نوروز، 20/1/81
انسان معاصر همواره در صدد بسط دایره آزادی های مشروع برای احقاق حداکثر حقوق انسانی و شهروندی خویش است; چرا که تنها در بستر همین آزادی هاست که تمام استعدادها و توانایی های او بارور می شود و به تعالی و تکامل حقیقی که هدف اصلی دستگاه آفرینش است، دست می یابد . مقاله حاضر با مقایسه آموزه های دموکراتیک دینی با اصول لیبرال - دموکراسی غربی می کوشد تا به اثبات این حقیقت بپردازد که دین نیز در این مهم با نظام دموکراتیک هم صدا و همسوست:
1 . از مهم ترین اصول دموکراسی و لیبرالیسم، تساوی و برابری همه انسان هاست . در متون دینی نیز مکررا به «تساوی گوهری و ذاتی » آدمیان اشاره شده است .
2 . در نظام دموکراتیک، مبادله آزاد افکار، مدارا با مخالفان، تنوع گرایش ها، تکثر افکار و تعدد احزاب، اصلی پذیرفته شده است . آیه شریفه «فبشر عبادالذین یستمعون القول فیتبعون احسنه » نیز در واقع گویای همین اصل است .
3 . در نظام دموکراتیک، قدرت برخاسته از اراده جمعی مردم است . امام علی علیه السلام نیز در نهج البلاغه بر این تاکید دارند که هیچ کس، جز فرد یا افرادی که خود مردم، آنان را بر امارت خویش برگزیده اند، حق حکم رانی بر آنها را ندارد . (نهج البلاغه)
4 . تساهل نسبت به عقاید دگراندیشان و امکان ابراز مخالفت سازمان یافته، یک حقیقت انکارناپذیر در دموکراسی است . امام علی علیه السلام نیز در نهج البلاغه خطاب به خوارج می فرمایند: اگر سکوت کنید، ما هم سکوت می کنیم و اگر گفت وگو کنید، ما هم با دلیل و استدلال گفت وگو می کنیم و اگر دست به اسلحه برید و قتال کنید، ما هم همین طور .
5 . اصل «کلکم راع و کلکم مسئول » به همان اصل مسئولیت متقابل جمعی و نظارت همگانی، که از ویژگی های نظام فکری لیبرال است، اشاره دارد .
6 . حضرت علی علیه السلام می فرمایند: «من بری از آن که خطا کنم، نیستم » . این قاعده با این اصل تفکر دموکراتیک، که نقد و انتقاد از کادر رهبری و حکومت گران به منظور کاستن از ضریب خطای آنان امری لازم است، کاملا همسوست .