روش های نگرش میان تمدنی

در این مقاله، نگارنده از زاویه ای بدیع به مساله سازوکارهای میان تمدنی برای برقراری گفت وگو میان آنها پرداخته است

همبستگی، 16/8/80

در این مقاله، نگارنده از زاویه ای بدیع به مساله سازوکارهای میان تمدنی برای برقراری گفت وگو میان آنها پرداخته است . به نظر وی تمدن عبارت است از مجموعه پاسخ های عاقلانه به چالش های محیط، مسائل ناشی از مشکلات اداره درونی جامعه و تطور تاریخی و منحصر به فرد این پاسخ ها و جرح و تعدیل مداوم آنها در پاسخ به عوامل خارجی و نیز در تقابل با یکدیگر . تمدن در دو شکل «واقعی » و «آرمانی » قابل مطالعه است . سؤال اساسی این است که تمدن ها چه شیوه های ارتباطی ای با یکدیگر دارند و روش های نگرش میان تمدنی چیستند؟ روش های نگرش میان تمدنی سه نوع «تک بینی » ، «دوبینی » و «نگرش در عمق، یا تصورتمدنی » هستند که اولی بسیار تنگ نظرانه است و تمدن دیگر را از طریق منفذی باریک می نگرد . دومی از زمانی آغاز می شود که ناظر، به غیر علمی و غیر منصفانه بودن نگرش تک بینی پی می برد و تلاش می کند هر تمدن را جداگانه و بی طرفانه مطالعه کند و سومی به مشکلات هر دو نگاه قبلی پی برده، قدرت داوری پیدا می کند و از حالت یک ناظر بی طرف که در میان فرهنگ ها و تمدن های متعارض (در نگاه دوم) گیر کرد، خارج می شود و می تواند تصویرهای مربوط به تمدن خودی و تمدن دیگری را بر هم منطبق سازد . این کار از طریق به کارگیری اسلوب روش شناسی تاریخی جدید میسر می شود . این روش شناسی، متاثر از فلسفه های نوکانتی است که در آن سؤال هایی فرضی مطرح می شود تا در امکان های بالقوه تحقیق و تدبر کند .

به نظر نویسنده، استفاده از تصورتمدنی برای ما فوایدی دارد: اول آن که از پیش داوری تمدن ها نسبت به یکدیگر کاسته می شود . دوم آن که به کمک آن می توان به نگرشی عمیق دست یافت . همچنین این نگرش موجبات همزیستی و تعامل بین تمدن ها را فراهم می آورد .

اگر همه آنچه نویسنده گفته درست باشد، جای این تامل وجود دارد که آیا نگرش سوم واقعی است و می تواند تصویری درست از «ما» و «دیگری » عرضه کند؟ آیا تاکید بیش از حد بر مشترکات، مانع از دیدن تفاوت ها و دیگر بودگی ها نمی شود؟

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان