اصطلاح «اقلیت ها» در فرهنگ اسلامی یک واژه جدید و نوظهور است چرا که اسلام با غیر مسلمانان به عنوان اقلیتی جدا از بافت جامعه رفتار نکرده و اهل کتاب از همه حقوق شهروندی برخوردار بوده اند.
انسان در اسلام از جایگاه و ارزش خاصی برخوردار است و تجاوز به حقوق او هرگز جایز نیست. اسلام همه انسانها را از یک سرشت می داند و در سیره پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) هم نمونه روشنی از رفتار عادلانه و همراه با مساوات در قبال اقلیتها را مشاهده می کنیم.
برخلاف تصور عده ای که وحدت را به معنی غلبه یک تفکر و حاکمیت یک اندیشه واحد در جامعه می دانند، مفهوم وحدت چنین نیست، بلکه وحدت عبارت است از همسویی راه و مسیر برای رسیدن به هدف و سرنوشت مطلوب است. ممکن است این پرسش پیش بیاید که ایا می توان با حفظ هویت و شخصیت ملی و مذهبی، باز هم به وحدت دست یافت؟ در پاسخ باید گفت که وحدت به معنی نابود ساختن هویت ملی، مذهبی و ادغام شدن اقلیتها در اندیشه حاکم بر جامعه نبوده و وابستگی به یک جریان فکری مکتبی خاص، مانع وحدت و اتحاد نمی باشد.
اقلیت ها در حکومت اسلامی: اقلیتهای دینی مذهبی و نژادی در اسلام از جایگاه و حقوق بسیار بالاتری در مقایسه با سایر حکومتها برخوردار هستند. بخصوص انقلاب اسلامی و حاکمیت اسلام در ایران ثابت کرد که برخلاف تبلیغات سوء شرق و غرب، اقلیتهای مذهبی ایران بر طبق قانون اساسی از همه حقوق شهروندان دیگر مثل شرکت در انتخابات، داشتن نماینده در مجلس شورا و... بهره می برند.