهد رفت!»

 

شما یهودیان ضدصهیونیست معتقدید که روزی منجی الهی خواهد آمد و شما با آرامش به سرزمین موعود باز می گردید. مسیحیان هم معتقدند که منجی الهی خواهد آمد و صلح و مسالمت و امنیت به زمین باز خواهد گشت، بوداییان هم چنین معتقدند. ما مسلمانها هم معتقدیم که منجی الهی به نام مهدی موعود(عجل الله تعالی فرجه الشریف) خواهد آمد و امنیت و عطوفت و زندگی مسالمت آمیز را به جهان باز خواهد گرداند. من سؤالی دارم؛ شما احتمال نمی دهید که ما همگی منتظر یک نفر هستیم؟ یک منجی الهی که گرچه اسمهای متفاوت بر او نهاده ایم، اما دارای یک شخصیت الهی است. او مردی خدایی و اعزامی از جانب خدا برای دعوت مردم به سوی خدا و تصدیق کننده همه پیامبران و ادیان آسمانی است. آن روز که او بیاید همه ما پیروان راستین ادیان آسمانی به او ایمان می آوریم و با امنیت و مسالمت در همه سرزمینهای خدا با یکدیگر زندگی خواهیم کرد؟

ـ خاخام رَبای فیلدمن:

بسیار ایده جالبی است. مشتاق چنان روزی خواهیم بود که خداپرستان با صداقت همه ادیان گرد هم جمع می شوند و با رهبری آن منجی الهی راه خدا را بپیمایند.

 

آقای خاخام فیلدمن! یک سؤال دیگر هم دارم؛ اگر دوست داشتید می توانید به آن پاسخ دهید. آیا آنچه معروف است که دولت آمریکا مدافع صهیونیسم است و تحت تأثیر صهیونیستهای ثروتمند آمریکا و دیگر کشورهاست و بسیاری از حمایتهایش از اسرائیل غاصب به خاطر کمک و تقویت صهیونیسم است نه به خاطر منافع ملت آمریکا، شما که در نیویورک زندگی می کنید، این سخن را یک واقعیت می دانید یا خیر؟

ـ خاخام رَبای فیلدمن:

متأسفانه بله، بله؛ همه آنچه گفتید صحیح است.

این نشست دوستانه ـ که بیش از دو ساعت طول کشید و با آنکه وقت نهار گذشته بود، اعضای آن نیز مشتاقانه علاقه مند ادامه گفت وگو بودند ـ با درخواست مسئول برنامه ریزی همایش آنان برای حضور در مراسم دانشگاه تهران، به پایان رسید و افراد به امید دیدارهای بعدی از یکدیگر خداحافظی کردند.

گزارش بالا صرفاً انعکاس مجموعه مذاکرات و اظهاراتی بود که توسط افراد مذکور بیان شده است؛ اما داوری درباره صحت و سقم اظهارات یا میزان صداقت افراد نیازمند اطلاعات بیشتر می باشد که از پژوهشگران ژرف نگری که اطلاعات گسترده تر از وضعیت این گروه یهودیان ارتدوکس دارند انتظار داریم از دستاوردهای تکمیلی خویش ما را نیز بهره مند سازند.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان