ماهان شبکه ایرانیان

گلبرگ فرهنگ :جوان و فرهنگ کار

· برای آدمی جز حاصل کوشش او پاداشی نیست. (نجم: ۳۹)

روایات:کار از منظر دین

به کوشش: منصوره نرگسی

· برای آدمی جز حاصل کوشش او پاداشی نیست. (نجم: 39)

پیامبر اعظم(ص):

· به دست آوردن مال حلال برای تأمین زندگی و گذران معاش، بر هر مرد و زن مسلمانی واجب است.[1]

· خداوند بنده مؤمن پیشه ور را دوست دارد.[2]

· هر کس کاری می کند، باید آن را خوب انجام دهد.[3]

· خدا دوست دارد وقتی کسی کار می کند، آن را نیکو و کامل انجام دهد.[4]

· حق فرزند بر پدرش این است که برای او اسم خوب انتخاب کند، خوب تربیتش نماید و در کار شایسته ای مستقرش سازد.[5]

· کسی که از دست رنج مشروع خود زندگی کند، در قیامت با پیامبران محشور می­شود و پاداش می­گیرد.[6]

· اجر کسی که برای زندگی خود و خانواده اش زحمت می کشد، مانند اجر سرباز مجاهد است.[7]

امام علی (ع):

· اگر تن دادن به شغل، مایه زحمت و رنج است، بیکاری نیز سبب نادرستی و فساد خواهد بود.[8]

امام باقر (ع):

· عبادت، هفتاد جزء است و از همه بهتر، کسب روزی حلال است.[9]

امام صادق(ع):

· پیامبر اعظم(ص) دوبار فرمود: لعن خداوند بر کسی باد که بار زندگی خویش را بر دوش دیگران افکنده است.[10]

· گنج های الهی در زمین نهفته است و هیچ کاری نزد خداوند، محبوب تر از زراعت و کشاورزی نیست. تمام پیامبران خدا کشاورز بودند، جز ادریس که کارش دوزندگی بود.[11]

امام کاظم (ع):

· کسی که از پی روزی حلال برود تا خود و خانواده اش خود را بی­نیاز سازد، اجر او در پیشگاه الهی، مانند اجر سربازی است که در راه خدا جهاد می کند.[12]

امام حسن عسکری(ع):

· گرچه خداوند در نظام حکیمانه آفرینش، روزی مردم را تضمین کرده است، ولی مبادا اندیشه ضمانت خداوند روزی دهنده، مغرورتان سازد و شما را از انجام فریضه کار و کوشش بازدارد.[13]

ابن عباس:

· رسول اکرم (ص) مردی را دید که نیرو و توانایی اش مایه تعجبش شد. پس پرسید: آیا کار می کند؟ گفتند نه، بیکار است. فرمود: از چشم من افتاد؛ یعنی جوان بیکار در نظر پیامبر، ارزش ندارد.[14]

 

 

 

 

 

پژوهش :کار و تلاش

عطیه کاملی

کار در قرآن

اسلام، مردم را برای برطرف کردن نیازهای زندگی، به کار و کوشش امر کرده، از بیکاری، تنبلی و سربار دیگران شدن به شدت منع نموده است.

قرآن کریم می­فرماید:

به تحقیق شما را در زمین مسلط کردیم و برای شما در آن وسایل و مایه­های زندگی قرار دادیم (تا شما به کوشش خود از زمین و آنچه در آن است، استفاده برید و شکرگزارید، ولی) شما اندک شکر می­کنید.[15]

پس چون نماز به پایان رسید، در زمین پراکنده شوید و از فضل و احسان خدا یاری جویید.[16]

و (خداوند) از رحمت خود، برای شما شب و روز را قرار داد تا در شب بیارامید و (در روز) از فضل او بجویید؛ شاید شکرگزار باشید.[17]

کار در حدیث

· پیامبر اعظم(ص) افراد تنبل و بیکار را که تن به کار نمی­دهند و می­خواهند از دست رنج دیگران استفاده کنند، مورد نکوهش و سرزنش شدید قرار داده، می­فرماید: «از رحمت خدا دور است کسی که با زندگی خود را به گردن دیگری بیندازد. ملعون است، ملعون، کسی که اعضای خانواده­اش را در اثر ندادن نفقه تباه کند».[18]

· امام باقر(ع) یارانش را به کار و کسب تشویق می­کرد، از شغل آنها می­پرسید و اگر بیکار بودند، سفارش می­کرد به کاری مشغول شوند و می­فرمود: «من کسی را که کار و کاسبی را رها کرده و به پشت بخوابد و بگوید: خدایا! روزی ام ده، دشمن دارم».

ایشان به یکی از یارانش که بیکار بود، فرمود: «مغازه­ای بگیر و جلویش را جاروب کن و آب بپاش و بساطی در آن بگستر. چون چنین کنی، وظیفه­ات را انجام داده­ای».

آن گرامی تنها سفارش به کار نمی­کرد، بلکه خود نیز به باغ و مزرعه خویش می­رفت و حتی در هوای گرم تابستان، عرق­ریزان کار می­کرد.[19]

· امام صادق (ع) فرموده­اند: «کسی که برای تأمین معاش خانواده­اش تلاش می­کند، همانند مجاهد در راه خداست».[20]

بزرگان هم کار می­کردند!

پیامبر اکرم (ص) نه تنها با راهنمایی­ها و زمینه­سازی­های خود، موجب هدایت افراد به سوی میدان­های کاری می شد، بلکه خود نیز عملاً وارد صحنه شده، هم دوش با دیگران کار می­کرد.

هنگامی که مسجد قبا و مسجدالنبی ساخته می­شد، ایشان هم دوش دیگر مسلمانان کار می­کرد. آن حضرت سنگ های کوچک و بزرگ را برمی­داشت و آنها را به محل ساختن مسجد می­برد. گاهی هم که مردی از اصحاب نزدش می­آمد و التماس می­کرد که یا رسول الله! پدر و مادرم فدای تو باد! اجازه بده سنگ و خاک را من ببرم و به جای شما کار کنم، حضرت می­فرمودند: «نه، تو هم سنگ دیگری بردار».[21]

این عمرو می­گوید:

روزی امام صادق(ع) را در یکی از باغ­ها ملاقات کردم. آن حضرت لباس مخصوص کار پوشیده بود و بیل به دست گرفته، در باغ خویش مشغول کشاورزی بود. چنان فعالیت می­کرد که عرق از پیشانی مبارکش می­ریخت. گفتم: فدایت شوم! بیل را بدهید تا من کار کنم. فرمود: «دوست دارم آدمی برای کسب روزی حلال در برابر آفتاب آزرده شود».[22]

کار، قبیح نیست!

روزی رسول خدا (ص) با جمعی از اصحاب در محلی حضور داشتند. در آن میان، چشمان آنان به جوانی نیرومند و زیبا اندام افتاد که در اول صبح به کار اشتغال داشت. یاران پیامبر گفتند: اگر این جوان نیرومند، نیرو و انرژی خود را در راه خدا مصرف می­کرد، چقدر شایسته ستایش بود. حضرت فرمود:

این سخن را مگویید. اگر این جوان برای تأمین معاش می­کوشد و انگیزه او بی­نیازی از دیگران است، در راه خدا قدم برداشته. اگر هدف او پذیرایی از پدر و مادر ناتوان خود باشد، باز هم در راه خدا کار می­کند. اگر هم مقصود او سر و سامان دادن به خانواده و فرزندانش باشد، او به راه خدا رفته و انگیزه مقدسی دارد.[23]

بوسه بر دست کارگر

هنگامی که پیامبر خدا (ص) از جنگ تبوک برمی­گشت، سعد انصاری، یکی از کارگران مدینه به استقبال آن حضرت آمد. وقتی رسول خدا (ص) با او دست داد، لمس دست­های زبر و خشن مرد انصاری، حضرت را تحت تأثیر قرار داد و برای همین از او پرسید: چرا دستان تو این طور کوفته و خشن شده، آیا ناراحتی خاصی به تو رسیده؟ عرضه داشت: یا رسول الله! خشونت و زبری دستان من، بر اثر کار با بیل و طناب است که به وسیله آنها زحمت می­کشم و مخارج خود و خانواده­ام را تأمین می­کنم. در این هنگام، پیامبر اکرم (ص) دست او را بوسید و فرمود: «این دستی است که آتش جهنم آن را لمس نخواهد کرد».[24]

احترام به همه شغل­ها

حضرت خاتم الانبیاء(ص) و دیگر معصومان(ع)، مسلمانان را به کار و تلاش توصیه می­کردند و برای مشاغل تولیدی، صنعتی، تجاری و دیگر شغل­ها، اهمیت خاصی قائل بودند. در اینجا به نقل برخی گفتارهای آنان راجع به بعضی مشاغل می­پردازیم:

· خانه سازی: امام صادق(ع) به فردی که در اثر جهل و غرور تن به کار نمی­داد و خود را نیازمند دیگران نموده بود، فرمود: «برو کار کن و در بالای سرت بار حمل کن و از مردم بی­نیاز باش. همانا رسول خدا (ص) سنگ­ها را به دوش خود حمل می­کرد و دیوار خانه­اش را می­ساخت».[25]

· باغ داری: امام علی (ع) به سلمان فرمود: «باغی را که پیامبر با دستان خویش آن را ساخته و درخت­هایش را کاشته است، برای فروش به مشتریان عرضه کن» و سلمان هم باغ پیامبر را فروخت.[26] همچنین پیامبر اعظم (ص) فرمودند: «هر مسلمانی که نهال درختی بنشاند و آن درخت به ثمر برسد، خداوند متعال در مقابل آن درختی در بهشت قرار می­دهد».[27]

· دامداری: روزی پیامبر اعظم(ع) فرمود: «تمام پیامبران الهی پیش از آنکه به مقام نبوت برسند، مدتی چوپانی کردند.» از ایشان سؤال شد: آیا شما هم چوپانی کرده­اید؟ فرمود: «بلی، من مدتی گوسفندان اهل مکه را به چراگاه برده­ام».[28]

· راه­سازی: امام صادق(ع) به نقل از پدر بزرگوارش امام باقر(ع) فرمود: «پیامبر اعظم(ص)، یکی از راه­های عمومی را که آب، آن را خراب کرده بود، با چیدن سنگ تعمیر کرد. به خدا سوگند! انسان­ها و چهارپایان تا این لحظه از آن استفاده می­کنند».[29]

· کشاورزی: حضرت امام صادق (ع) فرمود:

آن روز که آدم ابوالبشر از بهشت به زمین رانده شد و نیاز به غذا و آب پیدا کرد، با حضرت جبرئیل به مشورت پرداخت و از او یاری طلبید. جبرئیل آدم را چنین راهنمایی کرد: «ای آدم! اگر می­خواهی نیازمندی­های خود را برطرف کنی، کشاورز باش و به زراعت بپرداز»[30] و این گونه بود که پدر انسان­ها، نخستین کشاورز روی زمین شد.

روزی یکی از یاران امام صادق(ع) از ارزش کار دهقانان پرسید، امام پاسخ فرمود: «همه پیامبران الهی جز حضرت ادریس(ع)، از راه کشاورزی امرار معاش می­کردند، ولی حضرت ادریس به کار خیاطی مشغول بود».[31]

· صنعت: امام صادق(ع) می­فرمایند: «ساختن، آموختن و کار کردن با انواع و اقسام آلات و ادواتی که بندگان خدا به آنها نیاز دارند و منافع ایشان در آنها و قوام زندگی­شان به آنهاست، حلال است».[32]

· تجارت: امام صادق(ع) فرمودند: «تجارت را وامگذارید که خوار می­شوید. تجارت کنید تا خداوند به شما برکت دهد.»[33] همچنین امام علی(ع) می­فرمایند: «تجارت کنید که در تجارت برای شما بی­نیازی است از آنچه مردم دارند، و خداوند عزّوجل، پیشه­ور امین را دوست دارد».[34]

· پرستاری: امام صادق(ع) می­فرماید که رسول اکرم(ص) فرمود: «کسی که برای برآوردن نیاز بیماری تلاش کند، خواه نیاز او برآورده شود یا نه، همانند روزی که از مادر متولد شده است، از گناهان پاک می­شود».[35]

امام صادق(ع) نیز فرمود: «یکی از عواملی که موجب شد یوسف را فردی نیکوکار بدانند، این بود که در زندان به پرستاری از بیماران اهتمام می­ورزید و از آنان مراقبت می­کرد».[36]

چند شغله بودن

از روایات ائمه(ع) به دست می­آید که چند شغل داشتن، در نظر اسلام چندان پسندیده نیست.

امام صادق (ع) در حدیثی می­فرمایند: «کسی که توان و همتش را در یک شغل به کار گیرد، خداوند در آن کار یاری­اش می­کند و هرکس توان و همتش را در چند شغل به کار گیرد، خداوند او را رها خواهد کرد».[37]

از قدیم هم ضرب­المثل جالبی داریم که می­گوید: با یک دست چند هندوانه نمی­توان برداشت.

تقسیم عادلانه

من هم سن و سال پسر تو هستم؛ تو هم سن و سال پدر من هستی.

پسر تو درس می­خواند و کار نمی­کند؛ من کار می­کنم و درس نمی­خوانم.

پدر من نه کار دارد و نه خانه؛ تو هم کار داری، هم خانه، هم کارخانه.

من در کارخانه تو کار می­کنم و در این کارخانه همه چیز عادلانه تقسیم شده است:

سود آن برای تو؛ دود آن برای من.

من کار می­کنم؛ تو احتکار می­کنی.

من بار می­کنم؛ تو انبار می­کنی.

من رنج می­برم؛ تو گنج می­بری.

من در کارخانه تو کار می­کنم، و در اینجا هیچ فرقی بین من و تو نیست: وقتی من کار می­کنم، تو خسته می­شوی؛ وقتی من خسته می­شوم، تو برای استراحت به شمال می­روی؛ وقتی من بیمار می­شوم، تو برای معالجه به خارج می­روی.

من در کارخانه تو کار می­کنم و در اینجا همه کارها به نوبت است: یک روز من کار می­کنم، تو کار نمی­کنی؛ روز دیگر تو کار نمی­کنی، من کار می­کنم.

من در کارخانه تو کار می­کنم. کارخانه تو خیلی خیلی بزرگ است. اما کارخانه تو هرقدر هم بزرگ باشد، از کارخانه خدا که بزرگ­تر نیست.

کارخانه خدا از همه کارخانه­ها بزرگ­تر است. در کارخانه خدا، همه کارها به نوبت است و در کارخانه خدا همه چیز عادلانه تقسیم می­شود.

در کارخانه خدا، همه کار می­کنند. در کارخانه خدا، حتی خدا هم کار می­کند.[38]

 

 

 

پژوهش:کار، عار نیست!

مرضیه رضائیان

مقدمه

زندگی فردی و اجتماعی، مستلزم همکاری و همیاری و برآوردن نیازهای متقابل است. این امر به تقسیم کار و توسعه تخصص­ها و مهارت­های گوناگون می­انجامد. کارِ انسان، نه فقط با تجربه و دانش وی درآمیخته، بلکه به صورت امری فرهنگی و ارزشی جلوه­گر شده است. بدین سان، بین اندیشه، کار و روابط اجتماعی، پیوندی ناگسستنی پدید آمده و تمدن و فرهنگ بشری در گرو این سه ویژگی است. فرهنگ و ایدئولوژی مادی، ارزش کار را بر اساس «سود» و منافع مادی و اقتصادی می­سنجد، ولی فرهنگ و ایدئولوژی الهی، ارزش کار را بر پایه شاخص­های معنوی سنجیده، آن را برای حیات فردی و اجتماعی و فلاح و رستگاری انسان­ها لازم می­داند.

ارزش و منزلت کار

اگر زندگی رنج و زحمت نداشت

چنان زندگی قدر و قیمت نداشت

خوشا حال آنان که زحمت کشند

که زحمت کشان طعم راحت کشند

تن بی­تعب، سنگ خارا بُوَد

پس از رنج، راحت گوارا بُوَد

به امید راحت بِبَر رنج کار

کز افطار لذت بَرَد روزه­دار

بهای سعادت چه داند که چیست؟

که یک روز در تیره بختی نزیست

ابوالقاسم راضی (راضی)[39]

فرهنگ نظری و عملی کار از دیدگاه اسلام[40]

· فرهنگ نظری کار از دیدگاه آموزه­های اسلامی، همان نگرشی است که یک مسلمان بر اساس آیات، روایات و سیره اهل بیت(ع) به کار پیدا می­کند.

· اما جنبه علمی فرهنگ کار از دیدگاه اسلامی، چیزی جز انطباق عملکرد ما با دستورالعمل­های دین مبین اسلام نیست. این نمودهای عینی عبارت است از:

1. خداباوری، رمز موفقیت

2. وجدان کاری

3. نیت خالص و انگیزه الهی

4. آخرت­گرایی در کارها

5. شناخت حلال و حرام در مشاغل و کارهای گوناگون

6. ایمان و عمل صالح

7. نیک­خلقی و برخورد درست با ارباب­رجوع

8. راست گویی و امانت داری

9. نظم و انضباط در امور

10. داشتن توانایی و تخصص

11. رعایت عدل و احسان

12. مشورت­پذیر بودن

13. سعه صدر داشتن

فرهنگ معنوی و کاربردی کار (پیام کوتاه)

· آغاز کردن کار روزانه با نام و یاد خدا، یکی از بهترین توصیه­های آموزه­های اسلامی است.

· در گزینش نوع کار و چگونگی آن، آخرت­گرایی را نباید از یاد ببریم.

· توجه به حیطه حلال و حرام نوع کاری که در آن مشغولیم، خیلی مهم است.

· انسان سعادتمند جویای کار و مشغول کار، باید زندگی خویش را به اعمال نیکو بیاراید و با نیت خالص و صبر و بردباری، درصدد جلب خشنودی حضرت حق باشد.

· با وجود نیت خالص است که کارهای غیر عبادی ـ همچون کار و تلاش ـ نیز ارزش عبادی می­یابد.

· ان­شاءالله گفتن در انجام امور و کارها، ما را به نتیجه امیدوارتری می­رساند.

· باید از انجام اعمال حرام در معاملات و مناسبات کاری، همچون ربا، دروغ، تهمت و غیبت پرهیز کرد.

· مراقبت بر نماز اول وقت در حین کار، عامل مؤثر برکت در رزق و روزی انسان است.

· همواره باید در پیروزی­ها و شکست­های کاری و شغلی، توکلمان به خدا باشد و حساب شده عمل کنیم و سود و زیان دیگران را مدّ نظر قرار دهیم.

· صبر آگاهانه در مشکلات کاری و معیشتی، بهترین ضامن اجرایی برای رسیدن به اهداف کوتاه و بلند است و اجر و پاداش اخروی را نیز در پی دارد.

ادعای مسلمانی و بی­کاری

مدتی بود کسی او را نمی­دید. امام صادق (ع) از یارانش جویای حال وی شد. گفتند: یا بن رسول الله! چندی است تنگ دست و فقیر شده، در خانه نشسته و یکسره عبادت می­کند و یکی از دوستانش عهده­دار مخارج زندگی اوست. امام صادق (ع): «به خدا قسم! این دوستش به درجاتی از او عابدتر است».[41]

دعا نمی­کنم!

با هیجان و اضطراب نزد امام صادق(ع) آمد و گفت: یا بن رسول الله! درباره من دعا کنید تا خداوند به من وسعت رزق دهد؛ زیرا خیلی فقیر و تنگ­دستم. امام فرمود: «هرگز دعا نمی­کنم! برای اینکه خداوند راهی برای این­ کار معرفی کرده است. خدا امر کرده که روزی را پی جویی و طلب کنید، ولی تو می­خواهی در خانه خود بنشینی و با دعا روزی را به خانه خود بکشانی».[42]

بهانه­های از زیر کار در رفتن

· تنبلی، آفت کار و تلاش است. درحالی که شعار جوان پویا و فعال، کار و تلاش است، انسان تنبل مرتب در پی بهانه است. حصار این بهانه­ها باید شکسته شود...

- فلان شغل یا کار را دوست ندارم!

- این کار برای من عار است.

- سرمایه­ام کجا بود؟

- فردا ان­شاءالله به سر کار می­روم.

- نمی­دانم از کجا شروع کنم.

- از صاحب کارم خجالت می­کشم.

- تخصصش را ندارم و بلد نیستم.

- الان انگیزه کار کردن ندارم!

- برای من داشتن شغل آبرومند دیر شده است.

- کار خسته­ کننده­ای است.

- فکرهایم را بکنم، بعداً جواب می­دهم.

- حقوقش کم است.

- شغلش، شغل کثیفی است.

- من پشت میز نشینی را دوست دارم و ... .

از تنبلی پسر به جایی نرسی

بی­شبهه از این ره به نوایی نرسی

تا آنکه نگردی ارتشی بیگانه

هرگز به جهان به آشنایی نرسی[43]

کار ونان

تا زحمت کار بر خود آسان نکنی

شب سفره خویش را پر از نان نکنی

شک نیست که نعمتت دو چندان نشود

گر همت خویش را دو چندان نکنی[44]

بهانه­های رنگارنگ و پاسخ امام

· زراره می­گوید: مردی به حضور امام صادق (ع) رسید و گفت: دست سالمی ندارم که با آن کار کنم، سرمایه ندارم تا با آن تجارت نمایم، مرد محروم و مستمندی هستم چه کنم؟ اما که دید سر آن مرد سالم است و می­تواند با آن بار حمل کند، فرمود: «با سرت باربری کن و خود را از مردم بی­نیاز دار».[45]

 

 

 

 

 

پژوهش :بیکاری

زهره احمدی

بیکاری از نظر اسلام

«در اسلام بیکاری مردود و مطرود و کار به عنوان یک امر مقدس، شناخته شده است.»[46] در حدیث نبوی آمده است: «هرکسی که دست به کاری نزند و سنگینی معاش خود را بر دوش مردم بیندازد، از رحمت خدا به دور است».[47] نیز گفته­اند: «خداوند بنده پرخواب و انسان بیکار را دشمن می­دارد».[48]

این گونه روایات بیان می­کنند: اسلام، دینی است که انسان­ها را به کار و تلاش دعوت کرده، بیکاری را که عامل سقوط شخص و جامعه است، ممنوع دانسته است. انسان بیکار، برخلاف اصول تعلیم و تربیت و مقررات اخلاقی اسلام و رشد و تعالی انسان قدم می­گذارد و به همین دلیل، وجود او باعث بسیاری از فتنه­ها و فسادها در جامعه اسلامی می گردد.

بیکاری از دیدگاه بزرگان

مقام معظم رهبری:

جامعه بیکار، مردم بیکار، نمی­توانند آنچنان که باید خودشان را به مراتب کمال بشری برسانند؛ یعنی زندگی دنیایشان هدر خواهد رفت.[49]

لویی پاستور:

بهداشت روانی انسان به کار بستگی دارد و انسان بیکار، خود به خود بیمار می­شود.[50]

پاسکال:

مصدر کلیه مفاسد فکری و اخلاقی، بیکاری است. هر کشوری که بخواهد این عیب بزرگ اجتماعی را رفع کند، باید مردم را به کار وادارد تا آن آرامش عمیق روحی که عده معدودی از آن آگاه­اند، در عرصه وجود افراد برقرار شود.[51]

حکایت بیکاری

گروهی از یاران رسول خدا (ص) پس از آنکه آیه دوم و سوم سوره طلاق نازل شد، (کسی که پرهیزکار باشد، خداوند راه گشایشی برای او قرار می­دهد و به او از جایی که گمان نمی­برد، روزی می­دهد، و کسی که به خدا توکل کند، خدا او را کافی است.)، درها را روی خود بستند و به عبادت مشغول شدند و گفتند خدا ما را کفایت می­کند.

این خبر به رسول خدا(ص) رسید. آن حضرت برای آنها پیام فرستاد: چه عاملی شما را به این کار واداشته است؟ گفتند: طبق آیه دوم و سوم سوره طلاق، خداوند روزی ما را می­رساند. از این جهت مشغول عبادت شده­ایم. پیامبر به آنها فرمود: «کسی که کار و کسب را رها کند و مشغول عبادت شود، دعایش برآورده نمی گردد؛ بر شما باد به کار و کسب».[52]

یک تمثیل

برای اینکه از دوچرخه نیفتی، باید پا بزنی. اگر رکاب بزنی، نمی­افتی، اما اگر پایت را از روی رکاب برداشتی و پانزوی، سقوط می­کنی. در این عالم نیز همین­طور است. آنها که می­خواهند سقوط نکنند، باید پا بزنند و کار بکنند و همه سعی و تلاش خود را برای پیشرفت به کار ببندند، وگرنه سقوط می­کنند.[53]

بیکاری در دید شاعران

به کار اندرآ این چه پژمردگی است

که پایان بیکاری افسردگی است

نظامی

اگر کار کنی مزد ستانی

چو بیکاری بی­مزد مانی

ناصر خسرو

نابرده رنج گنج میسر نمی­شود

مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد

آن کو عمل نکرد و عنایت امید داشت

دانه نکشت ابله و دخل انتظار کرد

سعدی

برو کار می­کن مگو چیست کار

که سرمایه جاودانی است کار

سعدی

زیرنویس

· آدم تنبل و بیکار، نه تنها وقت گران بهای خود را هدر می دهد، بلکه اساس تمدن و زندگی دیگران را نیز به هم می زند.

· جایی که کوشش نیست، زندگی راه ندارد.

· بیکاری، نه تنها موجب پریشانی فکر و ناراحتی خیال است، کدورت و پشیمانی همیشگی پدید می­آورد.

· بیکاری، باعث برهم زدن تربیت جسم و روح، و سبب فساد و فتنه و عامل بسیاری از تبهکاری­ها و جنایات است.

· یک روز بیکاری، چون یک شب بی­خوابی، خسته کننده است.

· انسانی که تلاش و فعالیت ندارد، فرقی با سنگ و چوب ندارد.

· زندگی بدون کار، برابر است با فنای بشری.

· لحظه­ها و وقت­های زندگی مثل طلاست؛ باید به آن ارزش داد و از بیکاری بیزاری جست.

· خوش­بختی آدمی در سایه آسایش روح، و تکامل روح، در گرو کار و تلاش است.

· بیکاری، مایه خستگی، تنبلی، فرسودگی و فرصتی برای نفوذ شیطان است.

 

 

 

 

 

حکایت

کار و تلاش

سیده راضیه حسینی

شغل مؤمن

سرش پایین بود. دستاوردش را منظم پیچیده بود و لباس­های تمیزی بر تن داشت. پیامبر اعظم(ص) از او خوشش آمد و پرسید: شغل او چیست؟ عرض کردم: بیکار است. حضرت فرمود: از چشمم افتاد. با شگفتی به مرد نگاه کردم و پرسیدم: چرا ای رسول خدا؟ فرمود: «چون اگر مؤمن شغل نداشته باشد، دین خود را وسیله امرار معاشش می­کند».[54]

 

کار؛ سنت پیامبران

عرق­های پیشانی­اش در ریش­های پرپشتش مخفی می ­شد. لباسش خیس شده بود. چشم­هایم را تنگ کردم تا در نور شدید آفتاب، بتوانم او را ببینم. دیدم امام کاظم (ع) مشغول بیل زدن است. جلو رفتم. دستم را به سینه­ام گذاشتم و گفتم: خدا من را بکشد! خادمان شما کجا هستند که شما کار می­کنید؟ امام فرمود: «امیرمؤمنان که از من و پدرم بهتر بود نیز کار می­کرد و عرق می­ریخت؛ کار کردن، از سنت­های پیامبران و جانشینان آنان است».[55]

 

عرق جبین

بیل در دست داشت؛ به شدت کار می­کرد و لباس زیرش خیس شده بود. دستم را سایبان قرار دادم. امام صادق (ع) بود. پشت دستم زدم و با خود گفتم: حتماً کس دیگری نبود و امام به ناچار خودش دست به کار شده است. کمربندم را محکم کردم، آستین­ها را بالا زدم و جلو دویدم و گفتم: بیل را به من بدهید، من انجام می­دهم. امام نگاه کرد و با صورتی پر نور فرمود: «نه، من دوست دارم مرد برای به دست آوردن روزی زحمت بکشد و آفتاب بخورد».[56]

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان