شالوده اسلام
در ینابیع المودّه از عیسی بن مری نقل شده که: به امام صادق علیه السلام گفتم: برای من آن چه را شالوده اسلام بر آن نهاده بفرما تا مگر وقتی در قیامت مؤاخذه می شوم، عملم پاک باشد و نادانی هایی که مرتکب شده ام صدمه ام نزند. فرمود: گواهی بر این که جز خدای یگانه خدایی نیست. و محمد صلی الله علیه و آله وسلم پیامبر اوست و اقرار بر آنچه از جانب خدا آورده است و اعتراف به حقوق در اموال به مانند زکات و اقرار به ولایتی که خداوند بر آن امر کرده و دوستی آل محمد را دستور داده است.
پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرموده است: هر که بمیرد در حالی که امامش را نشناخته به مرگ جاهلیت مرده است. خدای عزّ و جل فرمود: از خدا اطاعت و از پیامبرش و صاحبان امر فرمانبرداری کنید. صاحبان امر، علی علیه السلام و پس از او حسن، آن گاه حسین و سپس علی بن حسین و از آن پس محمد بن علی بوده اند. و بدین سان ادامه می یابند. زمین جز با امام صلاح نمی پذیرد. هر کس بمیرد و امام زمانش را نشناسد، به مرگ جاهلیت مرده است.
یک خواب و یک تحول
ینابیع المودّة از جابر بن عبداللّه انصاری نقل می کند که می گوید: جناده بن جبیر یهودی به محضر رسول اللّه صلی الله علیه و آله وسلم آمد و گفت: ای محمد! از چیزی به من بگو که برای خدا نیست و در نزد او نیست و چیزی که خدا نمی داند. آن بزرگوار فرمود: امّا آنچه برای خدا نیست شریک است و آنچه در خدا وجود ندارد ستم بر بندگان است و آنچه خدا نمی داند این سخن شما یهود است که می گویید: عزیز پسر خدا است و خدا نمی داند که او را فرزندی است بلکه می داند که او مخلوق و بنده اوست.
یهودی گفت: گواهی می دهم که جز خدا خدایی نیست و تو پیامبر راستین و بر حقّ او هستی. سپس گفت: من دیشب موسی بن عمران علیه السلام را به خواب دیدم. او گفت: ای جندل! به دست محمد، خاتم پیمبران اسلام بیاور و به اوصیای او چنگ بزن. گفتم: اسلام می آورم. خدای را سپاس که اسلام آوردم و مرا بر تو هدایت کرد. آن گاه گفت: یا رسول اللّه صلی الله علیه و آله وسلم ! از اوصیای پس از خود مرا آگاه گردان تا بدیشان بگروم. فرمود: اوصیای من دوازده تن اند. جندل گفت: در تورات نیز چنین دیده ایم و گفت: ای پیامبر خدا! نام آن ها را به من بگو. فرمود: نخستین آن ها، پیشوای اوصیا و پدر امامان علی است. پس از او دو فرزندش حسن و حسین اند. به دامن ایشان چنگ بزن و مبادا که گمراهی و نادانی جاهلان تو را بفریبد و چون فرزند حسین، زین العابدین به دنیا آمد خداوند جانت را می گیرد و آخرین توشه و بهره تو از دنیا شیر است که می نوشی.
آن گاه جندل گفت: در تورات و کتاب های پیامبران به نام ایلیا و شبّر و شبیر برمی خوریم که همین علی و حسن و حسین هستند. نام های [بقیه] آن ها چیست؟ فرمود: چون حسین درگذشت، پسرش علی و پس از او پسرش محمد و پس از او پسرش جعفر و پس از او پسرش موسی و پس از او پسرش علی و پس از او پسرش محمد و پس از او پسرش علی و پس از او پسرش حسن و پس از او پسرش محمد که او را مهدی و قائم و حجّت می نامند، که غایب می شود و پس از آن خروج می کند و چون ظاهر شود، زمین را چنان که از ستم و جور پر شده باشد، از عدل و داد پر می کند.
بهترین های عالم خلقت
اهل سنت در کتاب های خود از جمله در البیان فی آخر الزّمان، روایت کرده اند که ابوایوب انصاری می گوید: پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم به فاطمه علیهاالسلام فرمود: پیامبر ما بهترین پیامبران است و آن پدر توست. و شهید ما بهترین شهیدان است و آن عموی پدر تو حمزه است و از ماست آن که دو پر دارد و به هر جا که بخواهد در بهشت می پرد و آن پسر عموی پدر تو است و از ماست دو سبط این امت و آن ها دو فرزند تو حسن و حسین هستند و از ماست مهدی.
خلقت بر مدار امامت
اکمال الدین از ابوعبیده نقل می کند که: به امام باقر علیه السلام گفتم: فدایت شوم، سالم بن حفصه وقتی مرا ملاقات می کند، می گوید: مگر شما روایت نکرده اید که اگر کسی بمیرد و امامی نداشته باشد، مرگ او به مرگ جاهلیت است. می گویم: بلی چنین است. او می گوید: [اگر [امام باقر علیه السلام درگذشت، دیگر چه کسی امام خواهد بود. در پاسخ او می گویم: همیشه آل محمد امامان من خواهند بود. پس آن حضرت فرمود: و ای بر سالم بن ابی حفصه. خدا او را لعنت کند. آیا ابن سالم می داند که امام چه منزلتی دارد. منزلت امام از آنچه سالم و همه مردم نداشته اند بزرگ تر است. به درستی که از خاندان ما هیچ امامی از دنیا نمی رود مگر آن که امامت پس از خود را به شخصی می دهد که علم او را دارد و همانند سیرت او رفتار می کند و به همان چیزی دعوت می کند که امام پیشین دعوت کرده و خدای عزّ و جلّ هیچ گاه آنچه را که به داوود داده است بهتر از آن را از سلیمان دریغ نداشته است.
نورهای هدایت
کفایت الأثر با سند از سلمان فارسی روایت کرده است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم خطبه ای خوانده و فرمود: گروه مردم! من به زودی خواهم رفت. وصیت می کنم که به عترت من نیکی کنید و از بدعت دوری جویید؛ زیرا هر بدعت گمراهی است و گمراهی و اهل آن در آتش هستند.
گروه مردم! هرگاه آفتاب را از دست دادید به ماه تمسک کنید و هرگاه ماه را از دست داید به فرقدان تمسک کنید و اگر فرقدان را از دست دادید به ستاره های درخشان [متوسل شوید]. چون از منبر پایین آمد فرمود: خورشید من هستم و قمر علی است و فرقدان حسن و حسین و ستاره های درخشان ائمه نه گانه از صلب حسین است. نهمین آن ها مهدی آنان است. گفتم: یا رسول اللّه ! [بقیه] آن ها را بفرمایید. فرمود: اول آن ها علی بن ابی طالب و بعد از او دو سبط من و بعد از آن ها زین العابدین و بعد از او محمد بن علی الباقر و الصادق جعفر بن محمد و فرزندش کاظم و همنام موسی بن عمران و آن که در سرزمین غربت کشته می شود. فرزندش علی، سپس فرزندش محمد و حسن و حجت قائم منتظر که در غیبت او انتظارش می رود. آن ها عترت من و از خون و گوشت من هستند. علم آن ها علم من و حکم آن ها حکم من است. هرکس مرا در خصوص آن ها اذیّت کند، خدا شفاعت مرا به او نرساند.
شبهه شیطانی
اکمال الدین با سند از ابوسعید عقیصا روایت کرده است که: چون حسن بن علی علیه السلام با معاویه صلح کرد، مردم پیش آن حضرت آمدند. برخی از آن ها او را به بیعت معاویه ملامت کردند. فرمود: وای بر شما، نمی دانید چه کار کردم. به خدا قسم کاری که من کردم، برای شیعه من بهتر بود از آنچه خورشید بر آن بتابد یا غروب کند. آیا نمی دانید امام شما واجب الاطاعت است و یکی از دو جوانان بهشت است. به نصّ رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم . گفتند: بلی. گفت: آیا ندانسته اید خضر علیه السلام وقتی کشتی را سوراخ کرد و دیوار را برپا داشت و غلام را به قتل رساند، موجب غصب موسی علیه السلام گردید. زیرا وجه حکمت آن بر موسی علیه السلام مخفی بود. اما پیش خدا مطابق حکمت و صحیح بود. آیا ندانسته اید هر کدام از ما بیعتی بر گردنش وارد می شود مگر قائم که عیسی پشت سر او نماز می خواند. زیرا خدا ولادت او را مخفی می سازد و شخص او را غایب می کند تا وقتی خروج می کند. او نهمین [فرزند] از فرزندان برادرم حسین، فرزند سیده زن ها است. خدا عمر او را در غیبت او دراز می کند. سپس او را در صورت جوانی کمتر از چهل سال به قدرت خود ظاهر می سازد تا معلوم شود که خدا بر همه چیز قادر است.
شباهت به پیامبران
اکمال الدین از محمد بن مسلم ثقفی نقل می کند که: به حضور ابوجعفر محمد بن علی باقر علیه السلام رسیدم و می خواستم [درباره] قائم آل محمد علیه السلام سؤالی بکنم، او خود آغاز به سخن کرد و فرمود: ای محمد بن مسلم! قائم آل محمد علیه السلام به پنج پیغمبر شباهت دارد که عبارتند از: یونس بن متی و یوسف بن یعقوب و موسی و عیسی و محمد صلوات اللّه علیهم.
شباهتی که به یونس بن متی دارد این است که بعد از کهنسالی، در حالی که نوجوان است از غیب ظهور کند و اما شباهتی که به یوسف دارد غیبت او از عموم حتی خواص و پنهانی او را از برادران و مجهول بودن او بر پدرش یعقوب پیامبر شباهت دارد. از لحاظ این که با وجود فاصله نزدیک که بین او و پدر و خاندان و پیروان وجود داشته است. شباهتی که به موسی علیه السلام دارد این است که خوف دایمی و طول غیبت و مخفی بودن تولد و رنج شیعیان اوست که پس از [غیبت[ وی انواع گرفتاری و توهین خواهند دید تا هنگامی که خدای عزّ و جلّ اجازه ظهور وی را بدهد و او را یاری کند و بر دشمن پیروز گرداند. اما شباهتی که به عیسی علیه السلام دارد اختلاف عقیده ای است که درباره این امام پیدا می شود و حتّی گروهی می گویند که اصلاً به دنیا نیامده و گروهی می گویند کشته و به دار آویخته شده است و اما شباهتی که به جدش محمد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلم دارد، برداشتن شمشیر و کشتن دشمنان خدای تعالی و دشمنان پیامبر و [از بین بردن] همه ستمکاران و بت پرستان است... هیچ پرچمی در برابرش به اهتزاز درنمی آید. از نشانه های قیام آن حضرت خروج سفیانی در شام و صیحه ای است که در ماه رمضان از آسمان به گوش می رسد و آسمان به نام و نام پدرش ندا می کند.