در آستان امامان ،امامان زمامداران صالح

شرح فرازهای زیارت بلند جامعه کبیره که یک دوره امام شناسی عمیق است محور بحث این سلسله مقالات بود با عرض پوزش از وقفه ای که در شماره پیش صورت گرفت در این شماره فراز دیگری از این زیارت بلند محور بحث است.

شرح فرازهای زیارت بلند جامعه کبیره که یک دوره امام شناسی عمیق است محور بحث این سلسله مقالات بود با عرض پوزش از وقفه ای که در شماره پیش صورت گرفت در این شماره فراز دیگری از این زیارت بلند محور بحث است.

السلام علی الائمة الدعاة و القادة الهداة و السادة الولاة؛ سلام بر پیشوایان دعوت کننده به سوی خداوند و رهبران هدایتگر و سروران زمامدار.

دو جمله اول در مقاله گذشته مورد بحث قرار گرفت اینک سخن این است که مراد از «سادة الولاة» چیست؟

معنای «سادة»

سادة جمع سید است. از مجموع لغات استفاده می شود که «سیّد» یعنی سرور و آقا. سیّد به کسی گفته می شود که متولی امر نوع مردم باشد و در قسمت زندگی و معاش از آنان سرپرستی کند و یا در فضیلتی از فضایل بر آنان برتری داشته باشد ولی از نظر استعمال به شریف و بزرگ قوم اطلاق می شود.

زیرا تولّی نامبرده مستلزم شرافت اوست، شرافت در حکم و فرمان یا شرافت در مال و یا فضیلت دیگر، راغب در مفردات می گوید: «السید المتولّی للسواد ای الجماعة الکثیرة»(1)

یعنی سید به کسی گفته می شود که متولی و رئیس جمعیت زیاد است و بر آنها آقائی دارد.

معنای ولاة

ولاة جمع والی به معنای زمامدار است. یعنی سلام بر شما امامانی که خداوند زمام امر امت را به شما سپرده است.زمامداری بر امت بخشی از ولایت گسترده امامان است آنها به اذن خداوند ولایت تکوینی دارند، ولایت تشریعی در محدوده تشریع و قانون الهی دارند که بخشی از آن زمامداری بر امت است. این ولایت از نوع ولایت بر محجوران مانند طفل،مجنون و... و... نیست بلکه از نوع ولایت الهی است.

«اللّه ولی الّذین آمنوا...»(2) خداوند ولیّ مؤمنان است این ولایت بر خردمندان است. این ولایت به نبی اکرم(ص) تفویض شده است و بعد از پیامبر اکرم(ص) به مولی علی(ع) و امامان معصوم(ع) داده شده است.

منشأ رهبری آنان و منشأ مشروعیت زمامداری معصومان(ع) آن است که خداوند به آنان تفویض ولایت نموده است.

پیامبر(ص) زمامدار جامعه اسلامی

از نگاه ما که افتخار پیروی راه اهلبیت (ع) داریم اولین زمامدار در جامعه اسلامی شخص نبی اکرم(ص) است که خداوند ولایت بر امت را به او تفویض کرده است... «النبیّ اولی بالمؤمنین من انفسهم؛(3) پیامبر به مؤمنان از خودشان سزاوارتر است.»

در آیه دیگر آمده: «و ما کان لمؤمن ولامؤمنة اذا قضی اللّه و رسوله امراً ان یکون لهم الخیرة من امرهم؛(4) هیچ مرد با ایمان و زن با ایمانی نمی تواند هنگامی که خدا و پیامبرش حکمی کند در برابر آن از خودشان اختیاری داشته باشند.»

این آیات اطلاق دارد و می گوید که کلّیه اختیاراتی که انسان نسبت به خویشتن دارد پیامبر(ص) از خود او اولی است. این محدود به تدبیر در امور اجتماعی یا قضاوت و...و... نیست. این یعنی زمامداری بر امت.

در روایت معروفی که در منابع شیعه و اهل سنت آمده می خوانیم: «انا اولی بکلّ مؤمن من نفسه و من ترک مالاً فلورثته و من ترک دیناً اوضیاعاً فعلیّ و الیّ؛(5) من از هر مؤمنی نسبت به او اولی هستم کسی که مالی از خود بگذارد برای وارث اوست و کسی که بدهکار از دنیا برود یا فرزند و عیالی بگذارد کفالت آنان بر عهده من است.»

«ضیاع» در اینجا به معنای فرزندان یا عیالی است که بدون سرپرست مانده اند و تعبیر به «دین» قرینه روشنی بر این معنی است زیرا منظور داشتن بدهی بدون مال است.

جلوه های زعامت نبی اکرم(ص)

پیامبر اکرم(ص) بر اساس این ولایت تفویض شده الهی اِعمالِ ولایت و زمامداری می نمود:

الف ـ حاکمان و فرمانروایان را نصب می کرد.

به عنوان نمونه پیامبراکرم(ص) معاذبن جبل را به عنوان نماینده خویش و حاکم یمن به آنجا فرستاد و توصیه هائی در زمینه برخورد با اهل کتاب و توجه به مظلومین و محرومین نمود.(6)

علاءبن حضرمی را رسول اکرم حاکم قطیف قرار داد. و...(7) و (8).

حضرت بخشنامه دولتی برای فرمانروایان صادر می کرد و در حوزه های مختلف دستورالعمل داشت، در حوزه فرهنگ در حوزه سیاست، در حوزه اقتصاد و دیگر حوزه ها.(9)

ب ـ عقد پیمان نامه های سیاسی

جلوه دیگر اِعمالِ زعامت سیاسی عهدنامه ها و پیمان نامه هائی است که بین حضرت و اقوام و فرق مختلف به امضاء رسیده است به عنوان نمونه پیامبر(ص) با مسیحیان نجران پیمان سیاسی بست، آنان در این معاهده پذیرفتند که سالیانه مبلغی به عنوان مالیات به دولت اسلامی بپردازند و در مقابل پیامبر اسلام نیز مسؤولیت دفاع از آنان و جلوگیری از ظلم از جانب مسلمانان، آزادی مذهبی شان و...و... را به عهده گرفت.(10)

ج ـ انتخاب نمایندگان سیاسی، اجتماعی

علاوه بر فرمانروایان و حاکمان که با مسؤولیت های مشخص برای اداره امور در منطقه یا قبیله از سوی پیامبر انتخاب می شدند افراد دیگری نیز به عنوان "عریف" و "نقیب" عهده دار پیوند و رابطه قبایل با آن حضرت بودند.(11)

د ـ اعزام مأموران اطلاعات و تحقیقات

رسول خدا عدّه ای از مسلمانان را برای کسب خبر از شرایط دشمن و اطلاع از تصمیمات و برنامه های آنان اعزام می نمود به عنوان نمونه:

1ـ عدی بن ابی الزغب را در واقعه بدر برای کسب اطلاع از ابوسفیان اعزام فرمود.(12)

2ـ در جنگ خندق حذیفة بن یمان را برای خبرگیری از قریش قرار داد.(13)

3ـ در جنگ هوازن عبداللّه بن صرد را به میان آنها اعزام نمود و....(14)

هـ ـ سرکوب کردن فتنه گران

در مواردی که دشمنان اسلام به فتنه و توطئه روی می آوردند رسول خدا(ص) برای سرکوب آنان اقدام می کرد.(15)

نمونه معروف آن اقدام نبی اکرم(ص) در ویران کردن مسجد ضرار است مسجدی که منافقین در کنار قبا بنا نمودند تا بدین وسیله بین مسلمانان اختلاف افکنده و پایگاهی برای مقابله با اسلام در اختیار داشته باشند، با نزول آیاتی از سوره توبه پیامبر اسلام با اطلاع از انگیزه شوم آنان به چند نفر از مسلمانان دستور داد تا آن مسجد را خراب و آتش زده و آن مکان را محل جمع آوری زباله قرار دهند.(16)

وـ قضاوت و نصب قضات

پیامبر هم خود قضاوت می کرد(17) و هم قضات را نصب و اعزام می کرد، به عنوان نمونه پیامبر اکرم(ص) امام علی بن ابی طالب را به عنوان قاضی به یمن فرستاد.(18)

زـ اجرای حدود الهی

در مواردی که گناهکار استحقاق اجرای حد داشت پیامبر(ص) آن را اجرا می کرد مثلاً حضرت زناکار را سنگ باران کرد.(19) نیز جریان رجم زنی از قبیله غامد که با اقرار مکرر خود خواستار اجرای حدّ بود و به محضر پیامبر رسید در تاریخ ثبت است.(20)

آنچه گفته شد بخشی اندک از ده ها نمونه زعامت سیاسی نبی اکرم(ص) بود.(21)

زعامت سیاسی بعد از پیامبر(ص)

این زعامت سیاسی پس از پیامبر اکرم(ص) به مولی علی(ع) و فرزندان معصومش واگذار شد. طبق نص معتبر و متواتر حدیث غدیر، ابتدا پیامبر(ص)با صدای بلند فرمود:

«ایّها الناس من اولی الناس بالمؤمنین من انفسهم؛ مردم چه کسی از همه مردم نسبت به مسلمانان از خود آنان سزاوارتر است؟»

گفتند: خدا و پیامبر داناترند، حضرت فرمود: خدا مولی و رهبر من است و من مولا و رهبر مؤمنانم و نسبت به آنان از خودشان سزاوارترم و اراده من بر اراده آنان مقدّم است سپس فرمود: «فمن کنت مولاه فعلی مولاه؛هر کس من مولا و رهبر او هستم علی(ع) مولا و رهبر اوست.»

و بعد از مولا علی(ع) این زعامت سیاسی به یازده امام معصوم(ع) از فرزندان مولی علی(ع) تفویض شده است.

امامت و رهبری جامعه حق مسلّم و بی تردید آنان است. در بعضی روایات که در منابع اهل سنت هم آمده پیامبر اکرم(ص) نام امامان(ع) را به اسم برده است. به عنوان نمونه در فرائد السمطین با سندی که به ابن عباس می رسد آمده است که یک نفر یهودی خدمت پیامبر(ص) آمد و سؤالات مختلفی درباره اسلام کرد از جمله درباره وصیّ پیامبر(ص): رسول اکرم(ص) نخستین وصی خویش را علی بن ابی طالب و سپس فرزندانش حسن و حسین و بعد ائمه نه گانه دیگر را هر کدام به اسم نام برد. مرد یهودی ایمان آورد و تصریح کرد که من نیز در کتب انبیای پیشین و در کتاب موسی(ع) دیده ام که نخستین جانشین پیامبر خاتم(ص) داماد اوست و دوّمین و سومین آنها دو برادر از فرزندان او هستند و نه نفر دیگر از اولاد سوّمین پیشوا می باشند.(22)

در مصادر اهل سنت «اثنی عشرامیر» دوازده امیر «اثنی عشر خلیفه» دوازده جانشین بعد از پیامبر به نحو مستفیض آمده است لکن گرایشهای سیاسی تصریح به نام امام را حذف کرده است.

در مسند احمد بن حنبل آمده که جابربن سمرة از پیامبر اکرم(ص) روایت کرده است: «یکون بعدی اثنا عشر امیراً ثمّ لاادری ما قال بعد ذلک فسألت القوم کلّهم فقالوا قال کلّهم من قریش»(23)

شنیدم که پیامبر(ص) فرمود: پس از من دوازده امیر خواهد بود و پس از این ادامه سخن آن حضرت را نفهمیدم از حاضران پرسیدم گفتند که فرمود همه آنان از قریش هستند.

همین روایت باز از همین راوی آمده است که از رسول خدا(ص) شنیدم که: «لایزال الاسلام عزیزاً الی اثنی عشر خلیفة ثم قال کلمة لم افهمها فقلت لابی ما قال؟ فقال کلّهم من قریش»(24)

عزت اسلام تا دوازده خلیفه دوام خواهد یافت سپس کلمه ای فرمود که نفهمیدم از پدرم پرسیدم چه گفت: پاسخ داد همه آنها از قریشند.

نظاره گر در این احادیث و امثال آن به وضوح می بیند که حذف مشخصات دقیق خلفای دوازده گانه پیامبر اسلام در این روایات قطعاً سیاسی بوده است ولی خورشید حقیقت هیچگاه برای همیشه در ابر نمی ماند تصریح در روایات فراوان به نام و مشخصات امامان و عدم تطبیق این دوازده جز بر امامان معصوم شیعه حقیقت را بر همگان روشن می کند.

مولی علی(ع) فرمود: انّ الائمة من قریش غرسوا فی هذا البطن من هاشم لاتصلح علی سواهم و لاتصلح الولاة من غیرهم؛(25) همانا امامان از قریش اند که درخت آن را در خاندان هاشم کاشته اند رهبری تنها به آنان می برازد و دیگران شایستگی آن را ندارند.

تعریف امامت از نگاه شیعه

با این نگاه امامت در نزد شیعه تعریفی جامع دارد که هم مقامات والای معنوی را شامل است و هم ریاست دنیوی را در احقاق الحق در رابطه با تعریف امامت آمده است:

«هی منصب الهی حائز لجمیع الشئون الکریمة و الفضائل الّا النبوة و ما یلازم تلک المرتبة السامیه؛(26) امامت یک منصب الهی و خدادادی است که تمام شئون والا و فضایل را در بر دارد جز نبوت و آنچه لازمه آن است.»

بر این اساس است که شیعه امامت و رهبری را از اصول دین می داند.

بی تردید اگر زعامت سیاسی امت بعد از پیامبر به امیرمؤمنان علی(ع) سپرده می شد، سعادت و سیادت امت اسلامی بیمه می شد اما افسوس...

حضرت صدیقه طاهره سلام اللّه علیها در خطبه ای که در بستر شهادت به هنگام عیادت زنان مهاجر و انصار ایراد فرمود آمده است: «که اگر مولی علی(ع) بعد از پیامبر خلیفه می شد به خدا سوگند هرگاه مردم از حجج و راههای واضح و آشکار خداوند روی می گرداندند آنان را به سوی حجت های واضح خداوند برمی گرداند و آنان را بر آنها وادار می کرد، همانا سیر می داد مردم را یک سیر ملایم و نرمی به گونه ای که مردم صدمه ای نمی دیدند و سیر کننده با آن خسته نمی شد و آنکه بر آن شتر سوار است ملول و خسته نمی شد.»

«ولاوردهم منهلاً نمیراً صافیا رویّاً» و همانا آنان را وارد می کرد بر محل آب گوارا و صافی که سیرابشان کند.

«تطفح ضفّتاه ولایترنّق جانباه» دو لب این آبشخور پر از آب است و دو طرف آن لجن ندارد.

«ولاصدرهم بطاناً»

و آنان را باز می گرداند در حالی که شکمشان پر از آب بود.

«و نصح لهم سرّاً و اعلاناً» به صورت آشکار و پنهان خیرخواه و دلسوز مردم بود.

«و لم یکن یحلّی من الغنی بطائل»

و در عین حال از ثروت جامعه برای خود بهره ای نمی برد و ذخیره نمی کرد.

«و لا یحظّی من الدنیا بنائل غیر ریّ الناهل و شیعة الکافل»

و او بهره ای برای خود نمی برد مگر اینکه اگر تشنه اش می شد آب می آشامید و مانند کسی که کفیل ایتام است اگر گرسنه اش می شد لقمه نانی می خورد.

«ولبان لهم الزاهد من الرّاغب»

و برای مردم روشن می شد که چه کسی بی رغبت نسبت به دنیا و چه کسی راغب به آن است.

«و الصادق من الکاذب»

راستگو از دروغگو شناخته می شد.(27)

ولی حیف که نگذاشتند این حکومت حق شکل بگیرد.

امامت از نگاه امام رضا(ع)

تصویر امامت درنگاه امام رضا(ع) چنین است:

«انّ الامامة زمام الدین و نظام المسلمین و صلاح الدنیا و عزّ المؤمنین انّ الامامة اسّ الاسلام النامی و فرعه السّامی بالامام تمام الصلاة و الزکات و الصیام و الحج و الجهاد و توفیر الفحشاء و الصدقات و امضاء الحدود و الاحکام و منع الثغور و الاطراف، الامام یحلّ حلال اللّه و یحرّم حرام اللّه و یقیم حدود اللّه و یذبّ عن دین اللّه و یدعوا الی سبیل ربّه بالحکمة و الموعظة الحسنة و الحجة البالغة؛(28) امامت زمام دین و نظام مسلمین و صلاح دنیا و عزت مؤمنان است. امامت اساس اسلام بارور و شاخه بلند آن است، با امام نماز، زکات، روزه، حج، و جهاد کامل می شود و اموال بیت المال و انفاق به نیازمندان فراوان می گردد و اجرای حدود و احکام و حفظ مرزها و جوانب کشور اسلام به وسیله امام صورت می گیرد، امام حلال خدا را حلال و حرام خدا را حرام می شمرد و تحقق می بخشد و حدود الهی را برپا می دارد و از دین خدا دفاع می کند و به سوی راه پروردگارش به وسیله دانش و اندرز نیکو و دلیل رسا و محکم دعوت می کند.»

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر