ویژگی های اختلال شخصیت افسرده

اختلال شخصیت افسرده و اختلال افسردگی چه تفاوتی با یکدیگر دارند؟ اگر شما به تدریج و هر روز بیش تر و بیش تر احساس غمگینی، پوچی و عصبانبت می کنید و اگر موضوع هایی که در شما اشتیاق ایجاد می کردند، به تدریج جذابیت خود را از دست می دهند و دیگر برای تان لذت بخش نیستند، اگر حتی دیگر، بودن با کسی که او را دوست دارید برای تان لذتی ندارد و حتی گاهی هم خست ...

ویژگی های اختلال شخصیت افسرده

اختلال شخصیت افسرده و اختلال افسردگی چه تفاوتی با یکدیگر دارند؟

اگر شما به تدریج و هر روز بیش تر و بیش تر احساس غمگینی، پوچی و عصبانبت می کنید و اگر موضوع هایی که در شما اشتیاق ایجاد می کردند، به تدریج جذابیت خود را از دست می دهند و دیگر برای تان لذت بخش نیستند، اگر حتی دیگر، بودن با کسی که او را دوست دارید برای تان لذتی ندارد و حتی گاهی هم خسته کننده است، وقتی روزهای تان با احساس خستگی و دل مردگی می گذرد، احساس می کنید فرایندهای فکری شما مانند قبل نیست، در تمرکز مشکل دارید، به طوری که مسائلی را که قبلاً سریعاً حل می کردید اما حالا برای شان وقت زیادی صرف می کنید، اگر نگران این هستید که زندگی شما به وضعیت اول بر می گردد یا نه، اگر به سختی به خواب می روید و صبح زود بیدار می شوید، اگر احساس بی ارزشی و گناه می کنید، اگر این حالات در دوره هایی از زندگی شما وجود داشته و از بین رفته، شما مبتلا به اختلال افسردگی هستید یا بوده اید.
در مقابل شما، افرادی هستید که افسردگی برای آن ها بیش تر از یک علامت و نشانه است، حالات و رفتارهای افسرده وار آن ها طبق الگوهای رفتاری بادوام و با نفوذی است که همیشه در زندگی آن ها مطرح بوده اند. این افراد به اختلال شخصیت افسرده مبتلا هستند، آن ها همیشه خلق غمگین و حزن آلود دارند، همیشه خود را بی کفایت و بی ارزش می دانند و به دلیل کاستی ها و قصورها، مدام خود را سرزنش می کنند.
بدبینی دایمی و با نفوذ آن ها باعث می شود که امور و موضع های بد راپیش بینی کنند و انتظار دارند روز به روز زندگی شان بدتر شود و هیچ بهبودی ای حاصل نمی شود.
این افراد معمولاً روزهای شان را با خستگی و غلت زدن در رختخواب می گذارنند. همیشه با خود می گویند: « ای کاش زندگی بهتر می شد». اما هیچ کاری برای بهتر کردن زندگی شان انجام نمی دهند. به جای این که امور را خود به دست بگیرند، منفعلانه رفتار می کنند و اعتقاد دارند نمی توانند سرنوشت خود را تغییر دهند و خود را برای از دست دادن فرصت ها سرزنش می کنند. این افراد ممکن است افسرده باشند اما افسردگی آنان نتیجه و حاصل شیوه ی تفکر، احساس و ادارک شان است، به همین دلیل می گوییم این افراد به اختلال شخصیت افسرده مبتلا هستند، چرا که الگوی فکری و رفتاری آن ها باعث شده چنین احساس هایی را تجربه کنند.
آن ها خود را فردی بی ارزش و بی کفایت می بینند، و بدبینی از ویژگی های آنان است. این افراد در هنگام خواب مشکلاتشان را بارها و بارها در ذهن مرور می کنند، در گفتارشان همیشه عباراتی چون « زندگی بیهوده و بی فایده است»؛ و کلماتی مانند « ناامیدی» و « بدشانسی» و ... شنیده می شود. معمولآً این افراد از حمایت های اجتماعی برخوردار نیستند، با این که افراد زیادی را می شناسند اما دوستان صمیمی کمی دارند.
برای افراد معمولی زندگی یک ماجراست، در حالی که برای شخصیت های افسرده زندگی تهدیدی پر از تنهایی و ناامیدی است. افراد معمولی سعی می کنند مشکلات خود را نادیده بگیرند، اماشخصیت های افسرده بیش از حد به نقایص خود توجه دارند، از این بابت احساس گناه می کنند، در حضور دیگران محزون و غمگین هستند و معتقدند تنهایی و ناامیدی سرنوشت مسلم آن هاست.

گونه های فرعی شخصیت افسرده کدام اند؟

شخصیت افسرده ی کج خلق، پوچ گرا، خودخوار شمار، بیمار و بی قرار از گونه های اختلال شخصیت افسرده هستند.

الف) شخصیت افسرده ی کج خلق:

شکایات پایان ناپذیر، عصبانیت مزمن و غرغر کردن از ویژگی های بارز این افراد است. معمولاً رفتارهای متعارض دارند، به این صورت که وقتی از رفتار دیگران ناراحت و ناراضی اند، کنایه آمیز با آن ها صحبت می کنند، اما بعد از مدتی احساس گناه می کنند، خود را مقصر می دانند و تغییر مسیر می دهند. بدین ترتیب، بین عذاب دادن خود و غرغر کردن به دیگران در نوسانند. وقتی اشتباه می کنند دیگران را مقصر می دانند، بعد کم کم دیگران را می بخشند و نتیجه می گیرند خودشان اشتباه کرده اند.
این افراد توقع دارند اطرافیان شان به گله و شکایت آن ها گوش کنند و در غیر این صورت با آن ها خصمانه برخورد می کنند. بسیاری از آنان برای جلب توجه، بیماری جسمی و دردهای بدنی خود را چند برابر جلوه می دهند. از شکست خوردن دیگران خوش حال می شوند و دوست ندارند دیگران پیشرفت کنند.

ب) شخصیت افسرده ی پوچ گرا:

آن ها مدعی اند که از حساسیت بالایی برخوردارند و می توانند خودآگاهی عمیق را تجربه کنند، پس به همین دلیل قادرند رنج بشری را دریابند. این افراد با گفت و گو در مورد رنج، از فلسفه ای دفاع می کنند که به واسطه ی آن به سبک و سیاق زندگی خود، طرز لباس پوشیدن و خلق ناشاد خود، ارزش بدهند. و با خواندن کتاب های نویسندگانی که به واسطه ی آن به با سبک خاصی درباره ی رنج بردن و دردهای بشری می نویسند، توجه و تحسین دیگران را به سمت خود جلب می کنند.

پ) شخصیت افسرده ی خود خوار شمار:

این افراد احساس گناه فوق العاده عمیقی دارند که آن را با تنبیه کردن خود نشان می دهند. وقتی با دیگران اختلاف پیدا می کنند، فوراً به فکر جدایی می افتند، و به دنبال آن ضعف خود را می پذیرند، خود را مقصر می دانند و تحقیر می کنند. برای مثال خانمی در مقابل رفتارهای بسیار خشونت آمیز همسرش می گفت: « من اشتباه کردم، باید هر چه شوهرم می گفت گوش می کردم، همیشه اشتباه می کنم، من یک احمقم که راه و روش درست زندگی کردن را نمی دانم». اینان با تحقیر خود سعی می کنند از دیگران حمایت و کمک دریافت کنند.
این افراد معمولآً اگر احساس کنند که تحقیر شده اند، خشمگین می شوند، اما چون می ترسند با ابراز خشم، دیگران آن ها را ترک کنند، خشم را به خودشان برمی گردانند، زا خود انتقاد می کنند یا در گفتارشان احساس پشیمانی و ندامت می کنند. این شیوه ها به تدریج باعث می شوند احساس با ارزش بودن در آنان کمرنگ شود، اما چون فکر می کنند این کار خشم دیگران را تعدیل می کند و باعث می شود دیگران آن ها را ترک نکنند و به آن ها ارزش بدهند، هم چنان آن را تکرار می کنند. این افراد با اعمال و رفتارهای خودخوار شمار مسئولیت یک زندگی بالغانه را بر دوش دیگران می اندازند.

ت) شخصیت افسرده ی بیمار:

این افراد بسیار غمگین و محزوم به نظر می رسند، خمیده راه می روند، نگاه شان را از دیگران بر می گردانند، احساس می کنند سرشان مانند سنگ آسیاب سنگین است. به تدریج لاغر می شوند. چشمان شان فرورفته است، صبح زود بیدار می شوند و ذهن شان پر از افکار آزاردهنده است، نمی دانند روز را چگونه بگذرانند. از سرنوشت بد و تسلیم شدن به آن می ترسند، برای انجام دادن هر کاری احساس درماندگی و ناتوانی می کنند، اشتباهات خود را بزرگ جلوه می دهند و با بدبینی وسواس گونه ای می گویند: « زندگی همیشه بد است و هیچ گاه بهتر نمی شود»، و از این که قربانی سرنوشت هستند رنج می برند.

ث) شخصیت افسرده ی بی قرار:

این شخصیت ها بسیار مضطرب و بی قرارند، گله و شکایت خود را از دیگران ابراز نمی کنند، در عوض با بی قراری این ناراحتی ها را فرو می خورند، به همین دلیل بسیار عصبی، اخمو، گیج و سردرگم هستند. خلق بدی دارند و با استفاده از الکل و سوء مصرف مواد به طور مخفی خود را تخریب می کنند، یا مستقیماً با خودکشی به خود آسیب می رسانند. معمولاً خودکشی آخرین عملی است که انجام می دهند، چرا که آن ها اگر بخواهند می توانند زندگی خود را اداره کنند.

ملاک های تشخیص اختلال شخصیت افسرده کدام اند؟

طرز تفکر و رفتارهای افسرده وار در همه ی موقعیت ها از ملاک های تشخیص اختلال شخصیت افسرده هستند که از اوایل بزرگ سالی ایجاد می شود و با پنج مورد یا بیش تر از موارد زیر خود را نشان می دهد:

1- ناراحتی، رنجش، غمگینی و فقدان لذت.
2- احساس بی کفایتی و بی ارزشی کردن و اعتماد به نفس پایین داشتن.
3- خود انتقادی، خود سرزنشی و خود تحقیری.
4- نگران بودن و در فکر فرو رفتن.
5- بد بینی و منفی گرایی، انتقاد و قضاوت در مورد دیگران.
6- احساس گناه کردن.

منبع مقاله :
گلشنی، فاطمه؛ (1389)، اختلالات شخصیت (مشکل از ماست یا دیگران)، تهران: نشر قطره، چاپ اول
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر