نشست ها و همایش ها - سخنران: آیة الله خزعلی

موضوع: تقوا
"یا ایها الذین آمنوا کتب علیکم الصیام کما کتب علی الذین من قبلکم لعلکم تتقون. "
این آیه یکی از موارد عبادت یعنی "روزه گرفتن" را توضیح می دهد. در این جا با تعبیر کما کتب علی الذین من قبلکم آرامشی برای روح ایجاد کرده است یعنی ما نخواستیم تکلیف شاقی داشته باشیم، این برای شما رشد است؛ چنانچه بر امتهای گذشته هم واجب شده بوده است. با این کار، شاید تقوا نصیبتان گردد.
با لفظ لعلکم به مساله اراده انسان اشاره می شود زیرا انسان آزاد است و گاه غلبه هوی او را از مسیر تقوا دور می کند. در سایر موارد عبادت نیز منظور رام شدن، هموار شدن، مسلل شدن، معبد شدن برای گرفتن نتیجه تقواست.
ماده وقی یقی و تقوی دویست و هشتاد و پنج بار در قرآن بکار رفته است که کمی بیش از دویست مورد آن واژه تقواست.
تقوا در قرآن بمعنی پرهیز از بدیها و پستیهاست؛ لذا به مشرکین هم تقوا سفارش شده است: "ان الشر دواب عند الله الذین کفروا فهم لا یؤمنون، الذین عاهدت منهم، ثم ینقضون عهدهم فی کل مرة لهم لا یتقون" مگر کفار تقوا دارند؟ اگر تقوا مرتبه ای است که پس از اسلام، ایمان و اخباط آمده چرا به کفار گفته شده است؟ می گوییم منظور از تقوا پرهیز است؛ چراکه کفار هم اخلاق و عهد و پیمان دارند و باید به پیمانشان وفا کنند.
آیه دوم سوره بقره بسیاری از مفسران را در تفسیر تقوا دچار اشکال کرده است. علامه امینی می گوید: مراد از متقین مؤمنان هستند اما این حرف اشکال دارد. مرحوم شهید مطهری آن را از ایمان بیرون برده اند و گفته اند: "هدی للمتقین بتقوی العقل" تقوا گاهی در مورد عقل است و گاهی در مورد اخلاق و عهد، گاهی در مورد شنیدن ندای آسمانی بوسیله پیغمبر است و گاهی راجع به ولایت یا شرب خمر و یا موضوعات فرعی است. حتی برای پیامبر هم تقوا بکار می رود در جایی که می فرماید مبادا با کفار و منافقان نرمی کنی! یا ایها النبی اتق الله و لا تطیع... " یک تقوا در مقام عقل است. آنجا که می فرماید: "ربنا اننا سمعنا منادیا ینادی للایمان ان امنوا بربکم فآمنا" این تقوای عقلی است. تقوای عقلی یعنی گوش دادن، سنجیدن، گزیدن، تسلیم شدن، ایمان آوردن؛ لذا جرقه خوبی به قلم استاد مطهری آمد ولی آن را باز نکرده است.
در آیه 71 و 72 سوره مریم آمده است: "و ان منکم الا والدها کان علی ربک حتما مقضیا ثم ننجی الذین اتقوا" می فرماید: بعد که همه را وارد جهنم کردیم متقین را نجات می دهیم، چرا متقین را هم به جهنم می برند؟ منظور از تقوا در اینجا تقوای شرک است " ثم ننجی الذین اتقوا الشرک" اینهایی که دو خدایی بودند نه اینهایی که یک خدا داشتند، آنهایی که قمار باز یا شرابخوار یا تارک نماز و روزه بودند. چنانچه در آیات قبل هم راجع به اینها صحبت شده است: "لنحشرنهم و الشیاطین" آنانی که با شیطان داد و ستد و سودا گری دارند؛ وگرنه شیطان را با حضرت علی چه کار؟ خودش هم می داند علی را نمی تواند اغوا کند "الا عبادک منهم المخلصین"، خداوند فرموده: "ان عبادی لیس لک علیهم سلطان" هم خدا مصونیت داده و هم شیطان می ترسد. پس این افراد را به جهنم چه کار؟!
در آیه 93 سوره مائده آمده است: "لیس علی الذین امنوا و عملوا الصالحات جناح فیما طعموا اذا ما اتقوا و امنوا و ثم اتقوا ثم اتقوا و احسنوا" این آیه در زمان تحریم شراب نازل شد. خوب افرادی که قبل از این آیه شراب می خوردند چه کنند؟ این آیه می خواهد بگوید آنهایی که عادت به شراب، دخانیات، افیون و... دارند، آنهایی که خوردند هیچ اما چون عادت دارند ممکن است شیطان آنها را دوباره بفریبد. در ترک شراب سه بار تقوا یعنی چه؟ مگر ترک شراب تقوا نیاز دارد؟ توبه کرد و دیگر به سراغ شراب نمی رود ولی کسی که عادت دارد دوباره به سراغش می آید.
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان