روایات:کار از منظر دین
به کوشش: منصوره نرگسی
· برای آدمی جز حاصل کوشش او پاداشی نیست. (نجم: 39)
پیامبر اعظم(ص):
· به دست آوردن مال حلال برای تأمین زندگی و گذران معاش، بر هر مرد و زن مسلمانی واجب است.[1]
· خداوند بنده مؤمن پیشه ور را دوست دارد.[2]
· هر کس کاری می کند، باید آن را خوب انجام دهد.[3]
· خدا دوست دارد وقتی کسی کار می کند، آن را نیکو و کامل انجام دهد.[4]
· حق فرزند بر پدرش این است که برای او اسم خوب انتخاب کند، خوب تربیتش نماید و در کار شایسته ای مستقرش سازد.[5]
· کسی که از دست رنج مشروع خود زندگی کند، در قیامت با پیامبران محشور میشود و پاداش میگیرد.[6]
· اجر کسی که برای زندگی خود و خانواده اش زحمت می کشد، مانند اجر سرباز مجاهد است.[7]
امام علی (ع):
· اگر تن دادن به شغل، مایه زحمت و رنج است، بیکاری نیز سبب نادرستی و فساد خواهد بود.[8]
امام باقر (ع):
· عبادت، هفتاد جزء است و از همه بهتر، کسب روزی حلال است.[9]
امام صادق(ع):
· پیامبر اعظم(ص) دوبار فرمود: لعن خداوند بر کسی باد که بار زندگی خویش را بر دوش دیگران افکنده است.[10]
· گنج های الهی در زمین نهفته است و هیچ کاری نزد خداوند، محبوب تر از زراعت و کشاورزی نیست. تمام پیامبران خدا کشاورز بودند، جز ادریس که کارش دوزندگی بود.[11]
امام کاظم (ع):
· کسی که از پی روزی حلال برود تا خود و خانواده اش خود را بینیاز سازد، اجر او در پیشگاه الهی، مانند اجر سربازی است که در راه خدا جهاد می کند.[12]
امام حسن عسکری(ع):
· گرچه خداوند در نظام حکیمانه آفرینش، روزی مردم را تضمین کرده است، ولی مبادا اندیشه ضمانت خداوند روزی دهنده، مغرورتان سازد و شما را از انجام فریضه کار و کوشش بازدارد.[13]
ابن عباس:
· رسول اکرم (ص) مردی را دید که نیرو و توانایی اش مایه تعجبش شد. پس پرسید: آیا کار می کند؟ گفتند نه، بیکار است. فرمود: از چشم من افتاد؛ یعنی جوان بیکار در نظر پیامبر، ارزش ندارد.[14]
پژوهش :کار و تلاش
عطیه کاملی
کار در قرآن
اسلام، مردم را برای برطرف کردن نیازهای زندگی، به کار و کوشش امر کرده، از بیکاری، تنبلی و سربار دیگران شدن به شدت منع نموده است.
قرآن کریم میفرماید:
به تحقیق شما را در زمین مسلط کردیم و برای شما در آن وسایل و مایههای زندگی قرار دادیم (تا شما به کوشش خود از زمین و آنچه در آن است، استفاده برید و شکرگزارید، ولی) شما اندک شکر میکنید.[15]
پس چون نماز به پایان رسید، در زمین پراکنده شوید و از فضل و احسان خدا یاری جویید.[16]
و (خداوند) از رحمت خود، برای شما شب و روز را قرار داد تا در شب بیارامید و (در روز) از فضل او بجویید؛ شاید شکرگزار باشید.[17]
کار در حدیث
· پیامبر اعظم(ص) افراد تنبل و بیکار را که تن به کار نمیدهند و میخواهند از دست رنج دیگران استفاده کنند، مورد نکوهش و سرزنش شدید قرار داده، میفرماید: «از رحمت خدا دور است کسی که با زندگی خود را به گردن دیگری بیندازد. ملعون است، ملعون، کسی که اعضای خانوادهاش را در اثر ندادن نفقه تباه کند».[18]
· امام باقر(ع) یارانش را به کار و کسب تشویق میکرد، از شغل آنها میپرسید و اگر بیکار بودند، سفارش میکرد به کاری مشغول شوند و میفرمود: «من کسی را که کار و کاسبی را رها کرده و به پشت بخوابد و بگوید: خدایا! روزی ام ده، دشمن دارم».
ایشان به یکی از یارانش که بیکار بود، فرمود: «مغازهای بگیر و جلویش را جاروب کن و آب بپاش و بساطی در آن بگستر. چون چنین کنی، وظیفهات را انجام دادهای».
آن گرامی تنها سفارش به کار نمیکرد، بلکه خود نیز به باغ و مزرعه خویش میرفت و حتی در هوای گرم تابستان، عرقریزان کار میکرد.[19]
· امام صادق (ع) فرمودهاند: «کسی که برای تأمین معاش خانوادهاش تلاش میکند، همانند مجاهد در راه خداست».[20]
بزرگان هم کار میکردند!
پیامبر اکرم (ص) نه تنها با راهنماییها و زمینهسازیهای خود، موجب هدایت افراد به سوی میدانهای کاری می شد، بلکه خود نیز عملاً وارد صحنه شده، هم دوش با دیگران کار میکرد.
هنگامی که مسجد قبا و مسجدالنبی ساخته میشد، ایشان هم دوش دیگر مسلمانان کار میکرد. آن حضرت سنگ های کوچک و بزرگ را برمیداشت و آنها را به محل ساختن مسجد میبرد. گاهی هم که مردی از اصحاب نزدش میآمد و التماس میکرد که یا رسول الله! پدر و مادرم فدای تو باد! اجازه بده سنگ و خاک را من ببرم و به جای شما کار کنم، حضرت میفرمودند: «نه، تو هم سنگ دیگری بردار».[21]
این عمرو میگوید:
روزی امام صادق(ع) را در یکی از باغها ملاقات کردم. آن حضرت لباس مخصوص کار پوشیده بود و بیل به دست گرفته، در باغ خویش مشغول کشاورزی بود. چنان فعالیت میکرد که عرق از پیشانی مبارکش میریخت. گفتم: فدایت شوم! بیل را بدهید تا من کار کنم. فرمود: «دوست دارم آدمی برای کسب روزی حلال در برابر آفتاب آزرده شود».[22]
کار، قبیح نیست!
روزی رسول خدا (ص) با جمعی از اصحاب در محلی حضور داشتند. در آن میان، چشمان آنان به جوانی نیرومند و زیبا اندام افتاد که در اول صبح به کار اشتغال داشت. یاران پیامبر گفتند: اگر این جوان نیرومند، نیرو و انرژی خود را در راه خدا مصرف میکرد، چقدر شایسته ستایش بود. حضرت فرمود:
این سخن را مگویید. اگر این جوان برای تأمین معاش میکوشد و انگیزه او بینیازی از دیگران است، در راه خدا قدم برداشته. اگر هدف او پذیرایی از پدر و مادر ناتوان خود باشد، باز هم در راه خدا کار میکند. اگر هم مقصود او سر و سامان دادن به خانواده و فرزندانش باشد، او به راه خدا رفته و انگیزه مقدسی دارد.[23]
بوسه بر دست کارگر
هنگامی که پیامبر خدا (ص) از جنگ تبوک برمیگشت، سعد انصاری، یکی از کارگران مدینه به استقبال آن حضرت آمد. وقتی رسول خدا (ص) با او دست داد، لمس دستهای زبر و خشن مرد انصاری، حضرت را تحت تأثیر قرار داد و برای همین از او پرسید: چرا دستان تو این طور کوفته و خشن شده، آیا ناراحتی خاصی به تو رسیده؟ عرضه داشت: یا رسول الله! خشونت و زبری دستان من، بر اثر کار با بیل و طناب است که به وسیله آنها زحمت میکشم و مخارج خود و خانوادهام را تأمین میکنم. در این هنگام، پیامبر اکرم (ص) دست او را بوسید و فرمود: «این دستی است که آتش جهنم آن را لمس نخواهد کرد».[24]
احترام به همه شغلها
حضرت خاتم الانبیاء(ص) و دیگر معصومان(ع)، مسلمانان را به کار و تلاش توصیه میکردند و برای مشاغل تولیدی، صنعتی، تجاری و دیگر شغلها، اهمیت خاصی قائل بودند. در اینجا به نقل برخی گفتارهای آنان راجع به بعضی مشاغل میپردازیم:
· خانه سازی: امام صادق(ع) به فردی که در اثر جهل و غرور تن به کار نمیداد و خود را نیازمند دیگران نموده بود، فرمود: «برو کار کن و در بالای سرت بار حمل کن و از مردم بینیاز باش. همانا رسول خدا (ص) سنگها را به دوش خود حمل میکرد و دیوار خانهاش را میساخت».[25]
· باغ داری: امام علی (ع) به سلمان فرمود: «باغی را که پیامبر با دستان خویش آن را ساخته و درختهایش را کاشته است، برای فروش به مشتریان عرضه کن» و سلمان هم باغ پیامبر را فروخت.[26] همچنین پیامبر اعظم (ص) فرمودند: «هر مسلمانی که نهال درختی بنشاند و آن درخت به ثمر برسد، خداوند متعال در مقابل آن درختی در بهشت قرار میدهد».[27]
· دامداری: روزی پیامبر اعظم(ع) فرمود: «تمام پیامبران الهی پیش از آنکه به مقام نبوت برسند، مدتی چوپانی کردند.» از ایشان سؤال شد: آیا شما هم چوپانی کردهاید؟ فرمود: «بلی، من مدتی گوسفندان اهل مکه را به چراگاه بردهام».[28]
· راهسازی: امام صادق(ع) به نقل از پدر بزرگوارش امام باقر(ع) فرمود: «پیامبر اعظم(ص)، یکی از راههای عمومی را که آب، آن را خراب کرده بود، با چیدن سنگ تعمیر کرد. به خدا سوگند! انسانها و چهارپایان تا این لحظه از آن استفاده میکنند».[29]
· کشاورزی: حضرت امام صادق (ع) فرمود:
آن روز که آدم ابوالبشر از بهشت به زمین رانده شد و نیاز به غذا و آب پیدا کرد، با حضرت جبرئیل به مشورت پرداخت و از او یاری طلبید. جبرئیل آدم را چنین راهنمایی کرد: «ای آدم! اگر میخواهی نیازمندیهای خود را برطرف کنی، کشاورز باش و به زراعت بپرداز»[30] و این گونه بود که پدر انسانها، نخستین کشاورز روی زمین شد.
روزی یکی از یاران امام صادق(ع) از ارزش کار دهقانان پرسید، امام پاسخ فرمود: «همه پیامبران الهی جز حضرت ادریس(ع)، از راه کشاورزی امرار معاش میکردند، ولی حضرت ادریس به کار خیاطی مشغول بود».[31]
· صنعت: امام صادق(ع) میفرمایند: «ساختن، آموختن و کار کردن با انواع و اقسام آلات و ادواتی که بندگان خدا به آنها نیاز دارند و منافع ایشان در آنها و قوام زندگیشان به آنهاست، حلال است».[32]
· تجارت: امام صادق(ع) فرمودند: «تجارت را وامگذارید که خوار میشوید. تجارت کنید تا خداوند به شما برکت دهد.»[33] همچنین امام علی(ع) میفرمایند: «تجارت کنید که در تجارت برای شما بینیازی است از آنچه مردم دارند، و خداوند عزّوجل، پیشهور امین را دوست دارد».[34]
· پرستاری: امام صادق(ع) میفرماید که رسول اکرم(ص) فرمود: «کسی که برای برآوردن نیاز بیماری تلاش کند، خواه نیاز او برآورده شود یا نه، همانند روزی که از مادر متولد شده است، از گناهان پاک میشود».[35]
امام صادق(ع) نیز فرمود: «یکی از عواملی که موجب شد یوسف را فردی نیکوکار بدانند، این بود که در زندان به پرستاری از بیماران اهتمام میورزید و از آنان مراقبت میکرد».[36]
چند شغله بودن
از روایات ائمه(ع) به دست میآید که چند شغل داشتن، در نظر اسلام چندان پسندیده نیست.
امام صادق (ع) در حدیثی میفرمایند: «کسی که توان و همتش را در یک شغل به کار گیرد، خداوند در آن کار یاریاش میکند و هرکس توان و همتش را در چند شغل به کار گیرد، خداوند او را رها خواهد کرد».[37]
از قدیم هم ضربالمثل جالبی داریم که میگوید: با یک دست چند هندوانه نمیتوان برداشت.
تقسیم عادلانه
من هم سن و سال پسر تو هستم؛ تو هم سن و سال پدر من هستی.
پسر تو درس میخواند و کار نمیکند؛ من کار میکنم و درس نمیخوانم.
پدر من نه کار دارد و نه خانه؛ تو هم کار داری، هم خانه، هم کارخانه.
من در کارخانه تو کار میکنم و در این کارخانه همه چیز عادلانه تقسیم شده است:
سود آن برای تو؛ دود آن برای من.
من کار میکنم؛ تو احتکار میکنی.
من بار میکنم؛ تو انبار میکنی.
من رنج میبرم؛ تو گنج میبری.
من در کارخانه تو کار میکنم، و در اینجا هیچ فرقی بین من و تو نیست: وقتی من کار میکنم، تو خسته میشوی؛ وقتی من خسته میشوم، تو برای استراحت به شمال میروی؛ وقتی من بیمار میشوم، تو برای معالجه به خارج میروی.
من در کارخانه تو کار میکنم و در اینجا همه کارها به نوبت است: یک روز من کار میکنم، تو کار نمیکنی؛ روز دیگر تو کار نمیکنی، من کار میکنم.
من در کارخانه تو کار میکنم. کارخانه تو خیلی خیلی بزرگ است. اما کارخانه تو هرقدر هم بزرگ باشد، از کارخانه خدا که بزرگتر نیست.
کارخانه خدا از همه کارخانهها بزرگتر است. در کارخانه خدا، همه کارها به نوبت است و در کارخانه خدا همه چیز عادلانه تقسیم میشود.
در کارخانه خدا، همه کار میکنند. در کارخانه خدا، حتی خدا هم کار میکند.[38]
پژوهش:کار، عار نیست!
مرضیه رضائیان
مقدمه
زندگی فردی و اجتماعی، مستلزم همکاری و همیاری و برآوردن نیازهای متقابل است. این امر به تقسیم کار و توسعه تخصصها و مهارتهای گوناگون میانجامد. کارِ انسان، نه فقط با تجربه و دانش وی درآمیخته، بلکه به صورت امری فرهنگی و ارزشی جلوهگر شده است. بدین سان، بین اندیشه، کار و روابط اجتماعی، پیوندی ناگسستنی پدید آمده و تمدن و فرهنگ بشری در گرو این سه ویژگی است. فرهنگ و ایدئولوژی مادی، ارزش کار را بر اساس «سود» و منافع مادی و اقتصادی میسنجد، ولی فرهنگ و ایدئولوژی الهی، ارزش کار را بر پایه شاخصهای معنوی سنجیده، آن را برای حیات فردی و اجتماعی و فلاح و رستگاری انسانها لازم میداند.
ارزش و منزلت کار
اگر زندگی رنج و زحمت نداشت
چنان زندگی قدر و قیمت نداشت
خوشا حال آنان که زحمت کشند
که زحمت کشان طعم راحت کشند
تن بیتعب، سنگ خارا بُوَد
پس از رنج، راحت گوارا بُوَد
به امید راحت بِبَر رنج کار
کز افطار لذت بَرَد روزهدار
بهای سعادت چه داند که چیست؟
که یک روز در تیره بختی نزیست
ابوالقاسم راضی (راضی)[39]
فرهنگ نظری و عملی کار از دیدگاه اسلام[40]
· فرهنگ نظری کار از دیدگاه آموزههای اسلامی، همان نگرشی است که یک مسلمان بر اساس آیات، روایات و سیره اهل بیت(ع) به کار پیدا میکند.
· اما جنبه علمی فرهنگ کار از دیدگاه اسلامی، چیزی جز انطباق عملکرد ما با دستورالعملهای دین مبین اسلام نیست. این نمودهای عینی عبارت است از:
1. خداباوری، رمز موفقیت
2. وجدان کاری
3. نیت خالص و انگیزه الهی
4. آخرتگرایی در کارها
5. شناخت حلال و حرام در مشاغل و کارهای گوناگون
6. ایمان و عمل صالح
7. نیکخلقی و برخورد درست با اربابرجوع
8. راست گویی و امانت داری
9. نظم و انضباط در امور
10. داشتن توانایی و تخصص
11. رعایت عدل و احسان
12. مشورتپذیر بودن
13. سعه صدر داشتن
فرهنگ معنوی و کاربردی کار (پیام کوتاه)
· آغاز کردن کار روزانه با نام و یاد خدا، یکی از بهترین توصیههای آموزههای اسلامی است.
· در گزینش نوع کار و چگونگی آن، آخرتگرایی را نباید از یاد ببریم.
· توجه به حیطه حلال و حرام نوع کاری که در آن مشغولیم، خیلی مهم است.
· انسان سعادتمند جویای کار و مشغول کار، باید زندگی خویش را به اعمال نیکو بیاراید و با نیت خالص و صبر و بردباری، درصدد جلب خشنودی حضرت حق باشد.
· با وجود نیت خالص است که کارهای غیر عبادی ـ همچون کار و تلاش ـ نیز ارزش عبادی مییابد.
· انشاءالله گفتن در انجام امور و کارها، ما را به نتیجه امیدوارتری میرساند.
· باید از انجام اعمال حرام در معاملات و مناسبات کاری، همچون ربا، دروغ، تهمت و غیبت پرهیز کرد.
· مراقبت بر نماز اول وقت در حین کار، عامل مؤثر برکت در رزق و روزی انسان است.
· همواره باید در پیروزیها و شکستهای کاری و شغلی، توکلمان به خدا باشد و حساب شده عمل کنیم و سود و زیان دیگران را مدّ نظر قرار دهیم.
· صبر آگاهانه در مشکلات کاری و معیشتی، بهترین ضامن اجرایی برای رسیدن به اهداف کوتاه و بلند است و اجر و پاداش اخروی را نیز در پی دارد.
ادعای مسلمانی و بیکاری
مدتی بود کسی او را نمیدید. امام صادق (ع) از یارانش جویای حال وی شد. گفتند: یا بن رسول الله! چندی است تنگ دست و فقیر شده، در خانه نشسته و یکسره عبادت میکند و یکی از دوستانش عهدهدار مخارج زندگی اوست. امام صادق (ع): «به خدا قسم! این دوستش به درجاتی از او عابدتر است».[41]
دعا نمیکنم!
با هیجان و اضطراب نزد امام صادق(ع) آمد و گفت: یا بن رسول الله! درباره من دعا کنید تا خداوند به من وسعت رزق دهد؛ زیرا خیلی فقیر و تنگدستم. امام فرمود: «هرگز دعا نمیکنم! برای اینکه خداوند راهی برای این کار معرفی کرده است. خدا امر کرده که روزی را پی جویی و طلب کنید، ولی تو میخواهی در خانه خود بنشینی و با دعا روزی را به خانه خود بکشانی».[42]
بهانههای از زیر کار در رفتن
· تنبلی، آفت کار و تلاش است. درحالی که شعار جوان پویا و فعال، کار و تلاش است، انسان تنبل مرتب در پی بهانه است. حصار این بهانهها باید شکسته شود...
- فلان شغل یا کار را دوست ندارم!
- این کار برای من عار است.
- سرمایهام کجا بود؟
- فردا انشاءالله به سر کار میروم.
- نمیدانم از کجا شروع کنم.
- از صاحب کارم خجالت میکشم.
- تخصصش را ندارم و بلد نیستم.
- الان انگیزه کار کردن ندارم!
- برای من داشتن شغل آبرومند دیر شده است.
- کار خسته کنندهای است.
- فکرهایم را بکنم، بعداً جواب میدهم.
- حقوقش کم است.
- شغلش، شغل کثیفی است.
- من پشت میز نشینی را دوست دارم و ... .
از تنبلی پسر به جایی نرسی
بیشبهه از این ره به نوایی نرسی
تا آنکه نگردی ارتشی بیگانه
هرگز به جهان به آشنایی نرسی[43]
کار ونان
تا زحمت کار بر خود آسان نکنی
شب سفره خویش را پر از نان نکنی
شک نیست که نعمتت دو چندان نشود
گر همت خویش را دو چندان نکنی[44]
بهانههای رنگارنگ و پاسخ امام
· زراره میگوید: مردی به حضور امام صادق (ع) رسید و گفت: دست سالمی ندارم که با آن کار کنم، سرمایه ندارم تا با آن تجارت نمایم، مرد محروم و مستمندی هستم چه کنم؟ اما که دید سر آن مرد سالم است و میتواند با آن بار حمل کند، فرمود: «با سرت باربری کن و خود را از مردم بینیاز دار».[45]
پژوهش :بیکاری
زهره احمدی
بیکاری از نظر اسلام
«در اسلام بیکاری مردود و مطرود و کار به عنوان یک امر مقدس، شناخته شده است.»[46] در حدیث نبوی آمده است: «هرکسی که دست به کاری نزند و سنگینی معاش خود را بر دوش مردم بیندازد، از رحمت خدا به دور است».[47] نیز گفتهاند: «خداوند بنده پرخواب و انسان بیکار را دشمن میدارد».[48]
این گونه روایات بیان میکنند: اسلام، دینی است که انسانها را به کار و تلاش دعوت کرده، بیکاری را که عامل سقوط شخص و جامعه است، ممنوع دانسته است. انسان بیکار، برخلاف اصول تعلیم و تربیت و مقررات اخلاقی اسلام و رشد و تعالی انسان قدم میگذارد و به همین دلیل، وجود او باعث بسیاری از فتنهها و فسادها در جامعه اسلامی می گردد.
بیکاری از دیدگاه بزرگان
مقام معظم رهبری:
جامعه بیکار، مردم بیکار، نمیتوانند آنچنان که باید خودشان را به مراتب کمال بشری برسانند؛ یعنی زندگی دنیایشان هدر خواهد رفت.[49]
لویی پاستور:
بهداشت روانی انسان به کار بستگی دارد و انسان بیکار، خود به خود بیمار میشود.[50]
پاسکال:
مصدر کلیه مفاسد فکری و اخلاقی، بیکاری است. هر کشوری که بخواهد این عیب بزرگ اجتماعی را رفع کند، باید مردم را به کار وادارد تا آن آرامش عمیق روحی که عده معدودی از آن آگاهاند، در عرصه وجود افراد برقرار شود.[51]
حکایت بیکاری
گروهی از یاران رسول خدا (ص) پس از آنکه آیه دوم و سوم سوره طلاق نازل شد، (کسی که پرهیزکار باشد، خداوند راه گشایشی برای او قرار میدهد و به او از جایی که گمان نمیبرد، روزی میدهد، و کسی که به خدا توکل کند، خدا او را کافی است.)، درها را روی خود بستند و به عبادت مشغول شدند و گفتند خدا ما را کفایت میکند.
این خبر به رسول خدا(ص) رسید. آن حضرت برای آنها پیام فرستاد: چه عاملی شما را به این کار واداشته است؟ گفتند: طبق آیه دوم و سوم سوره طلاق، خداوند روزی ما را میرساند. از این جهت مشغول عبادت شدهایم. پیامبر به آنها فرمود: «کسی که کار و کسب را رها کند و مشغول عبادت شود، دعایش برآورده نمی گردد؛ بر شما باد به کار و کسب».[52]
یک تمثیل
برای اینکه از دوچرخه نیفتی، باید پا بزنی. اگر رکاب بزنی، نمیافتی، اما اگر پایت را از روی رکاب برداشتی و پانزوی، سقوط میکنی. در این عالم نیز همینطور است. آنها که میخواهند سقوط نکنند، باید پا بزنند و کار بکنند و همه سعی و تلاش خود را برای پیشرفت به کار ببندند، وگرنه سقوط میکنند.[53]
بیکاری در دید شاعران
به کار اندرآ این چه پژمردگی است
که پایان بیکاری افسردگی است
نظامی
اگر کار کنی مزد ستانی
چو بیکاری بیمزد مانی
ناصر خسرو
نابرده رنج گنج میسر نمیشود
مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد
آن کو عمل نکرد و عنایت امید داشت
دانه نکشت ابله و دخل انتظار کرد
سعدی
برو کار میکن مگو چیست کار
که سرمایه جاودانی است کار
سعدی
زیرنویس
· آدم تنبل و بیکار، نه تنها وقت گران بهای خود را هدر می دهد، بلکه اساس تمدن و زندگی دیگران را نیز به هم می زند.
· جایی که کوشش نیست، زندگی راه ندارد.
· بیکاری، نه تنها موجب پریشانی فکر و ناراحتی خیال است، کدورت و پشیمانی همیشگی پدید میآورد.
· بیکاری، باعث برهم زدن تربیت جسم و روح، و سبب فساد و فتنه و عامل بسیاری از تبهکاریها و جنایات است.
· یک روز بیکاری، چون یک شب بیخوابی، خسته کننده است.
· انسانی که تلاش و فعالیت ندارد، فرقی با سنگ و چوب ندارد.
· زندگی بدون کار، برابر است با فنای بشری.
· لحظهها و وقتهای زندگی مثل طلاست؛ باید به آن ارزش داد و از بیکاری بیزاری جست.
· خوشبختی آدمی در سایه آسایش روح، و تکامل روح، در گرو کار و تلاش است.
· بیکاری، مایه خستگی، تنبلی، فرسودگی و فرصتی برای نفوذ شیطان است.
حکایت
کار و تلاش
سیده راضیه حسینی
شغل مؤمن
سرش پایین بود. دستاوردش را منظم پیچیده بود و لباسهای تمیزی بر تن داشت. پیامبر اعظم(ص) از او خوشش آمد و پرسید: شغل او چیست؟ عرض کردم: بیکار است. حضرت فرمود: از چشمم افتاد. با شگفتی به مرد نگاه کردم و پرسیدم: چرا ای رسول خدا؟ فرمود: «چون اگر مؤمن شغل نداشته باشد، دین خود را وسیله امرار معاشش میکند».[54]
کار؛ سنت پیامبران
عرقهای پیشانیاش در ریشهای پرپشتش مخفی می شد. لباسش خیس شده بود. چشمهایم را تنگ کردم تا در نور شدید آفتاب، بتوانم او را ببینم. دیدم امام کاظم (ع) مشغول بیل زدن است. جلو رفتم. دستم را به سینهام گذاشتم و گفتم: خدا من را بکشد! خادمان شما کجا هستند که شما کار میکنید؟ امام فرمود: «امیرمؤمنان که از من و پدرم بهتر بود نیز کار میکرد و عرق میریخت؛ کار کردن، از سنتهای پیامبران و جانشینان آنان است».[55]
عرق جبین
بیل در دست داشت؛ به شدت کار میکرد و لباس زیرش خیس شده بود. دستم را سایبان قرار دادم. امام صادق (ع) بود. پشت دستم زدم و با خود گفتم: حتماً کس دیگری نبود و امام به ناچار خودش دست به کار شده است. کمربندم را محکم کردم، آستینها را بالا زدم و جلو دویدم و گفتم: بیل را به من بدهید، من انجام میدهم. امام نگاه کرد و با صورتی پر نور فرمود: «نه، من دوست دارم مرد برای به دست آوردن روزی زحمت بکشد و آفتاب بخورد».[56]
|