رد کردن شایعه سخت تر از پذیرفتن آن است.
برای مبارزه با شایعه مثل هر پدیده ای که قرار است با آن مبارزه شود راهکارهایی اندیشیده می شود. اما به دلایلی که در قسمت های گذشته نیز گفتیم این کار دشوار است:
منبع شایعه خیلی از مواقع مبهم است، انگیزه های پنهان آن به سادگی قابل ردیابی نیست. تولیدکنندگان و انتشاردهندگان شایعه افرادی خاص یا در پشت خاکریزهایی مشخص نیستند. در بین خودمان زندگی می کنند. لذا کنترل بیرونی بر آنها سخت است. از دیگر سو شایعه پراکنان و انتقال دهندگان شایعه ها احساس شرمساری و گناهی از این بابت ندارند، لذا تأکید بر کنترل درونی آنها نیز سخت است.
اما گرچه مبارزه ی موفقیت آمیز با تبعات شایعه مشکل است ولی همیشه راه هایی وجود دارد که با توسل به آن ها می توان از اثرات مخرب شایعه کاست:
پیش گیری
شایعه پراکنی در برخی مواقع سیری ناخودآگاه دارد. چون شخص انگیزه های خود را برای دامن زدن به شایعه نمی داند، بی آن که بخواهد شایعه پراکن بخوانندش به این عمل مجرمانه دست می زند. در این حالت با مجرمی روبه روایم که نه مشخصه ی ظاهری معین دارد و نه از کاری که می کند احساس شرم
دارد. حتی در بسیاری موارد حرف های خود را در قالب عبارت هایی مسئولیت زدا مثل « این طور می گن... »، « از من نشنیده بگیرین. »، « خنده داره! ولی شنیدین... » بیان می کند.
در این وانفسایی که خود شایعه پراکن از ماهیت کاری که انجام می دهد، بی خبر است، چه می توان کرد؟ چگونه می توان کسی را از انجام کاری که نمی داند در حال انجامش است- هرچند مخالف هر گونه شایعه سازی باشد- نهی کرد.
با این حساب مقابله با شایعه توانمندی های جدی تری را می طلبد. آگاهی بخشی نسبت به ذات خزنده ی شایعه از اوان نوجوانی در مدارس و دانشکده ها می تواند بسیار مفید باشد.
از دیگر راه های پیش گیری در مقابل شایعه، بستن راه هرگونه خبرچینی، حرف های در گوشی، غیبت و بدگویی و بی توجهی به کسانی است که توجه طلبی خود را با داستان هایی شاخ و برگ دار درباره ی دیگران تأمین می کنند. به علاوه تأکید بر ارزش های فرهنگی و مذهبی نقش به سزایی در این راه خواهد داشت.
راه دیگر پیش گیری بازبینی طرز نقل قول فرد توسط دیگران است. بعضی افراد به شکلی ناخواسته نحله های کلامی لبریز از داستان هایی را می پردازند که در آن ها از آدم های دیگر زیاد صبحت می شود. در این بازبینی ها تأکید می شود که حتی تعریف و تمجید از دیگران بی آن که اشخاص مورد صحبت حضور داشته یا تمایل خود را در این باره اعلام کرده باشند، ناپسند است.
قبل از شیوع هر شایعه ای باید خطرات و پیامدهای شایعه را برای مردم تشریح کرد. شایعه بیماری گسترش یابنده ی خطرناکی است که به سرعت از یکی به دیگری منتقل می شود. افراد، گروه ها، جوامع و حتی کشورهای مختلف را تحت تأثیر شگرف خود قرار می دهد. در آیات و احادیث متعدد هم نسبت به مذموم بودن غیبت و سوء ظن هشدار داده شده است. پس در جامعه ی اسلامی مردم باید به دنبال حرف و مطلب مستند و موثق باشند.
ارسال اخبار دقیق و بدون ابهام در کمترین فاصله
یکی از راه های شناخته شده ی مقابله با شایعه قرار دادن مخاطب در جریان اخبار دقیق در کم ترین زمان ممکن است. اخبار دقیق یعنی باهمه ی جزئیات بدون آن که چیزی از قلم بیفتد و کم ترین زمان ممکن یعنی فراهم آوردن شرایط و امکاناتی که در اسرع وقت اخبار را به سمع و نظر مخاطبان برساند. مطالعه ها نشان داده وقتی رسانه ای خبری را زودتر از سایر رسانه ها انتشار می دهد، مخاطبان تفسیری از آن خبر را بیشتر به خاطره می سپارند که مربوط به رسانه ای است که زودتر خبر را رسانده. یعنی مخاطب دیدگاه خود را ناخودآگاه با رسانه ای منطبق می کند که تنها مزیتش نقل سریع تر اخبار بوده.
وقتی خبری به نحوی به مخاطب برسد که نیازمند توضیح اضافه ای نباشد، دیگر شنونده برای تکمیل دانسته هایی که حس می کند ناکامل است به منابع غیررسمی خبری متوسل نمی شود.
در چین به دنبال درگرفتن شایعه ی بیماری سارس به رغم تلاش زیادی که رسانه های عمومی برای آرام سازی مردم به کار بردند، باز افراد زیادی بودند که فروشگاه ها را غارت نمودند و از شهرها فرار کردند.
هر چه بیشتر مشارکت دادن مردم
یکی از راه های باور کردن شایعه آن است که مخاطب نتواند انگیزه ی پشت شایعه را بینند. وقتی او به خود بگوید دلیلی ندارد که این شایعه دروغ باشد، یعنی راه پذیرش آن را هموار کرده. این اتفاق بیشتر در زمان هایی می افتد که مخاطبان در منافع و مضار اخباری که می شنوند خود را بی تفاوت ببینند. مردمی که به کرّات شایعه هایی علیه کاندیدای منتخب خود در یک رقابت سیاسی می شنوند، طبیعی است که آن را به حساب بازی های انتخاباتی بگذارند و باور نکنند. لذا به نظر می رسد یک راه گریز از دام شایعه ها مشارکت هر چه بیشتر و فعالانه ی مخاطبان در برابر شایعه سازها باشد.
اعتقاد به تقسیم وظایف
وقتی هر کس بیاموزد که کار خودش را انجام بدهد و اجازه بدهد که سایرین نیز به کار خود بپردازند. امکان بروز شایعه ها نیز کم تر خواهد شد. به طور مثال وقتی پرونده ای قضایی توجه عده ی زیادی از مردم را به خود جلب کرده و در حال گذراندن مراحل قضایی خود است به عنوان خبرگار اجازه بدهیم که دادگاه تا حصول مستندات به ذکر
مطلبی نپردازد. اجازه بدهیم متهم تا زمانی که مجرم شناخته نشده با آبرویش بازی نشود.
مقابله با روحیه ی خرافه پرستی
از راه های شناخته شده ی مبارزه با شایعه، مقابله با خرافه ها و روحیه ی خرافه پرستی است. افکار عجیب و غریب و خرافه ها کم و بیش در هر فرهنگی وجود دارند، اما وقتی اسلوب خرافه پرستی به عنوان یک نحله ی غالب فکری، بینش عمده ی مردم را تشکیل دهد، آن گاه همچون زمین بکری می شوند که هر شایعه ای در آن رشد کند.
فرهنگ سازی
روابط عاطفی، گرم و صمیمی فرهنگی ما گاه بستری فراهم می آورد که مردم دور هم که می نشینند به راحتی هر شنیده و ناشنیده ای را به هم ببافند، اما خوشبختانه آموزه های مذهبی که هر گونه غیبت و افترایی را در شمول گناهان نابخشودنی می شمرد، سنگ بنای خوبی است که با اتکا به آن می توان نضج گیری هر شایعه ای را مهار کرد.
آگاه سازی نسبت به شایعه از سنین پایین به عنوان یکی از راه های مناسب مقابله با شایعه همواره از دل مشغول های متولیان آموزش و پرورش کشورهای پیشرفته بوده است. این کار از طریق جزوات و فیلم های آموزشی، کارگاه ها، پوسترها و بیلبوردها عملی است.
پر وبال دادن به افکار مختلف
زمانی شایعه خود را جا می اندازد که خبرهای مغایر و مخالف با آن به نحوی که مخاطبان حق تصمیم گیری و انتخاب داشته باشند، وجود نداشته باشد. در این صورت شایعه به عنوان نظر مسلط و بی رقیب جای همه ی اما و اگرها قرار می گیرد و خود به تنهایی حکومت می کند و نظام ارزشی خود را از منظری یکه سازماندهی می نماید.
طبیعی است وقتی مجال پرداختن و انتشار اخبار از دیدگاه های مختلف وجود داشته باشد، احتمال اشتباه کم تر می شود. در زمان تلاقی افکار احتمال رسیدن به دیدگاه هایی واقع بینانه بیشتر است. در این صورت بینش ها برگرفته از برآیند و حاصل جمع نظرات مختلف اند و نه یک نظر خاص.
منبع مقاله :
آتش پور، سید حمید؛ (1388)، اعتیاد به کار( روان شناسی معتادین به کار )، تهران: نشر قطره، چاپ اول