زهد که یکی از فضایل اخلاقی است و مورد تشویق و ترغیب روایات اهل بیت (علیهم السلام) است، این است که انسان با این که طبعا به چیزی میل و رغبت دارد، به خاطر داشتن فکر و هدف بالاتر، از آن چیز صرف نظر کند و در فکر تامین هدف بالاتر باشد . یعنی انسان در عین این که قدرت و امکان آن را دارد که لباس خوب بپوشد و غذای لذیذ بخورد و در مسکن عالی بنشیند و بر مرکب گران قیمت سوار شود، اما برای این که مسؤولیت خود را بهتر انجام بدهد و با مردم مستمند و دردمند همدردی و همرنگی داشته باشد و خشنودی پروردگار را به این وسیله جلب کند، از همه اینها صرف نظر کند و امکانات خود را در راه رفاه مستمندان و تامین زندگی محتاجان صرف نماید و خود با زندگی ساده بسازد و از تنعم و تجمل و لذت گرایی پرهیز کند .
بنابراین زهد که این همه مورد تشویق احادیث اسلامی است و یکی از فضایل مهم انسانی است، بر دو پایه استوار است:
1- کیفیت روحی، یعنی با این که به چیزی طبعا میل دارد و مورد علاقه قلبی اوست و فراهم کردن آن نیز برای او ممکن است، ولی بخاطر تامین هدف بالاتر که هدف الهی و معنوی است، توجه خود را از آن چیز برمی دارد و به جانب آن هدف والا توجه می کند .
2- در زندگی عملی خود، ساده زیستی و قناعت را پیشه خود می سازد و از تنعم و تجمل و لذت گرایی پرهیز می نماید .
تفاوت زهد در اسلام که مورد تشویق است و رهبانیت که مذموم است، این است که رهبانیت یعنی بریدن از مردم و روآوردن به گوشه گیری به خاطر این که دنیا و آخرت (از نظر راهب) سازگاری ندارند . ولی زهد در اسلام، این است که انسان نه تنها به مسائل اجتماعی و اقتصادی و سیاسی که مسائل زندگی انسانهاست پشت نمی کند، بلکه دخالت در آنها را لازم می داند، اما به واسطه فکر و هدف مهمتر و والاتر، از آن چه مورد رغبت و موجب لذت اوست، چشم می پوشد و برای خود زندگی ساده و بی تکلف را انتخاب می کند تا این که بهتر از عهده مسؤولیت و تعهد در مسائل اجتماعی و سیاسی و اقتصادی برآید . و در نتیجه، فرق بین زاهد و راهب با این که هر دو از تنعم و لذت گرایی می گریزند، این است که راهب از تعهد و مسؤولیت اجتماعی نیز می گریزد و به صومعه و دامن کوه پناه می برد و از مردم می برد ولی زاهد به مردم روی می آورد و جامعه و ملاکهای آن و تعهد اجتماعی را محترم می شمارد و تجمل و لذت گرایی را ترک می کند و خدمت به مردم و انجام مسؤولیت خود را عبادت می داند . زاهد در حقیقت بر خود تنگ می گیرد تا دیگران را برای جلب خشنودی خدا به آسایش برساند; زیرا قلب حساس و دل دردآشنای او همیشه در فکر دردمندان ومحتاجان است و شادمانی او در این است که خاری را از سر راهی بردارد و دست بر سر یتیمی بکشد و بازوی ناتوانی را بگیرد و دل شکسته ای را شاد کند .
زهد حضرت فاطمه زهرا (علیهاالسلام) و گفتار پیغمبر (صلی الله علیه و آله)
حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) وارد خانه دختر عزیزش حضرت زهرا (علیهاالسلام) شد، دستبندی از نقره در دست زهرا (علیهاالسلام) و پرده ای بر در اتاق ایشان دید . این جریان را - با توجه به وضع جامعه آن روز - برای زهرا (علیهاالسلام) نپسندید . زهرای مرضیه (علیهاالسلام) بلافاصله پرده و دستبند را توسط قاصدی خدمت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) ارسال داشت که به مصرف نیازمندان برساند . چهره حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) از این که او زهد خود را آشکار کرد و دیگران را بر خود مقدم داشت، شکفته شد و فرمود: «فداها ابوها» ; پدرش فدای او باد .
ایثار یکی از نتایج و ثمرات زهد است
یکی از ثمرات زهد، ایثار است، ایثار یعنی دیگران را بر خود مقدم داشتن و خود را برای آسایش دیگران به رنج افکندن . زاهد از آن جهت ساده و بی تکلف و در کمال قناعت زندگی می کند و بر خود تنگ می گیرد که دیگران را به آسایش برساند . ایثار از پرشکوه ترین مظاهر و جلال انسانیت است و تنها انسانهای بسیار بزرگ، به این قله شامخ صعود می کنند . ما در تاریخ زندگی حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) و حضرت صدیقه کبری (علیهاالسلام) و ائمه اطهار (علیهم السلام) به مواردی از ایثار برخورد می کنیم که دیدگان روح ما در برابر شکوه معنوی و تحسین برانگیز آن خیره می شود .
ایثار خاندان رسالت و نزول سوره «هل اتی »
قرآن کریم داستان ایثار حضرت امیرمؤمنان (علیه السلام) و خاندان گرامی اش را در آیات پرشکوه خود در سوره «هل اتی » منعکس کرده است . علی و زهرا و فرزندانش (علیهم السلام) آنچه در امکان داشتند که جز چند قرص نان نبود، با کمال نیازی که بدان داشتند، تنها و تنها به خاطر رضای حق، سه روز پشت سر هم، به مسکین و یتیم و اسیر بخشیدند و خود با آب افطار کردند و این داستان در ملا اعلی بازگو شد و آیات قرآن درباره اش نازل گشت . شعار «الجار ثم الدار» یعنی اول همسایه، بعد از آن خانه، رسم جاری این خاندان است و این صدیقه کبری (علیهاالسلام) است که در شب زفاف پیراهن نو را از تن خود درمی آورد و به سائل می دهد و خود همان پیراهن کهنه را بر تن می پوشد .
خیر و حکمت و سلامت و حلاوت ایمان همه و همه در سایه زهد است.
زهد که در فارسی از آن به ساده زیستی تعبیر می کنیم، چنان که گفتیم به این معناست که انسان از چیزی که مورد رغبت و میل اوست (خانه خوب، غذای خوب، مرکب و) . . . ، بخاطر هدف الهی و معنوی صرف نظر کند و به زندگی ساده قناعت نماید و از تجمل و لذت گرایی پرهیز کند و با مستمندان و محرومان در وضع زندگی همدردی و همراهی نماید . این معنا مرتبه بالایی از کمال انسان و برای افراد کامل لذت بخش است و دارای فضیلت و آثار زیادی است .
حضرت صادق (علیه السلام) فرمودند: «هنگامی که خداوند اراده کند که برای بنده ای از بندگانش خیر و صلاح پیش بیاورد، به او توفیق زهد عنایت می کند و او را در احکام دین فقیه و بینا می گرداند و عیب های دنیا را به او می شناساند و کسی که دارای این اوصاف باشد، خیر دنیا و آخرت به او داده شده است .» (2)
و نیز آن حضرت فرمودند: «کسی که در زندگی دنیا زهد را پیشه خود سازد، خداوند حکمت و علم را در دل او ثابت و برقرار می کند و زبانش را به گفتن کلام حکمت آمیز گویا می گرداند و او را به شناخت عیب های دنیا و دردها و دواهای دنیا بصیر می نماید و او را با وصف سلامت و پاکی از دنیا خارج و به بهشت منتقل می کند .» (3)
و نیز حضرتش فرمود: «تمام نیکی ها در یک خانه قرار داده شده و زهد در دنیا کلید آن خانه است .» (4)
و باز فرمود: «تا زهد در دنیا در دلهای شما قرار نگیرد، حرام است بر آن دلها که حلاوت ایمان را بشناسند و بچشند .»(5)
حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمودند: «خداوند به حضرت موسی (علیه السلام) فرمودند: «زهد زینت بخش ترین و کاملترین زینت در نزد من است که هیچ کس نتوانسته است خود را به زینتی بهتر از آن بیاراید .» (6)
ادامه دارد . . .